ژاپنیها چگونه زمینلرزه ۹ ریشتری را مدیریت کردند؟
پارسینه: ژاپنیها که همواره با حوادث طبیعی دست و پنجه نرم کرده اند، علاوه بر پیشرفتهای فنی برای کاهش خسارتها، از یک سیستم مدیریت بحران کارآمد هم بهره میبرند.
تحریریه پارسینه- حامد کشاورز : زلزلهای با قدرت ۹ در مقیاس ریشتر ساعت ۱۴:۴۶ جمعه، ۱۱ مارس ۲۰۱۱ شهر توهوکو در ژان را لرزاند و پس از آن امواج سونامی به ارتفاع ۴۰ متر به سمت شهر هجوم آوردند. به قدرتمندترین زلزله تاریخ ژاپن باید بحران در رآکتور شماره یک نیروگاه فوکوشیما را هم اضافه کنید تا تصویر فاجعهای که نخستوزیر وقت ژاپن آن را با «ویرانیهای جنگ جهانی دوم» مقایسه کرد کاملتر شود.
میزان تلفات این فاجعه در کشوری که برای مقابله با حوادث طبیعی کاملاً آمده است نزدیک به ۱۶ هزار کشته، بیش از ۶ هزار زخمی و ۲۵۰۰ گمشده گزارش شد. بیش از ۱۲۷ هزار ساختمان کاملاً ویران شدند، نزدیک به ۲۷۳ هزار ساختمان دیگر «نیمه ویران» شدند و ۷۴۸ هزار ساختمان هم آسیب جزئی دیدند.
در چنین وضعیتی چه میتوان کرد؟
پیش از همه، رسانههای ملی ژاپن برنامههای عادی خود را قطع کرده و به پوشش بحران پرداختند. در تمام این مدت رسانههای ژاپنی مراقب بودند تا وحشتآفرینی نکنند.
اناچکی (NHK)، تلویزیون سراسری ژاپن، به خبرنگار میدانیاش دستورالعملی برای پوشش زلزله و سونامی ارائه کرد که چگونه به ترس مردم دامن نزنند و هنگامی که میخواهند با مقامات محلی درباره آخرین رویدادها گفتگو کنند به شکلی مناسب عذرخواهی کنند. آنها از به کار بردن کلماتی همچون «سنگین» و «شدید» منع شدند.
چندین رسانه ژاپنی، ازجمله ان اچ کی، و شبکههای تلفن همراه همچنین مسئولیت اصلی انتشار خبر اولیه از سیستم هشدار را بر عهده داشتند.
سیستم هشدار زلزله و سونامی ژاپن که پیشرفتهترین در نوع خودش در سراسر جهان است، بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ در سراسر این کشور نصب شد و نقش بسیار مهمی در کاهش تلفات زلزله ۲۰۱۱ داشت.
سیستم هشدار بخشی از سیستم فراگیر مدیریت بحران ژاپن است که پس از زلزله مرگبار سال ۱۹۹۵ در شهر کوبه، به شکلی وسیع بهبود پیدا کرد.
بلافاصله پس از وقوع زلزله، دولت ژاپن جلسه «کمیته ملی برای مدیریت اضطراری» را به ریاست نخستوزیر و حضور تمام وزیران و روسای ادارههای مرتبط برگزار کرد. این در حالی بود که مقامات محلی در مناطق آسیبدیده مأموریتشان را که از پیش مشخص بود، آغاز کرده بودند.
وزارت بهداشت مأمور رسیدگی به افرادی شد که در برابر تابش رادیواکتیوی قرار گرفته بودند. وزارت کشاورزی و وزارت مالیه تهیه غذا، توالتهای سیار، پتو، رادیو، سوخت، چراغقوه و دیگر لوازم ضروری را بر عهده گرفتند. صلیب سرخ ژاپن هم که نقشی حیاتی در عملیات امداد و نجات فوری و اسکان موقت بر عهده داشت، عملیاتش را با تمام دیگر ارگانهای امدادی و سازمانهای غیردولتی که عازم منطقه شده بودند هماهنگ کرد.
وزارت بهداشت علاوه بر کمکهای دارویی به اعزام پزشک و مددکاران اجتماعی به مناطق زلزلهزده پرداخت و پس از چند روز، تمرکز از مراقبتهای پزشکی به رسیدگیهای روانپزشکی تغییر پیدا کرد.
البته ژاپنیها علاوه بر استفاده از «منابع خودشان» برای رسیدگی به زلزلهزدگان، از کمکهای ۱۶۳ کشور و منطقه خارجی و ۴۳ سازمان بینالمللی هم استفاده کردند که ازجمله میتوان به ارسال ۵۰ هزار قوطی کنسرو ماهی تن و غذای گرم و اعزام ۴ پزشک و امدادگر از سوی ایران اشاره کرد.
در مدیریت بحران زلزله ۲۰۱۱، یکی از مؤثرترین عوامل برای مسئولان، رفتار مناسب مردم بود که با دقت از دستورات پیروی میکردند. به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی بالا در ژاپن نقشی چشمگیر در مهار بحران داشت، چرا که مردم احترام عمیقی برای ارزشهای اخلاقی قائل بودند و منافع جمعی را به نفع شخصی ترجیح میدادند.
در زلزله کرمانشاه چه کردیم؟
با توجه به وسعت ایران و کمبود امکانات مالی و فناورانه، انتظار ایجاد سیستم هشدار مانند آنچه در ژاپن وجود دارد چندان معقول به نظر نمیآید، اما ساخت بناهایی مقاوم کمترین انتظاری است که میتوان داشت. آنچه در زلزله کرمانشاه بهوضوح مشخص شد ناپایداری ساختمانهایی بود که توسطی یا به سفارش دولت ساخته شده بودند. چه مسکن مهر و چه بیمارستانهایی که عمر چندانی از آنها نمیگذشت آسیبهایی قابلتوجه دیدند تا این بار عدم نظارت و رانتخواری عدهای سودجو، جان ضعیفترین قشرهای جامعه را تهدید کند.
پوشش رسانهای زلزله هم دستکمی از وضع ساختوسازها نداشت. رسانه ملی سالها است که مردم را از خبررسانی حرفهای و آنی در مورد حوادث ناگوار ناامید کرده است. گزارشهای تکراری و جا ماندن از رسانههای دیجیتال عملاً صداوسیما را به بازیگری منفعل تبدیل کرده است و در شرایطی که مردم برای دنبال کردن اخبار چشمشان به سایتهای خبری و کانالهای تلگرامی است، این رسانهها در غیاب اجباری خبرنگاران رسانههای خارجی از هیچ خبر، عکس، فیلم و شایعهای برای جذب مخاطب فروگذار نمیکنند.
از انتشار تصاویر کشتهشدهها و پیوند دست قطعشده گرفته تا گزارش شنیدهها بهعنوان خبر و انتشار تصاویر ویرانیهای کشورهای خارجی بهعنوان مناطق زلزلهزده کرمانشاه و دستکاری تصاویر سال گذشته از تریلرهای پشت مرز مانده بهعنوان کمکهای اهدایی، همگی تنها برای جذب مخاطب بیشتر به کار گرفته میشوند، چرا که مخاطب بیشتر یعنی پول بیشتر برای رسانه؛ منفعتطلبی کوتهبینانهای که نهتنها باعث جریحهدار شدن احساسات آسیب دیدگان میشود، بلکه سلامت روانی جامعه را هم بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
اوضاع امدادرسانی در رسیدگی به زلزلهزدگان هم چنان ضعیف بود که حتی بخشهای خبری همواره محافظهکار تلویزیون هم نتوانستند آن را کتمان کنند. فراوانی آب و خوراک در کنار کمبود چادر و پتو همراه با توزیع نامتوازن این اقلام موجب نارضایتی و رنجش بسیاری از مردم زلزلهزده، بهویژه در روستاهای دورافتادهتر شد.
عدم هماهنگی ارگانهای امدادرسان و ضعف مدیریتی در کنار بیاعتمادی مردم به دستگاههای دولتی موجب شد تا همچون حوادث مشابه پیشینی، بسیاری از مردم تصمیم بگیرند خودشان دست به کار شده و کمکها را بهطور مستقیم به دست زلزلهزدهها برسانند. در این بین نبود یک سازمان مردمنهاد ویژه و کارآمد (مجموعهای معتبر و مورد اعتماد همچون جمعیت امام علی (ع) یا محک) که بتواند جمعآوری و ارسال کمکهای مردمی را هماهنگ کند هم به چشم آمد. ضمن این که مسئولان در اقدامی پرسشبرانگیز از قبول کمکهای انسان دوستانه خارجی خودداری کردند تا خود بهتنهایی بار امدادرسانی را به دوش بکشند.
پس از واقعه
۱۴ سال از زمینلرزه بم و ۵ سال از زمینلرزه ورزقان و هریس میگذرد، اما همچنان درد همان است و احتمالاً خواهد بود.
در سوی دیگر، ژاپنیها که پس از زمینلرزه کوبه در سال ۱۹۹۵ سیستم مدیریت بحران خود را اصلاح کردند، پس از زلزله و سونامی ۲۰۱۱ توهوکو بار دیگر به اصلاح دستورالعملها و سیستمهای سختافزاری خود پرداختند تا حتی در مقابل یک زمینلرزه ۹ ریشتری هم آسیبپذیر نباشند.
مدیریت بحران زلزله توهوکو بدون اشکال نبود و بسیاری از کارشناسان رایزنی بیشازحد تصمیمگیرندگان، پنهانسازی حقیقت درباره نشت مواد رادیواکتیو و عدم پذیرش مسئولیت در مدیریت بحران را موردانتقاد قرار دادند، اما عزم دولت ژاپن بر اصلاح اشکالات قرار گرفت.
تفاوت آیندهنگری مسئولان دو کشور را شاید در دو جمله بتوان بهخوبی مشاهده کرد.:
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در جلسه ستاد مدیریت بحران کرمانشاه: «باید همه توان و قدرت خود را بکار بگیریم و تلاش کنیم تا در کوتاهترین زمان ممکن، خسارتهای ناشی از این حادثه را جبران کنیم».
یوشیهیکو نودا، نخستوزیر وقت ژاپن، در نخستین سالگرد زمینلرزه توهوکو: «هدف ما تنها بازسازی ژاپنی که پیش از ۱۱ مارس ۲۰۱۱ وجود داشت نیست، بلکه ساخت یک ژاپن جدید است. ما مصمم هستیم تا بر این چالش تاریخی غلبه کنیم».
به عنوان یک منتقد دولت از عملکرد راضی هستم.اما در نپذیرفتن کمک های بین المللی اشتباه کردیم.در ثانی کشور باید یک جانپناه فلزی در هر شهری بصورت سوله ایی احداث کند.چون هر چند سال این مسیله اتفاق می افتد.ضمنا اینجا ژاپن اقتصادی نیست.اینجا کشوری خدماتی است که تولید شاید ۵درصد وجود داشته باشد.ایران کشور مصرفی هست.همچنین وقتی زیر مجموعه های مدیریتی از مدیران ارشد صحبتهای سیاسی کاری(مسکن مهر با دوکشته) رو میشنوند,خب اونها هم پاس کاری میکنند.مدیران بحران اگر چنین زلزله ایی در تهران بیاد,اونموقع چی برای بیان داریم.ازحقوق بالاها(۵میلیون) مالیات بحران دریافت کنیم.اداره امور مالیاتی باید در این مسیله طرح بدهد.آلمان بعد جنگ بخاطر استقراضش مالیات ارزش افزوده ایجاد کرد.خب ما هم مالیات بحران بگیریم و در یک صندوق ریالی مشخص و غیر قابل برداشت غیر منحصرا برای بافتهای فرسوده اقدام کنیم.زلزله وجود دارد فکر وجود ندارد.ابتدایی ترین کار به نظر من ایجاد سوله فلزی محکم برای هر شهری است تا اینکه کاروان کاروان پتو ببریم و بسته آب بدهیم.اصلا در ثانی میتوانیم شهرک زلزله حداقل یکی در کشور ایجاد کنیم اگر فضا نبود دیگر یخ نزنند.لطفا سوله زلزله بسازید.
با سوله زلزله که دارای تمام امکانات لازم باشه موافقم. حتی موتور برق و ذخایر آب مصرفی و توالتهای سیار، طوری که قبل از وارد شدن مردم به آنجا، برای حفظ بهداشت، اول آنها را به حمام برده و بعد به هر کدام از آنها یک بسته بهداشتی شامل پتو و زیرانداز لباس و ... داده و...
البته دولت با تمام توان این کارها را در راهپیمایی اربعین انجام داد و با تمام قوا به مردم خدمت کرد چرا اینقدر قدر نشناس هستید؟؟؟؟ زلزله که ربطی به دولت ندارد چون خودش که درست نکرده اما اربعین چون خودشان همه اموراتش را ایجاد کرده اند به انها ربط دارد بیخود به دولت بابت زلزله گیر ندهید
همیشه ضعف مدیریتی در کارهایمان بیداد میکندمثلا وسایل را انقدر افتضاح تقسیم میکنند که مردم تو سر وکله هم میزنند و همه چیز میشه بازار شام