کنترل درد با لیزر
پارسینه: با توجه پراکندگی نور با ورود به بافتهای بدن، الزامی به استفاده از لیزرهای کاملاً هم فاز و بدون واگرایی وجود نداشته و غالباً لیزرهای دیودی پاسخگوی نیازهای درمانی به منظور کاهش درد میباشند.
درد به عنوان اولین علامتی که بیمار را وادار به مراجعه به پزشک میکند نقشی اصلی و اساسی در تداوم و روند حیات یک فرد دارد.
بر طبق تعریف انجمن جهانی مطالعات درد (INTERNATIONAL ASSOCIATION FOR THE STUDY OF PAIN)، درد به عنوان حس و تجربهی احساسی ناخوشایند که میتواند نشاندهنده وجود ضایعه و یا احتمال وجود ضایعه باشد تعریف گردیده است.
گرچه درد احساسی ناخوشایند تلقی می-گردد و به وسیله محرک زیان آور ایجاد میشود، اما هدف آن اساساً دفاع و محافظت است.
واضح است با توجه به گستردگی بحث «درد»، تقسیم بندیهای بسیار متنوعی برای آن تعریف گردیده است مانند درد حاد، درد مزمن، درد مبهم، درد عمقی و...، اما در دید کلی میتوان دردها را براساس منشأ آن به سه دسته کلی درد نوسی سپتیو، دردهای نوروپاتیک و یا دردهای مرکزی نمود.
در دردهای نوسی سپتیو منشأ درد عواملی مانند صدمات تروماتیک بافتی هستند که توانستهاند گیرندههای درد را تحت تأثیر قرار داده و مسیرهای درد را را برای انتقال حس درد به سیستم عصبی مرکزی فعال کنند، اما در دسته دردهای نوروپاتیک، عاملی مستقیماً باعث صدمه به سیستم عصبی گردیده است.
در هر صورت منشأ درد هرچه باشد، بیمار تمایل و اصرار برای کاهش و تسکین درد خود دارد.
به ویژه در مورد دردهای مزمن، هزینههای تحمیلی آنها به اقتصاد سلامت جوامع صنعتی توجیه کننده اختصاص هزینههای تحقیقاتی میباشد.
تخمین زده میشود که در سال ۲۰۱۱ میلادی، حدود ۱۲۷ میلیون نفر در ایالات متحده درگیر ضایعات اسکلتی- عضلانی بودهاند که از میان آنها حدود ۷۶ میلیون نفر از دردهای ناحیه ستون مهرهها رنج میبرده اند.
روشهای فیزیکی، دارویی و یا جراحی متنوعی برای کاهش و تسکین دردهای متنوع به ویژه دردهای اسکلتی عضلانی وجود دارد.
گرچه درمانهای دارویی مانند استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی و یا انواع متنوعی از جراحیها بسیار آشنا و متداول میباشند، اما وابستگیهای دارویی و عوارض ثانویه استفاده طولانی مدت داروها و یا خطرات درمانهای جراحی و بحث عفونتها، عاملی برای گرایش به سمت درمانهای فیزیکی و غیر تهاجمی مانند تابش نور به ویژه به صورت نور برانگیخته و یا «لیزر» بوده است.
لیزرهای کم توان و پرتوان برای کنترل درد
بر طبق تعریف انجمن جهانی مطالعات درد (INTERNATIONAL ASSOCIATION FOR THE STUDY OF PAIN)، درد به عنوان حس و تجربهی احساسی ناخوشایند که میتواند نشاندهنده وجود ضایعه و یا احتمال وجود ضایعه باشد تعریف گردیده است.
گرچه درد احساسی ناخوشایند تلقی می-گردد و به وسیله محرک زیان آور ایجاد میشود، اما هدف آن اساساً دفاع و محافظت است.
واضح است با توجه به گستردگی بحث «درد»، تقسیم بندیهای بسیار متنوعی برای آن تعریف گردیده است مانند درد حاد، درد مزمن، درد مبهم، درد عمقی و...، اما در دید کلی میتوان دردها را براساس منشأ آن به سه دسته کلی درد نوسی سپتیو، دردهای نوروپاتیک و یا دردهای مرکزی نمود.
در دردهای نوسی سپتیو منشأ درد عواملی مانند صدمات تروماتیک بافتی هستند که توانستهاند گیرندههای درد را تحت تأثیر قرار داده و مسیرهای درد را را برای انتقال حس درد به سیستم عصبی مرکزی فعال کنند، اما در دسته دردهای نوروپاتیک، عاملی مستقیماً باعث صدمه به سیستم عصبی گردیده است.
در هر صورت منشأ درد هرچه باشد، بیمار تمایل و اصرار برای کاهش و تسکین درد خود دارد.
به ویژه در مورد دردهای مزمن، هزینههای تحمیلی آنها به اقتصاد سلامت جوامع صنعتی توجیه کننده اختصاص هزینههای تحقیقاتی میباشد.
تخمین زده میشود که در سال ۲۰۱۱ میلادی، حدود ۱۲۷ میلیون نفر در ایالات متحده درگیر ضایعات اسکلتی- عضلانی بودهاند که از میان آنها حدود ۷۶ میلیون نفر از دردهای ناحیه ستون مهرهها رنج میبرده اند.
روشهای فیزیکی، دارویی و یا جراحی متنوعی برای کاهش و تسکین دردهای متنوع به ویژه دردهای اسکلتی عضلانی وجود دارد.
گرچه درمانهای دارویی مانند استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی و یا انواع متنوعی از جراحیها بسیار آشنا و متداول میباشند، اما وابستگیهای دارویی و عوارض ثانویه استفاده طولانی مدت داروها و یا خطرات درمانهای جراحی و بحث عفونتها، عاملی برای گرایش به سمت درمانهای فیزیکی و غیر تهاجمی مانند تابش نور به ویژه به صورت نور برانگیخته و یا «لیزر» بوده است.
لیزرهای کم توان و پرتوان برای کنترل درد
گرچه از اوایل قرن بیستم بحث اثرات تحریکی سلولهای زنده به دنبال تابش نور مطرح گردیده بود، اما بحث کاربرد استفاه از لیزرهای کم توان را میتوان به فعالیتهای تحقیقاتی اندرو مستر پزشک مجارستانی در سال ۱۹۶۷ میلادی نسبت داد.
پس از آن بود که به کارگیری استفاده از لیزرهای کم توان (لیزرهایی با توان کمتر از ۵۰۰ میلی وات) با اهداف درمانی شروع گردید.
با پیشرفت تکنولوژی ساخت لیزرهای درمانی، بکارگیری آنها برای کاهش و یا تسکین درد بسیار گسترش یافت و امروزه علاوه بر لیزرهای کم توان، لیزر با انرژی بالا یا همان لیزر پرتوان درمانی (لیزرهایی با توان بیشتر از ۵۰۰ میلی وات) نیز به این منظور مطرح و در حال استفاده میباشند.
در مورد لیزرهای پرتوان باید به این نکته باید توجه نمود که گرچه این تصور وجود دارد که این نوع لیزرهای قدرتمند در جراحی و به منظور تخریب یا سوزاندن بافت هدف استفاده میشوند، اما با پالسی یا منقطع کردن آنها، تعیین دوز مناسب درمانی و توزیع انرژی در ناحیه درمانی وسیع تر، اثرات تخریبی آنها حذف و در عوض اثرات ترمیمی و یا کاهش دهنده درد تابش نور لیزر واضح میگردد.
به همین علت غالباً برای نشان دادن این حوزه درمانی، از لفظ لیزرهای پرتوان درمانی (در برابر لیزرهای پرتوان جراحی) استفاده میگردد.
مهمترین پارامترهای درمانی لیزر در کنترل درد
با توجه به ارتباط طول موج لیزر با میزان عمق نفوذ، طول موج لیزرهای مورد استفاه به منظور کاهش درد در دامنه ۶۶۰ نانومتر الی ۱۰۶۴ نانومتر، با ترجیح استفاده از لیزر مادون قرمز (۷۸۰ نانومتر الی ۱۰۶۴ نانومتر) قرار دارند تا بتوان اثرات عمقیتر بدست آورد.
همچنین با توجه پراکندگی نور با ورود به بافتهای بدن، الزامی به استفاده از لیزرهای کاملاً هم فاز و بدون واگرایی وجود نداشته و غالباً لیزرهای دیودی پاسخگوی نیازهای درمانی به منظور کاهش درد میباشند.
به جز دردهای مرکزی، بسیاری از انواع دردهای حاد یا مزمن نوسی سپتیو در حیطه درمانی کاربرد لیزر قرار دارند.
دردهای سندرم تونل کارپ، تاندونیت (آسیب رباط)، اپی کندلیت، آرتزوهای مفصلی، کشیدگیهای تاندونی، نقاط ماشه ای، دردهای ستون مهره ای، دردهای بعد از جراحی، دردهای ارتودنسی و... و یا دردهای نوروپاتیک مانند دردهای دیابتیک و یا نورالژی تری ژمینال (تحریک عصب سهقلو) انواعی از دردهای قابل کنترل با روش لیزر درمانی میباشند.
نکته مهم برای موفقیت در لیزردرمانی، دوز مناسب و یا در واقع همان تابش مقدار مناسب انرژی (که حاصل ضرب توان خروجی بر حسب وات بر سانتیمتر مربع و زمان تابش برحسب ثانیه است) میباشد.
از آنجاییکه به منظور کاهش درد باید اثرات مهاری را بدست آورد، با توجه به منابع غالباً دوزهای محدوده ۴ - ۱۶ ژول بر سانتیمتر مربع پیشنهاد گردیده است.
باید توجه داشت روش استفاده از لیزر برای کاهش درد غالباً به صورت پیشرونده میباشد به این مفهوم که در جلسات اول از دوز پایین و سپس در جلسات بعدی میتوان بر اساس گزارش و علایم بیمار افزایش دوز داده و یا در صورت به دست آوردن اثرات مثبت درمانی (گزارش کاهش درد توسط بیمار) در همان دوز باقی ماند.
در برخی از تحقیقات برای دردهای مزمنی که مقاوم بوده اند تا حدود ۴۰ ژول بر سانتیمتر مربع نیز به صورت پیشرونده، انرژی تابشی استفاده گردیده بوده است، اما معمولاً اثرات کاهشی درد توسط تابش نور لیزر در همان چند جلسه اول و با دوزهای ۴ تا ۱۰ ژول بر سانتیمتر مربع شروع میگردند.
علاوه بر این، برای دردهای حاد دوزهای کمتر از ۴ ژول بر سانتیمتر مربع با همان شرایط پیشرونده توصیه گردیده است چراکه در صورت استفاده از دوزهای بالاتر امکان بدتر شدن شرایط بالینی بیمار وجود خواهد داشت گرچه برای دردهای مزمن نیز همین مساله صادق بوده و در صورت تابش انرژی بیشتر از حد تحمل بافت، افزایش درد و سایر علایم و حتی مشاهده علایم التهابی در ناحیه مورد نظر میتواند (مانند تورم و قرمزی) اتفاق افتد؛ بنابراین در یک دید کلی، چه برای دردهای حاد و چه برای دردهای مزمن اصول تعیین دوز بر مبنای واکنش بیمار به میزان تابش اعمال شده است.
نقاط درمانی مورد استفاده در لیزرهای کم توان نقاط دردناک، نقاط ماشه ای، نقاط با حساسیت بالا و یا نقاط مجاور به ناحیه دردناک میباشند.
برای داشتن درمانی موفق، انرژی کافی برای ایجاد تغییرات به نواحی درمانی باید تابش یابد و به همین منظور گاهی لازم است بر روی چند نقطه انرژی تابیده شود (از دو یا سه نقطه الی ۱۰ نقطه یا حتی نقاط بیشتر).
در اینصورت است که میتوان امیدوار بود انرژی لازم به ناحیه درمانی رسیده باشد.
واضح است که در شرایط استفاده از لیزرهای کم توان برای نواحی بزرگ و با توجه به کوچک بودن پروب آنها، روند درمانی "نقطه به نقطه" وقت گیر خواهد بود (شکل ۱).
اما این مشکل امروزه با استفاده از لیزر پرتوان درمانی حل گردیده چراکه به علت توان بالاتر این نوع لیزر و پروبهای بزرگتر آنها در (مدلهای پرتوان درمانی) اجازه حرکت پروب بر روی ناحیه درمانی وجود داشته و میتوان در زمان درمان برای نواحی بزرگ صرفه جویی نمود (شکل ۲).
انجمن جهانی لیزر درمانی برای موارد مختلف درمانی دوزهای مشخصی را پیشنهاد داده است که میتواند به عنوان راهنمایی برای کاربرد بالینی استفاده شود.
گرچه مکانیزمهای مختلفی برای توجیه اثرات کاهش دهنده درد توسط لیزردرمانی مطرح هستند، اما هنوز هم علت اصلی یا مکانیزم قطعی مشخص نیست، اما در هر صورت اثرات کاهش دهنده درد توسط تابش لیزر به اثرات این انرژی در سطح سلولی و بر روی عملکرد بافت هدف معطوف میگردد.
جذب انرژی لیزر توسط رنگدانه سلولی یا کروموفور (مانند هموگلوبین و یا سیتوکروم سی اکسیداز)، کاهش یا ممانعت از ترشح عوامل تسهیل کننده التهاب و درد (مانند: PGE۲,PGF۲α)، افزایش تنفس سلولی و تولید انرژی سلولی بیشتر (ATP) توسط میتوکندری سلولی، ساخت عروق و افزایش گردش خونی میکروسکپی، کمک به ترمیم سلولی، افزایش ترشح مواد مخدر فیزیولوژیک در بدن مانند بتا آندروفین به دنبال تابش لیزر، افزایش تحریک پذیری گیرندههای درد و بلوکاژ انتقال پیامهای درد در فیبرهای عصبی A. دلتا و C. و همچنین کاهش درد از طریق کاهش تورم و کمک به افزایش گردش لنف ناحیه از نظریههای مطرح در توجیه اثرات کاهش دهنده درد میباشند (شکل ۳).
لیزرهایی که به منظور کاهش درد استفاده میگردند در صورت استفاده صحیح توسط درمانگران دوره دیده، عوارض جانبی ندارند.
رعایت تمام موارد ایمنی و به ویژه استفاده از عینکهای مخصوص لیزردرمانی در هنگام استفاده از لیزر توسط درمانگر و بیمار ضروری میباشند.
استفاده غلط و نامناسب لیزر میتواند سبب سوختگی بافت در ناحیه تابش شده گردد.
احتمال ایجاد سوختگی بافت در مواردی که از لیزر پرتوان درمانی استفاده میشود، بسیار بالاتر است.
علاوه براین، استفاده از این لیزرها بر روی نواحی دارای تومور (وجود یا احتمال وجود و یا تا ۶ ماه پس از رادیوتراپی)، نواحی شکم خانمهای باردار، غدد و بیماران صرعی ممنوعیت دارد.
منبع:زندگی آنلاین
ارسال نظر