توماس فریدمن: ترامپ و تهران خاورمیانه را تکان دادند
پارسینه: ستون نویس نامدار نیویورک تایمز در یادداشتی که برای این روزنامه با عنوان «ترامپ و تهران خاورمیانه را تکان دادند» نوشته است، با اشاره به «خیانت» دونالد ترامپ به کردها و حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی تاثیر این تحولات بر رویکرد کشورهای منطقه را بررسی کرده و توضیح میدهد که اوضاع خطرناکتر از قبل شده است.
اعضای حزب الله با عکس رهبران ایران
به گزارش خبرنگار «پارسینه»، توماس فریدمن مینویسد حضور نیروهای آمریکایی در سوریه مانعی برای تلاشهای ایران جهت ساخت یک پل ارتباطی از تهران تا بیروت برای تنگتر کردن محاصره اسرائیل بود و خروج این نیروها میتواند احتمال بروز جنگ میان ایران و اسرائیل را جدیتر کند.
او با اشاره به حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی عربستان آن را کار «نیروی هوایی ایران» میخواند و مینویسد: «پهپادها و موشکهای کروز در ارتفاع خیلی پایین و چنان رادارگریز پرواز کردند که نه پرتاب آنها و نه نزدیکی آنها به موقع توسط رادارهای سعودی یا آمریکایی تشخیص داده نشد. شبه نظامیان حوثی مورد حمایت ایران در یمن مسئولیت حمله را بر عهده گرفتند. [اما] این همان قدر باورپذیر است که بابا نوئل بگوید آن را انجام داده است.»
فریدمن با ادعای برخی از استراتژیستهای اسرائیلی که این حمله را «پرل هابر» (اشاره به حمله ژاپن به بندر پرل هابر آمریکا که واشنگتن را وارد جنگ جهانی دوم کرد) خاورمیانه خواندند مخالفتی ندارد و البته به تحسین کسی که ایده حمله را مطرح کرده پرداخته و توضیح میدهد: «از این بهتر نمیتوانست تاثیر بگذارد. چرا که صدایی که از تمام پایتختهای عربی و اسرائیل به گوش میرسد همان صدایی است که هنگام خروج ناگهانی خودرویتان از مسیر نقشه، از دستیار خودکار آن میشنوید: محاسبه مجدد، محاسبه مجدد، محاسبه مجدد.»
ستون نویس نیویورک تایمز اظهار میکند که تمام کشورها در خاورمیانه اکنون در حال محاسبه مجدد استراتژی امنیتی خود هستند و این مسئله با اسرائیل شروع میشود. او در ادامه بخشهایی از یادداشت «عوزی ایون»، یکی از دانشمندان بینانگذار تاسیسات هستهای «دیمونا» در اسرائیل را مطرح میکند که روز یک شنبه در «هاآرتص» نوشته بود دقت ۸۵ درصدی حمله به تاسیسات آرامکو «نشان دهنده توانایی و اطمینان بسیار بالای فناوری مورد استفاده» است.
فریدمن به نقل از ایون ادامه میدهد: «ایرانی ها، یا نواب آنها، نشان دادند که میتوانند اهداف مشخص را با دقتی عالی و از فاصله چندصد کیلومتری بزنند. ما باید این واقعیت را بپذیریم که اکنون در مقابل چنین حملهای آسیب پذیر هستیم. رآکتور هستهای دیمونا باید تعطیل شود. اکنون مشخص شده است که این [نیروگاه] آسیب پذیر است و خسارتی که میتواند موجب شود احتمالا از منافع آن فراتر خواهد رفت.»
ستون نویس نیویورک تایمز سپس به پیامهای این حمله و عدم واکنش ترامپ پرداخته و مینویسد: «سعودیها و اماراتیها از حمله ایران دوبرابر شوکه شدند. این حمله همزمان دقت ایران و انزواگرایی دونالد ترامپ را نشان داد.»
او با اشاره به حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی عربستان آن را کار «نیروی هوایی ایران» میخواند و مینویسد: «پهپادها و موشکهای کروز در ارتفاع خیلی پایین و چنان رادارگریز پرواز کردند که نه پرتاب آنها و نه نزدیکی آنها به موقع توسط رادارهای سعودی یا آمریکایی تشخیص داده نشد. شبه نظامیان حوثی مورد حمایت ایران در یمن مسئولیت حمله را بر عهده گرفتند. [اما] این همان قدر باورپذیر است که بابا نوئل بگوید آن را انجام داده است.»
فریدمن با ادعای برخی از استراتژیستهای اسرائیلی که این حمله را «پرل هابر» (اشاره به حمله ژاپن به بندر پرل هابر آمریکا که واشنگتن را وارد جنگ جهانی دوم کرد) خاورمیانه خواندند مخالفتی ندارد و البته به تحسین کسی که ایده حمله را مطرح کرده پرداخته و توضیح میدهد: «از این بهتر نمیتوانست تاثیر بگذارد. چرا که صدایی که از تمام پایتختهای عربی و اسرائیل به گوش میرسد همان صدایی است که هنگام خروج ناگهانی خودرویتان از مسیر نقشه، از دستیار خودکار آن میشنوید: محاسبه مجدد، محاسبه مجدد، محاسبه مجدد.»
ستون نویس نیویورک تایمز اظهار میکند که تمام کشورها در خاورمیانه اکنون در حال محاسبه مجدد استراتژی امنیتی خود هستند و این مسئله با اسرائیل شروع میشود. او در ادامه بخشهایی از یادداشت «عوزی ایون»، یکی از دانشمندان بینانگذار تاسیسات هستهای «دیمونا» در اسرائیل را مطرح میکند که روز یک شنبه در «هاآرتص» نوشته بود دقت ۸۵ درصدی حمله به تاسیسات آرامکو «نشان دهنده توانایی و اطمینان بسیار بالای فناوری مورد استفاده» است.
فریدمن به نقل از ایون ادامه میدهد: «ایرانی ها، یا نواب آنها، نشان دادند که میتوانند اهداف مشخص را با دقتی عالی و از فاصله چندصد کیلومتری بزنند. ما باید این واقعیت را بپذیریم که اکنون در مقابل چنین حملهای آسیب پذیر هستیم. رآکتور هستهای دیمونا باید تعطیل شود. اکنون مشخص شده است که این [نیروگاه] آسیب پذیر است و خسارتی که میتواند موجب شود احتمالا از منافع آن فراتر خواهد رفت.»
ستون نویس نیویورک تایمز سپس به پیامهای این حمله و عدم واکنش ترامپ پرداخته و مینویسد: «سعودیها و اماراتیها از حمله ایران دوبرابر شوکه شدند. این حمله همزمان دقت ایران و انزواگرایی دونالد ترامپ را نشان داد.»
تاسیسات آرامکو پس از حمله موشکی و پهپادی
او اظهار میکند در حالیکه سعودیها به دنبال تماس با واشنگتن بودند تا درباره پاسخ استراتژیک ایالات متحده گفتگو کنند، متوجه شدند که ترامپ مشغول پیدا کردن شماره تلفن رئیس جمهور ایران است که ببیند آیا میتواند «توافقی مانند آنچه با کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی، حاصل شد، به دست آورد: برای عکس یادگاری دست بده و بعد میتوانیم با هم کار کنیم.»
فریدمن سپس با لحنی نیشدار مینویسد: «ترجمه شده به عربی، ترامپ به رهبران خلیج [فارس] گفت: فراموش کردم به شما بگویم. من تنها مایل به فروش سلاح به شما هستم- نه استفاده از آنها در دفاع از شما. اما فراموش نکنید دفعه بعد که به واشنگتن دی. سی. آمدید در هتل من جا بگیرید. کارکنان منتظرند.
سعودیها و اماراتیها پیام را گرفتند. آنها هم مشغول پیدا کردن شماره تلفن رهبر ایران- و همچنین شماره امیر قطر که هوادار ایران است شدند. وقت راه آمدن با تمام همسایهها است.»
این مسئله به باور فریدمن موجب فروپاشیدن ائتلاف آمریکا، اعراب سنی و اسرائیل علیه ایران و احساس تنهایی بیشتر اسرائیل در مقابل ایران و نوابش در لبنان، سوریه و عراق شد.
او ادامه میدهد که بنیامین نتانیاهو هم متوجه «واقعیت ترامپ» شد و عملکرد ضعیف «بیبی» (مخفف بنیامین، نام کوچک نتانیاهو) در انتخابات اسرائیل موجب شد تا بفهمد که ترامپ چقدر از بازندهها خوشش نمیآید. پس از انتخابات اسرائیل و زمانی که از ترامپ درباره نتانیاهو پرسیده شد، پاسخ داد که با او صحبت نکرده است و «رابطه ما با اسرائیل است.»
لحن کنایه آمیز فریدمن بار دیگر بروز پیدا میکند: «ترجمه شده به عبری، ترامپ گفت: «بیبی؟ بیبی؟ یک یارویی را میشناختم که یک اغذیه فروشی در خیابان ۵۵ لگیزنگتون داشت، اسمش بیبی بود.»
فریدمن نتانیاهو را متهم میکند که ذهن رئیس جمهور آمریکا را کاملا اشتباه خوانده است، در حالی که ایرانیهایی که حتی سفارتی در واشنگتن ندارند «[ذهن] ترامپ را بی نقص خوانده اند.»
ستون نویس نیویورک تایمز و برنده سه جایزه پولیتزر در ادامه این موضوع را مطرح میکند که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس راهی برای کنار آمدن با ایران پیدا خواهند کرد، اما اسرائیل نمیتواند و ایران مشکلی واقعی برای آن است.
اومی نویسد ایران تلاش میکند با گروههای شبه نظامی مورد حمایت خود که مسلح به موشکهای هدایت شونده دقیق هستند یک «شبه محاصره» علیه اسرائیل ایجاد کند و با تاکید بر اهمیت «دقت» در موشکها و انتقال فناوری آن به حزب الله ادامه میدهد: «مشخص نیست حزب الله چه تعداد [موشک نقطه زن] دارد، اما اگر فقط ۱۵۰ فروند داشته باشد میتواند تمام اهداف اقتصادی و نظامی مهم در اسرائیل را بزند. این شامل بنادر، فرودگاه ها، نیروگاه ها، رآکتورهای هسته ای، کارخانه تراشه رایانه اینتل، و شبکه شرکتهای نرم افزاری و فناوری اسرائیل میشود. میتواند اسرائیل را فلج کند.»
فریدمن در ادامه میگوید در پرتو این موضوع، اسرائیل دو چیز را به حزب الله و ایران پیام داده است. نخست این که در واکنش به هرگونه حمله موشکی، اسرائیل تمام مناطق لبنان را که خانوادههای حزب الله زندگی میکنند و کارخانههای ساخت موشک آن قرار دارند با بمب فرش خواهد کرد و اقتصاد لبنان هم به همان اندازه آسیب خواهد دید.
و دوم این پیام به ایران که «هربار که تل آویو توسط نایبان شما زده شود، ما تهران را خواهیم زد. نمیتوانید خارج از این جنگ بنشینید. و نمیتوانید ما را از جنگ بترسانید.»
ستون نویس برجسته نیویورک تایمز در پایان مینویسد: «بنابراین خاورمیانه ممکن است اکنون آرام به نظر برسد، اما این یک توهم است. همه در حال محاسبه مجددند: ایرانیها جسور شده اند، عربها ترسیده اند و اسرائیل و ایران تنها یک خطای محاسباتی تا جنگ موشکهای دقیق که هیچ کدام تحملش را ندارند، فاصله دارند.»
ستون نویس برجسته نیویورک تایمز در پایان مینویسد: «بنابراین خاورمیانه ممکن است اکنون آرام به نظر برسد، اما این یک توهم است. همه در حال محاسبه مجددند: ایرانیها جسور شده اند، عربها ترسیده اند و اسرائیل و ایران تنها یک خطای محاسباتی تا جنگ موشکهای دقیق که هیچ کدام تحملش را ندارند، فاصله دارند.»
ارسال نظر