چرا انشا نچسب شده است؟
پارسینه: داوود غفارزادگان میگوید مدرسههای ما زنگ کتاب ندارند، معلم انشای خلاق و کتابخوان هم نداریم، موضوعات انشا هم تکراری است و کتابهای ادبیات خشک و بیروح است و مجموع این شرایط زنگ انشا را غیردلچسب کرده است.
این نویسنده و معلم پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره اهمیت درس انشا گفت: اهمیت این زنگ چیزی نیست که درباره آن حرف بزنیم، زیرا بسیار بدیهی است. این مساله، مسالهای است که به زبان فارسی برمیگردد. زبان فارسی زبان رسمی ماست و پیشینه ادبی ما به این زبان بازمیگردد و در طول تاریخ کشور ما حول این زبان مجموع شده و کلیت خود را حفظ کرده است.
او ادامه داد: از سوی دیگر ما در این زمینه مشکل اساسی داریم؛ اکثر دانشجویان ما از نوشتن یک متن ساده ناتوان هستند و این نشان میدهد روی نوشتن کار نشده است. چیزی که من با توجه به سابقه چندینساله تدریسم میدانم این است که انشا درس بسیار مهمی است و ما متاسفانه معلم انشا نداریم. در دبستان معلمی که درسهای دیگر را هم تدریس میکند انشا را هم درس میدهم و این اصلا مهم نیست که او چقدر کتاب خوانده و چقدر به زبان فارسی مسلط است.
این نویسنده اظهار کرد: موضوع دیگر این است که انشا همیشه با کتابخوانی عجین است. بچههایی که کتابهای غیردرسی نمیخوانند، در زمینه انشا نوشتن هم با مشکل مواجه هستند. همچنین کتابهای ادبیات در دبیرستان و راهنمایی خشک و بیروح است و اینگونه نیست که بتواند نیاز دانشآموزان به خواندن متون ادبی را پاسخ بگوید.
غفارزادگان همچنین گفت: موضوعاتی هم که در کلاس انشا ارائه میشود، موضوعاتی کلیشهیی و بیهوده است، موضوعاتی که پدران ما هم درباره آن نوشتهاند و همین سبب میشود که انشا درس دلچسبی برای بچهها نباشد. اما همیشه کلاسِ معلمهایی که خودشان اهل کتاب هستند و نوشتن میدانند، با شور و شوق برگزار میشود و بچهها به این کلاسها علاقه بسیار زیادی دارند و خیلی هم در نوشتن پیشرفت میکنند. کلاسهای خود من همینطور بود، من در کلاس یک جلسه کتاب میخواندم و یک جلسه از بچهها میخواستم بنویسند. سعی میکردم از آنها بخواهم درمورد موضوعاتی بنویسند که کلیشهیی نباشد و موضوعاتی را بیشتر پیشنهاد میدادم که بچهها بتوانند از طریق آنها خودشان را بیان کنند.
او در ادامه درباره آموزش نوشتن در دوران تحصیل خودش گفت: زمانی که ما درس میخواندیم کتابی بود به نام «آیین نگارش». این کتاب بسیار خوب تدوین شده بود، گروه مؤلفانش هم شاعران و نویسندگان بنامی بودند. معلم این کلاس هم معلم خیلی خوبی بود و من نویسنده شدنم را مدیون این معلم و این کتاب میدانم. کتاب بیشتر تمرینی بود و از ما میخواست که مکانی را توصیف کنیم و یا درباره موضوع خاصی بنویسیم. تمرینهای کتاب شامل خلاصهنویسی کتابهای دیگر هم میشد.
او سپس درباره تدوین کتاب برای کلاس انشا گفت: کتابی که قرار باشد در کلاس انشا تدریس شود، باید بیشتر تمرینی باشد و کتابِ آزادی باشد که فن نوشتن را به دانشآموزان بیاموزد تا آنها بتوانند به آسانی بنویسند. زیرا نوشتن و بیان کردن خود سبب میشود از بسیاری از مشکلات ذهنی جلوگیری شود. اما امروز ارتباط بچههای ما با زبان سخت است، زیرا ما هرگز زبان را به گونهای ارائه ندادهایم که خواندنی و شیرین باشد.
داوود غفارزادگان افزود: کتاب تعلیمات دینی هم در زمان ما کتاب موفقی بود، چون شهید بهشتی و دکتر باهنر مولف آن بودند، اما بعد از آن کتابهای دینی دیگر آن جذابیت و تاثیرگذاری را نداشتند، چون کسانی آنها را مینوشتند که نه زبان دین و نه زبان کودک و نه زبان تالیف را میشناختند.
این معلم باسابقه همچنین خاطرنشان کرد: برای حل این مشکل باید مشکلات زیرساختی را برطرف کرد. در نظام آموزشی که ساعت مطالعه وجود ندارد و علاقهای به کتابخانه نیست و هیچگاه از نویسندگان در مدارس دعوت به عمل نمیآید چیزی تغییر نمیکند. در کشورهای پیشرفته دانشآموزان کتابهای خلاق و آزادی دارند که چهار پنج سال با آنهاست و پر از داستانهای کلاسیک و فولکلور که آنها را با ادبیات خلاق آشنا میکند. اما نه کتابهای ادبیات ما خلاق است و نه تدریس آنها به گونهای خلاق است و تنها بچهها را خسته میکند.
او در ادامه پیشنهاد کرد: به نظر من در چنین شرایطی که آموزش و پرورش توجه چندانی به مطالعه ندارد خانوادهها باید خودشان آستین همت را بالا بزنند و به کتابخوانی خودشان و فرزندانشان توجه کنند و این نیاز را در خانواده خود برطرف کنند.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
وقتی که همه ساله کتب های درسی دچار تغییرات شده ، انهم از دروس ابتدائی بخوانیم به بنویسم تعدیل یافته پس باید توقع نداشته باشیم که نویستده و یا به کتابخوانی رجوع کنیم باید بدانیم که ریشه اصلی کجاست ؟
مدیریت ، حجم کتابها ، تغییرات ، تعطیلی های بسیار ، دیر رسیدن کتاب به دست دانش آموز ، وضعیت اقتصاد خانواده و .............. می توان اشاره نمود که نه تنها فشار روحی و روانی بر دانش اموز میگدارد بلکه در یادگیری نیز ضعیف و ناکارآمد باشد حال باید چه انتظاری داشت ؟ حال به این سر در گمی دانش اموز که بصورت طنز آمده برای شما در مورد انشا، و نویستدگی یاد آوری مینمایم .
علت تغییرات کتاب های ابتدایی اعلام شد.
توضیح:اخیرا کتاب های فارسی ابتدایی تبدیل به "بخوانیم" و "بنویسیم" شده اند.
الفبا از پ ، و ، ل شروع ميشه ،بابا ديگه آب نميده چون اداره آب و فاضلاب آب رو قطع کرده ،دهقان فداکار پير شده و دنبال چندر غاز مستمري از اين اداره ميره تو اون اداره، مرغا هورمون خوردن وخروس شدن، خروسا ماماني شدن براي مرغا عشوه ميان و ناز ميکنن، سن ازدواج مرغا بالا رفته ديگه تخم نمي کنند،چوپان دروغگو عزيز شده و کلي طرفدار داره، شنگول و منگول بزرگ شدن و گرگ شدن. مامانشونم دو سه روزيه رفته تايلند
گيساشو ببافه، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابي باز کردن، کوکب خانم رفته يه ماکروفر سامسونگ خريده و ديگه حوصله مهمونداري رو نداره و جواب تلفن رو هم نميده، کبري موهاشو مش کرده و تصميم گرفته دماغشو عمل کنه، روباه و کلاغ دستشون تو يه کاسست، حسنک گوسفنداشو فروخته و
پيکان خريده مسافرکشي می کنه، آرش کمانگير معتاد شده و ديگه سنگ هم نمي تونه پرت کنه، شيرين، خسرو و فرهاد رو پيچونده و با دوست پسرش رفته اسکي، رستم و اسفنديار لباشونو فروختن و موتور خريدن ميرن کيف قاپي،پتروس از بس با دوست دختراش چت کرده انگشت درد
گرفته و ديگه نمي تونه انگشتشو بکنه تو سوراخ سد، پسر هوشیار به
خارج فرار کرده و برای خارجی ها کار می کنه. تمام دریاچه ها خشک
شدن و برای مرغابی و لاک پشت آبی نمانده،لاک پشت هم لاکشو
درآورده و بجاش جدیدترین مدلهای لباس آن ور آبی رو می پوشه،
خانواده آقاي هاشمي ديگه بنزين ندارن برن مسافرت در ضمن دل
خوشي هم از راه وسفر ندارن چون آخرين باري که تو راه گوشت کبابي خريدن چوپان دروغگو گوشت خر بهشون فروخته.
پارسینه جان چاپ کن این بود انشاء و نویسندگی بنده ........
آموزش و پرورش پیشرفته، فعلا به فکر روشهای تکراری نظیر تعطیل کردن مدارس استعدادهای درخشان است.
متأسفانه درس انشا حذف شده ونمره اى دركارنامه براى ان موجود نيست. نسل جديد، هم در املا هم درانشا ومتن نويسى دچار مشكل است.
بله واقعا اینا مشکلات بزرگی هستن، من خجالت می کشم وقتی می بینم نخبه های کشور هم از نوشتن متون ساده عاجزند و گاهی اشکالات نگارشی و حتی املایی در نوشته هاشون دیده می شه.
باید کلاسهای ادبیات غنی بشوند و در دوره ی دبیرستان هم انشا وجود داشته باشد.
بايد در مدارس (به خصوص دبيرستان) زنگي به نام زنگ انشا پايه گذاري شود و اي كاش هر چه زودتر اين اتفاق بيفتد تا استعداد هايي كه در اين زمينه وجود دارند سركوب نشوند.دانش آموزان امروز خوب صحبت مي كنند اما به خوبي نمي توانند بنويسند.