گوناگون

ادراک بين فردي

ادراک بين فردي(interpersonal perception) اشاره دارد بر نوع نگرش و قضاوت يک شخص بنام ادراک کننده (PERCEIVER) در مورد شخص ديگري بنام هدف(TARGET).
آشنايي با اصول کلي و تعاملات بين ادراک کننده و شخص هدف، شما را در بهبود روابط ياري ميکند.
مدل روابط اجتماعي:
1- ادراک کننده(PERCEIVER): چگونه فرد تمايل دارد ديگران را ببيند و مورد قضاوت قرار دهد.
2- هدف(TARGET):چگونه فرد توسط ديگران بطور کلي قضاوت گرديده و مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
3- رابطه(RELATIONSHIP):چگونه ادراک کننده بطور انحصاري هدف را مي نگرد و مورد قضاوت قرار ميدهد.
سطوح ادراک:
1- سطح مستقيم(DIRECT LEVEL):من سيب دوست دارم.
2- سطح متا(META LEVEL):من تصور ميکنم تو سيب دوست داشته باشي.
3- سطح متا متا(META META LEVEL):من تصور ميکنم که تو تصور ميکني من سيب دوست دارم.
چه عواملي در شکل دهي ادراک بين فردي دخيل ميباشند:
1- ويژگيهاي هدف: ادراک خود فرد هدف از خويشتن-شخصيت هدف-ميزان، نحوه و صحت خودفاش سازي هدف- هيجانات بروز يافته هدف.
2- ويژگيهاي ادراک کننده:شناخت سودار، متعصبانه و تحريف شده ادراک کننده-تصورات قالبي ادراک کننده- انتظارات ادراک کننده از هدف-هيجاناتي که ادراک کننده حين تعامل تجربه ميکند-ادراک فرد(ادراک کننده) از خويشتن-عزت نفس ادراک کننده.
3- شرايط اجتماعي: موقعيت فرد در سلسله مراتب پايگاه اجتماعي-اهداف و وظايف مشترک ادراک کننده و هدف.
نکته:بنابراين ادراک بين فردي ميتواند بسيار دور از واقعيت باشد. نکته:ادراک بين فردي ميتواند بروي ادراک فرد از خويشتن تاثير گذار باشد. نکته:شناخت و ادراک خويشتن بسيار دشوار ميباشد بنابراين شناخت و ادراک ديگران پيچيده تر از آن چيزي است که تصور ميکنيد. آشنايي(AQUAINTANCE):آشنايي داراي دو جنبه کمي و کيفي ميباشد:
1- آشنايي کمي: به ميزان زماني که با يک فرد گذرانده، و يا تعداد دفعاتي که با وي ملاقات داشته ايد ،بستگي دارد.
2- آشنايي کيفي:به ميزان احساس نزديکي شما به فرد و آگاهي شما از ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري وي بستگي دارد.
نکته:ممکن است فردي را بسيار ملاقات کرده باشيد (مثل همسايه خود)(آشنايي کمي)، اما از ويژگيهاي شخصيتي و يا سرگذشت وي اطلاعي نداشته باشيد.(آشنايي کيفي) نکته: آشنايي کيفي به ميزان خود افشاگري فرد هدف و ميزان صداقت وي در فرايند خود افشاگري بستگي دارد. بنابراين ممکن است با شخصي ساليان سال زندگي کرده باشيد اما آشنايي شما صرفا کمي بوده باشد و نه کيفي.
آشنايي صفر(ZERO AQUAINTANCE): شرايطي است که ادراک کننده بدون اينکه فرصتي براي تعامل داشته باشد، درمورد هدف قضاوت ميکند. مثل قضاوت نسبت به يک شخص تنها با نگاه کردن به تصوير و يا فيلم ويدئويي وي. و يا اينکه دريک ميهماني به ارزيابي فردي ميپردازيد که فرصت هيچگونه گفتگويي با وي را نداشته ايد. در اين شرايط از آنجايي که پيش از قضاوت و ارزيابي هيچگونه تعاملي وجود نداشته است، ادراک اصولا بر اساس ويژگيهاي فيزيکي هدف صورت ميگيرد.
درون سازي(ASSIMILATION):عبارت است از تمايل ادراک کننده به قضاوت هدفهاي مختلف بطور يکسان(تصورات قالبي). به عبارت ديگر به معني نگرش يکسان به افرادي که در يک گروه قالبي ذهن فرد قرار ميگيرند.
نکته:درون سازي با افزايش آشنايي کاهش مي يابد.
هم رايي(CONSENSUS): درجه اي که دو ادراک کننده يک هدف واحد را بطور يکسان مي نگرند و قضاوت ميکنند. هم رايي به عوامل زير وابسته است:
1- تا چه حد دو ادراک کننده با يکديگر در ارتباط بوده و بر يکديگر نفوذ دارند.
2- تا چه حد دو ادراک کننده يک رفتار واحد را بطور يکسان تفسير ميکنند.
3- تصورات قالبي مشترک ميان دوادراک کننده. ارتباط شخصيت با شکل ظاهري و رفتار غير کلامي هدف.
4- بافت اجتماعي متفاوت (قضاوت در محيط کار و يا خانه)
نکته:تنها 1/3 هم رايي به ويژگيهاي فردي هدف وابسته است. يگانگي(UNIQUENESS):تا چه درجه ادراک کننده متفاوت از ديگران وبطور منحصر بفردي هدف را مي نگرد و قضاوت ميکند.
نکته:يگانگي به ميزان علاقه ادراک کننده به هدف بستگي دارد و نه ويژگيهاي هدف.از اينرو زماني که شما به فردي علاقمند باشيد و يا به وي عشق بورزيد وي را متفاوت از ديگران خواهيد ديد.
تقابل(RECIPROCITY):آيا همانگونه که A ،B را مي نگرد و قضاوت ميکند،B نيز A را قضاوت ميکند.دو نوع تقابل داريم:
1- تقابل تعميم يافته(GENERALIZED):اگر A ديگران را درستکار مي پندارد،آيا ديگران نيز A را درستکار مي نگرند.
2- تقابل دو عضوي(DYADIC):اگر A،B را درستکار مي انگارد آيا B نيز A را درستکار مي نگرد.
تقابل فرضي(ASSUMED RECIPROCITY):اگر A ديد منحصر بفردي نسبت به B داشته باشد، آيا A اينگونه مي انديشد که، B نيز وي را همانگونه بطور منحصر بفرد مي نگرد. (علي مهتاب را بسيار دوست دارد آيا علي تصور ميکند که مهتاب نيز وي را بسيار دوست دارد.) صحت هدف(TARGET ACCURACY): درجه هم خواني ميان اينکه چگونه ادراک کننده هدف را مي نگرد با اينکه هدف به واقع چگونه است. (آيا هدف همان گونه که هست قضاوت ميشود يا خير)
1- صحت ادراک کننده(PERCEIVER ACCURACE):رابطه ميان تمايل فرد به قضاوت کلي ديگران و اينکه ديگران معمولا با فرد چگونه رفتار ميکنند.
2- صحت تعميم يافته(GENERALIZED ACCURACY):رابطه ميان اينکه چگونه فرد بطور کلي توسط ديگران ديده ميشود و اينکه معمولا فرد چگونه رفتار ميکند.
3- صحت دو عضوي(DYADIC ACCURACY):رابطه بين اينکه چگونه ادراک کننده بطور انحصاري توسط هدف قضاوت ميشود و اينکه چگونه هدف بطور انحصاري با ادراک کننده رفتار ميکند.
مثال براي صحت ادراک کننده: اگر A ديگران را درستکار مي پندارد، آيا A يک فرد درستکار است. مثال براي صحت تعميم يافته: اگرA توسط ديگران درستکار انگاشته ميشود، آيا A يک فرد درستکار است.
مثال براي صحت دو عضوي:A،B را درستکار مي پندارد آيا B نيز A را درستکار ميپندارد.
نکته:با افزايش آشنايي صحت هدف نيز افزايش مي يابد.
فرا ادراک(META PERCEPTION):ادراکي است که افراد از ادراک افراد ديگر نسبت به خويشتن و يا فرد ديگري دارند.
1- فرا ادراک ادراک کننده(PERCEIVER M-P):چگونه ادراک کننده درباره نوع نگرش کلي ديگران نسبت به خود مي انديشد.
2- فرا ادراک هدف (TARGET M-P): چگونه ديگران درباره نوع نگرش هدف نسبت به خودشان مي انديشند.
3- فرا ادراک رابطه(RELATIONSHIP M-P):چگونه ادراک کننده درباره نوع نگرش انحصاري يک هدف نسبت به خود مي انديشد.
فرا صحت(META ACCURACY):درجه اي که فرد نسبت به نگرش ديگران نسبت به خود آگاهي دارد.
1- فرا صحت ادراک کننده(PERCEIVER M-A):اگر A ديگران را درستکار ميپندارد، آيا A از نظر ديگران درستکار نگريسته ميشود.
2- فرا صحت تعميم يافته(GENERALIZED M-A):اگر A از نظر ديگران درستکار انگاشته ميشود، آيا A از اينکه ديگران وي را درستکار مينگرند، آگاه است.
3- فراصحت دو عضوي(DYADIC M-A):اگر A، B را درستکار مي نگرد آيا B از اينکه A چنين ديدي نسبت به وي دارد، آگاهي دارد.
4- فرا صحت سه عضوي(TRIADIC M-A):آيا A واقف است که B چگونه نسبت به C مي انديشد.
توافق خود-ديگران(SELF-OTHER AGREEMENT):درجه اي که يک فرد قضاوتي يکسان با قضاوت ديگران نسبت به خود قائل است .
نکته: در آشنايي صفر توافق خود-ديگران بسيار بالا است. به ويژه در افراد برونگرا. فاکتورهاي افزايش دهنده توافق:
1- توافق بيشتري در ويژگيهاي مثبت نسبت به ويژگيهاي منفي و خنثي وجود دارد.
2- ويژگيهايي که بيشتر نمايان هستند توافق نيز در آنها بيشتر است.
3- توافق ميان افراد صميمي و نزديک به هم بيشتر است. نکته:ارزيابي ويژگيهاي دروني توسط فرد قابل اطمينان تر است. اما ديگران ممکن است در ارزيابي ويژگيهاي رفتاري دقت بيشتري داشته و انتقادشان بجا باشد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار