گوناگون

بازیگرنقش رهی: اين حق «سرزمين كهن» نبود

اگرچه پخش سريال «سرزمين كهن» از هفته گذشته متوقف شده، اما در اين چند هفته كه اين سريال پخش شد، اگر بخواهيم از حواشي به وجود آمده پيرامونش صرفنظر كنيم، يكي از نقاط قوت آن، بازي بازيگرانش است.

به گزارش بانی فیلم رهي بختياري يكي از كاراكترهاي اصلي اين سريال، همان پسر بچه در فيلم «ميم مثل مادر» و «زماني براي دوست داشتن» است كه با بيماري خود دست و پنجه نرم مي كرد. او براي اين دو فيلم جوايزي را نيز در جشنواره هاي مختلف كسب كرد. و هم اكنون مشغول بازي در سريال كيميا است. علي شادمان بازيگري كه از كودكي فعاليت حرفه‌اي خود را شروع كرده، از دنيايي كه 8 سال است با آن عجين تر شده، كاراكتر رهي در «سرزمين كهن» و ساير نقش هايش با ما هم كلام شد.

از چه زماني علاقه به بازيگري در شما شكل گرفت؟
-علاقه من به بازيگري از سنين كودكي شروع شد و آن زمان هيچ وقت به اين فكر نمي كردم كه روزي بازيگر شوم، هميشه شخصيت هايي را در ذهن خودم داشتم و آنها را بازي مي كردم تا اينكه به صورت اتفاقي با مرحوم رسول ملاقلي پور آشنا شدم. ايشان براي يكي از كارهايشان به ايلام آمده بودند و طي صحبت هايمان بحث فيلم مطرح شد. از من تست گرفتند و پس از مدتي براي فيلم «ميم مثل مادر» از من دعوت به همكاري كردند. از اين طريق وارد عرصه هنر و بازيگري شدم. خيلي به اين هنر علاقه مندم و به عنوان يك هنر تا زماني كه زنده هستم آنرا دنبال مي كنم.

يكي از بازي هاي شاخص شما در فيلم «ميم مثل مادر» بود، چقدر براي بازي در اين فيلم از كارگردان و چقدر از استعداد خودتان بهره گرفتيد؟
-قطعاً علاقه در اين امر بسيار مؤثر است و تا علاقه نباشد، موفقيتي هم نيست، اما در واقع هدايت مرحوم ملاقلي پور و حس عميقي كه نسبت به شخصيت سعيد داشتند خيلي مرا در اين امر كمك كرد. ضمن اينكه داستان بسيار خوبي كه اين فيلم داشت نيز از عوامل موفقيت اين اثر شد.

كار با مرحوم ملاقلي پور چقدر به تجربيات شما اضافه كرد؟
- قبل از اينكه با ايشان همكاري كنم، تعريف‌هاي بسياري را در مورد ايشان شنيده بودم و بعد از اينكه در فيلم شان بازي كردم، خودم نيز به اين گفته ها صحه مي گذارم. به عقيده من ايشان آينه تمام نماي صداقت بودند و هميشه يكي از پاك ترين انسان هايي بودند كه در زندگي ام تجربه همكاري با او را داشته ام. از دست دادن او غم سنگيني برايم بود كه هيچ‌گاه فراموش نخواهم كرد و فكر هم نمي كنم كه لذت همكاري با اين عزيز ديگر برايم تكرار شود.

يكي از نكات بارزي كه در كارنامه هنري شما ديده مي‌شود، كم كار بودن تان در اين سالهاست، خودتان به اين موضوع راغب بوديد؟
- بله، من در اين 8 سال كه بازيگري مي كنم، سعي كرده ام خيلي گزيده كار باشم و با افراد خاص و در نقش هاي خاص نيز كار كنم و تمام تلاشم هم بر اين بوده براي مخاطب، تكرار نشوم. به همين خاطر هم در اين 8 سال فقط 8 فيلم بازي كردم و ترجيحم بر اين بوده كه در تمامي اينها با افراد بزرگ اين حوزه همكاري كنم. به اين مسئله معتقدم كه گزيده كاري در سينما بهترين كار است و اينكه چهره نبايد در سينما تكرار شود و يك نقش نبايد براي يك بازيگر آنهم چند بار در سينما تكرار شود. من تا الان خيلي مراقب اين موضوع بوده ام و با بهره گيري از مشاوره هايي كه داشتم (كارگردان هاي مطرحي كه با آنها كار كرده ام در راس آنها با پدر و مادر عزيزم) در اين زمينه، تا الان بهترين انتخاب ها را داشته ام. ضمن اينكه هميشه زندگي هنري ام را مديون مرحوم ملاقلي پور هستم، چرا كه او مسير زندگي مرا عوض كرد، اما ناگفته نماند هر آنچه برايم تا الان اتفاق افتاده است، لطف الهي و كمك پدر و مادرم و بزرگان سينما بوده است و بدون هيچگونه باند بازي، به اين حيطه آمدم و از استعدادم استفاده كرده ام. خدا را شاكرم از اين بابت كه پروردگار به من لطف داشته تا به اينجا رسيده ام.

شما از كودكي كار بازيگري را آغاز كرده ايد. در كل فكر مي كنيد كدام دسته از بازيگران موفق تر هستند؟ آنهايي كه از كودكي با آن حيطه عجين شده اند و يا افرادي كه با تحصيلات آكادميك به سمت بازيگري آمده اند؟
- من هميشه درس و تحصيلاتم در اولويت زندگي ام است و رشته تحصيلي ام نيز جداي از هنر و سينما است، رشته تجربي مي خوانم و قصد هم دارم تا در آينده و دانشگاه هم اين رشته را ادامه دهم. هميشه بازيگري برايم عشق بوده كه در كنار تحصيلم به آن پرداختم و هيچگاه هم اجازه نمي دهم تا هنر و بازيگري لطمه اي به تحصيلم وارد كند. در مورد سوالتان نيز بايد بگويم كه هرگز فكر نمي كنم بازيگري ام احتياج به تحصيلات آكادميك داشته باشد، چراكه در زمينه سينما و تاريخ آن مطالعه دارم و در كنارش در زمينه فلسفه نيز كتاب مي خوانم، معتقدم يك بازيگر بايد دانش فلسفي عميقي نسبت به خود انسان و انسانيت با جهان فلسفي داشته باشد و هيچگاه تجربياتي كه در اين مدت بدست آوردم را با تحصيلات آكادميك عوض نمي كنم. مسئله بعدي اين است كه من از كودكي وارد سينما شده ام و در همين باره ترسي در من وجود داشت كه دوست داشتم هميشه به آن غلبه كنم و آنهم اين بود كه براي من در آينده چه اتفاقاتي خواهد افتاد؟ آيا ماندگار مي شوم و يا مثل خيلي از بازيگراني كه از كودكي پا به اين حيطه گذاشته اند و بعد به يكباره ناپديد شدند، من هم ناپديد مي شوم؟ در اين سالها خيلي سعي كرده ام كه چنين اتفاقي برايم نيفتد و گزيده كاري را هم يكي از دلايل دچار نشدن به اين موضوع مي دانم.
يعني دوست نداريد در آينده هيچ شاخه هنري را به عنوان تحصيلات تجربه كنيد؟
-لزومي نمي بينم كه اين كار را انجام دهم و به اين دليل هم تحصيلات دانشگاهي ام جداي از سينما است. مي دانم چرا كه نمي خواهم به خاطر يكسري مسائل چون شهرت و ديده شدن، خودم را درگير هر كاري كنم. دوست دارم بنشينم و آنچه كه دوست دارم را انتخاب كنم، نه اينكه براي ديده شدن در هر كاري حضور داشته باشم.
با توجه به اشاراتي كه كرديد، در اين سالها تا چه ميزان شهرت برايتان اهميت داشته است؟
- شهرت، مقوله اي انكار ناپذير براي انسان است و هر كسي مي گويد از شهرت بدم مي آيد، قطعاً راست گفته. من هم انسان هستم و به شهرت هم علاقه دارم، اما اين را مطمئنم كه تشنه شهرت نيستم. آنهم به اين خاطر كه ارزش انسانيت را فراتر از اينها مي دانم. معتقدم كه شهرت، نه تنها انسان را با فضليت نخواهد كرد، بلكه او را تا حدودي محدودتر هم مي‌كند و من اين محدوديت را دوست ندارم. اين مسئله گهگاهي هم مفيد است، اما نه براي هميشه. سعي كردم تا در اين سالها به دور از حاشيه باشم و اصولاً بازيگر حاشيه داري هم نيستم. به نسبت هم سن و سالان خودم كمتر ديده شدم و بر اين باورم بازيگري كه تشنه شهرت است، چندان به موفقيت نخواهد رسيد.
شما بعد از بازي در فيلم «ميم مثل مادر» در فيلم «زماني براي دوست داشتن» بازي كرديد و اتفاقاً يكي از نكات جالب توجه در شباهت هايي بود كه اين دو نقش به يكديگر داشتند.
-سال 87 پيشنهاد بازي در اين فيلم به من شد و ابتدا قرار بر اين بود تا من فقط در نقش بزرگسالي آن پسر بازي كنم. همان زمان هم من و هم ابراهيم فروزش كمي ترديد داشتيم، اما خب در همان مقطع پدرم به واسطه آشنايي كه با اين افراد داشتند، كمك هاي زيادي كردند. ضمن اينكه هر شب ديالوگ هايم را به معلولين مي دادم تا آنها برايم با صداي خود بخوانند و من ضبط شده شان را مي شنيدم تا در ذهنم ملكه شود، همچنين تصاويري از آنها را در آن مدت مي ديدم تا با حركات ريز شان آشنا شوم. البته نبايد هدايت هاي درست آقاي فروزش را در اين زمينه ناديده گرفت و به عقيده من ايشان يكي از شريف ترين انسانهايي هستند كه در سينماي حاضر كار مي‌كنند و اميدوارم كه قدرشان را بدانيم.
در اين فيلم، بيشترين انرژي بازيگري ام را صرف كردم، چرا كه در واقع نسبت به معلولين در اجتماع احساس دين مي كنم، همه ما آدم ها از اين قشر از اجتماع فرار مي كنيم. در ادامه همانطور كه گفتم، قرار بود كه نقش كودكي آن شخصيت را يك معلول واقعي بازي كند كه هيچ معلولي حاضر به بازي در اين نقش نشد و من مجبور شدم تا هم كودكي و هم بزرگسالي او را به تصوير بكشم. خدا را شاكرم كه نتيجه خوبي را در برداشت و از آن كار بسيار راضي هستم.
سؤالي برايم مطرح شد، اينكه به خاطر آشنايي پدر با اين قشر از افراد اجتماع، شما در اين 2 فيلم در نقش معلول بازي كرديد؟ برايتان دغدغه شده بود؟
