آیتالله سبحانی: مصلحت این بود که امام حسن صلح کند
پارسینه: در اسلام همین طور که قتال و جدال است راه دیگری هم به نام صلح است و خداوند به پیغمبر میفرماید اگر آنها گرایش به صلح نشان دادند تو هم صلح را بپذیر. همین رسول گرامی که در بدر و احد جنگ کرد در حدیبیه صلح کرد.
آیت الله سبحانی دلایل صلح امام حسن (ع) با معاویه را تشریح کردند.
آیت الله سبحانی گفت: کمک به محرومان ویژگی بارز امام حسن مجتبی (ع) بود، این امام همام برای محرومان پناهگاهی بود و هیچ نیازمندی را محروم نمیکرد و اگر چیزی نداشت راهی برای روا شدن حاجت شخص نشان میداد.
ایشان با بیان اینکه شجاعت امام حسن (ع) کمتر گفته شده است، تصریح کردند: امام دوم شیعیان در جنگ جمل مانند سایر دلاوران نبرد میکرد در جنگ صفین هم کنار برادرش مشغول نبرد بود او انسان شجاع به تمام معنا بود.
آیت الله سبحانی اظهار داشتند: او مورد علاقه همگان بود به گونهای که سختترین دشمنان او که همان مروان بن حکم است در موقع دفن او بسیار گریه میکرد، هنگامی که از گریه او سوال کردند پاسخ داد این فرد از لحاظ صبر و بردباری همانند این کوهها صابر و بردبار بود.
ایشان افزودند: در اسلام همین طور که قتال و جدال است راه دیگری هم به نام صلح است و خداوند به پیغمبر میفرماید اگر آنها گرایش به صلح نشان دادند تو هم صلح را بپذیر. همین رسول گرامی که در بدر و احد جنگ کرد در حدیبیه صلح کرد.
مرجع تقلید شیعیان گفتند: امام امت باید مصالح و مفاسد را در نظر بگیرد و این یکی از علائم خاتمیت اسلام است لذا در عین اینکه جدال و قتال میکند به صلح هم دعوت میکند.
آیت الله سبحانی افزودند: آن حضرت در درجه اول قیام را برعهده گرفت و تا مدتی به نبرد پرداخت، اما احساس کرد که این جمعیت یاوران آمادگی نبرد ندارند و اگر نبردی رخ دهد جز اینکه امام را تنها بگذارند نتیجه دیگری ندارد و لذا فرماندهان را جمع کرد و گفت: به ما پیشنهاد صلح کردند چه میگویید؟ آیا صلح کنیم یا به سوی جنگ پیش برویم؟ همه گفتند ما زندگی میخواهیم ما بقا میخواهیم نه فنا.
ایشان عنوان کردند: در همان زمان که امیر مومنان به شهادت رسید از طرف رم شرقی تصمیم به تسخیر مدینه داشتند در چنین شرایطی درگیری با معاویه نه تنها به صلاح طرف دیگر نبود بلکه به صلاح اسلام نیز نبود و لذا معاویه مجبور به صلح شد.
مرجع تقلید شیعیان ادامه دادند: ارتش امام ترکیبی ناهماهنگ بود البته یک دسته جمعیت با امام رفیق بودند و حاضر بودند جان خود را در راه امام فدا کنند، اما گروه دوم خوارج بودند و نظرشان محبت نبود بلکه عداوت با معاویه بود درواقع جنگ میکردند تا از معاویه انتقام بگیرند. دسته سوم کسانی بودند که اگر احساس میکردند دنیا به سوی امام است به طرف امام و اگر احساس میکردند دنیا به طرف دیگر است از امام جدا میشدند. دسته چهارم افراد دو دل بودند و اصلا نمیدانستند حق با معاویه است یا حق با حسن بن علی است و دسته پنجم که اکثریت بودند تابع روسا بودند.
آیت الله سبحانی گفتند: اگر امام با این ترکیب ناهماهنگ ارتش به سوی شام حرکت میکرد، مسلما جز شکست نتیجهای نداشت بنابراین مصلحت این بود که امام صلح کند، اما صلحنامهاش بسیار دقیق و به نفع اسلام بود.
آیت الله سبحانی گفت: کمک به محرومان ویژگی بارز امام حسن مجتبی (ع) بود، این امام همام برای محرومان پناهگاهی بود و هیچ نیازمندی را محروم نمیکرد و اگر چیزی نداشت راهی برای روا شدن حاجت شخص نشان میداد.
ایشان با بیان اینکه شجاعت امام حسن (ع) کمتر گفته شده است، تصریح کردند: امام دوم شیعیان در جنگ جمل مانند سایر دلاوران نبرد میکرد در جنگ صفین هم کنار برادرش مشغول نبرد بود او انسان شجاع به تمام معنا بود.
آیت الله سبحانی اظهار داشتند: او مورد علاقه همگان بود به گونهای که سختترین دشمنان او که همان مروان بن حکم است در موقع دفن او بسیار گریه میکرد، هنگامی که از گریه او سوال کردند پاسخ داد این فرد از لحاظ صبر و بردباری همانند این کوهها صابر و بردبار بود.
ایشان افزودند: در اسلام همین طور که قتال و جدال است راه دیگری هم به نام صلح است و خداوند به پیغمبر میفرماید اگر آنها گرایش به صلح نشان دادند تو هم صلح را بپذیر. همین رسول گرامی که در بدر و احد جنگ کرد در حدیبیه صلح کرد.
مرجع تقلید شیعیان گفتند: امام امت باید مصالح و مفاسد را در نظر بگیرد و این یکی از علائم خاتمیت اسلام است لذا در عین اینکه جدال و قتال میکند به صلح هم دعوت میکند.
آیت الله سبحانی افزودند: آن حضرت در درجه اول قیام را برعهده گرفت و تا مدتی به نبرد پرداخت، اما احساس کرد که این جمعیت یاوران آمادگی نبرد ندارند و اگر نبردی رخ دهد جز اینکه امام را تنها بگذارند نتیجه دیگری ندارد و لذا فرماندهان را جمع کرد و گفت: به ما پیشنهاد صلح کردند چه میگویید؟ آیا صلح کنیم یا به سوی جنگ پیش برویم؟ همه گفتند ما زندگی میخواهیم ما بقا میخواهیم نه فنا.
ایشان عنوان کردند: در همان زمان که امیر مومنان به شهادت رسید از طرف رم شرقی تصمیم به تسخیر مدینه داشتند در چنین شرایطی درگیری با معاویه نه تنها به صلاح طرف دیگر نبود بلکه به صلاح اسلام نیز نبود و لذا معاویه مجبور به صلح شد.
مرجع تقلید شیعیان ادامه دادند: ارتش امام ترکیبی ناهماهنگ بود البته یک دسته جمعیت با امام رفیق بودند و حاضر بودند جان خود را در راه امام فدا کنند، اما گروه دوم خوارج بودند و نظرشان محبت نبود بلکه عداوت با معاویه بود درواقع جنگ میکردند تا از معاویه انتقام بگیرند. دسته سوم کسانی بودند که اگر احساس میکردند دنیا به سوی امام است به طرف امام و اگر احساس میکردند دنیا به طرف دیگر است از امام جدا میشدند. دسته چهارم افراد دو دل بودند و اصلا نمیدانستند حق با معاویه است یا حق با حسن بن علی است و دسته پنجم که اکثریت بودند تابع روسا بودند.
آیت الله سبحانی گفتند: اگر امام با این ترکیب ناهماهنگ ارتش به سوی شام حرکت میکرد، مسلما جز شکست نتیجهای نداشت بنابراین مصلحت این بود که امام صلح کند، اما صلحنامهاش بسیار دقیق و به نفع اسلام بود.
منبع: شفقنا
اگر از مردم ایران نظر سنجی کنند تقریبا همه متفق اند که باید صلح بشه
اونا میگن صلح٬ چهان میگه صلح٬ مردم خودمون میگن صلح اما یه عده کاسب مخالفن!