گلههای حسین پاکدل: چرا باید خود را سبک میکردم؟!
پارسینه: حسین پاکدل از نگارش نمایشنامهای با اقتباس از داستان اسماعیل فصیح خبر داد، اما درباره اجرای نمایش قبلیاش «عشق و عالیجناب» گفت که قصد ندارد خود و همکارانش را سبک کند.
حسین پاکدل از نگارش نمایشنامهای با اقتباس از داستان اسماعیل فصیح خبر داد، اما درباره اجرای نمایش قبلیاش «عشق و عالیجناب» گفت که قصد ندارد خود و همکارانش را سبک کند.
مدیر پیشین مجموعه تئاترشهر در گفتوگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هم از فعالیتهای جدیدش خبر داد و هم به بیان دغدغههایش در عرصه هنری پرداخت.
او درباره نمایشنامهی تازهاش گفت: نامش «یک صبح ناگهان» است و اقتباسی کاملاً آزاد است از داستان بلندِ «طشت خون» اثر اسماعیل فصیح.
این هنرمند تئاتر که این روزها بیشتر مشغول نوشتن و خواندن است، ادامه داد: این روزها بهترین توفیق، کسبِ فرصت مطالعه است و گاهی نوشتن و دوباره نوشتن. البته بگویم مطالعه صرفاً خواندن کتاب و مجله نیست. خواندن نگاهها، گفتارها و کردارهای آدمها؛ دقیق شدن در اظهار نظرهای بعضی اشخاص هم خودش هزار کتاب است.
پاکدل بهترین مطالعه را دقیق شدن در رفتار و احوال اطرافیان دانست و افزود: همین که آدم در احوال و رفتار و گفتار آدمهای کوچه و بازار، در پیادهرو، در تاکسی، اتوبوس و مترو دقیق شود، خود بهترین مطالعه است.
این کارگردان تئاتر به شیوههای دیگر مطالعه اشاره کرد و توضیح داد: دیدن نمایشهای بر صحنه، دیدن سریالها و برنامههای سطحی و آبکی و پیگیری اتفاقاتِ پیرامونی پر از عبرت است. گپ و گفت با دوستان، پیگیری سرنوشت و عاقبت دیگران، بخصوص جماعتی که با فرصتطلبی در پی شکار فرصتها هستند، خود نوعی مطالعه است.
او که همواره به وقایع تاریخی ایران علاقهمند است، اضافه کرد: به نظرم نسل ما شاهد وقایع غریبی است. کافی است به اتفاقات داخلی و خارجی از منظری پدیدهشناسانه بنگریم. کدام نسل مثل ما شاهد اتفاقاتی مهیب آنهم در کوتاه زمان و فشرده در هم بود؟ آنچه در عمر کوتاه خود دیدیم و شاهدیم، باید قرنها و شاید هزارهای میگذشت تا کس یا کسانی در معرضاش قرار میگرفتند.
حسین پاکدل که همچنان نمایش ناکام «عشق و عالیجناب» را در کارنامه هنریاش دارد، در پاسخ به این پرسش که آیا پیگیری خاصی برای اجرایش کردید؟ توضیح داد: خیر، مطلقاً پیگیری نکردم. مطمئن بودم نتیجهبخش نیست. چون از اساس با این اثر بعد از اجرای در جشنواره برخورد حذفی در دستور کار بود. برای چه باید خود و همکاران شریفام را سبک میکردم؟
کارگردان نمایش «حضرت والا» با تاکید بر اینکه حتما نمایش «عشق و عالیجناب» را در زمانی مناسب اجرا میکند، به ایسنا گفت: در خصوص آن کار قضاوت را به داوری زمان وانهادم. مسلم بدانید زمانی حتما اجرای آبرومندی از آن اثر خواهیم داشت. خلاصه بعد از آن که محبت شد و موانع بیشماری بر سر راه اجرای نمایش پرزحمتِ «عشق و عالیجناب» آنهم بعد از تقدیر و اهدای جایزه در جشنواره ایجاد شد، غالب وقتم را صرف مطالعه و نوشتن کردم.
این نمایشنامهنویس با اشاره به فعالیتهای اخیرش در حوزه تئاتر و نوشتن افزود: البته با نمایش «ترن» همکاری کردم که سال قبل اجرا شد. با چند پروژه همکاری کردم، روی چند طرح و ایده کار کردم که بعضی زمانبر است و هنوز جای تحقیق و بررسی همهجانبه دارد. بعضی در مرحلهی طرح است. ولی یک متن را به پایان رساندم به نام «یک صبح ناگهان». معمولاً وقتی متنی را به سرانجام میرسانم، برای بعضی دوستانم که خوب و توانمند و صاحبنظرند، میفرستم تا از انتقادات و پیشنهادهایشان برای بهبود کار بهره بگیرم.
نویسنده و کارگردان نمایش «رقص زمین» درباره موضوع نمایشنامهی جدیدش گفت: نمایش «یک صبح ناگهان» اقتباسی کاملاً آزاد است از داستان بلندِ «طشت خون» اثر اسماعیل فصیح. مدتها پیش آن را خوانده بودم و طی این مدت روی نحوهی تبدیل آن به نمایش کار کردم. فکر میکنم بد در نیامده باشد. حالا باید دید. ضمن آن که به سهم خود این کار نوعی ادای دین به نویسندهی شهیر معاصر اسماعیل فصیح هم هست.
او درباره این انتخاب نیز توضیح داد: دلیل عمده این که سرزمین ما از صد و اندی سال پیش با اتفاقات بزرگ و ناگهانی و بهتآور مواجه بوده، بخصوص از زمان صدور فرمان مشروطه، هر روزمان پر از اتفاقات سرنوشتساز و ناگهانی بوده است.
حسین پاکدل توضیحاتی درباره داستان این نمایشنامه ارائه کرد و افزود: داستان نمایش برمیگردد به یک روز از روزهای بعد از مرگ ناصرالدینشاه. در فاصلهی ترور او و برآمدن پسرش مظفرالدین میرزای ولیعهد. اما قصهی پایه در یک خانواهی صاحبنام میگذرد. در این نمایش صبح یکی از این روزها تا پیش از ظهر محور داستان است. داستان، یک تراژدی کاملاً خانوادگی در اجتماع آن روز است.
این نویسنده که پیش از این هم نمایش نامههای دیگری را با اقتباس از رمانهای مختلف نوشته است، درباره اقتباس نمایشی از رمان اسماعیل فصیح گفت: اگر به انصاف بنگریم اسماعیل فصیح حق بزرگی به گردن ادبیات سرزمین ما دارد. به نظرم ایشان به خاطر استقلال شخصیتی و سبک و سیاق منحصر به فردی که داشتند، تا حد زیادی مورد بیمهری قرار گرفتند.
وی ادامه داد: اسماعیل فصیح نویسندهای بود که با صداقت تمام قشر عظیمی از اهل ایران را در گسترهای فراخ با کتاب و مطالعه آشنا کرد. به نوعی کتابخوان تربیت کرد. حجم کسانی که «ثریا در اغما» یا «زمستان شصت و دو»ی ایشان یا دیگر آثارشان را خواندند و با این جذبه به سمت مطالعه کتابهای دیگر رفتند، کم نبودند. هنوز هم اگر شرایط چاپ کتابهای ایشان فراهم شود آثاری پرمخاطباند و مقبولیت چاپ در تیراژهای بالا دارند. ولی خب همانطور که عرض کردم، حسادت و تنگنظری و در بسیاری از موارد گروههای سیاسی در حوزهی قلم تعمداً و از روی بخل آثار او را بایکوت کردند، چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب؛ البته عمده بالندگی و تولید آثار ماندگار و واقعگرای او بعد از انقلاب صورت گرفت.
پاکدل به ظرفیتهای ادبیات ایران برای اقتباسهای نمایشی اشاره و اضافه کرد: حوزهی ادبیات نمایشی ما میتواند از آثار این نویسنده و سایر نویسندگان مستقل و زحمتکش بهرههای وافری ببرد. هرگاه فکر کنیم در بخش خلق ادبیات نمایشی نیازمند مراجعه به متون کهن و آثار نویسندگان و بزرگان ادب دیروز و امروز کشورمان نیستیم، قطعاً درجا میزنیم و دور خود میچرخیم.
مدیر پیشین تئاترشهر که همیشه پیگیر اجراهای روی صحنه است، خاطرنشان کرد: من غالب آثار بر صحنه را میبینم. بهواقع بسیاری که ترجمه است یا رونویسی از متون غیر ایرانی. آنها هم که دستی در نگارش و عرضهی متون ایرانی و بومی دارند، یا مورد بیمهری واقع شده آثارشان با کجفهمی به بایگانی سپرده میشود بعضی هم که زمینه بروز و ظهور پیدا میکنند، فاقد هرگونه خاصیتاند.
او از محدودیت و ممیزی متون ایرانی و آثار بومی در تئاتر اظهار تاسف و اضافه کرد: در موارد معدودی و خیلی به ندرت نوشتههای فاخر و درجه اول به صحنه میرود که آنهم گاه زخمی شده و محصول تلاش و پیگیری و سماجت خالق اثر است نه یک جریان نهادینهشده و هدفدار و رو به رشد.
بازیگر نمایش دفاع مقدسی «ترن» که این روزها مشغول خواندن رمان «چیدن باد» است، این اثر دو جلدی را یکی از آثار درخشان ادبیات فارسی توصیف کرد و ادامه داد: الان دارم رمان دو جلدی و فوقالعاده غنی و پربار نویسنده پرتلاش محمد قاسمزاده به نام «چیدن باد» را میخوانم. نمیدانید چهقدر زیباست. به نظرم هر بخش آن به اشکال مختلف قابلیت اجرا بر صحنه را دارد.
او معتقد است: درامنویسان ما با بهرهگیری از این کتاب و کتابهای مثل این میتوانند نمایشهای پرمایهای بنویسند.
پاکدل افزود: من نمیخواهم وارد جزییات داستان بشوم تا برای خواننده ذهنیت ایجاد کنم ولی همینقدر بگویم رمانی است که تاریخ معاصر را در قالب داستانهای موازی و جذاب پیشروی ما قرار میدهد. جوانان ما باید این رمان را بخوانند تا بفهمند چهها بر این سرزمین رفته است.
این هنرمند تئاتر در پایان درباره اجرای «یک صبح ناگهان» گفت: به یاری خدا تلاشهایی میکنم. امید که شرایط اجرای خوب و حرفهای آن فراهم شود.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر