«مهران غفوريان»: تنها ۱۰ درصد بداههگويي داشتم
پارسینه: مهران غفوريان به معرفي نياز ندارد؛ بازيگري که در همه سالهاي حضورش در تلويزيون و سينما مخاطبان بسياري را با خود همراه کرده و حضورش در آثار طنز بيآنکه تلاشي در جهت خنداندن مخاطب به خرج دهد، مؤثر بوده است.
به گزارش پارسینه، مانند نقشهايش بسيار ساده و دلنشين حرف ميزند. وقتي براي مصاحبه نزد او ميروم با اينکه در حال استراحت است با رويي خوش قبول ميکند تا زماني را به گفتوگو اختصاص دهد. غفوريان همچنين در مقام کارگرداني سبک خاص خود را دارد و بررسي آثار او نشان ميدهد که با مقوله طنز کاملاً آشناست. فروردين ماه شاهد بازي وي در مجموعه «در حاشيه» بوديم. او در اين مجموعه ايفاگر شخصيتي به نام دکتر عشقي است.
چه شد که تصميم گرفتيد نقش دکتر عشقي در مجموعه «در حاشيه» را بازي کنيد؟
آقاي مديري از همان ابتدا که نگارش فيلمنامه تمام شد اين نقش را براي من در نظر گرفته بودند. وقتي درباره شخصيت دکتر عشقي با من صحبت کرد بسيار از نقش خوشم آمد و تصميم گرفتم اين شخصيت را بازي کنم. همه شخصيتها در فيلمنامه بهخوبي پردازش شده بودند و همين موضوع کمک ميکرد که خيلي زود بتوانيم با نقش همذاتپنداري کنيم و به روحيات شخصيت نزديک شويم. دکتر عشقي شخصيت فانتزي بسيار بامزهاي دارد، او که در خارج از کشور درس خوانده، بعد از بازگشت در بيمارستاني مشغول کار ميشود و در طول داستان اتفاقات مختلفي برايش ميافتد.
در اين مجموعه آنقدر همه چيز حالت طنز و لطيفه دارد که بهراحتي ميتوان متوجه شد همه عوامل سازنده تلاش کردهاند کاري ارائه دهند تا مردم چند دقيقهاي شاد باشند و تفريح کنند. اين مجموعه چيزي بيش از اين نيست. دکتر عشقي هم در اين سريال ويژگيهاي رفتاري و حرکتي خودش را دارد و از طرف ديگر شيطنتهاي خاصي دارد که بر جذابيت نقش ميافزايد. در واقع شخصيت به گونهاي طراحي شده که بيننده از ديدن او خسته نشود.
دکتر عشقي يکي از نقشهايي است که بر پايه تيپ بنا شده است، چه شد که اين تيپ را خلق کرديد؟
در وهله اول راهنماييهاي کارگردان باعث شد شخصيت دکتر عشقي اين طور که شاهد آن هستيم خلق شود. وي با ديدي حرفهاي راهنماييهاي لازم را کرد تا من بازيگر به آنچه که مد نظرش بود برسم. نگارش قوي فيلمنامه دليل ديگري بود که تيپ دکتر عشقي به وجود بيايد. به اعتقاد من در خلق يک شخصيت، فيلمنامه بسيار مهم است چون بازيگر با خواندن يک فيلمنامه قوي ميتواند بهترين شخصيت و بازي را از خود نشان بدهد و بالعکس اگر فيلمنامه سطحي و ضعيف باشد طبيعتاً بازيگر نميتواند هنر خود را به نمايش بگذارد و کار خوبي ارائه دهد. در مجموعه «در حاشيه» فيلمنامه خوب نوشته شده بود و کاملاً ميشد احساس کرد که نويسنده روي تکتک شخصيتها فکر کرده و با دقت خاصي آنها را آفريده است. هم راهنماييهاي آقاي مديري در مقام کارگردان و هم فيلمنامه باعث شد که من خيلي زود بتوانم وجوه خاص اين شخصيت را در قالب طنز پيدا کنم و آن را به نمايش دربياورم.
چقدر طول کشيد که به اين تيپ دست پيدا کنيد؟
به اعتقاد من طنز درست، همان طنز موقعيت است و در تمام دنيا نيز همين اتفاق ميافتد. اگر در يک فيلم کمدي موقعيتهاي تازه و درستي خلق شود، مخاطب از آن لذت خواهد برد. به عنوان مثال فيلمهاي چارلي چاپلين طنز موقعيت است. در آن زمان کلام و گفتاري وجود نداشت و فيلمها صامت بود اما هنوز هم وقتي اين فيلمها را تماشا ميکنيم، خنده بر لبهايمان مينشيند؛ در حالي که از ساخت اين فيلمها سالهاي زيادي ميگذرد. اما در رابطه با شخصيت دکتر عشقي بايد بگويم از همان ابتدا با خواندن فيلمنامه خيلي زود توانستم ابعاد شخصيتي او را در بازي خود اجرا کنم.
ضمن اينکه خودم هم به واسطه سالها کار بازيگري با هماهنگي آقاي مديري چيزهايي را به نقش اضافه کردم که باعث جذابيت بيشتر آن شد. دکتر عشقي به واسطه حرکات و ميميک صورت خود باعث خنده مخاطبان ميشود و من هم سعي کردم با دقت و ظرافت خاصي يک طنز دلنشين را در اجراي خود ارائه کنم تا مخاطبان شاهد طنزي شايسته باشند.
مجموعه «در حاشيه» توانست بار ديگر گروه بازيگران طنزي را که کارهاي موفقي از آنها، سالهاي قبل از رسانه ملي پخش ميشد و مردم با آن خاطره دارند، دور هم جمع کند. حضور شما، سيامک انصاري، جواد رضويان و البته مهران مديري مقابل دوربين، کمي نوستالژيک هم به نظر ميرسد...
بله، من اين ترکيب را دوست دارم و تعلق خاطر خاصي به آن احساس ميکنم. همانطور که گفتيد مردم پيشزمينه ذهني از اين گروه دارند و اينکه همه در يک سريال دور هم جمع شويم اتفاق بسيار خوب و شيريني است. من واقعاً در کنار دوستانم احساس خوبي دارم و از همکاري با آنها بسيار لذت ميبرم. اينکه بعد از سالها بار ديگر توانستم در کنار دوستانم کار کنم بسيار خوشحالم؛ ضمن اينکه همکاري با ديگر دوستان بازيگر هم براي من بسيار خوب و لذتبخش بوده است.
به نظر شما که سالهاست در آثار کمدي حضور داريد ، چه عاملي باعث شده که آثار طنز ما افت کند؟
به اعتقاد من ساخت آثار کمدي را بايد به کساني بسپارند که کار طنز بلدند، کساني که کاملاً با زواياي مختلف طنز آشنا هستند و وقتي کاري به آنها سپرده ميشود ميتوانند کار ارزشي توليد کنند. طبيعتاً اگر کار به فرد کاربلد سپرده شود مخاطب شاهد يک کمدي خوب است که همه نشانههاي يک کار ارزشمند را داراست، بالکعس اين قضيه هم صادق است اگر ساخت يک اثر طنز به متخصص آن سپرده نشود شاهد کاري سخيف خواهيم بود و بيتالمال هم از بين ميرود. ساخت يک اثر طنز واقعاً سخت است و کسي که اين کار را در دست ميگيرد بايد قالب طنز را بشناسد؛ ضمن اينکه ميبايست با نياز مخاطبان امروز هم آشنايي داشته باشد. هدف طنز تنها خنداندن مخاطب نيست، بلکه بايد در بطن موقعيتهاي طنزي که ايجاد شود مطالب ارزشمندي را به مخاطب انتقال دهد. به نظرم اگر سازنده آثار طنز به اين موارد توجه داشته باشد ميتواند اثري فاخر خلق کند.
در بين صحبتهاي خود گفتيد که کار طنز خوب بايد نشانههايي داشته باشد، اين نشانهها چيست؟
به نظر من يک اثر طنز خوب بايد سه ويژگي مهم داشته باشد که شامل نويسنده، کارگردان و بازيگر خوب و حرفهاي است. نويسنده اگر حرفهاي باشد ميتواند اثري را به نگارش درآورد که در آن شخصيتپردازي و فضاسازي به درستي انجام شده است. کارگردان هم به عنوان سکاندار يک اثر نمايشي اگر نگاه درستي به طنز داشته باشد ميتواند اثري فاخر توليد کند. بازيگران هم به عنوان نمايندگان يک اثر جلوي دوربين، با احاطه و اشراف به کار خود ميتوانند بهترين بازي را ارائه دهند. اگر اين سه مؤلفه مهم در يک کار لحاظ شود شاهد کار خوبي خواهيم بود که صرفاً خندان مخاطب را آن هم به هر نحوي سرلوحه کار خود قرار نميدهد و سعي ميکند با يک کار فاخر خنده را به لبهاي تماشاگران بنشاند.
همان طور که ميدانيد مجموعه «در حاشيه» به خاطر موضوعش از سوي پزشکان مورد انتقاد قرار گرفته است، نظر شما در مورد اين حاشيهها چيست؟
من در اين مورد واقعاً نظري ندارم و دوست ندارم در اين رابطه حرفي بزنم. به عنوان يک بازيگر تنها سعي کردم نقشي را که به من سپردهاند به بهترين شکل ايفا کنم تا مخاطبان راضي باشند.
بسياري از بازيگران طنز ما اين روزها به بداههگويي روي آوردهاند و سعي دارند از اين طريق نقش خود را جذابتر کنند، شما در اين کار چقدر از بداهه استفاده کرديد؟
من تنها ۱۰ درصد از بداهه استفاده کردم و بيشتر ديالوگهاي خود فيلمنامه بود و نيازي نداشت که من چيزي به آن اضافه کنم.
يکي از نکات قابل تأمل در اين مجموعه دکور بسيار حرفهاي آن است، وقتي دکور را از نزديک ديدم احساس کردم در يک بيمارستان واقعي دارم قدم ميزنم چون همه چيز خوب و استاندارد بود. حضور در چنين فضايي چقدر توانست در بازي شما تأثير بگذارد؟
همان طور که اشاره کرديد طراحي صحنه مجموعه «در حاشيه» واقعاً حرفهاي و استاندارد بود. دوستان با ظرافت و دقت خاصي تمام تلاش خود را کرد که فضاي بيمارستاني را بهخوبي دربياورد که وجود اين فضا طبيعتاً در بازي بازيگران مؤثر بوده است. به اعتقاد من اگر دکور، لباس و چهرهپردازي بازيگران متناسب با داستان طراحي شود ميتواند در بازي بازيگران هم تأثير بگذارد.
صحبتي اگر مانده...
اميدوارم مردم از اين کار نهايت لذت را برده باشندو لحظات خوب و شادي را تجربه کرده باشند.
*جام جم
آقای غفوریان از شما و بقیه عوامل سپاسگزارم.واقعیتهای تلخ جامعه پزشکی را بسیار دقیق در قالب طنز به مردم نشان دادید.البته یک از هزاران!!!!!