پرونده رحیمی با شکایت اصولگرایان به قوه قضائیه رفت
پارسینه: زاکانی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان به دنبال نفع سیاسی از پرونده رحیمی هستند، گفت: با شکایت بنده و آقایان توکلی و نادران پرونده محمدرضا رحیمی در قوه قضائیه به جریان افتاد و نهایتاً او محکوم شد.
به گزارش فارس، علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، با اشاره به سیاسیکاری اصلاحطلبان در برخورد با مفاسد اقتصادی اظهار داشت: یکی از زشتیهای فضای سیاسی کشور ابزاری و سیاسی کردن موضوع بسیار مهم مبارزه با مفاسد اقتصادی است.
زاکانی یکی از بزرگترین آفاتی را که از گذشته تاکنون گریبانگیر مبارزه با مفاسد اقتصادی شده است را سیاسی کردن این مسئله و برخورد ابزاری و مواجه نادرست با افکار عمومی دانست و گفت: درباره پرونده آقای رحیمی هم همین اتفاق افتاد.
دبیرکل جمعیت رهپویان با بیان اینکه کسانی که مفاسد اقتصادی آقای رحیمی را دنبال کردند و هزینههای سنگینی دادند اصلاحطلب نبودهاند یادآور شد: وقتی به پیشینه ایشان نگاه کنید متوجه میشوید شخصی مانند آقای رحیمی چگونه رشد کرد و به مسئولیتهای بالایی همچون ریاست دیوان محاسبات و معاون اولی رئیسجمهور رسید و میبینید که مخالفان او در رسیدن به این پستها بخشی از جریان اصولگرا هستند اما آقای کروبی بعد از مجلس ششم برای ریاست دیوان ایشان از حامیان آقای رحیمی بوده است.
وی با یادآوری این نکته که عناصر دوم خردادی و کسانی که در اردوگاه کارگزاران تعریف میشوند از آقای رحیمی حمایت جدی و اساسی کردهاند ادامه داد: در مجلس هفتم منتخب کمیسیون برنامه و بودجه برای ریاست دیوان محاسبات آقایان رحیمی و فرهاد رهبر بودند و طبق آیین نامه می بایست به صحن مجلس معرفی شوند و با رای گیری ریاست دیوان معلوم شود. به همین منظور مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان تشکیل جلسه داد و آقای نادران و بنده در این جلسه در مخالفت با آقای رحیمی صحبت کردیم لذا ایشان چون رای کافی بین اصولگرایان نداشت سراغ آقای کروبی رفت و در هماهنگی با کروبی اصلاحطلبان در صحن علنی مجلس به آقای رحیمی رای دادند و او در برابر فرهاد رهبر رای بیشتری آورد و رئیس دیوان محاسبات شد.
زاکانی با طرح این پرسش که چرا چنین مواجه دوگانهای از سوی اصلاحطلبان در خصوص مفاسد اقتصادی و برخورد ابزاری صورت میگیرد تصریح کرد: از ابتدا آقای رحیمی در اردوگاه آقای هاشمی رفسنجانی بود و همیشه از همراهان ایشان بوده است؛ چه زمانی که استانداربود و یا وقتی که در دانشگاه آزاد مسوول دانشکده حقوق دانشگاه آزاد مرکز بود در اردوگاه آقای هاشمی تعریف میشد.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: آقای رحیمی در مجلس هفتم به کمک آقای کروبی و دوستان چپ به مسئولیت دیوان محاسبات رسید و هیچگاه رای کافی در میان اصولگرایان نداشته و حتی در بین اصولگرایان آرای مخالف جدی داشت.
وی با بیان اینکه پس از تصدی دیوان محاسبات از سوی آقای رحیمی مشکلاتی به وجود آمد که باز منتقدین ایشان از اصولگرایان بودند گفت: وی سپس از اینکه از ریاست دیوان کنار گذاشته شد و به دولت رفت، مسئولیت گرفت و نهایتاً به معاونت ریاست جمهوری رسید و در همین اثنا بیشترین مخالفت را اصولگرایان با وی به دلیل مشکلاتش داشتند.
«فراموش نکرده ایم زمانی که آقای رحیمی پولی را بین برخی نمایندگان به عنوان کمک تقسیم کرد، اصولگرایان با ایشان برخورد کردند. آقای هدایت خواه اعتراض نمود و چک کمک ایشان را به فراکسیون اصولگرایان داد و بواسطه آن آقای دکتر حدادعادل با آقای رحیمی برخورد کرد.»
زاکانی تصریح کرد: یادم هست که در تشکیل جبهه متحد اصولگرایان در مجلس هشتم، ابتدا آقای احمدی نژاد 30 نفر را دعوت کرد که در میان آنها آقای رحیمی نیز بود، بعد از جلسه در صحبتی که با آقای احمدی نژاد شد آقای فدایی و بنده شرط حضورمان را نبودن آقای رحیمی در جلسه عنوان کردیم.
«اصلاح طلبان باید بگویند چرا در زمان مسوولیت ایشان سکوت کردند؟ به هرحال بیشترین نقدها و اعتراضات از جمله پیرامون مدرک تحصیلی ایشان را اصولگرایان داشتند و شکایتهای متعددی از سوی اصولگرایان مخالف آقای رحیمی که او را نقد کردهاند صورت گرفت و نهایت امر با شکایتی که آقای توکلی و آقای نادران و بنده به دستگاه قضایی داشتیم و اسنادی که از سایر مراجع به دستگاه قضایی منتقل شد، با پیگیری قوه قضائیه پرونده آقای رحیمی به جریان افتاد و نهایتا ایشان محکوم شد.»
این فعال اصولگرا با تاکید بر اینکه آنچه مورد توجه است لزوم تنویر افکار عمومی و مواجه صادقانه با آنهاست افزود: بنده خاطرم هست در مجلس هفتم اصلاحطلبان که همیشه به شدت مخالف دستگاه قضایی بودند وقتی ما به عنوان نماینگان اصولگرا از دستگاه قضایی تحقیق و تفحص کردیم و گزارشی را تنظیم کردیم که بخشی از آن پیرامون تخلفات آقای مرتضوی بود، اصلاحطلبان از جمله آقای علیخانی و دوستانش به شدت با گزارش تنطیم شده در مجلس که واقعیت های تلخی را ذکر می کرد مخالفت کردند تا جایی که هنگام قرائت گزارش صحن مجلس را ترک و آبستراکسیون کردند تا این گزارش خوانده نشود.
وی اظهار داشت: آنها در مجلس هفتم به دنبال این بودند تا گزارش حقی که به تخلفات دستگاه قضایی اشاره داشت و نام آقای مرتضوی در آن ذکر شده بود در مجلس قرائت نشود و این در حالی بود که در رسانه های خود دایماً انتقاد از دستگاه قضایی و قاضی مرتضوی را بیان می داشتند اما اصولگرایانی که می خواستند اصلاحات را در دستگاه قضایی دنبال کنند را نه تنها حمایت نمی کردند بلکه کارشکنی می نمودند و با هیاهو زمان قرائت تحقیق و تفحص توسط آقای محمد دهقان صحن مجلس را ترک کردند لذا معتقدم اصلاحطلبان امروز هم که برخورد این چنینی با محکومیت آقای رحیمی دارند اقدام سیاسی انجام میدهند و کارشان اعتقادی نیست.
زاکانی تاکید کرد: آنچه که مورد تاکید ماست این است که فساد چپ و راست نمیشناسد و هرکجا که فساد وجود دارد باید با آن مواجه درست و عمیق صورت گیرد و کسانی که در اردوگاه اصلاح طلبی و در نشریات آنها امروز مدعی امر مبارزه با مفاسد هستند ادعایشان نادرست است چراکه امروز بدنبال نفع سیاسی از این موضوع هستند ولی در مواجهه عملی و جدی با فساد کسانی در اردوگاه اصلاحطلبی یا سایر جایگاهها مثل موقعیتی که در گذشته آقای رحیمی داشت قرار دارند، به هیچ اقدامی انجام نمی دهند.
در تاریخ بیهقی، شخصیتی به نام بوسهل زوزنی وجود دارد که طبق گفته بیهقی:
تا پادشاهي بزرگ و جابر بر چاكري خشم گيرد و آن چاكر را لت زدي و فرو گرفتي. اين
مرد از كرانه بجستي و فرصتي جستي و تضريب كردي و ألمي بزرگ بدين چاكر رسانيدي
و آنگاه لاف زدي كه فلان را من فرو گرفتم، و خردمندان دانستندي كه نه چنان است و سري ميجنبانيدندي و پوشيده خنده ميزدندي كه وي گزافگوي است»
به عبارتی، مثل الان زاکانیها، میگفت کار من بود که فلانی را اخراج و بازداشت کردند.برادران اصولگرا،شما اگر همچی قدرتی داشتید و همینطور همچی انصاف و عدالتی، تا حالا فکری برای احمدی نژاد می کردین..
خند دارهست
من اين داستان نوشته شده را نخواندم اما تيتر آن كه عنوان اصولگرايان را دارد . اول چه اصل و اصولي . اصولگرايان كندرو . تندرو . كم حرف پرحرف .راستگو دروغگو. معتدل.آتيشي.نان به نرخ خور و... اصولگرايان اول بيايند رسته هايشان را براي ملت روشن كنند كه كي چيكاره كدامشه بعد بيانيه بدهند
هر نمدی برای پوستین سازی مناسب نیست
تا نشان سمّ اسبت گم كنند تركمانا نعل را وارونه زن!
برادر زاكانى عزيز!
چه ايثار گرانه و سخاوتمندانه دروغ ميگوئيد؟ يكباره ميگفتيد: معاون اول پاكدست نفوذى اصلاح طلبان بوده است! آخر در اين سرزمين كسى را به جرم دروغگوئى تحت تعقيب قرار نميدهند! طلبكارانه پرسيده ايد چرا اصلاح طلبان از اين مدير خدوم و پاكدست! شكايت نكرده اند؟ جل الخالق! اولاً: مگر از سال ٨٨ ببعد اصلاح طلبى جرم نيست؟ تا كنون به كداميك از شكايت اصلاح طلبان رسيدگى كرده اند؟ مدعى شده ايد كه رياست دكتر رحيمى بر ديوان محاسبات مديون كمك اصلاح طلبان بوده است؟ آنهم با برنامه ريزى كروبى؟ معاذالله! چرا از گفتن حقيقت طفره ميرويد؟ رياست اين عنصر خدوم بر ديوان محاسبات در دجه اول محصول هنر خودشان در تعامل با يكصدو هفتاد نماينده اكثراً اصولگرا بوده و در درجه دوم مديون " هنر نمائى " برخى از نواب محترم! گويا تهديدات جنابشان را هنوز نشنيده يا خود را به نشنيدن زده ايد، اگر راست ميگوئيد اسامى و تعداد نمايندگان اصلاح طلب را در آندوره منتشر كنيد تا ببينيم چه كسى اصولگراتر است؟ اما در شرح يكى ديگر از شاهكارهايتان ادعا كرده ايد يكتنه به تحقيق و تفحص از قوه قضائيه پرداخته ايد كه البته تنها نتيجه اين فتح الفتوحتان متهم كردن مرتضوى بوده است! ياللعجب! چرا به ساير نتايج اين تحقيق و تفحص درخشان نپرداخته ايد؟ پس كو نتيجه نهائيش؟ مگر جز اين بود كه جناب مرتضوى تان به مقام بالاترى در ديوانعالى كشور ارتقاء و پس از آنهم بلافاصله به دولت كريمه! پيوست؟ جناب زاكانى! در مورد كارنامه شما نيز سؤالات و ابهامات بسيارى مطرحست كه بازگفت آنها را ضرورى نميدانم ولى شما را اكيداً به تقوا توصيه ميكنم!