گوناگون

دولت را تخریب می‌ کنیم یا جمهوری اسلامی را؟!

پارسینه: مستندی که سهیل کریمی از فقر و فلاکت مردم ایران در دوره خاتمی ساخت و منتشر کرد، در سالهای دولت احمدی نژاد از شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب مانند شبکه «آسو» (شبکه کردهای کموله) پخش می شد.

پارسینه: قاعده تلخ اما رایجی در همه جا جریان دارد: تعارضات و تناقضات درون فرهنگی، از نگاه بیگانگان یا دشمنان با یک فرهنگ، به پای کل آن فرهنگ نوشته خواهد شد.

فیلمی که مسعود دهنمکی با عنوان «مستند فقر و فحشا» ساخت را احتمالا بسیاری به یاد دارند. فیلمی که داستانی بود، یعنی بسیاری از مصاحبه های آن نوشته و کارگردانی شده بود، اما مردم آن را به عنوان مستند شناختند. چندی بعد، سهیل کریمی (خبرنگار و مستندساز حزب‌ ا اللهی) فیلم واقعا مستندی ساخت به نام «رقص فقر». در این فیلم صحنه ها و مصاحبه های واقعا دردناکی از فقر و فلاکت طبقات پایین اقتصادی در جامعه ایران به نمایش گذاشته شده بود.

مسلما نه مسعود دهنمکی و نه سهیل کریمی قصد تخریب جمهوری اسلامی را نداشتند. اما تصور منفی آنها نسبت به اصلاح طلبان، آنها را مجاز کرده بود که این فیلمها را در سالهای دولت سید محمد خاتمی بسازند. بنابراین اگر انگی هم باشد، به دولت می چسبد که با ناکارامدی خود اسباب فقر و فحشا را فراهم آورده است.

ارزشی ها و حزب اللهی ها در ایران، بین دولت و نظام در جمهوری اسلامی ایران تفکیک قایل می شوند. از نگاه آنها اگر دولت متعلق به جریان حزب اللهی باشد، این دولت متعلق به نظام نیز هست و تخریب دولت، تخریب جمهوری اسلامی است و ممنوع. اما اگر دولت متعلق به جریان دیگری باشد، می توان جانب نظام را نگاه داشت و دولت را نواخت. مسئله اما عمیق تر از این حرفهاست. برای مخالفان جمهوری اسلامی، چه در داخل کشور و چه در خارج، هیچ فرقی بین دولت و نظام نیست. عیب دولت، عیب نظام است و بالعکس.

مستندی که سهیل کریمی از فقر و فلاکت مردم ایران در دوره خاتمی ساخت و منتشر کرد، در سالهای دولت احمدی نژاد از شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب مانند شبکه «آسو» (شبکه کردهای کموله) پخش می شد.

ماجرای سوریه هم نمونه ای دیگر از همین قضیه است. از پیش فرض های رایج ذهنیت غربی درباره بشر شرقی/عربی/اسلامی، وحشی بودن، بدوی بودن، زن بارگی، و فقدان ظرفیت کافی برای حکومت دموکراتیک است. نمونه هایی که در یمن و لیبی و مصر بعد از هیاهوی بهار عربی اتفاق افتاد به عنوان تاییدی بر بخشی از این پیش فرض های غربی قلمداد شد. آشوب سوریه هم ذهنیت غربی را به طور کامل و در همه ابعاد آن شارژ کرد.

اما در ماجرای سوریه، مسئله «جهاد نکاح» برای غربی ها شیرین تر از همه موارد دیگر بود. در ایران و سوریه، آن چنان که حمایت از بشار اسد اقتضا می کرد، هر گونه خبر و ماجرایی درباره شهوت رانی های بی حدود و ثغور نظامیان مخالف اسد با تمام توان اطلاع رسانی شد؛ ماجرای سربازان و سردارانی که بیش از رزم و نبرد، به عمل جنسی مشغول هستند. دخترانی که گروه گروه از کشورهای عربی و اسلامی برای «جهاد نکاح» این رزمندگان به سوریه صادر می شوند و غیره.

مهم نیست که آیا مخالفان اسد چنین کاری کرده اند یا آیا خود آنها اسم این پروسه را «جهاد نکاح» گذاشته اند یا خیر. مهم این است که هواداران اسد این لقمه شیرین را در دهان غربی ها گذاشتند. هیچ هم دل نگران نبودند که با تثبیت این ترکیب واژگانی، یعنی واژه مقدسی به نام جهاد در کنار نکاح، چه پیامدی در ذهن غربی ایجاد خواهد کرد. در مدت کوتاهی، رسانه های غربی پر شد از تیترهایی چون Sexual Jihad و ترجمه داستان های شهوت رانی «اسلام گرایان» و چه از این بهتر؟ نقش شبکه المیادین و شبکه ملی سوریه در تثبیت این گفتمان کمتر از رسانه های امریکایی نبود. تلویزیونی که به یک حکومت سکولار وابسته است، دغدغه این را ندارد که بین مسلمانان صلح طلب و مسلمانانی که اسلام را ابزاری برای توجیه خشونت کرده اند برای مخاطب خود تفکیک قایل شود.

با یک جستجوی ساده، انبوهی از نتایج در سایت های خبری ایرانی به دست می آید با عناوینی همچون « جهاد نکاح دختران در ارتش آزاد سوریه +فیلم ». مخاطب ایرانی میخواد فیلم جهاد نکاح را ببیند بلکه باور کند، اما این فیلم ها مصاحبه چند زن و دختر را نشان می دهد که ما وقع را صرفا توصیف می کنند. تلخ تر از آن اینکه، هیچ مخاطبی، اعم از حزب اللهی و غیر حزب اللهی، با دیدن این فیلم ها به این صرافت نمی افتد که «آخر کدام زن با غیرت و عفیفی حاضر است جلوی دوربین بنشیند و بدون تصویر شطرنجی و هویت پنهان، جزئیات این حوادث را اعم از ریز و درشت و کوچک و بزرگ برای میلیون ها نفر تعریف کند؟» ساعتی دو هزار و هفتصد دینار هم نرخ عاقلانه ای نیست.

نحوه توزیع سبد کالا در میان مردم یک افتضاح مدیریتی بود، شکی نیست. البته شاید عجله مردم نیز در ایجاد این افتضاح بی نقش نبوده باشد، اما مسئولان امر باید پیش از آن «تدبیر» می کردند. با این حال، بزرگنمایی و تاکید روی آن از طریق تصاویر رسانه ای مشتری خاص خود را آن ور مرز پیدا خواهد کرد. انگ «تخریب جمهوری اسلامی» را به اصلاح طلبان راحت می چسبانند، ولی حزب اللهی ها حساب کار دستشان باشد.


ارسال نظر

  • ایرونی

    امثال ده نمکی اون مستندها رو صرفا برای تخریب دولت اصلاحات ساختند و لاغیر که به لطف اون فیلم در دوره هشت ساله قبلی به کل فقر و فحشا ریشه کن شد و دیگه نیازی به ساخت این مستندها نیست!!

  • ناشناس

    بعضی ها چنان تبلیغاتی در مورد حضور مردم تو صف های سبد کالا راه انداختند که انگار ایران برای اولین با این صف ها روبرو شده

  • ناشناس

    زمان احمدی نژاد هم اینجوری فکر میکردین؟

  • زهیر

    سلام.من کاری به خصومت نویسنده این متن با آقایان ده نمک وکریمی ندارم که باید جواب انها راهم شنید اما اینجور نواختن به حزب اللهی ها وهمه را با یک چوب زدن بی انصافی است مگر حزب اللهی ها همان مردم عادیه کوچه وبازار نیستند مگر در این اب وخاک زندگی نمی کنند اقای پارسینه لوله کلاشت رو بگیر اونطرفتر در ضمن ما متوجه نشدیم دلت از دهنمکی پره یا کریمی یا قصه سوریه یا سبد کالابهت تعلق نگرفته.به هر حال خدا همه را هدایت کند

  • یک شاهرودی

    درود خدا بر احمدینژاد خدمتگزار

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار