تصمیم درست منچستر یونایتد برای اخراج فنخال
پارسینه: خبر اخراج لویی ون گال به هیچ وجه باعث تعجب کسی نشد. شش ماهی بود که همه منتظر چنین اتفاقی بودیم. اما نکتهیِ عجیب اینجاست که ون گال در شرایطی اخراج شد که تیمش در نیم فصل دوم 36 امتیاز در لیگ گرفت، یعنی فقط کمتر از لستر (42) و ساوتهمپتون (39) و جام حذفی را فتح کرد
جاناتان ویلسون - یادداشت | در این فصل عجیب و غریب، یونایتد در نیم فصل دوم بهتر از آرسنال، تاتنهام و لیورپول نتیجه گرفت. اما هودارانِ این سه تیم با پایانِ فصل حسی از پیشرفت و آیندهای روشن دارند، برعکسِ هوداران یونایتد. پس مشکل کجاست؟ چرا با وجود جوانانی مثلِ رشفورد و لینگارد و مارسیال، به نظر میرسد یونایتد در جا میزند؟ بیشتر از هر چیز دیگر سبک بازی یونایتد است که چنین حسی را ایجاد میکند.
یونایتد با میانگینِ 55 درصد مالکیت توپ این فصل بعد از آرسنال (56.9) از این منظر بالاترین آمار را داشته است. اما مسئله کاری است که یونایتد با این مالکیت توپ کرده. یونایتد این فصل با میانگینِ 11.3 شوت در هر بازی تنها 5 تیم را از این منظر پایینتر از خودش در لیگ برتر میبیند. 8.2 پاسِ کلیدی در هر بازی یونایتد را در این جدول به ردهیِ هفدهم میبرد و تنها 49 گل در لیگ در قیاس با میانگینِ 76.4 گل در تاریخ لیگ برترش قرار میگیرد.
مشکلِ بزرگ اینجا بود که در دورانِ پسا تیکی-تاکا که فوتبال طولی و انتقال سریعِ بازی موردِ توجه همه قرار گرفته، ون گال قصد داشت فوتبالی که 20 سال بازی میکرد و باهاش به موفقیت رسیده بود را حفظ کند. حتی آژاکسِ دههیِ 90 ون گال هم که قهرمانِ اروپا شد با انتقاداتِ زیادی از سویِ هلندیها روبرو میشد. اینکه چرا مارک اوورمارس و فینیدی جورج هر وقت در گوشهها صاحب توپ میشدند اول عقب را نگاه میکردند و اگر کسی برایِ پاس دادن نبود دریبل میزدند و نفوذ میکردند. اینکه آژاکس با وجود داشتنِ 70 درصد مالیکت توپ، بدونِ خلاقیتِ لازم بود. یونایتدِ ون گال هم مثلِ آژاکسش بود. یونایتد این فصل میانگین 9.8 دریبل در هر بازی داشت، یعنی کمتر از 11 تیمِ دیگر در لیگ. گلی که ون گال بیش از همه بهش افتخار میکرد، مقابلِ ساوتهمپتون، حاصلِ 44 پاس بود که تنها 3 تا از آنها بیش از 5 یارد و رو به جلو بودند.
در نهایت پاسهایِ عرضیِ مدام برایِ اولدترافوردی که همیشه به درجهای از فوتبالِ جذاب عادت داشته، شاید اگر با پیروزیهای متوالی همراه میشد، قابلِ قبول بود. اما وقتی تیم دو فصل چهارم و پنجم میشود نه. یونایتد این فصل تداومِ بیشتری از لیورپول داشت. اما اوجهایی مثلِ پیروزی مقابلِ دورتموند و ویارئال در اروپا آیندهای روشن را به لیورپولیها وعده داد. در نقطهیِ مقابل خیلی سخت است بازیای از یونایتد به یاد بیاوریم که چنین اوجهایی را با خودش داشت. در واقع از منظری، به شکلی عجیب، ون گال قربانیِ تداومش شد. تداومی که البته کسالتبار و مثل یک خط راست بود.
ارسال نظر