آيدا كيخايي، فوقليسانس رشته كارگرداني از دانشگاه تهران است و طي سالهاي اخير، هم در مقام بازيگر و هم در مقام كارگردان، آثار نمايشي ارزشمندي را به روي صحنه برده است. او همسر محمد يعقوبي، نويسنده و كارگردان تئاتر است و در بسياري از آثار كارنامه هنري خود با يعقوبي همكاري داشته است .
اين روزها تماشاخانه ايرانشهر ميزبان نمايش «شام با دوستان» نوشته دونالد مارگوليز به كارگرداني آيدا كيخايي است. اين نمايش چهارمين كار كيخايي در مقام كارگردان است. «خداحافظ»، «يك دقيقه سكوت» و «روزمرهگيهاي زناشويي» از ديگر تجربههاي كارگرداني كيخايي در عرصه تئاتر به شمار ميروند.
اين براي نخستين بار است كه جنابعالي يك متن خارجي را براي كار در مقام كارگردان انتخاب كرديد؛ از دلايل اين انتخاب بگوييد .
چند سال پيش آقاي يعقوبي اين متن را به زبان انگليسي خوانده بودند و ما متن
را بسيار پسنديديم. وقتي ميخواستيم نمايش «مرد بالشي» را كار كنيم، تصميم گرفتم كار ديگري را همزمان با آن آغاز كنم كه همان موقع دوست عزيزم زهره جواهري كار ترجمه «شام با دوستان» را به پايان رسانده بود. اين متن اثر قوي و مهمي است كه تا كنون برنده 9 جايزه بينالمللي شده كه مهم ترينشان جايزه پوليتزر است و همين روزها براي چندمين بار در برادوي به روي صحنه ميرود؛ پس متني است كه حرفهاي بسياري براي گفتن دارد .
چرا يك درام زن و شوهري؟ آيا اين موضوع كمي تكراري نشده؟ با توجه به اينكه شما قبلا هم كارهايي با اين موضوع ارائه كرده بوديد .
اولا موضوع فقط زن و شوهري نيست، بلكه در اين داستان 4 فرزند هم وجود دارند كه البته ما آنها را نمي بينيم؛ پس موضوع داستان خانواده است. دوما اين سوژه موضوعي نيست كه تكراري شود. تا وقتي خانواده وجود دارد بايد راجع به آن صحبت شود. تفاوت اين متن با متنهاي مشابه به نظر من اين است كه به اخلاقيات توجه ميكند و راهكار ارائه ميدهد
.
در خبرهاي قبلي محل اجراي نمايش را تالار حافظ ذكر كرده بوديد. چرا در آخرين روزها محل اجرا به تماشاخانه ايرانشهر تغيير كرد؟
بله، ابتدا قرار بود كار در تالار حافظ اجرا شود و ما با مدير تالار حافظ شفاهي براي 45 اجرا توافق كرديم، اما بعد مديريت تالار به ما اعلام كرد كه تعداد اجراهايمان كم شده و علاوه بر آن يك سري برخوردهاي غيرحرفهاي هم با ما داشتند كه منجر شد ما با تماشاخانه ايرانشهر وارد مذاكره شويم، چون آقاي يعقوبي ميخواستند مرد بالشي را در سالن شماره يك ايرانشهر به روي صحنه ببرند. نهايتا مديريت تماشاخانه ايرانشهر موافقت كردند كه نمايش «شام با دوستان» همزمان با «مرد بالشي» با فاصله زماني دو ساعت اجرا شود. اين براي ما خيلي بهتر شد و من خوشحالم كه محل اجرا تغيير كرد .
با توجه به اينكه قبلا فرموديد آقاي يعقوبي صحنه پاياني را كاملا عوض كردند، بفرماييد آيا اين تغييرات به بدنه متن اصلي ضربه نمي زند؟
در متن اصلي 7 صحنه وجود دارد كه من يكي از اين صحنهها را حذف كردم. اين
صحنه فلاشبكي بود از آشنايي اين زوجها با هم كه يك سري مشكلات اجرايي در كشورمان داشت و علاوه بر آن باعث طولاني شدن بيش از حد كار ميشد. تمام صحنههاي ديگر را آقاي يعقوبي بازنويسي كردند تا براي تماشاگر ايراني قابل دركتر شود. صحنه پاياني كاملا بازنويسي شد، ولي مفهوم گفتوگوها و نتيجه نهايي تغييري نكرد. كار اصلي هم به همين صورت مثبت به پايان ميرسد .
به عنوان يك زن، با شخصيت «كارن» بيشتر احساس نزديكي ميكنيد يا شخصيت «بتي»؟
به شدت با كارن. من آدمي اخلاقي و محتاط هستم. در واقع به دليل شخصيت «گيب» و «كارن» بود كه اين اثر را انتخاب كردم. به نظر من اگر اين افراد نباشند سنگ روي سنگ بند نمي شود .
آيا به نظر شما «بتي» و «تام» نماينده شخصيتهاي غيراخلاقي هستند؟
نه. البته شايد «تام» و «بتي» شخصيتهاي دراماتيكتري باشند. مثلا اگر ميخواستم در اين كار بازي كنم دوست داشتم نقش «بتي» را بازي كنم، ولي به لحاظ اينكه كدام را بيشتر ميفهمم يا كدام را ترجيح ميدهم، آن شخص بيترديد «كارن» است .
عاطفه بزرگ نيا/روزنامه فرهيختگان
ارسال نظر