منظور از برهنه شدن ساق پا در روز قيامت
پارسینه: «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ» (به خاطر بیاورید) روزى را که ساق پاها (از وحشت) برهنه مى گردد و دعوت به سجود مى شوند، امّا نمى توانند (سجود کنند).
«یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ» (به خاطر بیاورید) روزى را که ساق پاها (از وحشت) برهنه مى گردد و دعوت به سجود مى شوند، امّا نمى توانند (سجود کنند). [۱]استعمال لفظ «ساق» در عرف عرب کنایه از شدت و وخامت امر است. چنان که گفته اند: «وقامت الحرب على ساق»، یعنى جنگ برپا ایستاد، یعنى شدت گرفت. «کشف ساق» کنایه از آمادگى کامل براى انجام کار است؛ به معنى دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن کشف ساق پاست، این آیه طبق استعمال متعارف، دلالت دارد بر این که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت مى گذارد و کفار در حالت سختى قرار مى گیرند. هم چنان که در باره یک فرد خسیس فرومایه گفته میشود:" او دستش در غل و زنجیر است"، با اینکه نه دستى مطرح است، و نه بسته شدن با غل و زنجیر، و آن عبارت تنها مثلى است که در مورد بخیل مى زنند. ولى اشاعره و اهل تجسیم آن را به ظاهر لفظ گرفته و گفته اند: مقصود ساق پاى خداست که در آن روز برهنه مى شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند. [۲]برخی نیز آنرا کنایه از کشف اسرار و بواطن دانسته اند، یعنی مانند کشف ساق پایی که در زیر جامه پنهان است، باطن
انسانها در آن روز نشان داده میشود. [۳]، اما همان تفسیر اول که دیدگاه اکثر مفسران است، صحیحتر است.
پی نوشت:
[۱]. قلم، ۴۲
[۲]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲، ج۱۰، ص: ۵۰۹؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، دار الکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷، ج۴، ص: ۵۹۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج۱۹، ص: ۳۸۵؛ بررسى نظریه عرفى بودن زبان قرآن، ناهید دامن پاک مقدم، نشر تاریخ وفرهنگ، تهران، ۱۳۸۰، ص: ۲۵۸-۲۵۷
[۳]. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸، ج۱۳، ص: ۱۴۷
پی نوشت:
[۱]. قلم، ۴۲
[۲]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲، ج۱۰، ص: ۵۰۹؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، دار الکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷، ج۴، ص: ۵۹۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج۱۹، ص: ۳۸۵؛ بررسى نظریه عرفى بودن زبان قرآن، ناهید دامن پاک مقدم، نشر تاریخ وفرهنگ، تهران، ۱۳۸۰، ص: ۲۵۸-۲۵۷
[۳]. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸، ج۱۳، ص: ۱۴۷
ارسال نظر