گوناگون

۱۰ راز زندگی انیشتین

پارسینه: در زندگي خصوصي آلبرت اینشتين 10 موضوع شگفت انگيز وجود داشت كه كمتر كسي از آن اطلاع دارد. در اين مطلب با واقعيت‌هاي جالب زندگي اين نابغه بزرگ آشنا مي‌شويم.

1- نوزادي با سر بزرگ : وقتي اینشتين به دنيا آمد، خيلي چاق بود و سرش خيلي بزرگ تا آنجايي كه مادرش تصور مي‌كرد، فرزندش ناقص است، اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه طبيعي بازگشت.

2- حرف زدن در سه سالگي

او خيلي ديرتر از بچه‌هاي معمولي صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعاي خود اینشتين، او تا سن سه سالگي نمي‌توانست حرف بزند و بعد از آن هم حتي تا سنين بالاتر به سختي صحبت مي‌کرد. آلبرت در زمان کودکی اش به ندرت صحبت می کرد و موقعی هم که صحبت می کرد خیلی آرام بود!

3- هديه با ارزش پدر

وقتی که آلبرت در سن 5 سالگی در وضعیت بیماری روی تخت خواب در حال استراحت بود، از پدرش یک قطب نما هدیه گرفت. اما طرز كار قطب‌نما او را به فكر فرو برد و سعي مي‌كرد طرز كار آن را درك كند. او بعد از فهمیدن طرز کار آن و درک کار آن بسيار شگفت زده شد. بنابر اين تصميم گرفت علت نيروهاي مختلف در طبيعت را درك كند. نخستین جرقه های علاقه آلبرت به علم و بخصوص فیزیک از توجه به یک قطب نما گرفته شد.
4- متنفر از داستان‌هاي علمي-تخيلي

اینشتين از داستان‌هاي تخيلي بيزار بود. چرا كه احساس مي‌كرد، آن‌ها موجب تغيير درك عامه مردم از علم مي‌شوند. به بيان او «من هرگزدر مورد آينده فكر نمي‌كنم، زيراكه آن به‌زودي مي‌آيد.» به اين علت او احساس مي‌كرد كساني كه به طور مثال بشقاب پرنده‌ها را مي‌بينند بايد تجربه‌هايشان را براي خود نگه دارند.

5- مردود شدن در آزمون دانشگاه

در سال ۱۸۹۵ و در سن ۱۷ سالگي، اینشتين كه يكي از بزرگترين نوابغ قرن است، در آزمون ورودي دانشگاه فدرال پلي تكنيك سوييس رد شد. در واقع او بخش علوم ورياضيات را پشت سر گذاشت ولي در بخش‌هاي باقيمانده، مانند تاريخ و جغرافي رد شد. وقتي بعدها از او در اين رابطه سؤال شد، گفت: آن‌ها بي‌نهايت كسل‌كننده بودند و تمايلي براي پاسخ دادن به اين سؤالات در خود احساس نمي‌كردم.

6- كم حافظه باهوش

اینشتين مي‌توانست كتاب‌هاي مملو از فرمول و قوانين را حفظ كند، اما براي يادآوري موضوع‌هاي معمولي حافظه ضعيفي داشت. او يكي از كم حافظه‌ترين افراد در به ياد آوردن سالروز تولد عزيزانش بود يا به طور مثال اینشتين سرعت صوت را از حفظ نمي‌دانست و وقتي از وي در اين مورد سؤال مي‌کردند مي‌گفت اين‌ها چيزهايي است که همه آن را مي‌دانند پس من وقتم را براي دانستن آن‌ها تلف نمي‌کنم!

7- آلبرت انیشتین یک فرزند نامشروع داشت!

در دهه 1980 نامه های خصوصی آلبرت زندگی خصوصی نابغه فیزیک را آشکار کرد. او یک دختر نامشروع از میلوا ماریک که یکی از شاگردانش بود، داشت. در اواخر ژانویه سال 1902، و یک سال قبل از ازدواجشان میلیا دختری بدنیا آورد که آلبرت این دختر را هرگز ندید و سرنوشتش ناشناس باقی ماند. البته در نامه های بدست آمده از آلبرت به اسم دختر اشاره شده است که لیزل نام داشت. دختری که طی یک فرایند سخت زایمان به دنیا آمد ولی اسم رسمی و واقعی این دختر هنوز نامعلوم باقی مانده است و حتی سرنوشت این دختر هم تاکنون نامعلوم بوده است.

8-علاقه‌ نداشتن به پوشيدن جوراب

اینشتين در سنين جواني دريافته بود كه شست پا موجب ايجاد سوراخ در جوراب مي‌شود. سپس تصميم گرفت كه ديگر جوراب به پا نكند و اين عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. علاوه بر اين او هرگز براي خوشايند ديگران لباس نمي‌پوشيد، او عقيده داشت يا مردم اورا مي‌شناسند يا نمي‌شناسند. پس مورد قبول واقع شدن [آن هم از روي پوشش] چه اهميتي مي‌تواند داشته باشد؟

9- فقط يك بار رانندگي

اینشتين براي رفتن به سخنراني‌ها و تدريس در دانشگاه، از راننده مورد اطمينانش كمك مي‌گرفت. راننده وي نه تنها خودروي او را هدايت مي‌كرد، بلكه هميشه در طول سخنراني‌ها در ميان شنوندگان حضور داشت.


10- راز مغز اینشتین

بعد از مرگ اینشتين در ۱۹۵۵ مغزش از سوي توماس تولتز هاروي براي تحقيقات برداشته شد. اما اين كار به صورت غيرقانوني انجام شد. بعدها پسر اینشتين به او اجازه تحقيقات در مورد هوش فوق‌العاده پدرش را داد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار