ماجرای شورش اسرای عراقی در گرگان چه بود؟
پارسینه: ارتش جمهوری اسلامی ایران از سوم فروردین سال 59 که اولین سرباز عراقی اسیر می شود تا پایان سال 82 در یک دوره زمانی بیست و چهار ساله، مسئولیت نگهداری اسرای عراقی را عهده دار بود.
تمامی اردوگاه های اسرای عراقی در ایران زیرنظر ارتش اداره می شد که اردوگاه اسرای عراقی گرگان نیز از جمله این اردوگاه ها بود.
واقعه اردوگاه گرگان در 18 مهر1363 اتفاق افتاد.
روایت یکی از فرماندهان ارتش [1] از حادثه اردوگاه اسرای عراقی گرگان:
- نمایندگان صلیب سرخ در روز ۱۷/۷/۶۳ در اردوگاه گرگان حضور پیدا کردند. روز بعد از ساعت ۸ - ۱۱:۵ صبح نمایندگان صلیب سرخ با اسیران عراقی که اکثراً بعثی بودند بدون شاهد ملاقات کردند. این مسئله باعث ایجاد سوءظن شدید بین اسیرانی که به توابین و مؤمنین[2] معروف بودند، گردید و مشاجره ای بین یکی از مؤمنین با یک اسیر بعثی رخ داد. ناگهان عده ای از بعثی ها در گروه های هشت الی ده نفر به افراد برجسته ی مؤمنین هجوم بردند و با میله های تخت خواب و سنگ های روی زمین آنها را مضروب و مجروح نمودند.
- چهار نفر مامور صلیب سرخ در بین عراقی ها گرفتار شده بودند. به دنبال این واقعه ماموران اردوگاه با گذاشتن نردبان روی سیم های خاردار اطراف اردوگاه به نجات جان ماموران صلیب سرخ می پردازند. بعثی ها به اخطارها و هشدارهای ماموران بی اعتنا بودند؛ به این دلیل از باتوم و گاز اشک آور استفاده شد. علاوه برآن برای حفظ جان ماموران صلیب سرخ به ناچار اقدام به تیراندازی هوایی و زمینی کمر به پائین می کنند. سرانجام ماموران صلیب سرخ نجات پیدا می یابند. پس از این اقدام چند گروه هشت الی ده نفره ی بعثی به دنبال ارشدهای مؤمنین رفتند و آنها را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند. با میله های آهنی تخت خواب و لبه های تیز قوطی های کنسرو سه نفر از مؤمنین ارشد را به قتل رساندند؛ حتی یک نفر از آنان را آن قدر مضروب کردند که قابل شناسایی نبود. چشم چپ یکی از مؤمنین را نیز از حدقه درآورده بودند. گوش و بینی یکی دیگر را نیز بریده بودند. [3]
در گزارش کمیته بین المللی صلیب سرخ از حادثه اردوگاه گرگان که طی سند شماره s/16962 منتشر شده است، آمده است :
- در حدود ساعت 11:30 قبل از ظهر يكي از اعضاي هيئت در محوطه مشاهده كرده كه درگيري ميان دو اسير رخ داده است. اين درگيري بهسرعت گسترش يافت و شورش كل اردوگاه را فرا گرفت. در ابتدا نگهبانان با شليكهاي هوايي و فرياد به اسيران دستور دادند كه به آسايشگاههايشان بازگردند.
- از طرف هيئت، تعدادي از اعضا تلاش كردند اسيران را آرام كنند. ساير اعضاي هيئت نيز تلاش كردند اسيران درگير با يكديگر را جدا سازند و مصراً از نگهبانان ميخواستند از گشودن آتش خودداري كنند، ليكن تلاشهاي هيئت بيفايده بود.
- چند دقيقه بعد اسيران خشمگين راه خروج از اردوگاه را در پيش گرفتند. سپس پرتاب گاز اشكآور و شليك هوايي آغاز شد و بعد از آن نگهبانان به سمت جمعيت شليك كردند.
- در حدود ساعت 12:30 بعد از ظهر آرامش به اردوگاه بازگشت سپس از هيئت نمايندگي صليب سرخ خواسته شد اردوگاه را ترك كنند. در 11 اكتبر به يك هيئت و تيم پزشكي اجازه داده شد سه جسد نامشخص و 35 اسير مجروح را مورد معاينه قرار دهند. سه جسد بر اثر درگيري از ناحيه سر مورد اصابت قرار گرفته بودند.
با درخواست دولت عراق از دبیرکل سازمان ملل مبنی بر تشکیل هیئتی به منظور بررسی حادثه مزبور و در پی موافقت جمهوری اسلامی ایران با این درخواست مشروط به بررسی وضعیت اسرای ایرانی در عراق، و موافقت دولت عراق، دبیرکل هيئت حقيقتياب مستقل را به منظور بررسی وضعیت اسرای جنگی و تمامی ادعاهای هر دوکشور ایران و عراق در خصوص اسرای جنگی از جمله حادثه گرگان تشکیل می دهد.
گزارش هیئت در تاریخ 3 اسفند 1363 (22فوریه1985) طی سند شماره s/16962 منتشر شده است و در خصوص حادثه گرگان به موارد زیر اشاره شده است :
- روز 10 اكتبر 1984، در فاصلة بين ساعت 11:15 تا 11:30 به وقت محلي دو اسير مشاجرهاي را آغاز كردند كه ديگر اسيران مستقر در حياط اصلي اردوگاه مابين مسجد و بخش يك به سرعت به آن پيوستند و خشونت در گرفت و به سرعت به ديگر قسمتهاي اردوگاه - به استثناي بخش چهار كه همچنان كه گفته شد از سه بخش ديگر مجزا بود - گسترش يافت. اين حادثه در حضور چند تن از اعضاي هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ كه در آن زمان در بخش يك مشغول كار بودند، به وقوع پيوست. هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ روز قبل براي نخستينبار به گرگان رسيده و فعاليتهاي خود را در روز 9 اكتبر در اردوگاه بدون حادثه انجام داد. فرمانده اردوگاه به همراه يكي از اعضاي هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ در بخش چهار بود و بنابراين هنگام آغاز درگيري در محل حضور نداشت.
- تلاش براي اعاده نظم بين دو گروه اسيران - كه از اين پس به نامهاي "وفاداران" و "مؤمنان" به آنان اشاره خواهد شد - به جايي نرسيد. اطلاق كلمات وفاداران و مؤمنان براي اختصار و سهولت در گزارش كنوني مورد استفاده قرار ميگيرد. اين دو لقب از جمله القابي است كه در ايران به گروههاي موافق و گروههاي مخالف دولت عراق اطلاق ميشود. اسيران با سنگ، ميلههاي آهني كه ظاهراً از تختخوابها كنده شده بود، چماق، تخته، بطري و اشياي ديگر با هم به زد و خورد پرداختند.
- فرمانده و نگهبانان اردوگاه كه نميتوانستند زد و خورد را متوقف كنند، از آنجا خارج شدند و اعضاي كميته بينالمللي صليب سرخ را كه بعضي از آنها از درب اردوگاه خيلي فاصله داشتند با نردبان خارج كردند. پزشك كميته بينالمللي صليب سرخ در تمام مدت حادثه در درمانگاه [اردوگاه] حضور داشت. به نگهبانان و مسئولان اردوگاه و هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ نيز هيچ حملهاي صورت نگرفت.
- نيروهاي كمكي كمي بعد رسيدند. فرمانده اردوگاه كه در آن زمان به همراه فرمانده پادگان بود، با بلندگو با اسيران جنگي صحبت كرد؛ اما ظاهراً فايدهاي نداشت و شورش ادامه يافت. در اين ميان تعداد زيادي از اسيران جنگي ظاهراً به قصد حمله به در ورودي اردوگاه، به سمت آن هجوم بردند. بعضي از نگهبانان نارنجكهاي گاز اشكآور را به طرف اسيران پرتاب کردند، اما اسيران همگي با هم به مقابله پرداختند و مانع استفاده بيشتر از گاز اشكآور يا باتوم كه نگهبانان با خود داشتند، ميشدند. آنگاه تيرهاي هشدار هوايي شليك شد. وقتي باز هم اوضاع آرام نگرفت، فرمانده پادگان دستور داد به طرف جمعيت [اسيران] شليك كنند. فرمانده اردوگاه اظهار ميداشت دستور اين بود كه به "زير كمر" شليك كنند، اما وي همچنين اعتراف كرد كه سربازان آن پادگان "تيراندازان حرفهاي نبودند" و ممكن است بعضي از آنها به نقاط بالاتر از كمر شليك كرده باشند. بعضي از تيرها از خارج محوطه و محدوده اردوگاه به وسيله سربازاني شليك شد كه هم سطح با اسيران داخل [اردوگاه] موضع گرفته بودند.
- تعيين اينكه تيراندازي دقيقاً چه مدت ادامه يافت دشوار بود؛ اما نشانهاي قاطع داير بر اينكه تيراندازي بيشتر از زمان لازم براي بازگشت آرامش ادامه يافته باشد وجود ندارد. اوضاع تا حدود ساعت 12:30 تحت كنترل درآمد.
- در نتيجه اين حادثه، 9 اسير جنگي كشته شدند. از اين عده سه نفر به وسيله ديگر اسيران جنگي كشته شده و سه نفر بلافاصله بر اثر شليك گلوله جان خود را ازدست دادند. سه نفر ديگر بنا به علل مشابه بعداً در بيمارستان درگذشتند. طبق گزارشات رسمي، تعداد مجروحان 47 نفر بود.
- تصاوير اجساد سه اسير كه بر اثر ضربه كشته شده بودند، به ما نشان داده شد. در گزارش دولت [ايران] در مورد اين قربانيان، شرح مختصري از جراحات و علت مرگ نيز ذكر شده است. پزشك كميته بينالمللي صليب سرخ نيز اجساد آنها را روز 11 اكتبر ديده بود. فيلم ويدئويي تلويزيون ايران با توضيحاتي از طرف مقامات ايراني، از جمله خلاصهاي از متن آن به زبان انگليسي، به ما نشان داده شد. به نظر ميرسد كه سه مرد فوت شده در خوابگاه شماره 6 در بخش يك اردوگاه به دست اسيراني كه از قرار معلوم به جناح طرفداران دولت عراق تعلق داشته، كشته شدند و اسير ديگري نيز به شدت مجروح شده بود. دولت [ايران] متهمان را كه هفت نفر بودند و گفته ميشد به قتل نيز اعتراف كردهاند، قرار است محاكمه کند، آنها "بعثي" توصيف شدهاند. قسمت اعظم فيلم ويدئو كه شاهد بوديم، اعترافات آنها بود.
- با هر يك از اين هفت متهم به طور خصوصي صحبت كرديم، آنها با تفاوت مختصري جريان حادثه را تعريف كردند. همچنين درباره ديگر جوانب شورش، مانند اتفاقاتي كه در صفحات قبل به آنها اشاره شد و علل احتمالي [اقدام آنها] و اقدامات انجام شده به وسيله مقامات اردوگاه به طور تقريباً مشروح از آنها سؤالاتي كرديم.
نتیجه (توسط هیئت مستقل سازمان ملل) :
- اين حادثه موجب مرگ حداقل 9 اسير شد كه سه نفر از آنها بر اثر كتك خوردن و بقيه بر اثر اصابت گلوله جان خود را ازدست دادهاند. تعداد 47 نفر مجروح در بيمارستان بستري شدند و تعداد زيادي نيز جراحات مختصري برداشتند كه سرپايي درمان شدند.
- ماجراي مذكور با مشاجرهاي بين دو اسير متعلق به دو جناح مخالف در اردوگاه شروع شد كه از اختلافاتشان، بازديد نمايندگان كميته بينالمللي صليب سرخ نيز بود، يعني يك گروه كه مخالف ديدار با نمايندگان كميته بود يا ميخواست مانع از ارتباط آزادانه گروه ديگر با نمايندگان كميته بينالمللي صليب سرخ گردد، آغاز شد. اين نزاع به سرعت به ساير اسيران اردوگاه گسترش يافت.
- اقدامات رو به گسترش اسيران را مقامات ايراني مهار كردند و شورش خاتمه يافت. اقدامات مقاماتي ايراني در اصول موجه و با شيوههاي معمولي كنترل شورشها منطبق بود.
- به هر حال نتوانستيم به جمعبندي برسيم که آيا تيراندازي مزبور از هر جهت ضروري و به قدر كافي كنترل شده بود و يا شليك بيهدف بود.
- شايد يكي از دلايل اساسي حادثه گرگان خط مشي دولت ايران داير بر التفات به جناح مخالفان دولت عراق باشد - اين گروه در اكثر اردوگاهها در اقليت قرار دارند. اگر مقامات [ايراني] قبلاً اين دو جناح را در اردوگاه جدا و ديدگاهي متعادلتر نسبت به هر دو اتخاذ ميكردند، احتمالاً امكان جلوگيري از اين حادثه وجود داشت.
- حادثه گرگان منحصر به يک کشور و يا در واقع خشونتآميزترين حادثه در اردوگاه اسيران جنگي متعلق به ايران يا عراق نيست؛ اما اين حادثه بر خلاف ساير حوادث در دو كشور به دليل آنكه كمي پس از وقوع آن به وسيله ايرانيان تبعيدي در فرانسه بر سر زبانها افتاد، توجه قابل ملاحظه محافل بينالمللي را به خود جلب كرد. "
سخن آخر :
- حادثه اردوگاه اسرای عراقی گرگان به دلیل درگیری بین دوگروه از اسرای عراقی (مخالف دولت صدام و طرفداران دولت عراق) بوقوع پیوست و ایران نقشی در وقوع آن نداشت.
- اقدامات ایران جهت کنترل اردوگاه و جلوگیری از فرار اسرا از نظر هیئت سازمان ملل "صحیح" تشخیص داده شد.
- حادثه اردوگاه گرگان بیشتر توسط مخالفین جمهوری اسلامی ایران (منافقین) در محافل بین المللی تبلیغ و منعکس داده شد و نه دولت عراق. زیرا دولت عراق که سابقه نامناسبی در برخورد با اسرا داشت و مطمئن بود با پیگیری این موضوع ، مطمئنا ایران نیز درخواست بررسی وضعیت اسرای خود در عراق را خواهد نمود تمایلی به انعکاس بین المللی این موضوع نداشت.
- مطمئنا کمبودها و نواقصی در برخورد با اسرای عراقی در ایران وجود داشت که بخش اعظمی از آن به دلیل وضعیت اقتصادی کشورمان و بکارگیری پرسنل وظیفه در اردوگاه های اسرا بود، اما وضعیت اسرای عراقی در ایران به هیچوجه قابل مقایسه با وضعیت اسرای مظلوم ایرانی در عراق نمی باشد. فیلم هایی که بعد از سقوط دولت بعثی عراق از مراکز اطلاعاتی و فرماندهی ارتش عراق در این خصوص بدست آمد و بعضا در صداوسیما به نمایش درآمد، گویای نحوه برخورد وحشیانه و غیرانسانی رژیم بعثی عراق با اسرای ایرانی است.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
[1] امیر سرتیپ عبدالله نجفی، رئیس کمیسیون تبادل اسرا و مفقودین
[2] در بین اسیران عراقی کسانی بودند که بعد از اسارت و مشاهده ی رفتار مسئولان ایرانی در اردوگاه ها متوجه شدند که اصلاً این جنگ علیه ایران صحیح نبوده است. اینها به مرور به توابین معروف شدند. به آنها مؤمنین هم گفته می شد؛ مؤمن به اسلام و جمهوری اسلامی. [راوی]
[3] سایت جامع آزادگان
واقعه اردوگاه گرگان در 18 مهر1363 اتفاق افتاد.
روایت یکی از فرماندهان ارتش [1] از حادثه اردوگاه اسرای عراقی گرگان:
- نمایندگان صلیب سرخ در روز ۱۷/۷/۶۳ در اردوگاه گرگان حضور پیدا کردند. روز بعد از ساعت ۸ - ۱۱:۵ صبح نمایندگان صلیب سرخ با اسیران عراقی که اکثراً بعثی بودند بدون شاهد ملاقات کردند. این مسئله باعث ایجاد سوءظن شدید بین اسیرانی که به توابین و مؤمنین[2] معروف بودند، گردید و مشاجره ای بین یکی از مؤمنین با یک اسیر بعثی رخ داد. ناگهان عده ای از بعثی ها در گروه های هشت الی ده نفر به افراد برجسته ی مؤمنین هجوم بردند و با میله های تخت خواب و سنگ های روی زمین آنها را مضروب و مجروح نمودند.
- چهار نفر مامور صلیب سرخ در بین عراقی ها گرفتار شده بودند. به دنبال این واقعه ماموران اردوگاه با گذاشتن نردبان روی سیم های خاردار اطراف اردوگاه به نجات جان ماموران صلیب سرخ می پردازند. بعثی ها به اخطارها و هشدارهای ماموران بی اعتنا بودند؛ به این دلیل از باتوم و گاز اشک آور استفاده شد. علاوه برآن برای حفظ جان ماموران صلیب سرخ به ناچار اقدام به تیراندازی هوایی و زمینی کمر به پائین می کنند. سرانجام ماموران صلیب سرخ نجات پیدا می یابند. پس از این اقدام چند گروه هشت الی ده نفره ی بعثی به دنبال ارشدهای مؤمنین رفتند و آنها را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند. با میله های آهنی تخت خواب و لبه های تیز قوطی های کنسرو سه نفر از مؤمنین ارشد را به قتل رساندند؛ حتی یک نفر از آنان را آن قدر مضروب کردند که قابل شناسایی نبود. چشم چپ یکی از مؤمنین را نیز از حدقه درآورده بودند. گوش و بینی یکی دیگر را نیز بریده بودند. [3]
در گزارش کمیته بین المللی صلیب سرخ از حادثه اردوگاه گرگان که طی سند شماره s/16962 منتشر شده است، آمده است :
- در حدود ساعت 11:30 قبل از ظهر يكي از اعضاي هيئت در محوطه مشاهده كرده كه درگيري ميان دو اسير رخ داده است. اين درگيري بهسرعت گسترش يافت و شورش كل اردوگاه را فرا گرفت. در ابتدا نگهبانان با شليكهاي هوايي و فرياد به اسيران دستور دادند كه به آسايشگاههايشان بازگردند.
- از طرف هيئت، تعدادي از اعضا تلاش كردند اسيران را آرام كنند. ساير اعضاي هيئت نيز تلاش كردند اسيران درگير با يكديگر را جدا سازند و مصراً از نگهبانان ميخواستند از گشودن آتش خودداري كنند، ليكن تلاشهاي هيئت بيفايده بود.
- چند دقيقه بعد اسيران خشمگين راه خروج از اردوگاه را در پيش گرفتند. سپس پرتاب گاز اشكآور و شليك هوايي آغاز شد و بعد از آن نگهبانان به سمت جمعيت شليك كردند.
- در حدود ساعت 12:30 بعد از ظهر آرامش به اردوگاه بازگشت سپس از هيئت نمايندگي صليب سرخ خواسته شد اردوگاه را ترك كنند. در 11 اكتبر به يك هيئت و تيم پزشكي اجازه داده شد سه جسد نامشخص و 35 اسير مجروح را مورد معاينه قرار دهند. سه جسد بر اثر درگيري از ناحيه سر مورد اصابت قرار گرفته بودند.
با درخواست دولت عراق از دبیرکل سازمان ملل مبنی بر تشکیل هیئتی به منظور بررسی حادثه مزبور و در پی موافقت جمهوری اسلامی ایران با این درخواست مشروط به بررسی وضعیت اسرای ایرانی در عراق، و موافقت دولت عراق، دبیرکل هيئت حقيقتياب مستقل را به منظور بررسی وضعیت اسرای جنگی و تمامی ادعاهای هر دوکشور ایران و عراق در خصوص اسرای جنگی از جمله حادثه گرگان تشکیل می دهد.
گزارش هیئت در تاریخ 3 اسفند 1363 (22فوریه1985) طی سند شماره s/16962 منتشر شده است و در خصوص حادثه گرگان به موارد زیر اشاره شده است :
- روز 10 اكتبر 1984، در فاصلة بين ساعت 11:15 تا 11:30 به وقت محلي دو اسير مشاجرهاي را آغاز كردند كه ديگر اسيران مستقر در حياط اصلي اردوگاه مابين مسجد و بخش يك به سرعت به آن پيوستند و خشونت در گرفت و به سرعت به ديگر قسمتهاي اردوگاه - به استثناي بخش چهار كه همچنان كه گفته شد از سه بخش ديگر مجزا بود - گسترش يافت. اين حادثه در حضور چند تن از اعضاي هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ كه در آن زمان در بخش يك مشغول كار بودند، به وقوع پيوست. هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ روز قبل براي نخستينبار به گرگان رسيده و فعاليتهاي خود را در روز 9 اكتبر در اردوگاه بدون حادثه انجام داد. فرمانده اردوگاه به همراه يكي از اعضاي هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ در بخش چهار بود و بنابراين هنگام آغاز درگيري در محل حضور نداشت.
- تلاش براي اعاده نظم بين دو گروه اسيران - كه از اين پس به نامهاي "وفاداران" و "مؤمنان" به آنان اشاره خواهد شد - به جايي نرسيد. اطلاق كلمات وفاداران و مؤمنان براي اختصار و سهولت در گزارش كنوني مورد استفاده قرار ميگيرد. اين دو لقب از جمله القابي است كه در ايران به گروههاي موافق و گروههاي مخالف دولت عراق اطلاق ميشود. اسيران با سنگ، ميلههاي آهني كه ظاهراً از تختخوابها كنده شده بود، چماق، تخته، بطري و اشياي ديگر با هم به زد و خورد پرداختند.
- فرمانده و نگهبانان اردوگاه كه نميتوانستند زد و خورد را متوقف كنند، از آنجا خارج شدند و اعضاي كميته بينالمللي صليب سرخ را كه بعضي از آنها از درب اردوگاه خيلي فاصله داشتند با نردبان خارج كردند. پزشك كميته بينالمللي صليب سرخ در تمام مدت حادثه در درمانگاه [اردوگاه] حضور داشت. به نگهبانان و مسئولان اردوگاه و هيئت كميته بينالمللي صليب سرخ نيز هيچ حملهاي صورت نگرفت.
- نيروهاي كمكي كمي بعد رسيدند. فرمانده اردوگاه كه در آن زمان به همراه فرمانده پادگان بود، با بلندگو با اسيران جنگي صحبت كرد؛ اما ظاهراً فايدهاي نداشت و شورش ادامه يافت. در اين ميان تعداد زيادي از اسيران جنگي ظاهراً به قصد حمله به در ورودي اردوگاه، به سمت آن هجوم بردند. بعضي از نگهبانان نارنجكهاي گاز اشكآور را به طرف اسيران پرتاب کردند، اما اسيران همگي با هم به مقابله پرداختند و مانع استفاده بيشتر از گاز اشكآور يا باتوم كه نگهبانان با خود داشتند، ميشدند. آنگاه تيرهاي هشدار هوايي شليك شد. وقتي باز هم اوضاع آرام نگرفت، فرمانده پادگان دستور داد به طرف جمعيت [اسيران] شليك كنند. فرمانده اردوگاه اظهار ميداشت دستور اين بود كه به "زير كمر" شليك كنند، اما وي همچنين اعتراف كرد كه سربازان آن پادگان "تيراندازان حرفهاي نبودند" و ممكن است بعضي از آنها به نقاط بالاتر از كمر شليك كرده باشند. بعضي از تيرها از خارج محوطه و محدوده اردوگاه به وسيله سربازاني شليك شد كه هم سطح با اسيران داخل [اردوگاه] موضع گرفته بودند.
- تعيين اينكه تيراندازي دقيقاً چه مدت ادامه يافت دشوار بود؛ اما نشانهاي قاطع داير بر اينكه تيراندازي بيشتر از زمان لازم براي بازگشت آرامش ادامه يافته باشد وجود ندارد. اوضاع تا حدود ساعت 12:30 تحت كنترل درآمد.
- در نتيجه اين حادثه، 9 اسير جنگي كشته شدند. از اين عده سه نفر به وسيله ديگر اسيران جنگي كشته شده و سه نفر بلافاصله بر اثر شليك گلوله جان خود را ازدست دادند. سه نفر ديگر بنا به علل مشابه بعداً در بيمارستان درگذشتند. طبق گزارشات رسمي، تعداد مجروحان 47 نفر بود.
- تصاوير اجساد سه اسير كه بر اثر ضربه كشته شده بودند، به ما نشان داده شد. در گزارش دولت [ايران] در مورد اين قربانيان، شرح مختصري از جراحات و علت مرگ نيز ذكر شده است. پزشك كميته بينالمللي صليب سرخ نيز اجساد آنها را روز 11 اكتبر ديده بود. فيلم ويدئويي تلويزيون ايران با توضيحاتي از طرف مقامات ايراني، از جمله خلاصهاي از متن آن به زبان انگليسي، به ما نشان داده شد. به نظر ميرسد كه سه مرد فوت شده در خوابگاه شماره 6 در بخش يك اردوگاه به دست اسيراني كه از قرار معلوم به جناح طرفداران دولت عراق تعلق داشته، كشته شدند و اسير ديگري نيز به شدت مجروح شده بود. دولت [ايران] متهمان را كه هفت نفر بودند و گفته ميشد به قتل نيز اعتراف كردهاند، قرار است محاكمه کند، آنها "بعثي" توصيف شدهاند. قسمت اعظم فيلم ويدئو كه شاهد بوديم، اعترافات آنها بود.
- با هر يك از اين هفت متهم به طور خصوصي صحبت كرديم، آنها با تفاوت مختصري جريان حادثه را تعريف كردند. همچنين درباره ديگر جوانب شورش، مانند اتفاقاتي كه در صفحات قبل به آنها اشاره شد و علل احتمالي [اقدام آنها] و اقدامات انجام شده به وسيله مقامات اردوگاه به طور تقريباً مشروح از آنها سؤالاتي كرديم.
نتیجه (توسط هیئت مستقل سازمان ملل) :
- اين حادثه موجب مرگ حداقل 9 اسير شد كه سه نفر از آنها بر اثر كتك خوردن و بقيه بر اثر اصابت گلوله جان خود را ازدست دادهاند. تعداد 47 نفر مجروح در بيمارستان بستري شدند و تعداد زيادي نيز جراحات مختصري برداشتند كه سرپايي درمان شدند.
- ماجراي مذكور با مشاجرهاي بين دو اسير متعلق به دو جناح مخالف در اردوگاه شروع شد كه از اختلافاتشان، بازديد نمايندگان كميته بينالمللي صليب سرخ نيز بود، يعني يك گروه كه مخالف ديدار با نمايندگان كميته بود يا ميخواست مانع از ارتباط آزادانه گروه ديگر با نمايندگان كميته بينالمللي صليب سرخ گردد، آغاز شد. اين نزاع به سرعت به ساير اسيران اردوگاه گسترش يافت.
- اقدامات رو به گسترش اسيران را مقامات ايراني مهار كردند و شورش خاتمه يافت. اقدامات مقاماتي ايراني در اصول موجه و با شيوههاي معمولي كنترل شورشها منطبق بود.
- به هر حال نتوانستيم به جمعبندي برسيم که آيا تيراندازي مزبور از هر جهت ضروري و به قدر كافي كنترل شده بود و يا شليك بيهدف بود.
- شايد يكي از دلايل اساسي حادثه گرگان خط مشي دولت ايران داير بر التفات به جناح مخالفان دولت عراق باشد - اين گروه در اكثر اردوگاهها در اقليت قرار دارند. اگر مقامات [ايراني] قبلاً اين دو جناح را در اردوگاه جدا و ديدگاهي متعادلتر نسبت به هر دو اتخاذ ميكردند، احتمالاً امكان جلوگيري از اين حادثه وجود داشت.
- حادثه گرگان منحصر به يک کشور و يا در واقع خشونتآميزترين حادثه در اردوگاه اسيران جنگي متعلق به ايران يا عراق نيست؛ اما اين حادثه بر خلاف ساير حوادث در دو كشور به دليل آنكه كمي پس از وقوع آن به وسيله ايرانيان تبعيدي در فرانسه بر سر زبانها افتاد، توجه قابل ملاحظه محافل بينالمللي را به خود جلب كرد. "
سخن آخر :
- حادثه اردوگاه اسرای عراقی گرگان به دلیل درگیری بین دوگروه از اسرای عراقی (مخالف دولت صدام و طرفداران دولت عراق) بوقوع پیوست و ایران نقشی در وقوع آن نداشت.
- اقدامات ایران جهت کنترل اردوگاه و جلوگیری از فرار اسرا از نظر هیئت سازمان ملل "صحیح" تشخیص داده شد.
- حادثه اردوگاه گرگان بیشتر توسط مخالفین جمهوری اسلامی ایران (منافقین) در محافل بین المللی تبلیغ و منعکس داده شد و نه دولت عراق. زیرا دولت عراق که سابقه نامناسبی در برخورد با اسرا داشت و مطمئن بود با پیگیری این موضوع ، مطمئنا ایران نیز درخواست بررسی وضعیت اسرای خود در عراق را خواهد نمود تمایلی به انعکاس بین المللی این موضوع نداشت.
- مطمئنا کمبودها و نواقصی در برخورد با اسرای عراقی در ایران وجود داشت که بخش اعظمی از آن به دلیل وضعیت اقتصادی کشورمان و بکارگیری پرسنل وظیفه در اردوگاه های اسرا بود، اما وضعیت اسرای عراقی در ایران به هیچوجه قابل مقایسه با وضعیت اسرای مظلوم ایرانی در عراق نمی باشد. فیلم هایی که بعد از سقوط دولت بعثی عراق از مراکز اطلاعاتی و فرماندهی ارتش عراق در این خصوص بدست آمد و بعضا در صداوسیما به نمایش درآمد، گویای نحوه برخورد وحشیانه و غیرانسانی رژیم بعثی عراق با اسرای ایرانی است.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
[1] امیر سرتیپ عبدالله نجفی، رئیس کمیسیون تبادل اسرا و مفقودین
[2] در بین اسیران عراقی کسانی بودند که بعد از اسارت و مشاهده ی رفتار مسئولان ایرانی در اردوگاه ها متوجه شدند که اصلاً این جنگ علیه ایران صحیح نبوده است. اینها به مرور به توابین معروف شدند. به آنها مؤمنین هم گفته می شد؛ مؤمن به اسلام و جمهوری اسلامی. [راوی]
[3] سایت جامع آزادگان
گزارش جالبی بود
و از همه جالبتر خیانت این منافقین کثیف که کاسه داغ تر از آش دولت صدام شده بودند
این کثافتها دم از وطن میزنند درحالیکه خاین ترین انسانها نسبت به وطن هستند اونهم در شرایط جنگی
نتیجه محاکمه چه شد؟
توابین و مومنین؟! یعنی همون عراقی های بریده دیگه.
از همونایی که ما تو اردوگاههای عراق داشتیم بهشون میگفتیم خائن.
مومنین مزدور بودند دیگه از نظر عراقی ها .
میگن سامان میرزایی هم بینشون بوده ! کسی خبر داره که حالش چطوره ؟؟؟