پازل کوچک الکلاسیکو در نبرد پرتغال اروگوئه
پارسینه: یکی از اولین چیزهایی که درباره بازی پرتغال و اروگوئه به ذهنتان آمد این بود که واقعا هیچکس میلی به دیدنِ این بازی ندارد، ولی دقیقا همه دوست دارند به تماشایش بنشینند. شاید حالا نه همه، شاید شما نه، ولی خیلیها قطعا. فقط کافیست اسم پرتغال و اروگوئه را کنار کلمه Shithousery (کثافتکاری) گوگل کنید و ببینید به چه نتایجی میرسید.
به گزارش پارسینه ؛ یکی از اولین چیزهایی که درباره بازی پرتغال و اروگوئه به ذهنتان آمد این بود که واقعا هیچکس میلی به دیدنِ این بازی ندارد، ولی دقیقا همه دوست دارند به تماشایش بنشینند. شاید حالا نه همه، شاید شما نه، ولی خیلیها قطعا. فقط کافیست اسم پرتغال و اروگوئه را کنار کلمه Shithousery (کثافتکاری) گوگل کنید و ببینید به چه نتایجی میرسید.
دیروز اما اسکار تابارز ترجیح داد قصهای دیگر تعریف کند و از ارزشهایی حرف بزند که ریشه در دههها پیش دارد. مربی اروگوئه ترجیح داد نقبی بزند به سال 1954 و از اتهاماتی که به تیمش میزنند به عنوان افسانه یاد کند. کنار تابارز در این کنفرانس مطبوعاتی لوئیس سوارز نشسته و در سکوت به مربیاش زل زده بود: «سابقه چندان زیادی بین ما و پرتغال نیست، بنابراین نتیجه بازی فردا تاریخ را رقم خواهد زد.»
جدال سوچی واقعا تماشایی خواهد بود، جدالی بین قهرمان اروپا در سال 2016 و قهرمان آمریکای جنوبی در 2011، جدالی بین سه تا از بهترین مهاجمین جهان فوتبال، مهاجمینی که روی هم در چهار سال اخیر 344 گل زدهاند. یکی از این مهاجمین چهار تا از پنج توپ طلای اخیر را به خودش اختصاص داده و برای کسب بالون دورِ بعدی هم خیزی بلند برداشته، بازیکنی که تابارز ازش نه فقط به عنوان فوتبالیست بزرگ بلکه یک رهبر واقعی در زمین یاد کرده. جدا از این مهاجمین، نبرد امشب، نبرد واقعا بهترین کلمه برای توصیف آن است، شاهد حضور مدافعی در زمین خواهد بود که دیگو مارادونا از او به عنوان یک ابرستاره یاد کرده است.
جدال پرتغال علیه اروگوئه دوئلهایی از ال دربی و کلاسیکو را به همراه دارد: کریستیانو رونالدو برابر دیگو گودین، لوئیس سوارز برابر پپه. بازیهای بزرگ لا لیگایی در چند سال اخیر با قابهایی همراه بوده از جمله مشتی که رونالدو به پشت سر گودین زد، یا ضرباتی که سوارز از بالا و پایین به پپه وارد کرده تا مدافع پرتغال جوری روی زمین بیفتد و به خودش بپیچد که انگار باید کشیشی برای اعتراف آخر هر دوتایشان پیدا کرد.
قاب دیگر جدالی در نو کمپ است، وقتی سوارز و مدافعی از مادرید درگیر میشوند و سوارز چیزی درباره مادر مدافع میگوید و مدافع میگوید تو اول من را هل دادی و سوارز دست از توهین کردن بر نمیدارد و به مدافع قول میدهد که حالا برایش دارد. البته در این داستان مدافع مذکور از اتلتیکو مادرید بود، نه رئال مادرید، مدافعی به نام خوسه ماریا خیمنز که در تیم ملی همبازی سوارز است، نه رقیبش.
تمام این صحنهها تصویری از حس رقابتجویی فوتبال اروگوئه و البته خود سوارز را ترسیم میکند، فوتبالیست فوقالعادهای که جوری بازی میکند که انگار اصلا فوتبال بلد نیست و جوری از کشورش حرف میزند که انگار آنها به لحاظ استعداد و کیفیت فاصله زیادی با بزرگان جهان فوتبال دارند، اما از منظر شجاعت و جنگندگی هیچ تیمی حریفشان نیست. به قول گودین: «لوئیس چون اینطوری هست به اینجا رسیده. لوئیس عصبی میشه، دست انداخته میشه، میجنگه و اعتراض میکنه.»
ارسال نظر