گوناگون

تبعات موج شبكه‌هاي اجتماعي

پارسینه: پرسش و پاسخي درباره فراگيري شبكه‌هاي مجازي در ايران و تبعات آن

قبل از هرچيز بايد توضيح دهم كه فراگيري شبكه‌هاي مجازي، پديده‌اي مختص به ايران نيست. اين اشتياق گسترده و البته كمي غيرعادي و غيرمتعارف، تنها از آن ايراني‌ها نيست و شبكه‌هاي مجازي و اينترنت اكثريت مردم جهان را مشتاق كرده است. اين پديده جهاني كه هم خاستگاه نرم‌افزاري دارد و هم سخت‌افزاري به امكان ارتباطي براي تمام مردم جهان تبديل شده است و نبايد درباره اين مقوله دچار احساس نامتعارف شويم. اما سوالاتي درباره اين پديده وجود دارد كه ناگريز به پاسخگويي و كنكاش درباره آنها هستيم.

آيا برخورد ايراني‌ها با فضاي مجازي نامتعارف و عجيب است؟ مواجهه جامعه ايراني، چه در سطح عموم اجتماع و چه در سطح مديريتي با پديده‌هاي نو و تازه هميشه و همواره ويژگي آنوميك يا غيرمتعارف داشته است. ايراني‌ها در برخورد با اين پديده‌ها هميشه شتابزده عمل كرده‌اند و اگر بخواهيم مثالي براي مواجهه با آن پيدا كنيم، بهترين مثال رفتارهايي است كه مردم در نمايشگاه‌هاي بين‌المللي انجام مي‌دهند. در برخورد با فضاي مجازي و امكانات تازه، مردم شبيه مردماني هستند كه وارد يك نمايشگاه بزرگ بين‌المللي با غرفه‌هاي مختلف و امكانات مختلف شده‌اند و مي‌خواهند همه‌چيز را تجربه كنند؛ از اين غرفه به آن غرفه مي‌روند، نيازهاي خود را پاسخ مي‌دهند و مي‌خواهند در سبد كالاي خود بيشترين امكانات را جمع‌آوري كنند. چنين رفتاري را به همان اندازه كه با گذر زمان اشتياق به حضور در نمايشگاهي ديده شده از بين مي‌رود يا حداقل كمتر مي‌شود، درباره اين پديده هم صدق مي‌كند و معتقدم در گذر زمان اين اشتياق رنگ و بويي معقول‌تر و كاراتر پيدا مي‌كند و از اين حالت نامتعارف خارج مي‌شود و به هنجار تبديل مي‌شود. در نتيجه مي‌شود گفت كه اين فراگيري و استقبال عظيم عمومي ناپايدار است و در گذر زمان پايداري مناسب با شرايطش پيدا مي‌كند.

اين‌همه اشتياق از چه كمبودهاي حرف مي‌زند؟ يكي از مهم‌ترين عوامل اين رويكرد ناهنجار، كم رنگ شدن موقعيت‌هاي واقعي در اجتماع است. نيازهاي اجتماعي كه در جامعه و براي ارتباط بايد تامين شوند، تامين نمي‌شوند و ارتباط‌هاي اجتماعي به دنياي مجازي كشيده شده. نقش‌هاي اجتماعي مردم كمرنگ شده و در چنين شرايطي و از آنجايي كه مردم نياز اجتماعي دارند، الگوي ارتباط اجتماعي خود را در فضاي مجازي پيدا كرده‌اند. كمرنگ شدن ارتباط‌هاي اجتماعي دلايل گوناگوني دارد كه پرداختن به آن مبحث ديگري است، اما اينكه اين كمرنگي چه تاثيري گذاشته است، قاعدتا يكي از جواب‌هايش همين اشتياق حضور در فضاي مجازي است. اشتياقي كه در نسل جوان‌تر پررنگ‌تر و بيشتر ديده مي‌شود و در گروه‌هاي ديگر هم خود را نشان داده است. دليل بعدي، احساس امنيت اجتماعي در فضاي مجازي است. مردم به ارتباط‌هاي اجتماعي‌اي پاسخ مي‌دهند كه در آنها نوعي احساس امنيت وجود داشته باشد. كانال‌هاي خبري در تلگرام، صفحات شخصي در سايت‌هاي فيس‌بوك، توييتر و... فضاي موجه اخلاقي با رعايت تمام اصل و اصول‌هاي فرهنگي است و امينت لازم را براي كاربران فراهم مي‌كند. همين احساس آرامش و امنيت كه ممكن است در روابط اجتماعي واقعي وجود نداشته باشد، مردم را مشتاق به حضور در فضاي مجازي مي‌كند.

آيا اين اشتياق خطرناك است و بايد هشدار بدهيم؟ مصرف بي‌در‌و‌پيكر در هر مقوله‌اي خطرناك است. حتي اگر يك‌نفر ٢٤ ساعت زندگي خود را صرف كتاب خواندن كند، اين كتاب خواندن هم خطرناك مي‌شود. در جامعه هميشه تقدم و تاخر مدرنيته رعايت نشده و به اصطلاح جامعه‌اي هستيم كه در استفاده از پديده‌هاي مدرن، ابتدا نوزاد را وارد مي‌كنيم و بعد دنبال پدر و مادر مناسب مي‌گرديم. در زمينه پديده دنياي مجازي هم، همين رويكرد را داشتيم و قبل از آنكه اين پديده را به‌خوبي بشناسيم، از آن استفاده كرده‌ايم. در استفاده مناسب از دنياي مجازي هيچ شكي نيست، اما بايد به اين موضوع توجه كنيم كه اين پديده چه استفاده‌ها و كاركردهاي مناسبي دارد و چه استفاده‌ها و كاركردهاي نامناسبي بايد بدانيم كه اين فراگيري و اشتياق كجا تبديل به ناهنجاري شده و راه رسيدن به هنجارهايش چطور و چگونه است. ما به واكاوي و كارشناسي نيازمنديم و به اينكه جامعه‌شناسان و نظريه‌پردازان درباره اين مقوله چشم‌هاي خود را نبندند و به آن نگاه كنند. رسانه‌ها بايد به اين پديده توجه كنند و درباره آن حرف بزنند و در اين ميان بايد گفت كه جاي تاسف دارد كه رسانه ملي ما به عنوان بزرگ‌ترين و فراگيرترين رسانه، چشم خود را به روي واقعيت دنياي مجازي بسته است و مسير خود را جدا كرده است. چنين چشمپوشي‌‌هايي به دليل ناآگاهي عمومي مي‌تواند خطرناك باشد.

در نهايت اين فراگيري چه تغييراتي را در جامعه ايراني ايجاد مي‌كند؟ در يك ارزيابي تحليل محتوايي، مي‌توانيم بگوييم كه در آينده مشخص مي‌شود كه اين اتفاق، از يك دوره زماني خاص كه همين روزهاست، توانسته جامعه، فرهنگ، ادبيات، زبان محاوره و رفتارهاي روزمره، روابط و ارزش‌هاي متعارف بين اقشار مختلف جامعه را دچار تغيير و دفرماسيون كند. من ساحت تازه‌اي را مي‌بينم كه با امكانات ارتباط اجتماعي قدرت اين انقطاع و تغيير را دارد و همين است كه توجه و شناسايي درست آن لازمه اين روزهاست.

پي‌نوشت: شبكه‌هاي مجازي آنقدر فراگير شده‌اند كه حتي مي‌توانند در مدت زمان كوتاهي توجه مردم را از يك سوژه مهم سياسي به يك سوژه درباره حريم خصوصي يك هنرمند تغيير دهند. آنقدر كه اين روزها در هر جمعي توجه به گوشي‌هاي همراه بيشتر از معاشرت و همراهي واقعي خودش را نشان مي‌دهد و همين است كه اين سوالات را درباره اين اشتياقات و فراگيري دنياي مجازي از احمد پورنجاتي پرسيديم و پاسخ‌هايش را خوانديد.


منبع: اعتماد

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار