از حقوق شهروندی خود چه میدانیم؟ / قسمت پنجم
پارسینه: آموزش حقوق شهروندی بطور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا بطور رسمی بصورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و حتی مدارس ابتدایی و یا بصورت رشته تحصیلی دانشگاهی، در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیتپذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ کنند.
* شهرزاد همتی
** دانشآموختهٔ حقوق قضائی و روزنامهنگار
واژگان مهم در رسیدن به حقوق شهروندی
آموزش الفبای حقوق شهروندی
از آنچه تا به امروز گفتیم، اینطور بر میآید که آموزش حقوق شهروندی بطور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا بطور رسمی بصورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و حتی مدارس ابتدایی و یا بصورت رشته تحصیلی دانشگاهی، در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیتپذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ کنند. در ادامهٔ این مبحث به طور کلی و مختصر به جزئیات مهمی از حقوق شهروندی میپردازیم که دانستن آن برای هر یک از ما مفید است و در دعاوی (خصوصا دعاوی حقوق خصوصی از جمله چک، کلاهبرداری و...) به کار خواهد آمد. برای شروع در ابتدا چند وازهٔ کلیدی حقوقی را که دانستن آن برای یک حرکت درست در دعاوی لازم است را بررسی خواهیم کرد.
دعوای منقول
وقتی موضوع دعوا به دست آوردن یک مال منقول باشد آن دعوی، دعوای منقول است. مال منقول مالی است که قابلیت نقل و انتقال داشته باشد. دعاوی منقول شامل حقوق عینی و دینی هر دو میشود مانند اتومبیل و یا اسناد دینی همچون اسناد تجاری اعو از سفته، چک و بروات.
در دعاوی منقول دادگاه صالح دادگاهی است که عقد قراداد اولیه در آن محل واقع شده باشد.
دعوای غیر منقول
اگر موضوع دعوا مال غیر منقول باشد، دعوا را غیر منقول مینامند. دعاوی غیر منقول در محلی تشکیل میشوند که مال غیر منقول در آن محل واقع شده باشد، حتی اگر دو طرف دعوی (مدعی و مدعی علیه) در آن محل اقامت نداشته باشند.
دعوای مالکیت
دعوا زمانی دعوای مالکیت است که موضوع حق چیزی که به عنوان مال محسوب میشود زیر سئوال رفته باشد و در این مورد قانون حق دفاع از مدعی را داده باشد.
دعوای تصرف
دعوا در صورتی از دعاوی تصرف محسوب میشود که موضوع حق منشاء آنها تصرفات قبلی خواهان یعنی در اختیار داشتن عملی مال یا حق مورد نظر باشد. بنابراین در دعاوی تصرف ادعای ذی حقی خواهان مبتنی بر استفاده عملی و یا در اختیار داشتن شیئی یا حق مورد نظر باشد و در این مقام به وجود یا عدم حق قانونی ماهوی خواهان در این استفاده اعتنا و توجهی نمیگردد.
در حقیقت قانونگذار از جمله به متصرف قبلی مال غیرمنقول که ملک عدوانا از تصرف وی خارج گردیده این حق را اعطا کرده که بدون نیاز به ارایه دلایل مالکیت، به صرف اثبات تصرف قبلی خود، تحت شرایطی، از دادگاه حکم به رفع تصرف متصرف فعلی را تحصیل کند، با توجه به مقررات مربوطه، بنابراین اشخاص از خارج نمودن املاک از تصرف متصرف ممنوع میباشند و قانونگذار از تصرف و متصرف در برابر تصرف عدوانی حمایت کرده حتی اگر متصرف عدوانی، مالک ملک باشد.
در قانون سه نوع دعوای تصرف پیش بینی شده است: دعوای تصرف عدوانی، دعوای مزاحمت و دعوای ممانعت از حق.
دعوای تصرف عدوانی
دعوای تصرف عدوانی عبارت است از ادعای وقتی متصرف سابق مدعی شود دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده تصرف داشته باشد، آن دعوی دعوای تصرف عدوانی است.
دعوای مزاحمت
وقتی متصرف مال ادعا کند که کسی مانع و مزاحم بهره بردن وی از مال خود است میتواند ادعای دعوای مزاحمت کند.
در دعاوی تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت، خواهان باید ثابت نماید که موضوع دعوا حسب مورد، قبل از خارج شدن ملک از تصرف وی و یا قبل از ممانعت و یا مزاحمت در تصرف ویا مورد استفاده او بوده و بدون رضایت او و یا به غیر وسیله قانونی از تصرف وی خارج شده است.
خلع ید
خلع ید یعنی جلوگیری تصرف از متصرف غیرمنقول به استناد حکم رسیدگی یا سند رسمی و یا حکم قانون.
دعاوی مالی و غیر مالی
اگر حق ماهوی کسی ضایع یا شده یا مورد اعتنا واقع نشده حق مالی باشد، آن دعوای به وجود آمده مالی و چنانچه حق مزبور غیر مالی باشد دعوا غیر مالی خواهد بود. در این نوع دعاوی ابتدا باید دعوای مالی و غیر مالی را تفکیک کرد.
ضرورت آموزش حق شهروندی
امروزه مفهوم شهروندی از ایمان آوردن به مسوولیتهای خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورهای مثبت و ذاتا ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی به سوی اصلی حقوقی که دربردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی نیز هست، معطوف شده است.
از این نظر مفهوم شهروندی هم برای سیاستمداران و هم برای اندیشمندان اجتماعی و مجریان طرحهای فرهنگی، دارای اهمیت است، زیرا همه آنها بر مسوولیتهایی تاکید میکنند که زمینه بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی ما را استحکام میبخشند. اگرچه از لحاظ تاریخی، مفهوم شهروندی تا حدودی با اندیشههای نوین تفاوت داشته، اما تحلیلهای مدرن از این مفهوم، ما را به ماهیت مساوات گرایانه آن نزدیک کرده است. به همین دلیل شهروندی ذاتا با سلطهگری از هر نوع آن ناسازگار است.
در قمست بعدی به طور کلی دعوای مالی و غیر مالی را از یکدیگر تفکیک خواهیم نمود.
** دانشآموختهٔ حقوق قضائی و روزنامهنگار
واژگان مهم در رسیدن به حقوق شهروندی
آموزش الفبای حقوق شهروندی
از آنچه تا به امروز گفتیم، اینطور بر میآید که آموزش حقوق شهروندی بطور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا بطور رسمی بصورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و حتی مدارس ابتدایی و یا بصورت رشته تحصیلی دانشگاهی، در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیتپذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ کنند. در ادامهٔ این مبحث به طور کلی و مختصر به جزئیات مهمی از حقوق شهروندی میپردازیم که دانستن آن برای هر یک از ما مفید است و در دعاوی (خصوصا دعاوی حقوق خصوصی از جمله چک، کلاهبرداری و...) به کار خواهد آمد. برای شروع در ابتدا چند وازهٔ کلیدی حقوقی را که دانستن آن برای یک حرکت درست در دعاوی لازم است را بررسی خواهیم کرد.
دعوای منقول
وقتی موضوع دعوا به دست آوردن یک مال منقول باشد آن دعوی، دعوای منقول است. مال منقول مالی است که قابلیت نقل و انتقال داشته باشد. دعاوی منقول شامل حقوق عینی و دینی هر دو میشود مانند اتومبیل و یا اسناد دینی همچون اسناد تجاری اعو از سفته، چک و بروات.
در دعاوی منقول دادگاه صالح دادگاهی است که عقد قراداد اولیه در آن محل واقع شده باشد.
دعوای غیر منقول
اگر موضوع دعوا مال غیر منقول باشد، دعوا را غیر منقول مینامند. دعاوی غیر منقول در محلی تشکیل میشوند که مال غیر منقول در آن محل واقع شده باشد، حتی اگر دو طرف دعوی (مدعی و مدعی علیه) در آن محل اقامت نداشته باشند.
دعوای مالکیت
دعوا زمانی دعوای مالکیت است که موضوع حق چیزی که به عنوان مال محسوب میشود زیر سئوال رفته باشد و در این مورد قانون حق دفاع از مدعی را داده باشد.
دعوای تصرف
دعوا در صورتی از دعاوی تصرف محسوب میشود که موضوع حق منشاء آنها تصرفات قبلی خواهان یعنی در اختیار داشتن عملی مال یا حق مورد نظر باشد. بنابراین در دعاوی تصرف ادعای ذی حقی خواهان مبتنی بر استفاده عملی و یا در اختیار داشتن شیئی یا حق مورد نظر باشد و در این مقام به وجود یا عدم حق قانونی ماهوی خواهان در این استفاده اعتنا و توجهی نمیگردد.
در حقیقت قانونگذار از جمله به متصرف قبلی مال غیرمنقول که ملک عدوانا از تصرف وی خارج گردیده این حق را اعطا کرده که بدون نیاز به ارایه دلایل مالکیت، به صرف اثبات تصرف قبلی خود، تحت شرایطی، از دادگاه حکم به رفع تصرف متصرف فعلی را تحصیل کند، با توجه به مقررات مربوطه، بنابراین اشخاص از خارج نمودن املاک از تصرف متصرف ممنوع میباشند و قانونگذار از تصرف و متصرف در برابر تصرف عدوانی حمایت کرده حتی اگر متصرف عدوانی، مالک ملک باشد.
در قانون سه نوع دعوای تصرف پیش بینی شده است: دعوای تصرف عدوانی، دعوای مزاحمت و دعوای ممانعت از حق.
دعوای تصرف عدوانی
دعوای تصرف عدوانی عبارت است از ادعای وقتی متصرف سابق مدعی شود دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده تصرف داشته باشد، آن دعوی دعوای تصرف عدوانی است.
دعوای مزاحمت
وقتی متصرف مال ادعا کند که کسی مانع و مزاحم بهره بردن وی از مال خود است میتواند ادعای دعوای مزاحمت کند.
در دعاوی تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت، خواهان باید ثابت نماید که موضوع دعوا حسب مورد، قبل از خارج شدن ملک از تصرف وی و یا قبل از ممانعت و یا مزاحمت در تصرف ویا مورد استفاده او بوده و بدون رضایت او و یا به غیر وسیله قانونی از تصرف وی خارج شده است.
خلع ید
خلع ید یعنی جلوگیری تصرف از متصرف غیرمنقول به استناد حکم رسیدگی یا سند رسمی و یا حکم قانون.
دعاوی مالی و غیر مالی
اگر حق ماهوی کسی ضایع یا شده یا مورد اعتنا واقع نشده حق مالی باشد، آن دعوای به وجود آمده مالی و چنانچه حق مزبور غیر مالی باشد دعوا غیر مالی خواهد بود. در این نوع دعاوی ابتدا باید دعوای مالی و غیر مالی را تفکیک کرد.
ضرورت آموزش حق شهروندی
امروزه مفهوم شهروندی از ایمان آوردن به مسوولیتهای خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورهای مثبت و ذاتا ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی به سوی اصلی حقوقی که دربردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی نیز هست، معطوف شده است.
از این نظر مفهوم شهروندی هم برای سیاستمداران و هم برای اندیشمندان اجتماعی و مجریان طرحهای فرهنگی، دارای اهمیت است، زیرا همه آنها بر مسوولیتهایی تاکید میکنند که زمینه بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی ما را استحکام میبخشند. اگرچه از لحاظ تاریخی، مفهوم شهروندی تا حدودی با اندیشههای نوین تفاوت داشته، اما تحلیلهای مدرن از این مفهوم، ما را به ماهیت مساوات گرایانه آن نزدیک کرده است. به همین دلیل شهروندی ذاتا با سلطهگری از هر نوع آن ناسازگار است.
در قمست بعدی به طور کلی دعوای مالی و غیر مالی را از یکدیگر تفکیک خواهیم نمود.
اولین واصلی ترین حقوق شهروندی ، قوانین مندرج درقانون اساسی است. هرچقدراجرامیشود همین رامیدانیم . اصولی که اجرانمیشود نشانگروضعیت حقوق بشردرکشوراست
Thanky Thanky for all this good infroimaton!