"در اسلام صلح و مسالمت اصل است و جنگ حالت اضطراری است"
پارسینه: میدانیم که رسول خدا در واقعهی صلح حدیبیّه پیک مخصوص فرستاد تا با مشرکان متجاوز که آن حضرت و اصحابش را از وطنشان بیرون کرده و چند سال با وی جنگیده بودند ملاقات کند و سرانجام خود پیغمبر با مشرکان متجاوزی که نیروی مسلّح خود را بسیج کرده و از ورود رسول خدا به مکّه و زیارت خانهی کعبه جلوگیری کرده بودند، مذاکرات مستقیمی را شروع کرد و به برکت این مذاکرات مستقیم از جنگ جلوگیری کرد و پیمان صلح حدیبیّه را منعقد نمود،
بدیهی است مذاکرات مستقیم رسول خدا با مشرکان تجاوزگر، نه دلیل ضعف بود، نه به معنی پذیرفتن تجاوز، بلکه آن حضرت از موضع قدرت و با آمادگی کامل رزمی با سران شرک، مذاکره کرد و از جنگ جلوگیری نمود و این فتح بزرگ بود که نصیب آن حضرت شد و بعضی از مفسران نزول آیهی اِنّا فتحنا لک فتحاً مبینا را در مورد صلح حدیبیّه میدانند،
البتّه بعضی از یاران رسول خدا که به شعار، بیش از شعور اهمیّت میدادند، از مذاکرات صلح و نتیجهی آن ناراضی بودند و میگفتند این چه ذلّتی است که میپذیریم؟ ولی پیغمبر خدا به این شعارهای توخالی و افراطی که ممکن است گاهی ملّتی را به سقوط بکشاند توجهی نمیکرد و این جزئی از سیاست خارجی اسلام است که همیشه بی آنکه ظلم را بپذیرد راه حلّ سیاسی را بر راه حلّ نظامی ترجیح میدهد و این سیاست را قرآن کریم ترسیم کرده، آنجا که دربارهی مشرکان مهاجم که جنگ بدر را بهوجود آوردند به پیغمبر میفرماید: و اِنْ جنحوا لِلسَّلمِ فاجْنَحْ لها و تَوَکَّلْ علی اللهِ یعنی اگر دشمنان متجاوز،تمایل به صلح نشان دادند، تو ای پیغمبر صلح را بپذیر و برخدا توکّل کن.
بدینگونه میبینیم که در اسلام صلح و مسالمت اصل و پایه است و جنگ حالت اضطراری است که باید تا ممکن است از آن جلوگیری کرد. والسلام
حسین لقمانیان؛ نماینده ی مردم همدان در مجلس ششم
ارسال نظر