- زمانيكه به مدت 2 هفته براي بازي در فيلم «ميم مثل مادر» در آسايشگاه معلولين بودم، اين مسئله برايم تبديل به دغدغه شد و اينكه چرا خود من از اين آدم ها فرار مي كنم، واقعاً چه دليلي مي تواند داشته باشد؟ همانجا برايم دغدغه اي شد و تمام تلاشم هم براين بود تا هم در «ميم مثل مادر» و هم «زماني براي دوست داشتن»، دينم را به اين افراد ادا كنم و تا جايي كه توانستم، از جان و دل براي حضور در اين نقش ها مايه گذاشتم.
به «سرزمين كهن» بپردازيم؛ از اين بابت نگران نيستيد كه بخش هايي از بازي شما حذف شود و اينكه شايد به دليل پاره اي از حواشي موجود ديگر سريال پخش نشود؟
- در اين چند روز از هموطنان عزيزم و حرف هايي كه شنيدم، بغض كردم و زبانم از بيان حالي كه دارم قاصر است.
نقش رهي در «سرزمين كهن»، مثالي صادق براي نشان دادن تاريخ اين سرزمين است و تمام اينها نياز به صبر و شكيبايي دارد، چرا كه اين سريال حدود 60 قسمت دارد و تا الان هم 4 قسمت از آن پخش شده است. در اين كار من قهرمان قصه هستم و هموطنان ما متأسفانه صبر نكردند تا ببينند در ادامه چه اتفاقي خواهد افتاد! از اينها بگذريم بايد بگويم به كمال تبريزي افتخار مي كنم كه پاي اعتقاداتش ايستاد و هميشه صبور بود و اين برخوردها اصلاً لايق اين مرد بزرگ نبود. واقعاً حق سرزمين كهن ايني نبود كه اتفاق افتاد. چرا كه ما چندين سال براي اين مجموعه تلاش كرديم و اميدوارم خيلي درگير حذفيات و سانسور نشود كه اگر بشود، يعني ما در حال تحريف تاريخ هستيم و اين نيز بسيار دردناك است.
ف كر مي كنم براي بازيگري در سن و سال شما، بازي كردن در نقش اصلي يك سريال تاريخي با كارگردان خوبي مثل كمال تبريزي يك شانس بزرگ به شمار مي رود و «سرزمين كهن» اولين تجربه شما در قاب تلويزيون است.
-بله ديدن كمال تبريزي برايم بزرگترين افتخار بود، چه برسد به بازي كردن در سريالي كه ايشان كارگردانش هستند. من نسبت به رهي همذات پنداري دارم و به جرأت مي گويم كه نقش رهي بخش عمده اي از وجود علي شادمان را كامل تر كرد و واقعاً خودم را مديون اين نقش مي دانم. آنهم از اين جهت كه رهي جوان فهميده، سنجيده كار و دوست داشتني و فردي است كه پاي اعتقاداتش مي ايستد همه اينها خيلي برايم الهام بخش بود و به تكامل من در بازيگري كمك دو چنداني كرد.
در اين سريال در تيتراژ به صورت ويژه اي به نام شما اهميت داده شده است.
-اين مسئله لطف فراوان كارگردان، تهيه كننده و آقاي حاتمي به من بوده و اين افراد برايم بسيار ارزشمند هستند. به هر حال شخصيت رهي فرزند ايران است و قصه «سرزمين كهن» را به وجود مي آورد و روايت كننده تاريخ است و اينكه در سريال كمال تبريزي، نام من به اين شكل درج شده افتخار بزرگي برايم است.
با توجه به مدت زمان طولاني تصويربرداري اين سريال، تجربه حضور در آثار تاريخي به اين شكل، برايتان دشوار نبود؟
-حدود 2 سال يعني از 13 تا 15 سالگي ام را در اين پروژه بازي كردم، اما به دليل شرايط آب و هوايي كه داشتيم، با فاصله زماني كم ممكن بود 8 سالگي و 13 سالگي اين شخصيت جلوي دوربين برود كه با هدايت درست كارگردان همه اينها به خوبي پيش رفت. همين كه نتيجه قابل قبولي را برايم رقم زد بسيار خوشحالم. به هر ترتيب بازي كردن در آثار تاريخي هم سختي هاي خاص خود را دارد. يكي از آنها تفاوتش با كارهاي رئال است. دكوپاژ ها در اين اثر همگي كلاسيك بودند و همين هم بازي كلاسيك از من مي طلبيد. تا حدودي بار دراماتيك كار بر دوش رهي است و همين باعث شد تا نقش سنگيني برايم شود. سريال و فيلم هاي تاريخي زيادي ديدم كه در آن برخي از شخصيت ها داراي 2 مقطع سني هستند؛ كودكي و بزرگسالي، اما در «سرزمين كهن» پرداخت به اين وجه داستان خيلي عميق تر است و شخصيت رهي از عمق و پيچيدگي بسياري برخوردار است.
در اين سريال نقش بزرگسالي شما را شهاب حسيني بازي كرده، چقدر با او براي درآمدن بازي ها در تعامل بوديد؟
- من و ايشان از سال 87 در جشنواره كودك همدان با هم آشنا شديم و در اين چند سال هم چندين پيشنهاد بازي در كنار يكديگر داشتيم، اما خب تا به حال نشده كه با هم در يك كار حضور داشته باشيم. من بازي ايشان را خيلي دوست دارم. همچنين در كنار حرفه مان او بازيگر بسيار بااخلاقي است. هردويمان بازي هاي گذشته يكديگر را به خوبي ديده بوديم و به طور كامل از ريزه كاري هاي بازيگري مان مطلع بوديم و همين به نقش آفريني مان در اين اثر كمك بسزايي كرد.

حضور در كنار بازيگران اين سريال كه همگي از بزرگان بازيگري هستند چقدر به شما كمك كرد؟
- در كنار اين بزرگان بودن برايم يك افتخار است و براي همه آنها احترام خاصي قائلم. همه اين عزيزان افرادي بودند كه من از كودكي تا الان فيلم هايشان را ديده، دوست داشتم و از آنها نكته برداري كرده ام.
جمله پاياني؟

- به مردم عزيز بختياري مان مي گويم به اميد روزي كه با صبر آگاه شويم تا اينكه ناآگاهانه، يكديگر را قضاوت كنيم.

ارسال نظر

  • پسرک فضول

    این صحبت آخرش اگر از خود این پسر است باید به تفکرش آفرین گفت.

  • ناشناس

    واقعا حق سرزمین کهن این نبود!!! کاش کمی قدرت تحمل مان را بیشترمیکردیم وبعدتصمیم می گرفتیم که این سریال رو بایکوت کنیم!!!!!!

  • ناشناس

    شما هزینه کردی وقت صرف کردی تا تاریخ بختیاری رو تحریف کنی،روش کارتون مثل امریکاییاست!!!!!!!!!!!!!

  • بانو

    کمی عاقلانه تر فکر کنیم جرا باید هزینه کنند تا بخواهند تاریخ بختیاری را تحریف کنند تعصب را کنار بگذارید ومنطقی تر به این قضیه نگاه کنید

  • حسین

    متاسفم برای کسانی که اینقد تحمل ندارن و با دیدن یک سریال اینقد تعصبشون گل میکنه و باعث توقف پخش این سریال زیبا میشن!!
    همین!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار