شکوه و ثبات در پرترههای امام
پارسینه: در سالهای انقلاب و بعد از آن پرتره امام خمینی(ره) موضوع بسیاری از آثار نقاشان کشور بوده است. که نتایج برخی از آنها تداعی کننده شکوه و ثبات پرترههای کلاسیک تاریخ هنرهستند.
نقاشی چهره(پرتره) یکی از گزینههای محبوب هنرمندان نقاش و مخاطبان آنها در طول تاریخ بوده است. از دوران رنسانس به این سو تمرکز بر شخصیت اجتماعی و قدرت و نفوذ مدلها در پرترههای رافائل و هانس هولباین، درونکاوی رامبراند، پرترهسازی های ونگوگ و در دوران معاصر هم پرتره های فروید و بیکن و...همواره یکی از جریانهای اصلی هنر بوده است. با نگاهی به تاریخ هنر آشکار میشود که پرترهسازی یکی از سنتهای مهم تاریخ نقاشی بوده است.
ژانرهای پرتره و طبیعت بیجان از اولین ژانرهایی بودند که هنرمندان ایرانی تلاش کردند در آنها ذوقآزمایی کنند، آنها را به محک تجربه بیاموزند، و در این دو مسیرْ تصویر بازنمایانه را درک کنند. طبیعت بیجان سبقهای در هنر ایران نداشت اما نقاشی پرتره سابقهای دیرین دارد و چهرهنگاریِ شخصیتهای سیاسی و تاریخی در ایران شاید پیشینهاش به اعصار پارسی و پارتی برسد. در دوران قاجار چهرهسازی از شاه و سیاسیون و درباریان سطح و ابعاد متفاوتی به ژانر پرتره داد.
کمالالملک و شاگردانش هم به ژانر پرتره علاقهای ویژه داشتند و شبیهسازی در این ژانر به نوعی بیانگر میزان تبحر و توانایی تکنیکی بود. در ادامه شاگردان کمالالملک کمی پیش رفتند و سعی کردند پرترههایی که خلق میکنند در نقشهای اجتماعیشان قابل تعریف باشند. آنها در این مسیر به نقاشی از کسبه و یا چهرهسازی از تیپهای کوچه و بازار روی آوردند. با متداول شدن دوربین، عکاسی وظیفهی تیپنگاری را به عهده گرفت و همزمان استانداردهای قضاوت شبیهسازی را بالا برد. در جریان نوگرایی مسئله کاملاً تغییر کرد و ژانر پرتره رو به افول رفت.
نه تنها در جریان نوگرایی ایران، بلکه به صورت کلی در دورهی مدرن، ژانر پرتره تا حدی به حاشیه میرود. در معدود پرترههای جریان نو، نقاش از درگیری با شبیهسازی خود را رها و به سادهسازی روی میآورد. نوگرایان کمتر توانستند پرترهنگاری را به مفهوم انسان و فردیت سوژه گره بزنند و در چهرهسازیهایشان بیشتر خصلتهایی برای هویتهای جمعی را جستجو میکردند. ناگفته نماند هنرمندان نوگرا در ابتدای جستجوهای خود و از همان اولین نسلشان پرترهنگاری را تجربه میکردند و برخی از این آثار دارای خصلتها و ویژگیهای قابل اعتنایی است. در حوالی سالهای انقلاب ژانر پرتره رونقی دوباره گرفت و چهرهسازی برای بیان عواطف و باورها ضروری به نظر میرسید. فردیت چهرهها کمتر شد و ویژگیهای شخصیتی در قالب پرترههایی سمبلیک فزونی یافت. از اواسط دهه هفتاد همراه با موج تکثرگرایی هنر معاصر رانهی جدیدی از نقاشی فیگوراتیو به حرکت در میآید که ژانر پرتره در آن بسیار برجسته است. در برخی آثار ویژگیهای تکنیکی و شیوه استفاده از کارماده مسئله است و در برخی، موضوعات اجتماعی اهمیت مییابد. در بعضی آثار نقاش قصد دارد به شیوهای بیانگر برسد و در بعضی آثار دوباره شباهتسازی دغدغه میشود.
در تاریخ پرترهسازی میتوان سالهای انقلاب را به عنوان یک نقطه عطف در نظر گرفت، چراکه بعد از آن نقاشی چهره رونق بسیاری گرفت. بر همین اساس نقاشی پرتره امام خمینی(ره) موضوع بسیاری از آثار نقاشان کشور بوده است. که نتایج برخی از آنها شکوه و ثبات پرترههای کلاسیک تاریخ هنر را دارند.
آثاری که در ادامه میآید نمونههایی از تلاشهای صورتگرفته در ژانر نقاشی پرترهی ایران است که در آنها نقاش تلاش کرده است شکوه و عظمت جایگاه امام خمینی(ره) را به شکل دقیق و درستی نمایش دهد. در چشماندازی کلی برخی از آنها مرور میشود.
علیرضا خالقی
علیرضا خالقی یکی از اولین پُرتره های امام خمینی(ره) است که مدتها در صف اول راهپیماییها حمل میشد و بسیاری از کسانی که در سالهای انقلاب حضور داشتند، چهره ایشان را با همین تصویر شناختند. به نقل از متن کتاب انقلاب رنگها(خاطرات شفاهی علیرضا خالقی)، گفته آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این اثر، در پشت جلد کتاب هم آمده است که: «... عکس بزرگی از امام(ره) ساخته شده بود که طولش شانزده یا هفده متر بود و به همین تناسب عرض داشت. این را همیشه جلو راهپیماییها حرکت میدادند و میبردند. دوستان میگفتند، این مثل علامت مخصوص بنیاسرائیل است که در هر جنگی این را با خودشان میبردند، پیروز می شدند. آن روز هم (۹ دی ۱۳۵۷) که این عکس بزرگ را با خودمان حمل می کردیم، دلهایمان قُرص بود که امروز هم حادثهای پیش نمیآید.»
در بین نقاشانی که بعد از انقلاب به نقاشی پرتره از امام پرداختهاند،«کیخسرو خروش» و «غلامعلی طاهری» دو هنرمندی هستند که بیشترین نقاشیها را از چهره امام خمینی (ره) ترسیم کردند و نقش مهمی در پیوند هنر با این شخصیت بزرگ تاریخ سیاسی ایران داشتند.
کیخسرو خروش،دههی ۱۳۶۰
غلامعلی طاهری
ارسال نظر