گوناگون

چرا ایران از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خوشحال است؟

چرا ایران از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خوشحال است؟

پارسینه: در حالی که جامعه بین الملل از رای بریتانیایی ها برای خروج از اتحادیه اروپا شگفت زده و بعضا ناامید شدند، یک کشور با خوش بینی نسبت به این اتفاق واکنش داد: ایران.

به گزارش «پارسینه» ، رای روز پنجشنبه مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا موجی از واکنش های اغلب منفی از سوی تحلیل گران در سراسر دنیا را به همراه داشت اما مقامات نظامی و سیاسی ایران به نوعی از این رای استقبال کردند. سردار جزایری آن را «نه گفتن اکثریت مردم این کشور به ادامه تبعیت دولت انگلیس نسبت به تحمیل اراده آمریکا به این کشور» دانست و وزارت امور خارجه نیز در بیانیه ای « آن را در مسیر خواست اکثریت مردم آن کشور در تنظیم روابط خارجی خود » خواند و گفت این رای تاثیری بر روابط ایران با کشورهای اروپایی نخواهد داشت.

البته فیلیپ جووَن، نماینده پارلمان اروپا و عضو گروه روابط با ایران این اتفاق را به ضرر ایران می داند و در واکنش به توییت حمید ابوطالبی که برکسیت را «فرصتی تاریخی» برای ایران خواند به یورونیوز گفت: ایران، با توجه به توافق‌ها و مذاکرات اخیر با اروپا، احتیاج به طرف‌هایی در مذاکره دارد که شرایط پایداری داشته باشند. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا وضعیت را [برای این کشور و همچنین اتحادیه اروپا] ناپایدار می‌کند؛ امری که برای ادامه مذاکرات میان ایران و کشورهای اروپایی به هیچ وجه مناسب نیست .

این رویکرد متفاوت مقامات ایرانی و استقبال از رای مردم بریتانیا باعث شد تا «واشنگتن پست» به دلایل آن بپردازد.

چرا ایران برکسیت را به عنوان پیروزی می بیند؟

برخی مقامات ایرانی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را سازمان دهی ژئوپلتیکی تازه ای می بینند که می تواند اهرم قوی تری در فضایی سیاسی که به طور تاریخی علیه آنها بوده فراهم کند.

روابط ایران با بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی پیچیده است و به انقلاب اسلامی 1979 باز می گردد. در دهه 1950 نیز بریتانیا مخالف ملی شدن صنعت نفت ایران بود و با حمایت آمریکا کودتایی را علیه محمد مصدق، نخست وزیر وقت، تدارک دید تا کنترل نفت ایران را دوباره در اختیار بگیرد.

چرا این مسئله برای ایرانی ها مهم است؟

ایرانی ها این رخداد را حمله مستقیم به حاکمیت و استقلال خود می بینند. در کنار عوامل دیگر، این موضوع همچنان عامل قدرتمندی در بقای بی اعتمادی بین ایران و بریتانیا است و می تواند تا حدودی این رنجش ادامه دار را توضیح دهد. همان طور که مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح، عنوان کرد « انگلیس باید تاوان سال‌ها استعمارگری و جنایت علیه بشریت را بپردازد».

انتخاب واژه های جزایری برای توصیف بریتانیا امری غیرمعمول نیست. بسیاری از مقامات ایرانی هنوز از دخالت بریتانیا و ایالات متحده در امور داخلیشان خشمگین هستند. آیت الله خامنه ای در طول دیدارها و حضور در تلوزیون، از بریتانیا با عنوان «خبیث» و «شرور» یاد می کند.

با این وجود، حسن روحانی پیشتر از برقراری ارتباط با بازگشایی سفارت بریتانیا در تهران که چهار سال پیش تعطیل شد سخن گفته است.

آیا برکسیت واقعا «فرصتی تاریخی» برای ایران است؟

اگرچه مقامات ایرانی به جزئیات نپرداخته اند، اما می توان هیجان آنها را با توجه به برخی دلایل اقتصادی درک کرد. اروپا شریک تجاری مهمی برای ایران است و مقامات ایرانی باور دارند که به عنوان بازاری نوظهور می توانند از فرصت های تجاری بهره مند شوند. به علاوه، از آن جا که برقراری معاملات تجاری با کشورهای اروپایی منفرد، از جمله ایتالیا، یونان یا اسپانیا سریع تر انجام می شود، جدایی بریتانیا نیز از این نقطه نظر می تواند مفید باشد.

در واقع، بریتانیا در تلاش برای تقویت روابط تجاری خود با ایران در دو سال گذشته موفق نبوده است و لرد نورمن لمونت، نماینده تجاری رسمی بریتانیا در ایران هم از هواداران برکسیت است. البته همان طور که اسفندیار بتمن قلیچ، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و تاریخ اجتماعی ایران، ابراز تردید می کند، «عملا ایران اولویتی در دستور کار اقتصادی پسابرکسیت نخواهد داشت».

چرا ایران فکر می کند برکسیت رد سیاست های آمریکایی خواهد بود؟

سردار مسعود جزایری می گوید تصمیم مردم بریتانیا برای ترک اتحادیه اروپا رد تحمیل آمریکا علیه دولت های اروپایی است. البته این درست است و ایالات متحده برای تحمل تحریم های تجاری علیه ایران به خاطر برنامه هسته ایش، به اتحادیه اروپا فشار وارد کرد. شاید مقامات تهران فکر می کنند که جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا روابط با آمریکا را تضعیف خواهد کرد.

آیا برکسیت می تواند بر روابط ایالات متحده و بریتانیا تاثیر بگذارد؟

اوباما روشن ساخت که رابطه آمریکا بریتانیا از این رای تاثیر نخواهد پذیرفت. اگرچه اوباما طرفدار ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا بود، اما در اظهار نظری اعلام کرد «رابطه ویژه بین ایالات متحده و بریتانیا بادوام است و عضویت بریتانیا در ناتو بنیانی حیاتی برای سیاست خارجی، امنیتی و اقتصادی ایالات متحده خواهد بود».


ارسال نظر

  • ناشناس

    چون عقل دربدن نباشه جان در عذاب است!!!

  • ناشناس

    چون خارج از اتحادیه اروپا میتونه با پشتیبان اصلی خودش ارتباط داشته باشه!

  • ناشناس

    چون آرزوهاي ما در خيالبافيهاي ماست
    اصولا انگليس جايي نميخوابه كه آب از زيرش رد بشه پس الكي بشكن نزنيم

  • محسن

    باز خوبه مردمشون حق انتخاب دارن ، ماکه ادعای جمهوری و اسلامی میکنیم داریم به کجا میریم . آیا برای آیندمون ما تصمیم میگیریم یا شخص و اشخاصی خاص ؟!

  • ناشناس

    اين تحليل يا درست و كامل ترجمه نشده است و يا آنقدر بي مغز و تهي بوده كه البته اولي محتمل تر است!

    دلايل خروج از اتحاديه هيچ ارتباطي با آمريكا ندارد. روابط خاص بين بريتانيا و آمريكا بخصوص پس از شكل گيري نيروهاي متفين و پيروزي در جنگ دوم جهاني حالت ويژه اي دارد و با مسئله خروج هم تغييري نخواهد كرد.

    نه در بريتانيا و نه در اروپا هم كسي از اين رابطه ناراحت و يا نگران نيست و بلكه دلايل خروج مسائل ديگري هستند. من جمله موضوع مهاجرت از كشورهاي اروپاي شرقي تحت قانون آزادي حركت نيروهاي كار، سرمايه، كالا و خدمات كشورهاي عضو و دريافت كمكهاي اجتماعي و بهره مندي از خدمات نظام سلامت و همچنين نقش قانونگذاري و تصميم گيري مركزي اتحاديه بر بريتانيا. فارغ از نتيجه رفراندوم و تبعات آن براي بريتانيا و اتحاديه اين موضوع تاثير چنداني بر روابط ايران و اتحاديه نخواهد داشت. بريتانيا يك حق راي داشت مانند آلمان و فرانسه و در طول سالهاي اخير و حين مذاكرات هم فرانسه به مراتب سرسخت تر از بقيه ظاهر شد. بنابراين انتظار اينكه تغييري در مواضع بنيادين اتحاديه ايجاد شود وجود نخواهد داشت. كيفيت روابط بين ايران و اتحاديه تابع تصميمات و سياستهاي دو طرف است و خروج بريتانيا از اين اتحاديه بر اين كيفيت تاثيرگذار نيست.

    متاسفانه به نظر مي رسد بعضي تصميم گيرندگان در ايران كمتر به واقعيات و اهميت سياسي و اقتصادي كشورها توجه مي كنند. اكنون ٣ اقتصاد بزرگ اتحاديه به ترتيب آلمان، بريتانيا، فرانسه هستند. فرانسه و بريتانيا هر دو عضو دائم شوراي امينت هم هستند. اكنون آلمان چهارمين و بريتانيا هم پنجمين اقتصادهاي بزرگ جهان پس از آمريكا، چين و ژاپن به شمار مي روند. كشورهايي نظير ايتاليا و اسپانيا در رده هاي پايين تر سايز اقتصاد قرار مي گيرند و از لحاظ سياسي هم در اروپا و هم در سطح جهاني اهميت و وزنه بسياري كمتري دارند.

    بيشتر به نظر مي رسد اين تحليل اشتباه بدليل ضعف شناخت از موضوع رفراندوم اخير و عدم مطالعه كافي ريشه ها، عوامل و بازيگران سياسي آن و همچنين شناسايي و ارزيابي اشتباه از اهميت اقتصادي و سياسي كشورها بوده باشد.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار