گوناگون

«وبلاگستان روستا»(۱۰):چهارشنبه سوری/ باورهای محلی روستای نیارق

پارسینه: وبلاگ نیارق پیرامون معرفی روستای خود می‌نویسد: نیارق منطقه ای ییلاقی، زیبا، بسیار خوش آب و هوا و وسیعی است در حدود 27 کیلومتری شرق اردبیل و نزدیکی نمین ، دارای فرهنگ غنی و پیشینه ای چند هزار ساله(بنا به برخی یافته ها) که در دامنه کوههای باغرو و روبروی گردنه حیران و" فندقلوق: فندقلق با سکون همه حروف" (فندقلو).قرار گرفته است .

به گزارش پارسینه، وبلاگ روستای نیارق در تشریح بعضی رسوم پیرامون چهارشنبه‌ی آخر سال موسوم به "چهارشنبه سوری" می‌نویسد:

در برخی دسته بندي چهارشنبه ها نیز ، بعد از چهارشنبه هاي آب و آتش و هوا چهارشنبه خاك مي باشد، در بين برخی از مردم اولین چهارشنبه به عنوان چهارشنبه تازه آمده ( متولد شده )، و موفقيت‌آور براي انسان‌ها محسوب مي شود و به اين خاطر بين مردم عزيز است. مردم به اين چهارشنبه، چهارشنبه آب و نوروز آب‌ها و چهارشنبه گل نيز مي‌گويند. اين چهارشنبه به اعتقادهاي آب تكيه كرده و مراسمی را در بر مي گيرد. دومين چهارشنبه آخر سال چهارشنبه آتش است. اين چهارشنبه، بين مردم چهارشنبه آتش و شب آتش معروف مي باشد. اين چهارشنبه اعتقادات دفاع از آتش و گرمي را در بر مي گيرد. سومين چهارشنبه با اعتقادات هوا، هواي تميز و تغييرات هوا و تازه شدن هوا ارتباط دارد. اين چهارشنبه بين مردم چهارشنبه بادي و چهارشنبه هوايي و در بعضي روستاهاي منطقه مغان آذربايجان با نام چهارشنبه "حيدر" معروف است.

در اساطير ملي هواي سفيد در لباس سفيد و هواي سياه در لباس سياه وباد شمال در لباس آبي و باد جنوب در لباس قرمز تصوير مي‌گردد. براي هر كدام باور و آهنگ و مراسم سلسله اي آفريده مي‌شود. آخرين چهارشنبه، چهارشنبه آخر است. بين مردم اين چهارشنبه، به چهارشنبه سوري، چهارشنبه خاك و چهارشنبه زمين معروف است. در اين چهارشنبه به خاك، بخار و گرمي نفوذ مي كند. در چهارشنبه آخر، مراسم، آيين ،.باور، بازي و جشن هاي زيادي برگزار مي گردد قشنگي اي هر كدام از .چهارشنبه ها در يادداشت مردم به نوروز ابديت و جاودانگي مي‌بخشد.

در بین چهار شنبه های آخر سال، مفصل ترین مراسم، متعلق به آخرین چهارشنبه سال یعنی چهارشنبه سوری است، معمولادر آن شب، خیلی‌ها،بنا به رسم قدیم،برنج سفید و برخی نیز،سبزی پلو با ماهی پخته و به همراه میوه، آجیل و شیرینی بر سفره می گذارند.

در نیارق و اکثرروستاهای آذربایجان ،زنان برای سفید کاری اتاق ها (سوآماق ) از دشت، خاک سفید می آوردند؛ دیوارها را ابتدا با گل خاک سفید، سفیدکاری کرده، سپس نیمه پایینی دیوار را با گِلی که از خاکرنگی بود،با طرح های مختلف رنگ می نمودند.

در ادامه، این وبلاگ در توضیح مراسم "شال اندازی" می‌نویسد. پسران جوان یا نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام خانه ( روزنه سقف=که عمدتاً برای تعویض هوا و خارج شدن دود تنور تعبیه میشد) شال خود را پایین می انداختند. صاحبخانه نیز به فراخور حال خود، مقداری آجیل، شیرینی یا تخم مرغ در گوشه شال می‌بست تا پسران آن را بالا بکشند. چنانچه پسر، خواهان دختر خانواده بود، شال را بالا نمی‌کشید. چنانچه خانواده ی دختر راضی بودند، نشانه ای از دختر را به شال می‌بستند.

رسم شال اندازی در بیشتر نقاط آذربایجان رایج بود و هنوز هم در بعضی از روستاها انجام می‌شود. اما متاسفانه در نیارق این رسم قدیمی و دوست داشتنی به فراموشی سپرده شده است؛البته به دلیل تبدیل سقف منازل به سقفهای شیبدار و شیروانی، عملا امکان شال اندازی یا همان شال ساللاماخ به سبک قدیم وجود ندارد. در بین کودکان نیز شال ساللاماخ به قصه تبدیل شده و حتی برخی به فرزندان خود قصه شیرین آن را نیز تعریف نمی کنند.

صبح آخرین چهارشنبه ، زنان بر سر رود یا چشمه رفته ، کوزه ها را پر از آب می کردند. از آن آب برای خمیر کردن ، روشن کردن سماور و یا پختن غذا استفاده می شد.

از جمله مراسم دیگری که در این روز معمول است، فرستادن خنچه ای از میوه و شیرینی و پارچه وخلعتی برای عروس خانواده است. در شب چله نیز خنچه ای نظیر همین فرستاده می شود.

خوردن شیرینی،میوه ،آجیل ،گندم بوداده شده (گندمک) نیز از مراسم رایج مربوط به چهارشنبه سوری در نیارق بوده است.

به گزارش پارسینه، وبلاگ روستای نیارق در ادامه‌ی مطلب خود به تشریح چند باور محلی دیگر پرداخته که در زیر به اختصار ذکر شده است.

فال گوش نشينی : کسانی كه شوق شوهر كردن دارند، يا آرزوی زيارت و مسافرت،یا هر آرزوی دیگر، غروب شب چهارشنبه نيت می كنند و از خانه بيرون می روند و در سر گذر يا سر چهارسو یا بعضا بیرون اتاق خود در حیاط می‌ايستند و گوش به صحبت دیگران می‌سپارند و به نيك و بد گفتن و تلخ و شيرين صحبت كردن آنها تفال می‌زنند. اگر سخنان دلنشين و شاد از آنها بشنوند، بر آمدن حاجت و آرزوی خود را بر آورده می‌پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسيدن به مراد و آرزو را در سال نو ممكن نخواهند دانست.

بوته افروزی : در نیارق، همانند بسیاری از نقاط کشور رسم است كه پيش از غروب آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را كه از پيش فراهم كرده اند روی بام يا زمين حياط خانه و يا در گذرگاه و کوچه، كپه می كنند. با غروب آفتاب و نيم تاريك شدن آسمان، زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند. در اين هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بيماری و غم و محنت را از خود بزدايند و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پريدن از روی آتش ترانه هايی می خوانند.

آتیل - ماتیل چرشنبه

بختیم آچیل چرشنبه

آغیرلیغیم - اوغورلوغوم اودلارا

آغیریلیغیم اود اولسون

اوددا یانان یاد اولسون

اود اوستن آتداناق

هر جفایا قاتداناق

آتیل - توتول چرشنبه

چیللم توکول چرشنبه

بختیم آچیل چرشنبه


این وبلاگ نویس در ادامه، در توضیح ریشه‌ی واژه‌ی "سوری" و تاریخ چهارشنبه سوری می‌نویسد.

عده ای بر این باورند که "سوری" واژه ای کردی و به معنای قرمزی و سرخی می باشد. ولی با نگاهی به تاریخ باشکوه تورک خلاف این موضوع برای ما ثابت می شود و ریشه این کلمه و همچنین ریشه مراسمات مختلف این روز را در این تاریخ مشاهده می کنیم. و حتی شاید بتوان گفت که سومرها -قبائل ترک - اولین مردمانی بوده اند که مراسمات مربوط به چهرشنبه های آخر سال و نوروز را جشن می‌گرفتند. چنانچه آقای دکتر مهرداد بهار نیز در مدخل کتاب "تخت جمشید" خود و هم در مصاحبه خود با مجله آدینه (شماره بهار 1372) چنین تصریح می کند: "...جشن نوروز در اصل یک جشن آریایی نبوده بلکه نخست در بین سومریان مرسوم بوده است... این آیین از بین النهرین به دیگر مناطق جهان و از جمله ایران رفته است...".. البته خود کلمه "سور" (sur) در زبان تورکی به معنای سرور و شادمانی می‌باشد. در آداب و سنن قدیمی ما ترکها چهارشنبه ماقبل نوروز جشن گرفته می شد و در چهارشنبه آخرین بر فراز تپه بلندی آتش افروخته تا قبل از طلوع آفتاب از روی آن می‌پریدند. رسم برافروختن آتش اشاره به یک حادثه تاریخی نیز می کند و آن اینکه تورکانی که در "ارگنه گون" - نام مکانی- در محاصره بودند به کمک افروختن آتش توانستند محاصره را شکسته، راه سرزمین پدریشان را بیابند.

این روز رستاخیز یعنی بازگشت به سرزمین مصادف بود با شروع فصل بهار، بهمین خاطر خان تورکان هر ساله بیاد بود آن روز آتش بزرگی افروخته و با کوبیدن پتک بر روی آهنی که در آتش بزرگ قرار داده شده آغاز سال و جشن را اعلام می کند.

البته در بین اکثر مردم ایران چنین مراسمی را کم و بیش می توان دید، که اشعاری را با توجه به فرهنگ بومی خود می خوانند:

زردی من از تو، سرخی تو از من
غم برو شادی بيا، محنت برو روزی بيا

این وبلاگ نویس در انتهای مطلب خود با اشاره به باور محلی در مورد خاکستر "چهارشنبه سوری" می‌نویسد.

خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زيرا مردم هنگام پريدن از روی آن، زردی و یيماری خود را، از راه جادوی سرايتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود "زردی من از تو, سرخی تو از من". در هر خانه زنی خاكستر را در خاك انداز جمع می كند، و آن را از خانه بيرون می برد و در سر چهار راه، يا در آب روان می ريزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می كوبد و به ساكنان خانه می گويد كه از عروسی می آيد و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است. در اين هنگام اهالی خانه در را به رويش می گشايند. او بدين گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای يك سال به درون خانه خود می برد. ايرانيان عقيده دارند كه با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار ،فضای خانه را از موجودات زيانكار می پالايند و ديو پليدی و ناپاكی را از محيط زيست دور و پاك می سازند. برای اين كه آتش آلوده نشود خاكستر آن را در سر چهارراه يا در آب روان می ريزند تا باد يا آب آن را با خود ببرد.

عدد چهار در اين آيين، حكايت از چهار وجه طبيعت دارد كه به تدريج عنصري واحد يعني طبيعت، سال، مكان يا هر پديده چهار وجهي را مي سازند. به اين ترتيب كه اولين چهارشنبه منسوب به باد است و در آن نيز باد مي آيد. دومي خاك، سومي آتش و سرانجام آب كه در اين زمان از يخ بستن خاك كاسته مي شود و زمين نفس مي كشد. صبح آخرين چهارشنبه سوري مردم بر سر آب رفته و از روي آن مي پرند و مي خوانند: آتيل ماتيل چرشنبه( عاطل و باطل شود چهارشنبه) / بختيم آچيل چرشنبه(بختم بازشود چهارشنبه)اگر آب را نماد باروري بدانيم، آخرين چهارشنبه اسفند با باروري طبيعت همراه است. در برخی از روستاها معتقدند كه چهارشنبه آخر سال، «چرشنبه خاتون» است. به همين دليل زنان بالاي اجاق خوراك پزي با آرد شكل زني زيبا را مي كشند و زير آن يك آينه و شانه مي گذارند تا وقتي چهارشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. چهارشنبه خاتون تأكيدي بر بارور شدن زمين در آخرين روزهاي اسفند است


برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روستای نیارق به وبلاگ روستای نیارق مراجعه کنید.

ارسال نظر

  • محمدهادی

    سلام.خوبید شما؟ یه جوان 30ساله هستم چندین سال قصد دارم ازدواج کنم ولی بخاطر مشکلات مالی نمی توانم ازدواج کنم اگر امکانش هست به من کمک مالی کنید تا ازدواج کنم ممنون.شماره تماس 09033052928.
    شماره عابربانک ملی(6037997213792667 )قربانی هستم.متشکرم.الله وکیلی اگر ناچار نبودم این پیام نمیدادم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار