شکایت بازیگر سینما از علی دایی به خاطر کتککاری شدید +سند
پارسینه: طبق گفته یک بازیگر تلویزیون و سینما ظهر امروز (جمعه) قبل از بازی سپیدرود - سایپا، اتفاق عجیبی در هتل محل اقامت شاگردان علی دایی رخ داده است!
به گزارش تسنیم، در حالی که تیم فوتبال سایپا از ساعت 15 امروز (جمعه) در چارچوب هفته بیستوچهارم لیگ برتر فوتبال به مصاف سپیدرود رشت رفته، پیش از بازی اتفاق عجیبی در هتل محل اقامت شاگردان علی دایی رخ داده است. طبق ادعای امیر حسام شجاعی، بازیگر سینما و تلویزیون او امروز در هتل محل اقامت تیم سایپا از علی دایی کتک خورده است!
امیر حسام شجاعی درباره اتفاق رخ در هتل محل اقامت تیم سایپا و درگیریاش با علی دایی، اظهار داشت: برای این فوتبال متاسفم و دیدگاهم نسبت به دایی عوض شد. من اهل فوتبال نیستم و برای کار دیگری به رشت آمده بودم. ما برای بازی در یک فیلم باید یک ماه در رشت و انزلی باشیم.
وی افزود: از دو روز قبل در این هتل بودم و امروز میخواستم هتل محل اقامتم را عوض کنم. اصلاً نمیدانستم که تیم سایپا هم اینجاست. زمانی که میخواستم از هتل تسویه حساب کنم و بروم، در لابی نشستم و در کافیشاپ چای خوردم تا کارهای رفتنم درست شود. در کافیشاپ هتل علی دایی و کادر فنیاش در مورد بازی توضیحاتی برای بازیکنانشان روی تخته میدادند. زمانی که جلسه آنها تمام شد و در حال ترک کافیشاپ بودند، من به علی دایی سلام کردم و او هم جواب سلام من را داد. در همین زمان، علی دایی به یکباره برگشت و به من گفت «شما از کِی اینجا نشستی؟»، من هم گفتم «5 دقیقه»، گفت «به چه حقی اینجا نشستهای؟»، من هم گفتم «یعنی چه؟ مگر باید از شما اجازه میگرفتم؟!»
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: علی دایی فکر میکرد من جاسوس تیم مقابل هستم و آمدم از تاکتیکهای سایپا مطلع شوم و برای آنها فیلم بفرستم. تازه فهمیدم که تیم علی دایی با تیم علی کریمی بازی دارد. علی کریمی رفیق خیلی گل و صمیمی من است، اما من نمیدانستم که تیمش بازی دارد. علی دایی گفت» «تو اصلاً حق نداشتی بیایی و اینجا بنشینی»، من هم گفتم «این چه طرز حرف زدن است، من میهمان این هتل هستم و منتظر چک اوت کردن کارهایم هستم»، گفت: «نباید کسی شما را اینجا راه میداد»، گفتم«من فقط از اتاقم به پایین و کافیشات هتل آمدم، این چه طرز حرف زدن است!»، گفت: «من میدانم تو را چه کسی فرستاده، به او بگو بیچارهات میکنم و تو را هم به خاک سیاه مینشانم». من هم گفتم «آقای دایی چه میگویی؟ من اصلاً ربطی به فوتبال ندارم».
شجاعی عنوان کرد: در ادامه، برادر علی دایی (محمد دایی) آمد و گفت «با علی درست صحبت کن». گفتم: «درستتر از این حرف بزنم؟ مگر من چه گفتم؟ من فقط گفتم که ربطی به فوتبال ندارم و با من درست حرف بزند». محمد دایی هم گفت که «مگر تو کی هستی که درست با تو صحبت کند؟»، گفتم که «من یک شهروند که هستم، او حق ندارد با من این طور حرف بزند». بعد از آن هم علی دایی من را هل داد و من روی میز کافیشاپ پَرت شدم. گفت «برو فلان فلانشده»؛ همه پرسنل هتل هم شاهد هستند و دوربینهای هتل هم فیلم گرفتند. من به علی دایی هم گفتم «برایت متأسفم که تو آقای گل جهانی».
این بازیگر خاطرنشان کرد: بعد از آن هم بهمن دهقان (وکیل دایی) آمد و گفت «به هدفت رسیدی، تیم را به هم زدی و کار خودت را کردی». علی دایی یک چیزهایی میگفت که من اصلاً نمیفهمیدم. او مدام من را هُل میداد، گفتم «دفعه آخرت باشد به من دست میزنی، شکایت میکنم»، گفت: «دست نزنم؟»، شروع کرد به کتک زدن من. دو سیلی «بدجور» زیر گوشم خواباند. اصلاً شوکه شده بودم، دایی همیشه برای عجوبهای بود. در ادامه کاپیتان تیمشان علی دایی را جدا کرد و بعد از آن هم علی دایی میگفت «بهمن فِلان کار را بکن، بهمن این کار را بکن، بهمن آن کار را بکن.» در ادامه اتفاقات بهمن دهقان و محمد دایی من را در نمازخانه هتل گیر آوردند و در یک گوشه تا میخوردم، من را کتک زدند، در زندگیام تا کنون چنین کتکی نخورده بودم.
وی با بیان اینکه به کلانتری رفته و از علی دایی، محمد دایی و بهمن دهقان شکایت کرده است، گفت: من به دایی گفتم شکایت میکنم، او هم با لحن خودش و با پوزخند گفت: «از من شکایت میکنی؟»، در کلانتری به من گفتند حتی رئیس جمهور هم چنین کاری بکند پیگیری میکنیم. علی دایی فحشهایی به من میداد که در زندگیام از هیچکس نشنیده بودم. جالب اینجا بود که نیروی انتظامی هم دو مأمور در هتل داشت که امنیت سایپا را تأمین کنند، اما هیچکاری نکردند و ایستاده بودند، انگار باید علی دایی به آنها دستور میداد تا کاری بکنند.
از غرور و نخوت علی دایی بسیار شنیدم میگوینددرخت هرچه پر بارتر افتاده تر اما هیهات ازاین یادآوری ، بیاد دارم چند سال پیش روزنامه فروش محل ما چیزی گفت که آن موقع باورش برایم سخت بود او که زمانی طرفدار دایی بود گفت با ماشین پیکان اتفاقی در بالای شهر پشت ماشین علی دایی میرفتم که ناگهان او ترمز کرد تماس بسیار مختصری ماشین گرانقیمت او با پیکان قراضه ام کرد که آسیبی به ماشین نرسید ناگهان او عصبانی به سویم حمله کرد و تا میتوانست مرا به باد فحش قرار داد و مرا مدام هول میداد از آن روز به بعد من هرگز عکس دایی را که او در کیوسک داشت ندیدم او از اسطوره خان رو برگردانده بود
حقشه برای چی انجا نشسته بودی و بعد سلام دادی حقشه من هم بودم میزدمش
متاسفانه بعضی ها یادشون میره که کی بودن وچگونه به اینجا رسیدن و اینکه لایق چنین جایگاهی هستن .یا نه ...جلوی دوربین علی دایی خودش را کوچیک مردم میداند .ولی مشخص است که جنبه این جایگاه را ندارد .یکی باید به ایشون حالی کند که زبون نفهم مگر هر کس اونجا نشسته جاسوسه . تو اگر از تیمت اطمینان داری .دیگه نگران چی هستی . برادر دایی هم که یک کلنگ به تمام معناست . مثل انگل خودش را چسبانده . لازم است که قانون به شدت برخورد کند با این فرد . اگر لکنت نداشت دیگه چی بود . از پلیس انتظار چی داشته . پلیس ونیروی انتظامی که تعطیل است . اونا هم نگاه کردن به دست علی دایی .جیره خوارن دیگه / طرف را توی خیابون لت وپار میکنن .حضرات شراکت میکنن. انتظار کمک داشتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دم دائی را باید چید
حقت بوده بچه ÷ررو