دلیل خودکشی تختی همین است که پسرش میگوید
پارسینه: از میان ۵۰ دقیقه گفتههای بابک تختی در ویدئوی منتشر شده اخیر، آنچه به دل مینشست راستش نه چهره بر افروخته پسر جهانپهلوان در دفاع از اتهامات به مادر درگذشتهاش که فلسفه خودکشی تختی از نگاه پسر بود.
اینکه بابک گلایه کند از جبر زمانه ، حق اوست. او فرزند یک ظلم تاریخیست.ظلمی که به مادرش روا شده در نبود پدر. از وقتی خود را شناخته سایهای سنگین را به دوش کشیده که کودکی اش را شکلی دیگر کرده است. مادری داشته که در ۴ ماهگی یکی از دیوار پریده با قمه بکشدش چون متهم به قتل پدرش بوده است. پدری که تمام کودکیاش مدام میشنیده خود را به خاطر مادرش کشته است. این اما پایان قصه اش نبوده و بعد از انقلاب، انقلابی که خودش چه شیفته از روزهایش در همان گفت و گو سخن گفته درباره اش، ورق بر میگردد ، پدرش میشود جهانپهلوان شهید.
شهیدی که به گفته بابک از دل سرودههای جلال آل احمد بر آمده و مشکل این میشود که چنان آسمانی اش میکنند تا دیگر کسی را یارای گفتن درباره واقعیتهایش نباشد. تختی به نظر همان طور که پسرش میگوید خودکشی کرده اما نه آن طور که جمشید مشایخی گفته به خاطر اختلاف خانوادگی و نه به خاطر آنچه لمپنهای لات قبل انقلاب گفتند، خیانت همسرش. حتی به خاطر بیماری و از دست دادن توان جنسی اش. او احتمالا احساس پوچی کرده وقتی جبر زمانه، فشار ساواک و نارفیقی رفقایش او را در حصر قرار داده بود.
کشتی برایش همه چیز بوده. او که میخواسته دل مردمش را شاد کند. او که ابزاری غیر از کشتی برای نشان دادن عشقش به ملت نداشته و بالهایش را ساواک و بقیه چیده بودند. زندگیاش هم اگر دعوا داشته که داشته اما او که عادت داشت برای لبخند مردمش پشت هر حریفی را به خاک بمالد ، چه در زندگی برایش مانده بوده؟ چیزی که با آن مردمش را خوش کند؟ مصدق شان را از حصر درآورد یا فاطمیشان را زنده کند؟ نه او را دیگر یارای این همه شکست نبوده. آری بیایید باور کنیم، تختی کشته نشده بود. او مرگ را به اختیار انتخاب کرد چون راهی غیر از مرگ برایش نبود تا شرمنده مردمش نباشد.
تختی خودکشی کرد ، تمام . او یک پهلوان بود و یک انسان چون پهلوان بود این کار رو کرد ، همسر تختی حتی یک عکس از او در خانه به قاب نداشت. هم طبقه با تختی نبود ، تختی تاب نیاورد بیخود به مرگ تختی وجهه سیاسی ندهید هیچ دلیلی برای کشتن او نبود نامه موجود همینطور وصیت موجودو ترک منزل همه حکایت از آشفتگی روحی جهان پهلوان داشت ،
اشکالی نداره.خداوند رحمتش کند جهان پهلوان تختی را
فرهنگ ما با احساس و شعر گره خورده و نه با شعور ومنطق؛ به همین خاطر یک بازنگری بی طرفانه( بدور از عشق ونفرت کور) در همه حوادث و شخصیت های گذشته ضروری هست.
هرچه بودو هرچه کرد روحش شاد من عاشقشم