گوناگون

فردید و فایدۀ ترجمه/نصرالله پورجوادی

پارسینه: مرحوم سید احمد فردید تیز بینی خاصی داشت. یکی از این تیز بینی های او در مورد شهوت ترجمه در میان برخی از مترجمان بود.

می گفت همین که کتابی به دستشان می رسد و چند صفحه ای از آن را خواندند یا حتی آن را هم نخواندند فورا به فکر ترجمۀ آن می افتند. آن زمانها من به این انتقاد حکیمانه زیاد فکر نمی کردم. ولی بعدها به عمق آن بیشتر پی بردم. فردید این انتقاد را با توجه به معنای« فایده» نزد قدما مطرح می کرد. این کلمه در قدیم بیشتر جنبۀ معنوی داشته است تا مادی.

امروزه وقتی می گوییم چیزی فایده دارد منظورمان این است که آن چیز فایدۀ مادی دارد یا اگر می گوئیم چیزی بی فایده یا بیهوده است منظورمان نداشتن بهرۀ مادی است. اما در قدیم «فایده »را بیشتر برای بهرۀ معنوی و علمی و معرفتی در نظر می گرفتند. معلمی که خوب درس می دارد کلاسش پر فایده بود. معلم با درس دادن به دیگران فایده می رساند.

یکی از معانی «فوائد» درسها یا تعالیم یک استاد بود. عرفا به خصوص لفظ «فایده» یا «فواید» را با همین معنی به کار می بردند.« استفاده کردن» از درس یک استاد نیز به همین معنی بود. وقتی به معلم یا سخنرانی می گفتند «استفاده کردیم» منظور این بود که سخنان شما یا درسی که دادید از لحاظ علمی و معرفتی سودمند بود.

البته امروز هم ما لفظ «استفاده کردن» را به همین معنی به کار می بریم. در واقع وقتی شاگردی به استادش می گوید استفاده کردیم یعنی درس شما خوب بود و آموزنده بود. ولی امروزه لفظ «فایده» معنویت خود را تا حدودی از دست داده است و بیشتر مفید معنای مادی شده است.

اگر کاری پر فایده باشد یعنی سود یا بهرۀ مادی آن کار زیاد است و اگر بی فایده باشد یعنی سود آن کم یا هیچ است. برگردیم به حرف فردید. می گفت ما کتاب خوبی که به دستمان می رسد باید به فکر این باشیم که از فوائد معنوی آن بهره مند شویم. آن را درست بخوانیم و بفهمیم و نکات آموزندۀ حاصل از آن مطالعه را درست درک کنیم. بعد اگر دلائل و شرائطی برای انتقال این معارف و فوائد معنوی بود به فکر ترجمۀ آن بیفتیم. پس فایدۀ اصلی آن کتاب از خواندن یا مطالعۀ آن حاصل می شد نه از راه انتقال آن به دیگران.

کسی که هنوز کتابی را تا آخر نخوانده و خودش به فائده یا فوائد آن کتاب واقف نشده است وقتی به فکر ترجمه می افتد در حقیقت می خواهد از فوائد مادی آن اثر بهره مند گردد. شهرتی کسب کند و به حق الزحمه ای برسد. این شهوت ترجمه برای کشورهائی که در آنها مترجمان خود را به عنوان متفکر جا می زنند بیشتر است. در کشور ما هم که حقوق مؤلف در آن رعایت نمی شود و حق تالیفی به مؤلف نمی پردازند بلکه حق التالیف را به مترجم می پردازند شهوت ترجمه به مراتب بیشتر است.

من نمی خواهم منکر فوائد معنوی ترجمه شوم. به هر حال ما از لحاظ فرهنگی در دوره ای به سر می بریم که باید علوم و ادبیات و فلسفه غرب را به زبان خود ترجمه کنیم. فردید هم که به شهوت ترجمه خرده می گرفت قصدش بی اعتبار کردن ترجمه نبود. همان طور که گفته شد او از کسانی ایراد می گرفت که قبل از واقف شدن به فوائد معنوی یک کتاب به فکر بهره مند شدن از فوائد مادی آن می افتادند. .

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار