سارا پلین و فیلم عوض کردن بازی
پارسینه: فیلم «عوض کردن بازی» روایتی از انتخاب و عملکرد سارا پلین، نامزد معاون اولی رییس جمهور در کمپین جان مککین برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکاست.
در این فیلم که اواخر سال گذشته از شبکه HBO پخش شد نامهای مطرحی ایفای نقش میکنند. تام هنکس آن را تهیه کردهاست و جولین مور، اد هریس و وودی هارلسون در آن بازی میکنند. بازی جولین مور در نقش سارا پلین بسیار تحسین شدهاست. بسیاری معتقدند مور موفق شدهاست حتی بهتر تینا فی هنرپیشه کمدی که برای بازی در نقش سارا پلین در سال انتخابات ی جایزه امی دریافت کند، توانسته است حرکات پلین را تقلید کند.
فیلم مانند فیلم سیاسی پیشین جی روچ برای HBO، یعنی «بازشماری Rcount» پر از تصاویر کوتاه مستند و خبری آرشیوی در دوران انتخابات است، صحنههایی که در آن سخنرانیهای باراک اوباما و مصاحبههای مهمترین تحلیلگران سیاسی شبکههای تلویزیونی آمریکا در مورد کمپین انتخاباتی مککین پخش میشود.
جی روچ پیش از این فیلمهای کمدی معروفی کارگردانی کردهبود که مجموعه آستین پاورز و ملاقات با والدین مهمترین آنها محسوب میشوند. در کنار سینمای کمدی پس از فیلم تلویزیونی «بازشماری» سال ۲۰۰۸، این دومین فیلم سیاسی جی روچ است که بر اساس بخشی از کتاب «عوض کردن بازی» نوشته دو روزنامهنگار آمریکایی «حان هیلمن» و «مارک هالپرین» است که در مورد پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا در مصاحبه با بیش از ۳۰۰ دستاندرکار و صاحبنظر سیاسی منتشر شدهاست.
این فیلم داستان تلاش و شکست جمهوریخواهان در این انتخابات را با محوریت سارا پلین روایت میکند. هنرنمایی کم نقص جولین مور در نقش سارا پلین یکی از نقاط قوت این فیلم محسوب میشود.
بعد از انتخاب جان مک کین به عنوان نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا، مشاور انتخاباتی او تصمیم میگیرد تا از یک زن سیاستمدار به عنوان نامزد معاون اولی در کنار او بهره ببرد، تا بتواند جو تبلیغاتی مثبت ساخته شده برای باراک اوباما به عنوان اولین آفریقایی-آمریکایی نامزد ریاست جمهوری با انتخاب یک زن به عنوان اولین نامزد زن معاون اولی رییس جمهور بشکند. او در تحقیقات خود با سارا پلین فرماندار جدید ایالت آلاسکا آشنا میشود که فعالیت سیاسی خود را از شهرداری در یک شهر کوچک آلاسکا آغاز کردهاست ...
این فیلم روایت یکی از جنجالبرانگیزترین سیاستمداران جمهوریخواه در آمریکا را دستمایه خود قرار دادهاست و تلاش میکند با به تصویر کشیدن تصویر رقابت یک سیاستمدار تازهکار و ناشناخته در عرصهای بسیار بزرگتر از تواناییهایش، روند تحول او از یک شهردار محلی و فرماندار ایالتی دور افتاده به یک سیاستمدار ملی نشان دهد.
روایت خبری ماجرای انتخاب پلین، جنجالهای خانوادگی، شخصیت نامتعادل و مشکلات روحیاش، کم اطلاعی و ناآشناییاش با حوزههای مختلف سیاسی به خصوص سیاست خارجی، اعتقادات سادهدلانه مذهبی و روحیه روستاییاش در کنار سوتیها و اشتباهات خبرسازش در طول انتخابات به تنهایی میتوانند یک روایت جذاب برای مخاطب آماده کنند.
با این حال همین تعدد و گوناگونی موضوعات و جنبههای جذابی که روایت سارا پلین دارد باعث شدهاست یکپارچگی داستان فیلم دچار مشکلات جدی شود و به یک روایت ناهمگون و پر افت و خیز تبدیل شود که بسیاری از بخشهای آن از نظر منطقی قابل ارتباط با هم نیستند. با این حال فیلم صحنههایی کلیدی را نمایش میدهد که روند شکست مککین در انتخابات ریاست جمهوری را به تصویر میکشند.
اچبیاو و جی روچ کارگردان این فیلم سابقه خوبی در تهیه فیلمهای داستانی در موضوع انتخابات در آمریکا دارند. یکی از موفقترین فیلمهای پخش شده توسط این شبکه تلویزیونی فیلم «بازشماری Recount» به کارگردانی همین جی روچ و با بازی کوین اسپیسی است که داستان انتخابات ۲۰۰۰ آمریکا و پیروزی جورج دبلیو بوش را بر ال گور با توقف بازشماری آرا در ایالت فلوریدا و تقدیم آرای فلوریدا به بوش روایت میکند. فیلمی که یک جایزه گولدن گلوب و سه جایزه امی برنده شد.
فیلمهای سیاسی با داستان واقعی به خصوص وقتی داستانهای سیاسی به روز را روایت میکنند دچار یک نقطه ضعف مشترک برای درگیر کردن مخاطبان با داستان هستند. مخاطب غالبا از پایان داستان و از بسیاری از پیچیدگیهای روایت با خبر است. در نتیجه چنین فیلمهایی باید خبرهایی دست اول، روایاتی کمتر شنیدهشده و نگرشی بسیار عمیقتر در مورد موضوعشان ارائه بدهند.
«عوض کردن بازی» دچار همان مشکلی است که «جی. ادگار J. Edgar» جدیدترین ساخته «کلینت ایستوود» با آن مواجه شدهاست، تعدد موضوعاتی که به عنوان محور فیلم به آن پرداختهشدهاست فیلم را دچار ناهماهنگی میکند، روایتهای مختلف در نقاط مختلف فیلم رها میشوند و فیلم در یک فضای خالی بدون نتیجه رها میشود. داستانها یکی پس از دیگر بدون موشکافی و تعمق، تنها روایت میشوند.
برای «جی. ادگار» تلاش ایستوود برای نمایش بیطرفانه از سیاستمدار و دولتمرد جنجالی آمریکا که نقشاش در بسیاری از حوادث سیاسی آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم ابهامات زیادی در پی داشته، باعث شکلگیری فیلمی خستهکننده شدهاست که در واقع به خاطر اصرار کارگردان در موضع گیری نکردن، در هر اتفاق نقش «جی. ادگار هوور» به ناظری منفعل و بدون واکنش بدل کردهاست. (همین کاراکتر واقعی در فیلمهایی مانند «نیکسون Nixon» و «جیافکی J.F.K.» به کارگردانی «الیور استون Oliver Stone» به شیطانی مخرب و باورنکردنی بدل شدهاست که در کوچکترین اتفاقات سیاسی ایالات متحده نقش موثر بازی میکند)
بر خلاف «جی. ادگار» سازندگان «عوض کردن بازی» نه تنها تلاش نکردهاند بیطرفانه نسبت به شخصیت سارا پلین موضعگیری کنند بلکه در به تصویر کشیدن بلاهت و ناتوانی او تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند. سارا پلین موجودی مسخره، بدون اطلاع، دچار اختلالات روحی و بدون روحیه همکاری نشان دادهمیشود. اما این موضعگیری محکم سازندگان کمک نمیکند تا فیلم دچار همان مشکل نشود. بلاهت و ناتوانی سارا پلین اجازه نمیدهد باور کنیم او بتواند تاثیری بر اتفاقاتی که در جریان است بگذارد. عوض شدن ناگهانی و بدون منطق شخصیت پلین و تبدیل شدنش به شخصیتی خودمحور و فعال با مشاوره شوهرش که از او میخواهد «خودش باشد» هم نمیتواند فیلم را از روند غیر منطقیاش نجات دهد.
در عین حال فیلم به صورت کاملا مشخص موضعگیری سیاسی دارد. فیلمنامه به صورتی روشن از جان مککین به عنوان یک سیاستمدار میانهرو حمایت میکند و تنها دلیل شکست او را در این انتخابات، انتخاب معاون اول ضعیف معرفی میکند. شاید چنین نتیجهگیریای غلط نباشد، اما تقلیل دلایل شکست جان مککین به حضور سارا پلین به عنوان نامزد معاون اولی کمی خامدستانه به نظر میرسد.
بر خلاف پیام فیلم نه تنها سارا پلین دلیل اصلی شکست جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری نبود، بلکه بیشتر انتخاب مککین میانهرو بود که در جامعه پولاریزهی آمریکا به نفع و بر علیه باراک اوباما شکست جمهوری خواهان را رقم زد. هنوز در اتمسفر سیاسی آمریکا وزن مخالفان سیاسی و شخصی اوباما در اطراف سارا پلین بیشتر از وزن مخالفان او در بین هواداران محافظهکاران میانهرو است. نکتهای که چند بار در فیلم هم نمایش دادهمیشود، زمانی که مککین با مشاهده اوج تنفر شخصی هوادارانش از باراک اوباما، کم کم از آنها احساس دوری میکند. اما هیچ گاه در فیلم نشان داده نمیشود که این طرز فکر چه اندازه با پایگاه سیاسی سارا پلین نزدیک است.
در واقع همانگونه که جی. ادگار فراموش میکند کوچکترین اشارهای به نقش جی. ادگار هوور به عنوان رییس افبیآی در ماجرای ترور جان اف کندی بکند و تنها او را به شنونده خبر ترور از طریق تلفن تقلیل میدهد، «عوض کردن بازی» هم هیچ اشارهای به توانایی سارا پلین در جذب تندروترین محافظهکاران آمریکایی به کمپین مککین نمیکند.
یکی از نکات مهم در مورد این فیلم، تناقضی است که در تمام طول فیلم، همه را متوجه خود میکند. بر خلاف ادعا و یا حتی خواست فیلم یا خیلیهای دیگر بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا سارا پلین با وجود همه ضعفهایش که در سراسر فیلم به صورتی اغراقآمیز به عنوان تنها مشخصات او نمایش دادهشدهاند، به عنوان یک سیاستمدار ملی در عرصه سیاست باقی ماند. این موضوع در فیلم هم مورد اشاره قرار دادهشدهاست، و در یکی از سکانس پایانی زمانی که جان مککین سخنرانی شکست خود را تمام میکند با شعارهای «سارا، سارا»ی جمعیت حاضر مواجه میشود.
تناقض اساسی که تا پایان فیلم حل نمیشود این است: چرا پوپولیستهایی چنین ناتوان و ناآشنا با مسائل سیاسی تا این حد میتوانند در رویاروییهای سیاسی موفق شوند؟ چرا یک شهروند ممکن است آدم ناتوان و بیاطلاعی مانند سارا پلین را در نقش یک سیاستمدار دوست داشتهباشد؟ تناقضی که گویا سازندگان فیلم هم با آن دست و پنجه نرم میکنند و نتوانستهاند آن را برای خود حل کنند. موضوعی که فیلم را به بیانیهای سیاسی بر علیه سیاستمداران پوپولیست تبدیل کردهاست که به هیچ وجه موفق نمیشود نشان دهد سارا پلین چگونه توانست قلب تودههایی را که با وجود هجمه سنگین رسانهای در مورد بلاهتش هنوز از او حمایت میکنند و پای سخنرانیهایش مینشینند، برباید.
پندار/شهاب شهسواری
فیلم مانند فیلم سیاسی پیشین جی روچ برای HBO، یعنی «بازشماری Rcount» پر از تصاویر کوتاه مستند و خبری آرشیوی در دوران انتخابات است، صحنههایی که در آن سخنرانیهای باراک اوباما و مصاحبههای مهمترین تحلیلگران سیاسی شبکههای تلویزیونی آمریکا در مورد کمپین انتخاباتی مککین پخش میشود.
جی روچ پیش از این فیلمهای کمدی معروفی کارگردانی کردهبود که مجموعه آستین پاورز و ملاقات با والدین مهمترین آنها محسوب میشوند. در کنار سینمای کمدی پس از فیلم تلویزیونی «بازشماری» سال ۲۰۰۸، این دومین فیلم سیاسی جی روچ است که بر اساس بخشی از کتاب «عوض کردن بازی» نوشته دو روزنامهنگار آمریکایی «حان هیلمن» و «مارک هالپرین» است که در مورد پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا در مصاحبه با بیش از ۳۰۰ دستاندرکار و صاحبنظر سیاسی منتشر شدهاست.
این فیلم داستان تلاش و شکست جمهوریخواهان در این انتخابات را با محوریت سارا پلین روایت میکند. هنرنمایی کم نقص جولین مور در نقش سارا پلین یکی از نقاط قوت این فیلم محسوب میشود.
بعد از انتخاب جان مک کین به عنوان نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا، مشاور انتخاباتی او تصمیم میگیرد تا از یک زن سیاستمدار به عنوان نامزد معاون اولی در کنار او بهره ببرد، تا بتواند جو تبلیغاتی مثبت ساخته شده برای باراک اوباما به عنوان اولین آفریقایی-آمریکایی نامزد ریاست جمهوری با انتخاب یک زن به عنوان اولین نامزد زن معاون اولی رییس جمهور بشکند. او در تحقیقات خود با سارا پلین فرماندار جدید ایالت آلاسکا آشنا میشود که فعالیت سیاسی خود را از شهرداری در یک شهر کوچک آلاسکا آغاز کردهاست ...
این فیلم روایت یکی از جنجالبرانگیزترین سیاستمداران جمهوریخواه در آمریکا را دستمایه خود قرار دادهاست و تلاش میکند با به تصویر کشیدن تصویر رقابت یک سیاستمدار تازهکار و ناشناخته در عرصهای بسیار بزرگتر از تواناییهایش، روند تحول او از یک شهردار محلی و فرماندار ایالتی دور افتاده به یک سیاستمدار ملی نشان دهد.
روایت خبری ماجرای انتخاب پلین، جنجالهای خانوادگی، شخصیت نامتعادل و مشکلات روحیاش، کم اطلاعی و ناآشناییاش با حوزههای مختلف سیاسی به خصوص سیاست خارجی، اعتقادات سادهدلانه مذهبی و روحیه روستاییاش در کنار سوتیها و اشتباهات خبرسازش در طول انتخابات به تنهایی میتوانند یک روایت جذاب برای مخاطب آماده کنند.
با این حال همین تعدد و گوناگونی موضوعات و جنبههای جذابی که روایت سارا پلین دارد باعث شدهاست یکپارچگی داستان فیلم دچار مشکلات جدی شود و به یک روایت ناهمگون و پر افت و خیز تبدیل شود که بسیاری از بخشهای آن از نظر منطقی قابل ارتباط با هم نیستند. با این حال فیلم صحنههایی کلیدی را نمایش میدهد که روند شکست مککین در انتخابات ریاست جمهوری را به تصویر میکشند.
اچبیاو و جی روچ کارگردان این فیلم سابقه خوبی در تهیه فیلمهای داستانی در موضوع انتخابات در آمریکا دارند. یکی از موفقترین فیلمهای پخش شده توسط این شبکه تلویزیونی فیلم «بازشماری Recount» به کارگردانی همین جی روچ و با بازی کوین اسپیسی است که داستان انتخابات ۲۰۰۰ آمریکا و پیروزی جورج دبلیو بوش را بر ال گور با توقف بازشماری آرا در ایالت فلوریدا و تقدیم آرای فلوریدا به بوش روایت میکند. فیلمی که یک جایزه گولدن گلوب و سه جایزه امی برنده شد.
فیلمهای سیاسی با داستان واقعی به خصوص وقتی داستانهای سیاسی به روز را روایت میکنند دچار یک نقطه ضعف مشترک برای درگیر کردن مخاطبان با داستان هستند. مخاطب غالبا از پایان داستان و از بسیاری از پیچیدگیهای روایت با خبر است. در نتیجه چنین فیلمهایی باید خبرهایی دست اول، روایاتی کمتر شنیدهشده و نگرشی بسیار عمیقتر در مورد موضوعشان ارائه بدهند.
«عوض کردن بازی» دچار همان مشکلی است که «جی. ادگار J. Edgar» جدیدترین ساخته «کلینت ایستوود» با آن مواجه شدهاست، تعدد موضوعاتی که به عنوان محور فیلم به آن پرداختهشدهاست فیلم را دچار ناهماهنگی میکند، روایتهای مختلف در نقاط مختلف فیلم رها میشوند و فیلم در یک فضای خالی بدون نتیجه رها میشود. داستانها یکی پس از دیگر بدون موشکافی و تعمق، تنها روایت میشوند.
برای «جی. ادگار» تلاش ایستوود برای نمایش بیطرفانه از سیاستمدار و دولتمرد جنجالی آمریکا که نقشاش در بسیاری از حوادث سیاسی آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم ابهامات زیادی در پی داشته، باعث شکلگیری فیلمی خستهکننده شدهاست که در واقع به خاطر اصرار کارگردان در موضع گیری نکردن، در هر اتفاق نقش «جی. ادگار هوور» به ناظری منفعل و بدون واکنش بدل کردهاست. (همین کاراکتر واقعی در فیلمهایی مانند «نیکسون Nixon» و «جیافکی J.F.K.» به کارگردانی «الیور استون Oliver Stone» به شیطانی مخرب و باورنکردنی بدل شدهاست که در کوچکترین اتفاقات سیاسی ایالات متحده نقش موثر بازی میکند)
بر خلاف «جی. ادگار» سازندگان «عوض کردن بازی» نه تنها تلاش نکردهاند بیطرفانه نسبت به شخصیت سارا پلین موضعگیری کنند بلکه در به تصویر کشیدن بلاهت و ناتوانی او تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند. سارا پلین موجودی مسخره، بدون اطلاع، دچار اختلالات روحی و بدون روحیه همکاری نشان دادهمیشود. اما این موضعگیری محکم سازندگان کمک نمیکند تا فیلم دچار همان مشکل نشود. بلاهت و ناتوانی سارا پلین اجازه نمیدهد باور کنیم او بتواند تاثیری بر اتفاقاتی که در جریان است بگذارد. عوض شدن ناگهانی و بدون منطق شخصیت پلین و تبدیل شدنش به شخصیتی خودمحور و فعال با مشاوره شوهرش که از او میخواهد «خودش باشد» هم نمیتواند فیلم را از روند غیر منطقیاش نجات دهد.
در عین حال فیلم به صورت کاملا مشخص موضعگیری سیاسی دارد. فیلمنامه به صورتی روشن از جان مککین به عنوان یک سیاستمدار میانهرو حمایت میکند و تنها دلیل شکست او را در این انتخابات، انتخاب معاون اول ضعیف معرفی میکند. شاید چنین نتیجهگیریای غلط نباشد، اما تقلیل دلایل شکست جان مککین به حضور سارا پلین به عنوان نامزد معاون اولی کمی خامدستانه به نظر میرسد.
بر خلاف پیام فیلم نه تنها سارا پلین دلیل اصلی شکست جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری نبود، بلکه بیشتر انتخاب مککین میانهرو بود که در جامعه پولاریزهی آمریکا به نفع و بر علیه باراک اوباما شکست جمهوری خواهان را رقم زد. هنوز در اتمسفر سیاسی آمریکا وزن مخالفان سیاسی و شخصی اوباما در اطراف سارا پلین بیشتر از وزن مخالفان او در بین هواداران محافظهکاران میانهرو است. نکتهای که چند بار در فیلم هم نمایش دادهمیشود، زمانی که مککین با مشاهده اوج تنفر شخصی هوادارانش از باراک اوباما، کم کم از آنها احساس دوری میکند. اما هیچ گاه در فیلم نشان داده نمیشود که این طرز فکر چه اندازه با پایگاه سیاسی سارا پلین نزدیک است.
در واقع همانگونه که جی. ادگار فراموش میکند کوچکترین اشارهای به نقش جی. ادگار هوور به عنوان رییس افبیآی در ماجرای ترور جان اف کندی بکند و تنها او را به شنونده خبر ترور از طریق تلفن تقلیل میدهد، «عوض کردن بازی» هم هیچ اشارهای به توانایی سارا پلین در جذب تندروترین محافظهکاران آمریکایی به کمپین مککین نمیکند.
یکی از نکات مهم در مورد این فیلم، تناقضی است که در تمام طول فیلم، همه را متوجه خود میکند. بر خلاف ادعا و یا حتی خواست فیلم یا خیلیهای دیگر بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا سارا پلین با وجود همه ضعفهایش که در سراسر فیلم به صورتی اغراقآمیز به عنوان تنها مشخصات او نمایش دادهشدهاند، به عنوان یک سیاستمدار ملی در عرصه سیاست باقی ماند. این موضوع در فیلم هم مورد اشاره قرار دادهشدهاست، و در یکی از سکانس پایانی زمانی که جان مککین سخنرانی شکست خود را تمام میکند با شعارهای «سارا، سارا»ی جمعیت حاضر مواجه میشود.
تناقض اساسی که تا پایان فیلم حل نمیشود این است: چرا پوپولیستهایی چنین ناتوان و ناآشنا با مسائل سیاسی تا این حد میتوانند در رویاروییهای سیاسی موفق شوند؟ چرا یک شهروند ممکن است آدم ناتوان و بیاطلاعی مانند سارا پلین را در نقش یک سیاستمدار دوست داشتهباشد؟ تناقضی که گویا سازندگان فیلم هم با آن دست و پنجه نرم میکنند و نتوانستهاند آن را برای خود حل کنند. موضوعی که فیلم را به بیانیهای سیاسی بر علیه سیاستمداران پوپولیست تبدیل کردهاست که به هیچ وجه موفق نمیشود نشان دهد سارا پلین چگونه توانست قلب تودههایی را که با وجود هجمه سنگین رسانهای در مورد بلاهتش هنوز از او حمایت میکنند و پای سخنرانیهایش مینشینند، برباید.
پندار/شهاب شهسواری
ارسال نظر