گوناگون

بر خلاف تصور رایج،بسیاری از شاهزادگان قاجار، انسان‌هایی شریف،شجاع، دانش‌دوست بودند

پارسینه: مشغول نوشتن مقالۀ «مدفونان ری» به سفارش دانشنامۀ ری هستم. چند ‌صد مرد و زن نامدار در جوار شاه‌عبدالعظیم خاک‌سپاری شده‌اند که برخی از آنان مانند ستارخان و نیما یوشیج، شهرت ملی دارند و برخی در عصر خود، از رجال کشوری یا دینی یا ملی یا علمی محسوب می‌شدند. از مطالعۀ زندگی این تعداد مدفون در گورستان‌های مهم شهر ری، مانند حرم حضرت عبدالعظیم، ابن بابویه و باغ طوطی، به این نتایج رسیده‌ام:

1. بر خلاف تصور من، ایران در دو قرن گذشته، مردان و زنان بسیار دانا، دانشمند، اثرگذار و دلسوزی داشته است که متأسفانه نام اکثر آنها از حافظۀ تاریخی مردم ایران، پاک شده است. در شهر ری، ده‌ها دولت‌مرد شریف، ریاضی‌دان، نقاش، موسيقی‌دان، روزنامه‌نگار، نمايندۀ مجلس و درجه‌دار نظامی خفته‌اند که از اکثر آنها هیچ نشانی در هیچ یک از کتاب‌های درسی یا مناسبت‌های تقویمی یا برنامه‌های ایران‌شناسی نیست؛ در حالی كه برخی از آنان، منشأ خدمات ماندگار و مهم بوده‌اند.

2. بر خلاف تصور من، بسیاری از شاهزادگان قاجار، انسان‌هایی شریف، شجاع، دانش‌دوست و هنرمند بودند و برخی از آنان خدمات بی‌مانندی به ایران کرده‌اند. مشهورترین آنها محمد مصدق است که البته مزار او در احمدآباد کرج است. تبلیغات رژیم پهلوی، باعث شد که نزد مردم ایران، مردی فاجر و قسی القلب مانند ظل السلطان، نماد شاهزادگان قاجاری تلقی شود؛ حال آنکه شاهزادگان خادم و دانش‌گستر و حتی فداکار کم نبودند. برای نمونه، محمّد طاهر میرزا، نوۀ عباس میرزا، به رغم جایگاه و محبوبیتی که در دربار ناصر الدین شاه داشت، همۀ عمر و مکنت خود را صرف خدمات فرهنگی، از جمله ترجمه کرد. عباس‌میرزا نیز مردی شجاع و وطن‌دوست بود. مطالعۀ زندگی‌نامۀ برخی از شاهزادگان قاجاری، خواننده را به این باور می‌رساند که ایرج میرزا که او نیز شاهزاده بود، تا حدی حق داشت که عارف قزوینی را هجو کند و بگوید: شما شاعران و تحصیل‌کردگان، هر چه دارید از ما دارید.

3. جد و جهد ایرانیان در علم‌‌آموزی و تحصیل علوم جدید، از اواسط دولت قاجار آغاز شد و فرستادن فرزند به کشورهای پیشرفته برای تحصیل علوم جدید، رسمی معمول در میان خانواده‌های متمول بود. اکثر قریب به‌اتفاق آنان نیز پس از تحصیل، به ایران بازمی‌‌‌گشتند و وارد دستگاه‌های دولتی شدند.

3. نظام‌های سلطنتی قاجار و پهلوی، در جذب و استخدام نخبگان کشور، کوشا بودند و بسیاری از فرصت‌ها را از دست ندادند؛ به‌طوری که شمار فراوانی از دانشمندان ایران در صد و پنجاه سال گذشته، مشاغل دولتی، در حد نخست‌وزیری یا نمایندگی در مجلس یا وزارت، داشتتند و اکثر آنان نیز - افزون بر تحصيلات جديد - تحصیلات دینی و حوزوی نيز داشتند.

4. از سوانح زندگی دولت‌مردان پهلوی، چنین برمی‌آید که گرایش رضا شاه به آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم، فوق العاده در سرنوشت ایران و خاورمیانه تأثیر گذاشت؛ یعنی اگر رضا شاه همکاری با انگلیس را ادامه می‌داد و پیوستگی ایران به بلوک غرب حفظ می‌شد، خاورمیانه در مسیری دیگر می‌افتاد.

5. شیوۀ سیاستمداری دولت‌مردان پهلوی، حکایت از آن دارد که استبداد رضا شاه در دورۀ اول سلطنتش، شخصی بود، و در دورۀ دوم، دیکتاتوری در ایران سیستماتیک شد. فرزندش نیز همین دو دوره را پشت سر گذاشت: قبل و بعد از کودتای 28 مرداد.

6. تعداد روحانیونی که با دستگاه‌های قاجار و پهلوی، به‌ویژه در قوۀ مقننه و قضاییه، همکاری می‌کردند، بسییار بیشتر از روحانیون مخالف رژیم بود.

7. ایرانیان را باید از مردمانی شمرد که بیشترین ظلم را به خادمان خود کرده‌اند؛ خصوصا با فراموش کردن آنها.

رضا بابایی

ارسال نظر

  • عجب

    کاش مفصلتر مینوشتید ولی عالی بود مرسی...واقعا حقیقت را گفتید...مخصوصا بند 7...

  • ناشناس

    با شماره 7 موافقم ولی برای موارد دیگه دلیل و شرح بیشتری می خوام.

  • ناشناس

    حالا ایرج میرزا مگه کی بوده؟؟دوتا شعر برای مادر گفته درعوض بیست تا شعرش هزل و وقیحه.....

  • ناشناس

    جالب اینجاست که مشهور است که قاجار ایران را از دست داد. یکی نیست بگوید که بالام جان! همین سرحدات ایرانی که می‌گویید توسط همین قاجار بدست آمد وگرنه اگر امید به زندیه بود که فقط جنوب ایران را داشتیم.

  • حمید

    بسیاری از بدی هایی که پشت سر قاجاریه گفته می شه ساخته و پرداخته بابی ها و بهایی هاست ... بدلیل ضدیت و مبارزه قاجاریه با آنان

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار