گوناگون

عوارض مهریه بالا و زندان در تحلیل حسن عباسی از سریال «فرار از زندان»

فرار از زندان - مایکل اسکوفیلد و لینکن بارو کاری به آقای حسن عباسی و تحلیل‌ش از فیلم هیجان‌انگیز «فرار از زندان» ندارم. تنها بخشی از تحلیل ایشان که مرتبط با وبلاگ و بحث خانواده و ازدواج بود، را نقل می‌کنم.

متن بخش اول و دوم (به همراه فایل صوتی آن) در رجا نیوز درج شده. آنچه در زیر می‌آید، بخشی از قسمت دوم تحلیل این سریال توسط ایشان است.

زندان نمونه کوچک و مینیاتوری جامعه بیرون است. عصاره جامعه‌ای که نتوانسته است حق، عدل و نظم را محقق کند، زندان می‌شود. هر وقت خواستید ببینید یک جامعه چه جور جامعه‌ای است باید بروید و زندان آن جامعه را مطالعه کنید.

من توفیق داشتم قبل از انتخابات به جای همه شما به اوین بروم. مهم‌ترین پدیده‌ای که در حال حاضر در زندان جمهوری اسلامی مطرح است این است که جوان‌های 22 تا 25، 26 ساله‌ای در زندان هستند. آنها را آوردند و با آنها صحبت کردم.

از آنها می‌پرسیدم: مشکل شما چیست؟

آنها جوان‌های سالم و صادقی بودند. یکی از آنها جواب داد: در تعمیرگاه کار می‌کردم. سر کوچه‌مان دبیرستان دخترانه بود. دخترها رد می‌شدند. عاشق شدم. نورافکن عشق چشم‌هایم را کور کرد و به خواستگاری رفتم. با مهریه 2500 سکه ازدواج کردم. زنم سه ماه اول ازدواج مهریه را به اجرا گذاشت. از من طلاق نگرفت. بلکه خواست مهریه را کامل بدهم و بعد با هم زندگی را ادامه بدهیم. البته الان اگر همه فامیلم هم جمع شوند چنین پولی ندارند تا مهریه 2500 سکه را بدهند و الان اینجا هستم.

یکی دیگر با مهریه 1200 سکه، سومی با مهریه 4000 سکه در زندان بودند. وقتی می‌خواهید ببینید مناسبات اجتماعی درست یا غلط است به زندان بروید. وقتی به آنجا می‌روید برای شما سیاست‌گذاری در حکومت، دولت، مجلس، مناسبات اخلاقی و اجتماعی مشخص می‌شود. تعداد بسیار زیادی جوان بیگناه به زندان افتادند و سابقه‌دار شدند. آدم‌های بسیار صادق، سالم و جوانان بسیار خوب گول بزک بعضی از خانم‌ها را خوردند.

بلافاصله که بیرون آمدم در دانشگاه تهران برنامه داشتم. کلی سر این خانم‌های دانشجو داد زدم که این چه بازی‌ای است. آن جوان‌های داخل زندان ده بیست نفری آمدند، نشستند و گفتند، آقا! شما را به خدا مقاله بنویسید و بگویید. از ما که گذشت‌، اما آقایان به سادگی به خانم‌ها اعتماد نکنند. البته آن طرف قضیه هم هست. آقایان طور دیگری کلک می‌زنند و خانم‌ها را فریب می‌دهند. این نشان می‌دهد جامعه مریض است. وقتی شما کف یک زندان می‌روید و مناسبات آنجا را مطالعه می‌کنید می‌بینید عصاره جامعه، عبث بودن قوانین و مقررات، مدیریت ضعیف در بخش‌های مختلف و فقدان عدالت اجتماعی و... خروجی خود را در زندان نشان می‌دهد. ممکن است بگویند، طرف زرنگ بود و 2500 سکه را از او گرفت. یا فلانی زرنگ بود و سر چهار خانم را کلاه گذاشت.

وقتی اخبار جنایی روزنامه‌ها را می‌خوانید می‌بینید شخصی به این صورت ده خانم را سر کار گذاشته است که مثلا در تایلند رستوران دارد. در فلان جا فلان چیز را دارد. در واقع خانم‌ها به این صورت و آقایان هم به آن صورت خام می‌شوند. نتیجه این است که خانواده می‌پاشد. آمار طلاق بالاست. از دو طرف یکسری مال باخته و تعدادی هم در زندان دچار خسران می‌شوند.

زندان عصاره بیماری‏های جامعه است. وقتی خلاصه شده جامعه را در زندان می‌بینید، صحت، سلامت و درستی جامعه آشکار می‌شود. خون شخصی را در آزمایشگاه می‌برند و تست کورتیزون انجام می‌دهند. ادرار و مدفوعش را آنالیز می‌کنند و در آن لام‌ها کشت می‌دهند و مشخص می‌کنند بیماری‌هایش چیست. اگر می‌خواهید بیماری‌های یک جامعه و حکومت را ببینید باید بروید و زندان‌های آن جامعه را مطالعه کنید. وقتی بعد از گذشت 31 سال از انقلاب دختر ما مهریه‌اش را به اجرا می‌گذارد و جوان ما هم چشمش را می‌بندد که چه کسی گرفته و چه کسی داده است، این اتفاق می‌افتد. آن جوان معصوم وقتی از زندان بیرون آمد طبیعی است که دیگر یک انسان عادی نباشد و قصد انتقام داشته باشد. و به صورت قتل سریالی خانم‌ها و سایرین عمل می‌کند.

----

منبع: وبلاگ من و متعه ام


ارسال نظر

  • وکیل

    ا؟؟؟؟جندین نفرو معرفی کنم که مهریه کم داشتن شوهر به دلایل واهی ومضحک از روی بخار معده یا با خفت طلاقشون داده یا با تحقیر وازار هر روز تهدید به طلاقشون میکنه؟؟؟اگه مهریه بالا باعث خوشبختی نمیشه لااقل جلوی اینکه روز دوم مردا خوشی بزنه زیردلشونو شروع به ازار وتهدید بکنن هم نمیشه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار