گوناگون

نگاهی به فیلم توقیف شده "خانه پدری"؛شرح تاریخی از زن ایرانی

نگاهی به فیلم توقیف شده "خانه پدری"؛شرح تاریخی از زن ایرانی

پارسینه: خانه پدری را نه سیاه نمایی که خشونت دامنه دار و مردسالاری نهفته در تاریخ این دیار دیدم.

خشونتی که صریح و بی پرده به تصویر کشیده شده بود و یکی از سخت ترین و تیره ترین تصاویر سینمایی را ساخته بود. تصویر تیره ای که نه سیاه نمایی، که شروعی بود برای نشان دادن یک روایت تلخ .

روایت ساده اما درهم تنیده کیانوش عیاری در خانه پدری شرح تاریخی از وضع زنان ایرانی بود. زنی که در ابتدای قرن در قامت ملوک در ماجرای ناموس پرستی به مرگ توسط پدر، برادر، عمو و پسرعمو دچار می شود. هیچکدام از ایشان هم ذره ای از خشونت بخاطر ناموس کم نمی گذارند.

ملوکِ ابتدای فیلم سالها بعد می شود فاطمه. دختری که اینبار در بازیِ پدر و عمو به زور و اجبار به خانه شوهر رفته و از او کتک می خورد. ده پانزده سال وقت نیاز است که سکینه ای پیدا شود که اینبار در مقابل خواست پدر مقاومت می کند. هرچند سرانجام تراژیکی چون ملوک برای سکینه هم می توانست رخ بدهد،اما اینبار برای فرار از اجبار دست به خودکشی می زند.

مردن چه با سنگ چه به دست خویشتن هردو مردن است. اما در یکی خواست زن و تن ندادن به خواست دیگران به وضوح پررنگ می شود. بعد از سکینه نوبت رباب است. ربابی که دیپلم گرفته ، کلاس دایر کرده و هرچند سیلی از پدر می خورد اما قدرت قد علم کردن در برابر خواست سنتی و تاریخی آنها را دارد. تا می رسد به مریم. دانشجوی پزشکی که دیگر می فهمد. نه زیر سلطه نگاه مردانه، که یاری رسان و قدرت صحنه است برای به رخ کشاندن قدرت زنانه اش. خانه پدری هرچند به تلخی، اما داستان رشد، پیشرفت و بالندگی زن ایرانی است.

خانه پدری حتی اگر ایران ما باشد، حتی اگر گذشته ای سرشار از خشونت و ناموس پرستی را نشان دهد، اما امروزش دهشتناک نیست. امروزش همچنان متإثر است. اما دهشتناک نیست.

حتی روایت دیروزش را نه در خانه اصلی و بزرگ که مرکز داستان است، که در زیر زمین و حاشیه این خانه به تصویر می کشد. تلخی دیروزش هم حاشیه ایست هرچند پررنگ و درگیر با متن.
خانه پدری نمایش سیاهی از زندگی سنتی خانواده مذهبی ایرانی هم نیست. چرا که به وضوح به دنبال نمایش این واقعیت است که "خونی که به ناحق ریخته شود نه تا چهل روز که گاهی تا یک تاریخ می تواند باعث کسادی شود." و خانواده ای که بالاخره با تیغه کشیدن و قفل زدن بر گذشته بر این واقعیت صحه می گذارند.

شاید که از صحنه عریان خشونت آزرده خاطر بشوی، اما این آزردگی لایق چهارسال توقیف پیش از این و احتمالا روزها و سال های پس از این را نخواهد بود.

سمیه توحیدلو

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار