گوناگون

بررسی اجمالی تاریخ اجتماعی شهر مشهد در دهه ۳۰ و ۴۰ ش.

پارسینه: گفتنی است نام اصلی مشهد «سناباد» بود و سناباد تا پیش از شهادت امام رضا (ع)، یکی از توابع قصبه یا شهر کوچک نوقان بود

چکیده
شهر مشهد از گذشته های دور، از جنبه های مختلف اهمیت داشته است. بعد از ورود اسلام و شهادت امام رضا (ع) در این شهر بدست مأمون خلیفه عباسی، بر اهمیت مشهد بیش از پیش افزوده گشت و منجر به تبدیل آن به یکی از مهمترین مراکز حضور شیعیان شد. وجود بارگاه امام رضا (ع) در مشهد در تاریخ اجتماعی و سیاسی این شهر نیز تأثیرات آشکاری را داشته به طوری که در مشاغل، تحصیلات و آموزش و جمعیت این شهر نیز موثر بوده است.

مقاله حاضر با توجه به اهمیت مشهد در وقایع مختلف تاریخی، قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که شهر مشهد در دهه 30 و 40 از لحاظ اجتماعی دارای چه ویژگی هایی بوده است؟ از این رو جهت رسیدن به پاسخی مطلوب، بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش کتابخانه ای را برگزیده است. با مطالعات انجام شده می توان مدعی بود که در دوره زمانی مورد بحث، شهر مشهد همواره اهمیت خود را حفظ نمود به گونه ای که یکی از مهمترین مراکز تشیع و تعلیم طلاب، یعنی حوزه علمیه مشهد گرچه مورد بی مهری از سوی رژیم پهلوی قرار گرفت، با تلاش زعمای آن توانست به فعالیت خود همچنان ادامه دهد؛ و مراکز اقتصادی مهمی نظیر کارگاه های ریسندگی، مسافرخانه داری و ... در این دوره از اهمیت زیادی برخوردار بود.

واژگان کلیدی
مشهد، دوره پهلوی، حوزه علمیه مشهد، حرم امام رضا (ع)، تاریخ اجتماعی.

مقدمه
شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوی است که از گذشته های دور یعنی از دوران باستان تا به امروز از اهمیت زیادی برخوردار بوده است ولی بعد از ورود اسلام به این منطقه، از آنجایی که دروازه ای برای رسیدن به سرزمین های شرقی محسوب می شد، این خطه نیز مورد توجه سپاهیان اسلام قرار گرفت. بعدها با روی کار آمدن خلافت عباسی و استقرارشان در این منطقه، بر اهمیت این منطقه افزوده شد و اوج این اهمیت بعد از شهادت امام رضا (ع) در سال 61 ق. بود که منجر شد قیام های متعددی در این منطقه به خونخواهی ایشان انجام گیرد. همچنین از این پس هر زمان که حاکمان شیعه بر سر کار بودند توجه ویژه ای به این شهر داشتند که از جمله در دوره صفویه، شاهان صفوی در عمران و آبادانی این شهر و حرم مطهر تلاش زیادی کردند.
شایان ذکر است مشهد از لحاظ وجود حوزه علمیه در آنجا، همواره حائز اهمیت بوده است ولی در دهه 30 و 40 با توجه به گرایش محمدرضا شاه به نوگرایی، از کانون توجه حکومت خارج شد و حتی در برخی از موارد سعی در سرکوب آن را نیز داشتند. با این وجود به دلیل توجه علمای آن شهر، حوزه علمیه این شهر همچنان به فعالیت خود ادامه داد؛ تا جایی که در دهه 50 توانست طلابی را تربیت کند که اکثراً وارد نهضت امام شوند. به علاوه در این دوره دانشگاه مشهد نیز کانون پرورش افکار روشنفکران بود، البته باید این نکته را مورد توجه قرار داد که اکثر دانشجویان این دانشگاه نیز بلافاصله بعد از شروع مبارزات علیه رژیم، به موج انقلاب پیوستند.

گفتنی است با توجه به اهمیت این شهر از نگاه شیعیان، همواره زائران زیادی از سراسر جهان جهت زیارت از حرم مطهر امام رضا (ع) راهی مشهد می شدند و این امر منجر به ایجاد مشاغلی نظیر هتل داری، رستوران داری شده و همچنین وجود معادن سنگ های گران بها نیز باعث ایجاد مشاغلی نظیر سنگ تراشی شد. از این رو با توجه به موقعیت جغرافیایی و تاریخی مشهد، اقتصاد این شهر نیز متأثر از آن بوده است.

نکته پایانی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی از سوی کشورهایی نظیر آمریکا و بریتانیا در دوره مورد بحث، کاملاً محسوس است. هر یک از اینان در آغاز، فعالیت خود را صرفاً ارتقاء سطح فکری و فرهنگی مردم ایران می دانستند و فرهنگ و تمدن ایران را با دید تحقیر می دیدند. بنابراین این نوع کانون ها، تلاش داشتند تا ظاهراً در راستای فرهنگی ولی باطناً تسلط هر چه بیشتر بر کشور و مردم ایران را داشته باشند. در این راستا در شهر مشهد نیز کانون هایی توسط خارجیان دایر بود و بیشتر اینان تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 همچنان به فعالیت خود ادامه دادند.

وجه تسمیه شهر مشهد
درباره وجه تسمیه «مشهد» باید گفت، واژه ی عربی «مشهد» به معنای «محل شهادت» است، زیرا این شهر مدفن امام رضا (ع) است که در سال 61 ق. بدست مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید. (1) گفتنی است نام اصلی مشهد «سناباد» بود و سناباد تا پیش از شهادت امام رضا (ع)، یکی از توابع قصبه یا شهر کوچک نوقان بود تا این که حضرت علی بن موسی (ع) در سناباد مدفون گشت و از آن پس نام این محل کوچک، به «مشهد» تبدیل یافت و در مدتی کوتاه، اعتبار و شهرت زیادی یافت. (2)

موقعیت جغرافیایی
در شرق ایران کنونی سرزمین وسیعی به نام ایالت خراسان واقع است که همواره وسعت و حدود آن تغییر یافته است. این خطه مهد تمدن و ادب ایران باستان و دوره اسلامی بود که به دلیل موقعیت جغرافیایی همواره مورد تعرض قبایل متعدد قرار می گرفت. (3)
شهر مشهد مرکز شهرستان مشهد از شهرهای استان خراسان رضوی، در 36 ثانیه و 33 درجه و 59 دقیقه طول جغرافیایی و در 18 ثانیه و 15 درجه و 36 دقیقه عرض جغرافیایی و در بلندی 970 متری از سطح دریا و در 964 کیلومتری تهران قرار دارد و کشف رود از 5 کیلومتریش می گذرد. این رود و شاخه هایش نقش مهمی در اقتصاد شهر دارند. همچنین مشهد در دشتی قرار گرفته که نزدیک ترین کوه به آن کوه معجونی است که با شهر 4 کیلومتر فاصله دارد و جزو کوه های بینالود می باشد. همچنین از لحاظ آب و هوا معتدل و متمایل به سرد و خشک است. (4)
از جمله مهمترین فرآورده های کشاورزی شهر گندم، جو، حبوبات، دانه های روغنی، سیب، گلابی، آلو، گیلاس، انگور، هلو، زرد آلو، گردو آلبالو، شلیل، شفتالو، گوجه سبز و توت است. (5)
معرفی اجمالی موقعیت حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
شهر مشهد در اطراف مقبره امام علی بن موسی الرضا (ع) که در قریه ی سناباد چهار فرسخی طوس، جنب قبر هارون الرشید مدفون است ایجاد گردید. در قرن دهم میلادی در زمان ابن حوقل، قریة مزبور دیوار محکمی داشت و مقبره مکان مقدسی محسوب می شد. در همان قرن کلمة «المشهد» در کتاب مقدسی دیده می شود. همچنین ابن بطوطه ی سیاح، بنای مدوری را توصیف نموده که بالای مقبره ساخته بودند که دارای روپو ش های حریر و شمعدان های روشن بود.(6)
بنابراین حرم امام موسی بن الرضا (ع) مکان مقدسی است که در مرکز شهر واقع است و تا به امروز به روی کفار بسته است. سیاحان اروپائی به ندرت خود را به خطر انداخته اند و وارد حرم شده اند. همچنین در جنب حرم مرکز تجارت شهر یعنی بازار اصلی وجود دارد که پشت بازار دروازه ی مرتفع دیگری واقع است که از آنجا به حیاط عمده که به صحن عتیق معروف است، راه دارد.(7) بازار این شهر از لحاظ اجناسی که در آن یافت می شود بسیار جالب توجه است و طبق ادعای برخی از سیاحان خارجی تا سال ها تجارت این بازار در اختیار بازرگانان روسی بود و تقریباً تمامی کالاهای مورد نیاز را از روسیه وارد می کردند. (8)
در مدخل حرم اتاقی بزرگ ساخته شده که کف آن از سنگ مرمر و با قالی های گرانبها پوشیده شده و دیوارها با خطوط عربی کاشی کاری شده است. بر بالای همه ی عمارت، گنبدی از جنس طلا ساخته اند که زوّار از ارتفاع زیاد می توانند آن را مشاهده کنند. همچنین در زیر گنبد بزرگ علاوه بر قبر امام رضا (ع)، قبر هارون الرشید و عباس میرزا پسر فتحعلی شاه واقع است.(9)

معرفی محلات شهر مشهد
محلات شهر مشهد از زمان صاحب مطلع الشمس تغییر زیادی نکرده است و فقط می توان به دو محله ارگ و پاچنار اشاره کرد که اینان را صنیع الدوله جز محلات کوچک شمرده است؛ ولی در زمان حاضر جزو محلات بزرگ محسوب می شود و تعداد محلات بزرگ را 8 محله شمرده؛ همچنین محله ی ارگ بر اثر احداث خیابان های پهلوی و جم، مخصوصاً بنای مهمترین دوائر دولتی در ارگ، نسبت به سابق بسیار آباد شد. محله پاچنار نیز بر اثر مهاجرت آذربایجانی ها به مشهد، که اکثرشان در این محله سکنی گزیدند و ایجاد مریض خانه آمریکایی در آن، منجر به آباد شدن این محله شد. (10)
شایان ذکر است مرکز آباد و پرجمعیت شهر مشهد نواحی اطراف آستان مقدس است که قدیمی ترین خیابان-های شهر از این ناحیه می گذرد. همچنین بازار بزرگ (سرشور) که مهمترین مرکز معاملات و تجارت شهر است نیز به صحن مقدس منتهی می شود.(11)

معرفی صنایع و مشاغل
یکی از منابع درآمد اهالی مشهد، از روزگار قدیم وجود زوّار حرم حضرت امام رضا (ع) است. در گذشته-های دور به دلیل عدم وسایل نقلیه مناسب، رفت و آمدها در سطح محدودتری بود. ولی با راه افتادن راه آهن تهران- مشهد، جمعیت بیشتری از سراسر کشور راهی این شهر شدند.
این گونه رفت و آمدها، علاوه بر تأثیر بر اقتصاد عمومی، مشاغل جدیدی نیز در مشهد به وجود آورد که مهمترین آنها مشاغل مسافرخانه داری و میزبانی از زائران است. غیر از این شغل، مشاغل دیگری که در رابطه-ی مستقیم با موقعیت مذهبی و مسافری این شهر دارد عبارت است از:
1- فروشندگی اجناس زوّار: یعنی اجناس لوکس و سبک قیمتی که معمولاً توده مردم به منظور سوغات از آنها خریداری می کنند.
2- سنگتراشی: یعنی تراشیدن و ساختن ظروف و مخصوصاً دیگ، از سنگ مخصوصی که بنا به یک روایت عامیانه، حضرت امام رضا (ع) هنگام عبور از کنار کوهی که معدن سنگ است، درباره آن دعا به برکت کرده اند. در مشهد همچنین بازاری از قدیم بوده است که معروف به بازار سنگ تراش ها است و عده ی زیادی از راه فروش این نوع ظروف امرار معاش می کردند. (12)
به علاوه در این شهر در دهه سی و چهل از جمله مهمترین حِرَفی که مردم از دیرباز بدان اشغال داشتند: نجاری، آهنگری، حلبی سازی، کوزه گری، زرگری، کفش دوزی، ورشو سازی، نخ تابی، سبد بافی، ریخته گری، خاتم کاری، دوات گری، رنگ رزی و ... است. شایان ذکر است در مشاغلی مانند: قالی بافی، سنگ تراشی، شال بافی و قناویز بافی، فیروزه تراشی و حکاکی، صنعتگران این شهر مهارت خاصی را از خود نشان داده اند.(13)

بررسی وضعیت مسافرخانه ها و استقرار زائران
شهر مشهد گرچه از لحاظ توریستی و جلب مسافران خارجی، در ردیف اول شهرهای ایران نبوده، ولی از لحاظ رفت و آمد مسافران ایرانی، بی شک در میان شهرهای ایران در درجه ی اول است. به خصوص در سال های دهه 30 که راه آهن تهران-مشهد راه اندازی شد، (سال 1336 ش.) تعداد مسافرانی که به دلیل جنبه-ی مذهبی این شهر و به منظور زیارت به مشهد مسافرت می کردند، به شدت افزایش یافت. به خصوص طی این سال ها از آنجایی که مسافرت زائران ایرانی به عراق و زیارت بقاع عتباب امکان پذیر نبود، هر سال جمعیت زیادی از شهرهای مختلف ایران و برخی از کشورهای مسلمان، به مشهد مسافرت می کردند؛ و این وضعیت، منجر می شد تا تعداد زیادی هتل و مسافرخانه در این شهر پدید آید. (14)
این مسافرخانه ها اکثراً در نزدیک آستانه، یعنی در فلکه آستان قدس، بالا خیابان، پایین خیابان، خیابان تهران، خیابان طبرسی و کوچه و بازارها و گذرهای فرعی این چند خیابان قرار گرفتند. همچنین این شهر در ایام خاصی نظیر روزهای اول فروردین، فصل تابستان و اوقاتی که از لحاظ مذهبی مهم هستند، مورد توجه مسافران قرار می گیرد.(15)

اقتصاد مشهد در اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل
در طول سده های گذشته، همیشه بیشترین میزان درآمد مردم مشهد از راه جذب زائر و سیاح بود و بازار این شهر نیز همواره امکان جذب خریداران را داشت. علی رغم مسأله جهانگردی و بازار، مشهد عموماً فاقد اقتصاد مبتنی بر صنعت و فن آوری بود. در اواخر دهه ی 30 و اوایل دهه 40، منهای چندین کارگاه و کارخانه ی کوچک که در زمینه مواد غذایی و صنعت فرش در مشهد فعالیت داشتند، کارخانه های زیادی وجود نداشت. (16)
کارخانه قند آبکوه با 570 کارگر، تربت حیدریه با 613 کارگر و کارخانه قند ثابت فریمان، کارخانه قند شیروان و قوچان هر کدام با حدود 500 کارگر و کارخانه قند چناران با 430 نفر کارگر، در شمار بزرگترین کارخانه های تولید مواد غذایی خراسان بودند.(17)
همان گونه پیشتر اشاره شد، بیشترین زمینه ی فعالیت صنعتی در خراسان به نساجی و قالیبافی اختصاص داشت. شرکت سهامی نخ ریسی و نساجی خسروی خراسان که در سال 1313 در مشهد تأسیس شد و در سال 1319 شروع به کار کرد، بزرگترین واحد نساجی خراسان در دهه 30 و 40 بود. در سال های 1340 تا 1342 حدود 700 نفر کارگر زن و مرد در این کارخانه مشغول به کار بودند که متوسط دستمزد ماهیانه کارگران نخ ریسی در این سال ها 1200 ريال در ماه بود.(18)
علاوه بر کارخانه نخ ریسی، کارگاه های حلاجی پشم نیز در مشهد فعال بودند که از جمله مهمترین آن می-توان به این موارد اشاره کرد:
- کارخانه حاج ابوهادی: این کارخانه در سال 1332 تأسیس شد. در این کارخانه 20 نفر کارگر مرکب از 5 زن و 15 مرد کار می کردند. کار مزد روزانه هر یک از زنان 30 و هر یک از مردان 70 ريال بود.
- کارخانه حلاجی پشم خراسان از کارگاه های مشهور مشهد بود که در کوچه سیاه آب واقع شده بود. این کارخانه در سال 1337 تأسیس شد و 20 نفر کارگر زن و مرد داشت.
- کارخانه حلاجی حاج غلامرضا حسن زاده که در سال 1340 تأسیس شد که 10 نفر کارگر داشت.
- کارخانه حلاجی حسن زاده تربتی که در سال 1337 تأسیس شد که دارای 10 کارگر بود.
- کارخانه حلاجی صلواتی دارای 8 کارگر زن و مرد بود.
- کارخانه حلاجی احمدیان، در سال 1333 تأسیس شد و دارای 20 نفر کارگر بود. (19)
گفتنی است علاوه بر کارخانه های حلاجی پشم، تعداد زیادی کارگاه پشم ریسی نیز در مشهد فعال بودند که بزرگترین آن متعلق به عبدالهیان بود که در سال 1340 با 34 کارگر تأسیس شد. همچنین پشم ریسی وطن، خجسته، شرکت ناظمیان، توکل، شیر پنجه در همین دوره فعال بودند و بیشتر آنها در پایین خیابان در میدان اعدام قرار داشتند. گفتنی است عمده صنعت پشم ریسی را زنان خانه دار که تعداد آنها بیش از 5 هزار نفر می شد، به عهده داشتند. هر زن کارگر به طور متوسط، روزانه نیم کیلو پشم را می ریسید و 25 ريال مزد دریافت می کرد.(20)
در سال 1335، حدود 2352 دستگاه یا دار قالی در مشهد وجود داشت و روی هم رفته 4231 نفر در این کارگاه های کوچک مشغول به کار بودند. از این عده 3286 نفر مزدگیر و 1345 نفر در کارگاه های شخصی خود کار می کردند. بنا به گزارش نشریه آمار سال 1335 مشهد، از این عده، 40 درصد (1900 نفر) بین 7 تا 10 سال و 25 درصد (حدود 1150) در سنین بین 10 تا 25 سال و 25 در صد (950 نفر) بین 25 تا 40 سال و 15 درصد باقی (حدود 631 نفر) بالاتر از 40 سال داشتند. (21)
از جمله مهمترین شرکت های مهم تولید فرش در مشهد در دهه 30 و 40 عبارت بودند از : شرکت سهامی فرش ایران که نزدیک به نیمی از تولیدات کارگاه های شهر را در اختیار داشت و بعد از آن شرکت های صابر، کافی، شش کلانی، مخمل باف، غیوری، زرینه، عمواوغلی، پیمان، اخوان، حاجی نادر، قاضی خان، سخاوتی، نجف پور، ریحانی و فاضلی بودند.(22)
در سال 1341 به علت رکود بازار و اقتصاد کشور، دستمزد کارگران از جمله کارگران قالی بافی، نسبت به سال های قبل کاهش یافت. تولید شرکت سهامی فرش ایران، در این سال در مشهد، 7300 متر مربع، در سال 1342 مقدار 7700 متر و در سال 1343 مقدار 8050 متر بود.(23)

بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی مشهد در دهه 30
در اواخر دهه 30 مردم مبارز مشهد به دلیل سرکوب نهضت ملی، تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت، استبداد روز افزون، فساد و زورگویی دستگاه حاکمه، پریشان و سرخورده بودند. همچنین با توجه به شرایط نامناسب اجتماعی، عدم آگاهی در میان مردم به خصوص ساکنین روستاها بیداد می کرد؛ به گونه ای که 75 درصد از مردم ساکن روستاها و بیش از 85 درصد، بی سواد و ناآشنا با هر نوع علم و دانشی بودند. در مشهد بیش از سه کتابخانه عمومی وجود نداشت و بیشتر مطبوعات محلی از سوی عناصر وابسته به رژیم منتشر می شدند. تقریباً هیچ حزب و تشکیلات سازمان یافته ای در عرصه ی جامعه وجود نداشت و آخرین مقاومت مردم مشهد در قالب «نهضت مقاومت» در سال 1336 سرکوب شد و همه گردانندگان آن دستگیر و راهی بازداشتگاه های مخوف رژیم شدند. به علاوه حوزه علمیه خراسان در شرایطی بسیار نامناسب به حیات کُند و بی رمق خود ادامه می داد، (24) که به مختصری از فعالیت های آن در نوشتار پرداخته خواهد شد.

اقدامات خیریه در دهه 40 در مشهد
از مهمترین پدیده های مذهبی مشهد، تأسیس درمانگاه های خیریه عمومی برای افراد مستضعف است که نخستین بار در سال 1340 ش. چند نفر از خیرین، به انگیزه ی حس نوع دوستی، به تأسیس درمانگاهی در یکی از نقاط پرجمعیت و فقیرنشین مشهد (پایین خیابان) پرداختند و نام آن را «درمانگاه آیت الله بروجردی» نهادند. از آن پس، چندین درمانگاه که بعضی مجهز به وسایل مدرن و بیمارستان نیز بودند، توسط خیرین راه اندازی شد، که هر یک را به نام یکی از ائمه و پیشوایان دینی نام نهادند. برنامه این درمانگاه ها ویزیت و داروی مجانی برای بیماران مستضعف بود. بودجه ی اصلی آن از راه کمک افراد خیر و متمول تأمین می شد و بخش مختصری از پول آن نیز از طریق مراجع و علما تأمین می گشت و مقدار ناچیزی یعنی 5 تا 10 ريال را از مراجعین می گرفتند. (25)
معروفترین این درمانگاه ها عبارت بودند از: درمانگاه و بیمارستان موسی بن جعفر (ع)، درمانگاه و بیمارستان جوادالائمه (ع)، درمانگاه بروجردی، درمانگاه خاتم الانبیاء، درمانگاه حسین بن علی و درمانگاه حجتی. (26)

فعالیت های سیاسی- فرهنگی آمریکایی ها در مشهد
بعد از خروج ارتش سرخ روسیه از خراسان در سال 1324، آمریکا به طور نامحسوسی جایگزین شوروی شد و از سال 1329 با فعال کردن کنسولگری و نهادهای فرهنگی و اقتصادی خود در مشهد و برخی دیگر از شهرهای خراسان در همه حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فعالیت های خود را بیش از پیش افزایش داد. (27)
شایان ذکر است در سال 1328 یعنی چهار سال بعد از تخلیه خاک خراسان از نیروهای اشغالگر روس، کنسولگری روس در مشهد تأسیس شد. در سال 1339 «ادوارد تامس» کنسول، «لیندوال» کنسول یار و «والتر وایت» رایزن فرهنگی کنسولگری آمریکا در مشهد بودند. در مراسم تودیع لیندوال روسای بیشتر ادارات و اعضای انجمن ایران و آمریکا شرکت داشتند. مردم مشهد نیز به آمریکایی ها به نسبت به شوروی ها و انگلیسی ها نگاه خوشبینانه تری داشتند. (28)
گفتنی است طبقه آگاه نسبت به رویدادهای داخلی و خارجی بی تفاوت نبودند و اخبار روز نیز بیشتر از طریق کنسولگری آمریکا بدست می آمد. از این رو در روز 23 تیر سال 1339، مردم مشهد توسط کنسولگری آمریکا در جریان آغاز مبارزات انتخاباتی دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکا که منجر به انتخاب جان. اف کندی سناتور شد، قرار گرفتند. در هنگام اوج گیری انتخابات، کنسول آمریکا براساس نظر دولت متبوع خود و به منظور ایجاد فضای تبلیغاتی مساعد، امتحانی از دانش آموزان دبیرستان های شهر مشهد به عمل آورد و تعدادی از آنها را برای مدت یک سال از محل بورس آمریکایی «فول سرویس» به این کشور اعزام کرد. این افراد که روز به روز بر تعدادشان افزوده می شد، بعد از اتمام دوره تحصیل خود، به مشهد بازگشتند و مشاهدات خود را در اماکن مختلف شهر از جمله در انجمن ایران و آمریکا طی کنفرانس هایی که ترتیب داده می شد، در اختیار اهالی مشهد قرار می دادند و از محاسن فرهنگ و تمدن غرب و معایب فرهنگ بومی سخن می گفتند.(29)
کنسولگری آمریکا از هر فرصتی برای آشنایی مردم با فرهنگ غرب و انتقال آن به ایران و از بین بردن ارزش ها و سنن ایرانی- اسلامی استفاده می کرد. در این راستا در روز دوم آبان 1339 کنسولگری آمریکا، فیلم رنگی به نام «میراث کوروش» را که یک فیلمبردار آمریکایی تهیه کرده بود در مشهد به نمایش گذاشت و در همین روز تامسن، در مجلسی که نائب تولیت آستان قدس رضوی، فرماندهی لشکر 12، کفیل استانداری، روسای ادارات، روزنامه نگاران، نمایندگان سیاسی خارجی مقیم مشهد و چهره های مشهور شهر به همراه همسرانشان شرکت داشتند، در تالار رازی دانشکده پزشکی، درباره اهمیت زبان فارسی و فرهنگ و تمدن ایران باستان سخنرانی کرد. همچنین چند روز بعد دکتر دوگلاس گریری، متخصص تاریخ و جغرافیا، با اساتید دانشکده ادبیات در محل این دانشکده دیدار کرد و با آنها در زمینه های تخصصی خود گفتگویی داشت.(30)
قابل ذکر است، ادوارد تامسون به راحتی در مسائل شهر مشهد دخالت می کرد و در وظایف مسئولین شهر اظهار نظر می نمود. وی در 23 آبان 1339 بعد از ابطال انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی، درباره انتخابات و ویژگی های این دوره در محل انجمن ایران و آمریکا سخنرانی کرد. همچنین وی با تشویق تحصیل کردگان، توجه دانشگاهیان و محافل علمی مشهد را به سوی دانشگاه های آمریکا و ادامه تحصیل در این کشور جلب کرد. (31)
در ادامه باید افزود در روز 12 خرداد سال 1341 مأموریت تامسن به عنوان کنسول آمریکا در مشهد به پایان رسید و «ویلیام.م.کلونجر» جانشین وی شد و به تدریج رفت و آمد آمریکایی ها به مشهد بیشتر شد. در مرداد 1341 بوتیین و اسکوفیس، به عنوان مأمورین وزارت خارجه آمریکا به مشهد آمدند و مجلس معارفه ای در کنسول گری آمریکا تشکیل شد. اکثر شخصیت های نامی مشهد در این مجلس حاضر شدند و در روز 5 شهریور ماه، جولیس هولمز، سفیر آمریکا به مشهد آمد. وی در باغ ملک آباد با سید جلال الدین تهرانی، استاندار خراسان و نائب تولیت ملاقات داشت و درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی مشهد گفتگو کردند. گفتنی است در این دوره نمایندگان سیاسی آمریکا تحت عناوین مختلف با مسئولین مشهد مذاکره کردند و مقامات این شهر نیز به دلیل شیفتگی مفرطی که نسبت به فرهنگ و تمدن غرب، به خصوص آمریکا داشتند، به ارائه اطلاعات محرمانه به اینان می پرداختند. (32)
تأسیس اداره اصل چهارم در مشهد
اصل چهارم در زمان ریاست جمهوری ترومن در راستای اجرای طرح مارشال، بعد از جنگ جهانی دوم برای بازسازی و فعالیت عمرانی، نوع دوستی کشورهای عقب مانده موجودیت یافت. دکتر هنری جربنت نخستین رییس اداره اصل چهارم بود که به ایران آمد و کار خود را از ایران آغاز کرد و به تدریج دامنه ی فعالیت های او به کشورهای دیگر نیز کشیده شد. (33)
اداره ی اصل 4 در اوایل مهر سال 1331 با حضور دکتر هوشنگ رام، رابط وزارت دارایی و اداره اصل 4 و اونز، معاون اداره و ریچارد برنهارت، در مشهد دایر شد. تأسیس این نهاد در مشهد، منجر به واکنش های تندی از سوی مردم و تشکل های سیاسی این شهر شد. همچنین در این برهه زمانی، مطبوعات از آزادی نسبی برخوردار بودند و اصل 4 را به عنوان مرکز جاسوسی آمریکا می دانستند و در روزنامه ی ایران مبارز که در مشهد به چاپ می رسید، آمده است:
«هنوز چند صباحی بیش از مبارزه جانانه ملت ما علیه امپریالیزم یغماگر انگلستان نمی گذرد و هنوز کفن-های آزادگانی که در راه عظمت و استقلال ایران، جان خود را مردانه فدا ساخته اند، نخشکیده که این بار آمریکای تازه نفس به امید طلای سیاه ما، دندان تیز کرده و به مثابه گرگ درنده و خطرناک، کشور پهناور ما را میدان تاخت و تاز قرار داده است. هنوز مادران فرزند مرده ما، جامه سیاه از تن بیرون نکشیده اند و هنوز مردان جوان مرده و دوشیزگان نامزد به خاک سپرده ی ما از خاطرات شوم و تلخی را که در ذهن دارند، از خاطر نزدوده اند که اصل چهار مأمور اجرا و تداوم جنایات شده است...سیل خروشان مستشاران آمریکایی، کشور ما را پایگاه سیاست تازه نفس واشنگتن قرار داده است...» (34)
در سال 1337 لیدن هایم ریاست اصل چهارم ناحیه خراسان را عهده دار بود و بعد از وی توماس مور به عنوان کفیل اصل چهارم در مشهد بود. در این زمان دانشسرای کشاورزی و مزرعه کشاورزی طرق با نظارت اصل 4 اداره می شد و آموزشگاه جدید پرستاری مشهد، کارخانه کمپوت سازی مشهد و شرکت تعاونی روستایی فریمان با همکاری اصل 4 تأسیس شد. همچنین در برخی از جراید محلی خراسان، اتمام ساختمانی شهرداری مشهد و اصلاح برخی از خیابان های این شهر را از خدمات این اصل دانستند. (35)
در تیر ماه 1338 اقدامات اقتصادی آمریکا در قالب اداره اصل 4 شدت بیشتری یافت. رابرت لیندوان، رییس اصل 4 در در همین سال به مشهد آمد و رابرت ای بامبرگر را به عنوان مشاور امور اداری استان خراسان و شهرستان مشهد معرفی نمود.(36) وظیفه اصلی بامبرگر نیز از این قرار بود: طراحی روش های سازمانی ادارات دولتی و تعلیم کارمندان اداری، پیشنهادات مربوط به خط مشی ادارات به وزارتخانه های مربوطه، نظارت فنی بر فعالیت قسمت امور اداری عمومی، دادن نظر مشورتی به استانداران جهت اجرای مسئولیت های مربوط به هماهنگ کردن فعالیت های عمرانی شهرستان ها، دادن مشورت به روسای ادارات تابعه استان ها در زمینه اجرای برنامه تجدید سازمان ادارات خارج از مرکز، تشخیص مستمر موانع و مشکلاتی که در راه اجرای برنامه های سازمان های دولتی وجود دارد و گزارش آن به امور اداری عمومی هیأت عملیات اقتصادی آمریکا مستقر در تهران، دادن مشورت به شهرداران و روسای انجمن های شهر در زمینه توسعه برنامه اتحادیه شهرداری های ایران، توسعه برنامه های اصلاح امور مدیریت، تشویق به ایجاد کلاس های کارآموزی در قسمت مدیریت اداری برای کارمندان. (37)
در سال 1338 «دونالد کفیلان» ریاست اصل 4 مشهد را عهده دار شد. از اقدامات مهم وی تشکیل سمینار بودجه بود. این سمینار توسط دانشگاه مشهد و اداره اصل 4 ترتیب داده شد و روز 15 فروردین 1339 افتتاح گشت. (38)
در 25 خرداد 1339 «رالف جونز» به جای کفیلان مسئول اصل 4 خراسان شد. در آذر ماه 1339 ادوارد ویلز سفیر کبیر آمریکا در ایران و رئیس اصل 4، هر دو از مقام خود استعفا کردند و شایع شد که آمریکا قصد دارد فعالیت های اصل 4 را در ایران متوقف و منحل کند ولی عملاً اصل 4 همچنان تا سال های بعد نیز به فعالیت های خود ادامه داد.(39)
گفتنی است تعداد زیادی از کارمندان اداره اصل 4، آمریکایی بودند و کارهای مهم و کلیدی را در اختیار داشتند. اصل 4 معاونت های گوناگون و مشاورین اقتصادی، مالی، فرهنگی و بهداشتی داشت و آنها را به شهرهای مختلف می فرستادند و با کارکنان این سازمان جلسات مشورت تشکیل داده می شد و آنها دائماً از سیاست های جدید آگاه می شدند.(40)
فعالیت های شورای فرهنگی بریتانیا در مشهد
«شورای فرهنگی بریتانیا» در دهه 30 در مشهد تأسیس شد و تا سال 1357 که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، به فعالیت های خود ادامه داد. شورای مزبور علاوه بر آموزش زبان انگلیسی، فعالیت های فرهنگی مختلفی را نیز انجام می داد. این شورا محل اجتماع انگلیسی های مقیم مشهد و محل رفت و آمد سیاحان، مستشرقان و اندیشمندان انگلیسی به خراسان محسوب می شد و تعداد زیادی از اهالی این شهر نیز با حمایت مالی این شورا، با عناوین مختلف عازم انگلستان شدند.(41)
در 20 مهر سال 1339 شورای فرهنگی بریتانیا، از چندین استاد برجسته دعوت به عمل آورد که از جمله دکتر لارنس لکهارت، مستشرق انگلیسی بود که مطالعاتی درباره ایران و تاریخ آن داشت.(42) همچنین جرج موریس معلم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آکسفورد نیز در آذر 1340 به مشهد دعوت شد.(43)
شایان ذکر است به طور کلی از دهه 30، سازمان های بین المللی متعددی با عناوین مختلف در ایران شروع به فعالیت کردند که از جمله مهمترین آنها باشگاه های بین المللی لاینز، کلوپ انترنشنال روتاری، جمعیت تسلیح اخلاقی بشر و ... بود که در میان سازمان های مزبور تشکیلات نیمه مخفی لاینز و روتاری شعبی را در مشهد دایر کردند و بیشتر بلندپایگان و اشخاص مطرح این شهر نیز به عضویت آن درآمدند. (44)
نظام آموزشی در مشهد
در مشهد نظام آموزشی مانند سایر شهرهای ایران، به دو گونه تقسیم می شد، نخست سیستم آموزشی که تحت تأثیر علما و روحانیت و برگرفته از شرع اسلام بود که در شهرهای مذهبی نظیر مشهد و قم به دلیل وجود حرم امام رضا (ع) و حرم حضرت معصومه (ع)، مورد توجه بوده است. نوع دوم آموزش به شیوه نوین بود که در دانشگاه ها وجود داشت و در شهر مشهد نیز با تأسیس دانشگاه مشهد این نوع تعلیم و آموزش به وضوح دیده می شد. بنابراین در اینجا به معرفی دو مرکز مهم آموزش دینی یعنی حوزه علمیه مشهد و موسسه وعظ و تبلیغ و دیگری آموزش به سبک مدرن یعنی دانشگاه مشهد پرداخته خواهد شد.
1- حوزه علمیه مشهد در دوران حکومت محمدرضا شاه
در دوره صفویه، از آنجایی که خاندان شیعه مذهب بر ایران حاکمیت داشتند، شهر مشهد که بارگاه امام رضا (ع) بود مورد توجه زیادی قرار گرفت. بنابراین این شهر از لحاظ علمی و درسی نیز رشد یافت و کم کم حوزه علمیه آن نیز در ردیف حوزه های بزرگ و معروف عالم تشیع درآمد و مدارس متعددی در آنجا بنا شد. (45)
در دوره های بعد، هر زمانی که حاکمان توجه زیادی به تشیع داشتند، این شهر و به خصوص حوزه علمیه آن رونق می یافت و هر زمانی که حاکمانی بی توجه به مذهب بر سر کار بودند، به دلیل عدم توجه و یا حتی تلاش در راستای نابودی مذهب، حوزه علمیه مشهد در معرض نابودی قرار می گرفت؛ که از جمله در دوره رضا شاه به دلیل کنار گذاشتن مذهب و روی گردانی رضا شاه از روحانیون، مدارس علمیه در شهرهای مختلف، به بهانه های متعدد مورد سرکوبی قرار گرفت.
گفتنی است همزمان با پایان یافتن حکومت رضا شاه در سال 1320 و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، زعامت حوزه علمیه مشهد را سه عالم بزرگ و برجسته ی مشهد یعنی آیت الله حاج میرزا احمد کفایی به همراه آیت الله سبزواری و آقا میرزا مهدی اصفهانی در دست گرفتند و با تلاش های خستگی ناپذیر، بار دیگر به بازسازی حوزه علمیه این شهر پرداختند که منجر به رشد و پویایی آن شد.(46)
در همین دوره حضرت آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی به مشهد عزیمت کردند و به درخواست علما و فضلای حوزه در این شهر سکنی گزیدند. با حضور آن عالم بزرگوار در مشهد، حوزه علمیه حرکت رو به رشد سریع تری را دنبال کرد. آیت الله سید علی خامنه ای وضعیت آن روز حوزه علمیه مشهد را این گونه توصیف می کنند:
«بنده فراموش نمی کنم آن وقتی که مرحوم آیت الله میلانی (رضوان الله تعالی علیه) [که حق عظیمی بر گردن این حوزه دارند و من امروز با خود فکر کردم که وظیفه دارم اسم شریف آن بزرگوار را با تجلیل و عظمت در این جا یاد کنم. این حوزه، بهره ی زیادی از ایشان برد] وارد شهر مشهد شدند و حوزه مشهد را با آثار علمی خودشان مزیّن و مباهی کردند... مرحوم آقای میلانی در شهر ماندند و حوزه مشهد رونقی پیدا کرد...» (47)
همچنین در این دوره تعداد زیادی از مدارس علمیه در شهرهای مختلف به بهانه های متعدد از سوی حکومت، تخریب شد، که از جمله می توان به مدرسه حاج حسن، باقریه، ابدال خان، باغ رضوان، فاضل خان، مستشاریه، نو و حاج آقا جان اشاره کرد که در طی دهه ی 30 به طور کلی نابود شدند. برخی از این گونه مدارس نیز به دلیل عدم توجه، رو به سوی نابودی رفتند و در بعضی از این مدارس، طلاب به دشواری در حجره های نامناسب به سر می بردند.(48)
با وجود تلاش های رژیم مبنی بر حذف تدریجی مدارس دینی، مردم مشهد با حمایت و رهبری عالمان و روحانیون شهر به تأسیس مدارس علمیه اقدام کردند. مرحوم حاج حسین عابدزاده بناهای چهارده گانه ای به نام چهارده معصوم(ع) احداث کرد و مردم نیز با همکاری روحانیون، 17 مدرسه علمیه در این دوره تأسیس کردند. (49)
2- موسسه ی وعظ و تبلیغ
در دهه 30 تلاش شد تا یک دانشکده اسلامی در مشهد تأسیس شود، از این رو در 17 بهمن سال 1338 اساسنامه موسسه وعظ و تبلیغ که به دو رشته وعظ و تبلیغ تقسیم می شد، از سوی شورای عالی فرهنگ تصویب گردید و به دانشگاه معقول مشهد ابلاغ شد. این موسسه بعد از تأسیس در مشهد به صورت وابسته به دانشکده معقول و منقول عمل می کرد و سرپرستی آن را دکتر مجتهدزاده عهده دار بود. (50)
موسسه وعظ و تبلیغ برای سال تحصیلی 40-1339، سی نفر دانشجو از طلاب علوم دینی انتخاب کرد. آنها با ارائه گواهینامه سال ششم دبیرستان یا تصدیق مدرسی از وزارت فرهنگ تا روز 23 شهریور 1339 ثبت نام کردند و روز 26 شهریور از داوطلبان امتحان ورودی به عمل آمد و موسسه وعظ و تبلیغ روز 12 آبان به طور رسمی شروع به کار کرد. (51)
همچنین در روز 12 بهمن 1339 مصادف با روز ولادت امام زمان (عج) از سوی دانشجویان دانشکده علوم معقول و منقول، مجلس جشنی در تالار رازی دانشگاه برگزار شد. در این مراسم محدث خراسانی، شفیعی کدکنی از دانشجویان موسسه وعظ و تبلیغ و استاد محمد تقی شریعتی، استاد دانشکده معقول و منقول از اجرا کنندگان این مراسم بودند.(52)
شایان ذکر است در دهه چهل با آغاز نهضت امام و نفوذ غرب بر ایران، تعداد دانشجویان موسسه وعظ و تبلیغ که همگی از خانواده های مذهبی بودند، رفته رفته کاهش یافت.(53)
3- دانشگاه فردوسی مشهد
در مورد چگونگی تأسیس دانشگاه پزشکی مشهد باید گفت، در سال 1318 رضاخان دستور داد تا دانشگاه پزشکی در مشهد تأسیس شود. سال بعد، پروفسور ابرلین رییس دانشکده پزشکی تهران به این منظور به مشهد آمد. وی بعد از مطالعات زیاد به ضرورت تأسیس دانشگاه مزبور اذغان داشت ولی مشکل عمده نبود فارغ التحصیل در دوره های متوسطه در مشهد بود. کمی بعد دکتر ادیب از سوی دکتر ابرلین مأموریت یافت تا به مشهد بیاید، وی نیز بعد از مطالعه و مشاوره با پزشکان بیمارستان شاهرضا به این نتیجه رسید که بهتر است به جای دانشکده پزشکی، آموزشگاه طب تأسیس کند. این تصمیم مورد تصویب قرار گرفت و محل آن نیز دبیرستان فردوسی در نظر گرفته شد. آموزشگاه با 34 دانشجو از مهر 1319 شروع به کار کرد. کمی بعد یعنی در اواخر سال 1322 بعد از دو سال بلاتکلیفی، آموزشگاه طب زیر نظر دانشکده پزشکی تهران قرار گرفت و برخی از اساتید آن از تهران به مشهد می آمدند. این آموزشگاه به مدت ده سال دوام آورد و فارغ التحصیلان آن به نام «بهدار» ملزم به خدمت به مدت هشت سال در مناطق محروم بودند. (54)
با تلاش های صورت گرفته در نهایت تصویب شد در سال 1326 با تأسیس دانشگاه در مشهد موافقت شود. در این راستا در روز 27 شهریور 1328 نخستین آگهی پذیرش دانشجو برای سال اول دانشکده پزشکی انتشار یافت و در همان سال دانشکده پزشکی مشهد تأسیس شد. گفتنی است در سال های 1339-1340 در دانشکده پزشکی 315 مرد و 13 زن تحصیل می کردند. در سال بعد با تلاش های دکتر سامی راد، دانشکده پزشکی تبدیل به دانشگاه شد. همچنین در سال 1334 دانشکده ادبیات نیز به ریاست دکتر فیاض تأسیس شد. در سال تحصیلی 1335-1336 رشته های تاریخ و جغرافیا نیز به رشته ها افزوده شد. (55)
نتیجه
شهر مشهد در دهه 30 و 40 ش. در عرصه های مختلف، فعالیت داشت. وجود حرم مطهر امام رضا (ع) منجر به اهمیت این شهر در نزد شیعیان شد. زائرانی که همواره برای زیارت می آیند در اقتصاد، فرهنگ و جامعه آن تأثیر زیادی گذاشتند؛ به گونه ای که مشاغل زیادی برای ارائه خدمات به زائران بوجود آمده است. همچنین وجود بارگاه امام رضا (ع) منجر به سکنی گزیدن روحانیون و علمای بزرگ شیعه در مشهد شد و حضور این افراد نیز باعث رونق و شهرت حوزه علمیه اش گشت و این مرکز توانست طلابی متعهد و فعال در عرصه علمی و سیاسی را تربیت کند که بیشتر آنها در سالیان بعد، در زمره همراهان انقلاب اسلامی شدند. به علاوه به دلیل وجود دانشگاه در این شهر، تحصیل کردگان زیادی در مشهد بودند که یا جزو اهالی شهر بودند و یا از سایر شهرهای دیگر به آنجا می آمدند و این امر باعث افزایش اهمیت علمی شهر مشهد شد.
گفتنی است با توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، سایر دول نیز به اهمیت این شهر به خوبی واقف بودند، بنابراین درصدد تسلط هر چه بیشتر بر آنجا برآمدند و سعی داشتند تا فرهنگ متأثر از مذهب که در میان ساکنان آنجا طی سالیان دراز وجود داشت را از بین ببرند و غربی گرایی را جایگزین آن نمایند؛ ولی به دلیل تلاش های نیروهای مذهبی به رهبری روحانیون، اقدامات کشورهای بیگانه ای نظیر شوروی، انگلیس و آمریکا راه به جایی نبرد و طی سالیان بعد که آتش انقلاب شعله ور شد، مردم این خطّه در جرگه پیشگامان مبارزه حضور یافتند.
پی نوشت
1- دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج 4، تهران: نشر کتاب مرجع؛ نشر کنگره، 1391، صص197-198.
2- سید علی خامنه ای، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، مشهد: کنگره جهانی حضرت امام رضا علیه السلام، 1364، ص 14.
3- مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی؛ مشهور به گزارش «مکتب شاهپور»، محمد تقی مدرس رضوی و دیگران، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1388، ص 25.
4- عبدالحسین سعیدیان، شناخت شهرهای ایران، تهران: نشر علم و زندگی، 1379، ص 802..
5- همان، ص 803.
6- همانجا
7- همان، ص 804.
8- همانجا
9- همان، صص 804-805.
10- مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی؛ مشهور به گزارش «مکتب شاهپور»، پیشین، ص 47
11- همان، صص 47-48
12- سید علی خامنه ای، پیشین، ص 39
13- مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی؛ مشهور به گزارش «مکتب شاهپور»، پیشین، ص 73
14- سید علی خامنه ای، پیشین، ص 37
15- همان، ص 38
16- مشهد در بامداد نهضت امام خمینی(ره)، تدوین: غلامرضا جلالی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 15
17- همانجا
18- همان، صص 15-16
19- همان، ص 16
20- همانجا
21- همانجا
22- همانجا
23- همانجا
24- همان، ص 17
25- سید علی خامنه ای، پیشین، صص 39-40
26- همان، ص 40
27- مشهد در بامداد نهضت امام خمینی(ره)، پیشین، ص 18
28- همانجا
29- همانجا
30- همان، ص 19
31- همان ، ص 20
32- همانجا
33- همان، ص 23
34- روزنامه ایران مبارز، 9 آذر 1331، ص 1.
35- مشهد در بامداد نهضت امام خمینی(ره)، پیشین، ص 26
36- همانجا
37- همان، صص 26-27
38- همان، ص 27
39- همان، ص 28
40- همان، ص 29
41- همان، ص 38
42- همانجا
43- همان، ص 39
44- همان، ص 43
45- سید علی خامنه ای، پیشین، ص 15
46- محمود پسندیده، حوزه علمیه خراسان، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، 1385، ص 63
47- همان، ص 64
48- همانجا
49- همان، ص 65
50- مشهد در بامداد نهضت امام خمینی(ره)، پیشین، ص 68
51- همان، ص 69
52- همانجا
53- همان، ص 70
54- همان، صص 65-66
55- همان، صص 66-67
کتابنامه
1- پسندیده، محمود، حوزه علمیه خراسان، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، 1385
2- خامنه ای، علی، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، مشهد: کنگره جهانی حضرت امام رضا علیه السلام، 1364.
3- دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج 4، تهران: نشر کتاب مرجع؛ نشر کنگره، 1391.
4- روزنامه ایران مبارز، 9 آذر 1331، ص 1.
5- سعیدیان، عبدالحسین، شناخت شهرهای ایران، تهران، نشر علم و زندگی، 1379.
6- مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی؛ مشهور به گزارش «مکتب شاهپور»، محمد تقی مدرس رضوی و دیگران، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1388.
7- مشهد در بامداد نهضت امام خمینی(ره)، تدوین: غلامرضا جلالی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378.

نویسنده: الهام رجایی - توران منصوری

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار