گوناگون

پژوهش به سبک مرکز پژوهشهای کیهان!

پارسینه: کتاب «ارتش سری روشنفکران» نوشته ی «پیام فضلی نژاد» ستون نویس روزنامه کیهان است که در سال 1391 منتشر شده است....

پارسینه: کتاب «ارتش سری روشنفکران» نوشته ی «پیام فضلی نژاد» ستون نویس روزنامه کیهان است که در سال 1391 منتشر شده است. نویسنده ی این کتاب هدف از آن را « نقد علوم انسانی سکولار » (ص 16) میداند. او در مقدمه کتاب تلویحا بر عدم تسلط خود بر زبان های خارجه صحه می گذارد و از برخی از افراد که در ترجمه اسناد وی را یاری داده اند تشکر می کند (ص 17).

مروری گذرا بر این کتاب نشان می دهد که گویا نویسنده کتاب نه تنها تعهد خاصی به ارجاع صحیح به اسناد نداشته است، بلکه در جای جای کتاب اسناد و اطلاعات موجود را مصادره به مطلوب کرده و آنها را خارج از زمینه اصلی خود در جهت استدلال خویش به کار گرفته است.

در این نوشته در مروری گذرا تنها به چند نمونه از این گونه استنادات و استدلال ها اشاره می شود و بنا به قاعده ی «مشت نمونه خروار است» قضاوت و بررسی بیشتر به مخاطبان محترم واگذار می شود.

https://www.bultannews.com/files/fa/news/1391/2/18/83657_645.jpg

بخش قابل توجهی از مطالب فصل یک و دو کتاب «ارتش سری روشنفکران» با ارجاع به کتابی به نام «جنگ سرد فرهنگی» نوشته «فرنسس استونور ساندرز» تهیه شده است. با این حال، نویسنده به تناوب گاهی به عنوان انگلیسی این کتاب و گاهی به عنوان فارسی این کتاب یعنی ترجمه ی آن ارجاع داده است (برای مثال، در فصل اول، ارجاعات شماره 95، 98 و 112 را با ارجاعات شماره 164، 168، و 171 مقایسه کنید.) این مسئله این ظن را بر می انگیزد که بخشی از منابع خارجی که نویسنده به آنها به طور مستقیم ارجاع داده است، در واقع ارجاعاتی است که در متن انگلیسی کتاب «جنگ سرد فرهنگی» درج شده اند.

البته ابدا گمان نشود که این کتاب در ایالات متحده کتابی افشاگرانه و نامطلوب تلقی می شود، بلکه بالعکس، این کتاب به عنوان سندی گواه بر جانفشانی ها و فعالیت های دغدغه مندانه ی سازمان سیا در دوره جنگ سرد برای مبارزه با کمونیسم شوروی تلقی می شود. «مرکز مطالعات اطلاعاتی» در یکی از نشریات خود با عنوان «مطالعات اطلاعاتی» نقدی ستایش آمیز بر این کتاب منتشر کرده است که متن آن در وبسایت سازمان سیا قابل مشاهده است (لینک: + ).

یکی از مطالبی که در کتاب «جنگ سرد فرهنگی» به آن پرداخته شده است، پروژه ای تحت عنوان Qkopera است. این پروژه مربوط به حمایت سازمان سیا از روشنفکران ضد کمونیسم در دوره جنگ سرد است. پیام فضلی نژاد در صفحات 123- 124 کتاب خود و در توضیحاتش پیرامون پروژه ی Qkopera نوشته است: « یکی از اهداف عملیات، انتشار مجلات روشنفکری ضد کمونیستی بود و از دل آن ده ها ژورنال فکری برای ساختن فضای گفتمان های لیبرالی درآمد؛ مانند مجله معروف اینکانتر که یهودیان سرشناسی چون سر آزایا برلین و ریمون آرون رهبری می کردند (41)، اما سال 1966 ارتباطات گسترده ی آنان با سازمان سیا فاش گشت و ابروی بزرگترین تئوریسین های جهان لیبرال سرمایه داری رفت. (42) »

پاورقی شماره 41 و 42، به مقاله ای که «کارل برنستین» با عنوان «سیا و رسانه ها» در سال 1977 منتشر کرده است ارجاع دارد (لینک مقاله: + ). نویسنده در توضیح پاورقی 41 نوشته است: «برای مطالعه اسناد ماجرای رسوایی بزرگترین عملیات جاسوسی قرن بیستم در حوزه علوم انسانی و روشنفکری، نک:...» اما در مقاله مزبور نه تنها اسمی از آیزایا برلین و ریمون آرون نیامده است، بلکه اساسا این مقاله هیچ توضیحی درباره ارتباط سازمان سیا با محیط های دانشگاهی و روشنفکری ندارد، و همانطور که از عنوان آن بر می آید به ارتباط این سازمان با رسانه ها و روزنامه نگاران پرداخته است.

در صفحه 127، جملاتی را از صفحه 245 کتاب «جنگ جهانی چهارم» نوشته الکساندر دمارانش نقل کرده است که در آن به نیروی اعتقادی ایرانیان مسلمان اشاره کرده است. چند سطر بعد، به ماجرای ملاقات دمارانش با رونالد ریگان اشاره کرده است و طرحی با عنوان «عملیات پشه مالاریا» (Operation Mosquito). این مسئله در صفحات اولیه ی کتاب «جنگ جهانی چهارم» نقل شده است. فضلی نژاد هیچگونه اشاره ای به محتوای اصلی مذاکرات دمارانش با ریگان نکرده است و به طور مبهم و گذرا، آن را عملیاتی عقیدتی و جاسوسی توصیف کرده است. اما در ادامه، آن را نقشه آمریکا و فرانسه برای جنگ با «مسلمانان اصولگرا» و نوعی جنگ نرم و براندازی توصیف کرده است و دوباره جمله ای از صفحه 46 کتاب دمارانش نقل کرده است که ایرانیان شیعه حاضرند برای عقیده ی خود بمیرند.

اما عملیات «پشه مالاریا» نه تنها هیچ ربطی به جنگ نرم عقیدتی و فکری و فلسفی ندارد بلکه اصولا هیچ گونه ارتباطی به مسلمانان هم ندارد و این طرح در واقع برای مقابله با نیروهای متجاوز شوروی در افغانستان بوده است. این طرح به طور ساده دو بخش دارد، یکی نفوذ در روزنامه های روسی و انتشار مطالبی در این روزنامه ها که به تضعیف روحیه سربازان شوروی منجر شود و دیگری تسهیل انتقال مواد مخدر کشف شده در افغانستان به اردوگاه های شوروی برای تضعیف قوای جسمانی آنها (این دو لینک را برای توضیحات بیشتر درباره این عملیات ببینید: + و + ).

فضلی نژاد بخش مهمی از فصل یک را به بی اعتبارسازی و افشاگری درباره ی متفکران آمریکایی چپ و ضد سرمایه داری اختصاص داده است، اما در این مورد هم اشتباهات ارجاعی خود را تکرار کرده است. به طور مثال، در صفحه 151 کتاب، به بررسی فعالیت های «پل سوییزی» اقتصاددان مارکسیست آمریکایی پرداخته شده است. در این صفحه آمده است: « در 32 سالگی به بخش اقتصادی سرویس جاسوسی آمریکا ملحق شد. (161) ابتدا به مدیریت «اداره جاسوسی اقتصادی از انگلستان» و سپس به ریاست «مرکز جاسوسی قاره اروپا» دست یافت. (162) با تاسیس CIA او به این سازمان پیوست. (163) »

ارجاع شماره 162 به مقاله ای در نشریه ی چپگرای Monthly Review با عنوان On the Laws of Capitalism است (لینک: + ). در این مقاله که در ستایش اندیشه های ضد سرمایه داری سوییزی نوشته شده است، هیچ اشاره ای به «مرکز جاسوسی قاره اروپا» نشده است، بلکه به جایگاه او به عنوان سردبیر نشریه «گزارش سیاسی اروپا» (European Political Editor) اشاره شده است. ارجاع شماره 163 به مقاله ی دیگری از همان نشریه در سال 2004 با عنوان «تعهد یک روشنفکر: پل سوییزی» است (لینک: + ). در این مقاله هیچ مطلبی مبنی بر پیوستن سوییزی به سازمان سیا وجود ندارد، بلکه به افشاگری های تحلیلی او درباره فعالیت های امپریالیستی سازمان سیا در جریان کودتای شیلی پرداخته شده است.

این دست از اشتباهات ارجاعی در فصل دوم نیز ادامه دارد. در صفحه 181 آمده است: « جبهه جنگ فرهنگی چنان در حال گسترش بود که سرویس خدمات استراتژیک (OSS) به عنوان تنها سازمان جاسوسی آمریکا وارد معرکه شد و 3 پروژه عظیم را اجرا کرد. یکی از آنها «طرح بزرگ کتاب» نام داشت. این طرح، بخشی از عملیات جنگ روانی OSS بود و توسط عده ای مترجمان آمریکایی در «دایره هماهنگ کننده اطلاعات» به انجام رسید. (8) ». ارجاع شماره 8 به کتاب مشهور «اریک هابزبام» با عنوان «قرن کوتاه بیستم» (The Short Twentieth Century, 1914-1991) و صفحه 226 این کتاب است. در این صفحه (لینک تصویر صفحه 226 کتاب: + ) هیچگونه نامی از چنین طرح و پروژه ای نیامده است و در صفحات دیگر این کتاب نیز اشاره ای به آن دیده نمی شود.

در صفحه 186 که به افشاگری درباره عزت الله فولادوند اختصاص دارد، نوشته شده است: «پ در عزت الله، او را... سرانجام در 22 سالگی راهی نیویورک کرد تا در دانشگاه کلمبیا فلسفه بیاموزد. این دانشگاه را «مخزن تربیت جاسوسان لیبرال» می دانند (34)... ». ارجاع شماره 34 به مقاله ای در روزنامه لس آنجلس تایمز در سال 2001 است با عنوان‌ «دانشگاهیان و جاسوسان» (لینک اصل مقاله: + ). در این مقاله هیچ اشاره ای به دانشگاه کلمبیا و یا دانشگاهی دیگر به عنوان «مخزن تربیت جاسوسان لیبرال» نشده است.

این موارد را بایستی به بی دقتی های متعدد در شیوه و استاندارد ارجاع دهی در این کتاب افزود.

فضلی نژاد در مقدمه ی کتاب خود پس از اشاره به ماجرای چاقو خوردن خود می نویسد که در آن هنگام تنها یک آرزو داشته است: «اگر عمرم به دنیاست و در پس این حادثه زندگی دوباره ای در کار است، پروژه «تاریخ اندیشه ها» را به جایی برسانم و سپس با شهادت، از دنیا بروم.»

باید پرسید که آیا بهتر نیست فضلی نژاد مسیر شهادت را با صداقت و دقت بیشتری طی کند؟

ارسال نظر

  • امید

    خخخخخخخخخخهههه کتاب رو از کجا میشه تهیه کرد؟

  • ناشناس

    همزاد شریعتمداری !!

  • ناشناس

    تاریک فکر

  • فارض

    درود بر شرفت پارسينه كه اينگونه مستند و مستدل مچ اين محقق فرهيخته! رو گرفتى.چنان از پروژه تاريخ انديشه ها حرف ميزنه كه هر كه ندونه ميگه لابد اين نويسنده زبردست حداقل چهار تا دكتراى مختلف در علوم انسانى داره.البته در زمونه ما بايد هم يكى مثل او ادعاى انديشه پژوهى داشته باشه چرا كه حكايت قورباغه و ابوعطاست!

  • ناشناس

    مخاطبان اصلی این کتاب نه برایشان مهم است و نه بلدند متن پژوهشی فنی بخوانند. وقتی آب سربالا برود فضلی‌نژاد می‌شود پژوهشگر. ایشان را خیلی‌ها نمی‌شناسند ولی بنده خوب می‌شناسمش.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار