گوناگون

سوالات بی پاسخ «تنهایی لیلا»

پارسینه: «تنهایی لیلا» که هر شب از شبکه سه پخش می شود دست بر روی موضوع اختلافی و حساسی گذاشته است. جوانی مومن و فقیر که سرایدار یک امامزاده است و از راه بنایی ارتزاق می کند یک شب در امامزاده با مهمانی ناخوانده روبرو می شود. دخترک یک ثروتمند مقیم امریکاست که برای فروش زمین خود به ایران آمده است و از پسرک درخواست می کند به خاطر خرابی اتومبیلش شب را در امامزاده بخوابد.

نقطه مهم داستان این است که پسر مومن داستان برای مصون ماندن از گناه و وسوسه انگشتان دست خود را در آتش می سوزاند. دخترک به خاطر این رفتار پسر عاشق او و با اصرار همسرش می شود. اما در مقصود نویسنده این داستان از طرح این موضوع بدین شکل به نظرتان او قصد تبلیغ چه چیزی را داشته است.

ظاهرا این سریال بر اساس سیاست غالب رسانه ملی می خواهد بگوید: سبک زندگی معنوی پسر برای دختری که در خانواده ای مادی، بی ایمان و پوچ گرا بسیار جذاب و رویایی است و این خلا معنوی که در زندگی خود داشته او را به سوی زندگی پسر که بی تکلف و معنوی است می کشاند.

اما نویسنده چند سوال را بی پاسخ می گذارد:

1-چگونه پسری که تا این حد مومن و متدین است وسوسه می شود به دختری که میهمانش است تعرض کند و برای جلوگیری از این وسوسه ناچار می شود دستان خود را بسوزاند؟

2-دختری که از غرب آمده چرا از نظر سلامت اخلاقی و ارتباطی بسیار سالم تر از پسری است که در محیط اسلامی ایران تربیت شده و اصلا به فکرش هم خطور نمی کند که این محیط می تواند برای او خطرناک باشد. این قضیه تداعی کننده این است که او برداشتش بر اساس محیطی است که در آن بزرگ شده و در نتیجه حتما آن محیط خیلی سالم تر از محیطی است که مسلمان ها در آن بزرگ می شوند.

3-چرا دخترک اینقدر منفعل و کالا گونه تصویر می شود که فقط آتش سوزان مانع از تعرض به او می شود و اراده او در این میان هیچ انگاشته می شود؟

سوالات فراوان دیگری نیز بدینگونه می توان طرح کرد. اما به نظر می رسد این سریال هم مثل خیلی از معارفی های صدا و سیما قصد دارد رهبانیت و پرهیز جنسی را ارزشی دینی القا کند. در حالی که برداشت من از دین این است که اسلام به شدت با رهبانیت و صوفی گری های اینگونه مخالف است و ارضای شهوات و امیال طبیعی را جزو لوازم زندگی هر فردی می انگارد.

محمد حسنی سعدی

ارسال نظر

  • ناشناس

    دوران اينجور هندي بازي ها ديگه تموم شده....

  • ابرام

    برو داستان باعم باورا رو بخوون ميفهمي

  • مهدی عباسپور

    نقد جالبی بود. لایک

  • گرز رستم

    گزینه ۱ ب گمانم برای همه سوال بود یارو اینقدر مومن اونهم تو امامزاده ی خیالهای تو سرش میاد !.........

  • ناشناس

    آدم نفهم بی شعور.
    پسرک خوابش میبره در حالیکه دستانش روی آتش بودند و این سبب میشه تا دستش بسوزه .
    وگرنه کیه که از قصد دست خودشو بسوزونه؟؟؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار