کودک امروز کارتون «دکتر ارنست» نمیخواهد
پارسینه: «سیاساکتی، یک محصول منحصر به فرد بود که نمونههای شبیه آن را هم در دنیا نداریم، ما سیا ساکتی را به جامعه انیمیشن ایران معرفی کردیم و سیا ساکتی خودش یک آیتم شد، متأسفانه آن شرایطی که باعث شد سیا ساکتی به وجود بیاید بعد از آن زمان به تدریج از بین رفت».
«سیاساکتی، یک محصول منحصر به فرد بود که نمونههای شبیه آن را هم در دنیا نداریم، ما سیا ساکتی را به جامعه انیمیشن ایران معرفی کردیم و سیا ساکتی خودش یک آیتم شد، متأسفانه آن شرایطی که باعث شد سیا ساکتی به وجود بیاید بعد از آن زمان به تدریج از بین رفت».
این جملات صحبتهای ارد پیکانفر، سازنده سیا ساکتی است که همراه با انیمیشنسازان دیگر در حال حاضر همگی در موسسه انیمیشنسازی حور، یعنی جایی که سیا ساکتی متولد شد، فعالیت میکنند.
شهاب کسرایی (مدیر عامل حور)، ارد پیکانفر، فرخ یکدانه و فرانک زحلی (انیمیشنساز) در محل خبرگزاری دانشجویان (ایسنا)، حاضر میشوند تا انیمیشن ایران را آسیب شناسی کنند و از نیازها و خواستههایشان برای این حوزه بگویند؛ از اینکه انیمیشن ایران متولی ندارد، جدی گرفته نمیشود و در نهایت برای آن بودجه چندانی در نظر گرفته نمیشود.
شهاب کسرائی، مدیر عامل موسسهی فرهنگی هنری حور گفتوگوی خود با ما را اینگونه آغاز میکند: انیمیشن از سالهایی که فعالیت خودش را آغاز کرده حمایت شده است و علتش هم این بوده که انیمیشن به خاطر گسترده بودن طیفهای تخصصیاش نمیتواند به خودی خود رشد کند، در کشور ما یک انیمیشن ساخته میشود که یک نسخه از آن در اختیار سازمان مطبوعه قرار میگیرد و همین برای آنها کافی است در حالی که در کشورهای دیگر اینگونه نیست، کشورهای دیگر با چند هدف یک سریال انیمیشن در 100 قسمت میسازند که اولین هدفشان این است که اسپانسرهای مختلف برای عرضه محصولاتشان در تولید آن انیمیشن سرمایهگذاری کنند.
او ادامه میدهد: هدف دیگرشان این است که یک نسخه میسازند و در 50 تا 70 کشور به فروش میرسانند؛ بنابراین قیمت ساخت آن انیمیشن یک پنجاهم میشود، این نسخه قیمتش به طور جدی کاهش پیدا میکند و انیمیشن شکل خوبی را پیدا میکند و مقرون به صرفه میشود.
*** انیمیشن متولی ندارد
کسرائی در پاسخ به این پرسش ما که چرا خودشان به عنوان یک موسسه خصوصی برای تولید انیمیشن به تلویزیون پیشنهاد نمیدهند تا هم بودجه خود را تأمین کنند و هم شرکتهای دیگر را جذب کنند؟ بیان میکند: تلویزیون برای خود شرح وظایفی دارد، در واقع تلویزیون متولی انیمیشن نیست، تلویزیون به انیمیشن تلویزیونی نیاز دارد و چون کانال رسمی پخش تصویر در ایران است، اگر کسی بخواهد محصولی را تبلیغ کند از طریق تلویزیون وارد پخش میشود، در حال حاضر انیمیشن در کشور ما متولی ندارد، صبا هم برای تلویزیون تأمین برنامه میکند و متولی نیست.
او در ادامه ضمن بیان اینکه انیمیشن یک ابزار است، میگوید: در حال حاضر حدود 200 سازمان میتوانند از ظرفیت فرآیند انیمیشن استفاده کنند، ما نیز تاکنون با 48 سازمان کار کردیم، این نشان میدهد که آنها به این نتیجه رسیدند که این فرآیند به آنها کمک میکند اما در سال گذشته این موضوع به شدت کاهش پیدا کرده و به صفر رسیده است، سازمانها باید از این ابزار برای اطلاعرسانی و ارتباط با مردم استفاده کنند، انیمیشن ابزار بسیار پرقدرتی است که در بسیاری موارد جایگزین ندارد ولی الان در دو سال گذشته استفاده از انیمیشن به شدت کاهش پیدا کرده است.
*** سیا ساکتی یک محصول منحر به فرد بود
ارد پیکانفر نیز که در نشست ما حاضر شده است، تهیهکنندهی مجموعه تیزرهای انیمیشن «سیا ساکتی» در دهه 80 است؛ از او دربارهی این مجموعه و علت رها شدن کاراکتر سیا ساکتی میپرسیم و او میگوید: «سیا ساکتی» یک محصول منحصر به فرد و برای شرایط خاص بوده است. یک بخش قضیه تولید و ایدهپردازی توسط انیمیشنساز است اما بخش دیگر باکسهای پخش آن کار است؛ یعنی یکی از دلایل موفقیت آن کار جدای از نوآوریهایی که داشت این بود که به صورت خیلی مناسبی پخش میشد. سیا ساکتی در آن زمان فراگیر شد و نمونههای شبیه آن در آن زمان نبود کماینکه من معتقدم متاسفانه هنوز هم آن معیارهای تکنیکی و خلاقانه انیمیشن در تیزرهای مشابه آن وجود ندارد.
وی میافزاید: علاوه بر این، مسوولان آن زمان این حساسیت را داشتند که این نوع مجموعههای تیزری پخش شوند و پشت این کارها هم ایستاده بودند. این اتفاق جریانی بود که ایجاد شده بود و الان تقریبا تیزرهای تلویزیونی در زمینه انیمیشن ادامهروی این محصولات هستند، همه سعی کردند همان الگوها را پیاده کنند. اساس همه اینها همان کارهای نیروی انتظامی بود و اصلا این تعریف ایجاد شد که میشود چنین کارهایی ساخت.
این انیمیشنساز خاطرنشان میکند: اگر بخواهیم این تیزر آموزشی را یک نوع رسانه تعریف کنیم، نمونههای شبیه آن را در دنیا هم نداریم؛ یعنی تقریبا یک انیمیشن بومی است، اگر آمار بگیریم در هیچ کجای دنیا حتی یک کار آموزشی دو، سه دقیقهای دربارهی راهنمایی و رانندگی پیدا نمیکنیم؛ البته بخش عمدهای را هم مدیون حمایتهای مسؤولان وقت راهنمایی و رانندگی بودیم.
پیکانفر ضمن بیان این که بعد از آن زمان، خیلیها تلاش کردند تا مجموعههای سیا ساکتی را دوباره تولید کنند، بیان میکند: به نظر من با امکاناتی که الان هست میتوانیم نمونههای خیلی بهتری بسازیم. ما سیا ساکتی را به جامعه انیمیشن ایران معرفی کردیم و بعد از آن خیلیها آمدند دنبالهروی این قضیه شدند و اصلا سیا ساکتی خودش یک آیتم شد، متأسفانه آن شرایطی که باعث شد سیا ساکتی به وجود بیاید، بعد از آن به تدریج از بین رفت.
وی معتقد است: اگر یک کاری از حدی بیشتر موفق شود، اگر درست و تخصصی به آن نگاه نشود همان شهرتی را هم که داشته از بین میرود؛ یعنی بعد از سیا ساکتی تعداد تیمهای مختلف و غیرکارشناس و غیرمتخصص که شروع کردند به تولید محصولات با قیمتهای عجیب و غریب، افزایش پیدا کرد. حتی در آنونس «تهران 1500» هم اعلام میشد اولین انیمیشن سینمایی ایران به کارگردانی خالق سیاساکتی در صورتی که اصلا ربطی نداشت و آن کاراکتر هم در «تهران 1500» وجود نداشت، آقای عظیمی هم همه چیز را به اسم خودش تمام کرد.
این انیمیشنساز در پاسخ به این پرسش که چرا مجموعه سیا ساکتی را به یک سینمایی تبدیل نکردند؟ میگوید: اتفاقا بحث سینمایی کردن سیا ساکتی در همان چهار، پنج سال پیش خیلی جدی مطرح شد.
*** آمادگی ساخت سینمایی سیا ساکتی را داشتیم
کسرائی در ادامه صحبتهای پیکانفر دربارهی ساخت سینمایی سیا ساکتی بیان میکند: ساخت سینمایی سیا ساکتی در آن زمان مطرح شد و مجوزش را داشتیم و داریم. در روزنامه هم نصف صفحه درباره آن صحبت کردم، آمادگی ساختش را هم داشتیم و به دنبال اسپانسر بودیم، اسپانسری که بیاید کار انیمیشن را تأمین کند، چون یک کار سینمایی واقعا هزینهبر است و همچنین چون به دنبال این بودیم که شفاف کار کنیم، اسپانسرهایی را که پیدا کردیم مبلغشان به آن حد نرسید که ما یک فیلم سینمایی را در شأن سیاساکتی و مردم ایران بسازیم به خاطر همین ساخت سینمایی سیا ساکتی متوقف شد و الان هم این کاراکتر رها شده است.
او معتقد است: تلویزیون نیاز خود را در این میبیند که با یک شرایط خاصی آثار را معرفی کند و دارد تلاش میکند که برنامههای بسیار مفیدی از تلویزیون پخش شود، به هر حال کلی برنامه از خارج میخرد، دوبله و پخش میکند به ویژه که الان یک آنتن دارند که بین شش تا هشت ساعت باید برنامه داشته باشد حالا یکسری از این برنامهها را دارد از آرشیوش استفاده میکند. با این حجمی که الان رسانه، شبکه پویا را که شبکهی منتخبش هم هست دارد تأمین میکند، ظرف یک سال آینده تأمین برنامه جدیای را میخواهد، این مفهومش این است که یا باید انیمیشن داخلی یا خارجی و یا ترکیب اینها را داشته باشیم، انیمیشن داخلی با این گروههایی که الان وجود دارد و قیمتی که الان دارد برایش پرداخت میشود رو به اضمحلال است.
مدیر عامل حور ادامه میدهد: اگر بخواهیم انیمیشن را حفظ کنیم باید به طور جدی چند کار در رسانه انجام شود؛ اول اینکه بیایند به تهیهکننده بگویند ما 50 درصد هزینههای محصول را تأمین میکنیم و نسخهی پخش داخل ایران را به مدت دو سال در اختیار تلویزیون بگذارید، نسخه پخش رسانههای تصویریاش برای خودتان یا آن را هم به فلان قیمت میخریم و برای فروش خارجیاش هم تلاش میکنیم نه اینکه بیایند بگویند ما یک انیمیشن میخواهیم با موضوعی محدود با فلان قیمت که در هیچ جای دنیا هم آن را نمیخرند.
*** چرا برای ساخت یک انیمیشن هزینه نمیکنند؟
او تصریح میکند: چطور برای ساخت فیلمی درباره کودکی پیامبر چند میلیون دلار به آقای مجیدی میدهند، محدوده هم قائل نمیشود ولی برای ساخت یک انیمیشن ارزشی نصف این مقدار را هم هزینه نمیکنند؟ مگر مثل آقای مجیدی در حوزه انیمیشن کم داریم؟ انیمیشنسازان ارزش ندارند؟ یا چون حوزه کودک است و کودک صدایش درنمیآید بیارزش است؟ به نظر من دومی است.
کسرائی اضافه میکند: چون اگر فیلم آقای مجیدی خوب نشود مخاطب اعتراض میکند که این چه فیلمی است ساختید؟ آیا کودکی پیامبر این گونه بود؟ ولی هر انیمیشنی که به خورد بچهها داده شود، کسی چیزی نمیگوید برای همین کمکم بیارزش میشود.
*** برای خودمان خط قرمز داشتیم
فرخ یکدانه، کارگردان انیمیشن «دانشمندان بزرگ» که برندهی لوح تقدیر بهترین انیمیشن سومین جشنواره اتحادیه رادیو و تلویزیونهای کشورهای اسلامی شده است، نیز در این نشست حضور دارد و دربارهی مجموعهی 33 قسمتی خود میگوید: من شخصا به مسائل علمی و زندگینامهها خیلی علاقه داشتم به همین دلیل پیشنهاد ساخت این انیمیشن از طرف خود ما بود.
او همچنین دربارهی اینکه در هنگام تولید این مجموعه انیمیشن طنز چقدر دستشان برای شوخی کردن با شخصیتها باز بوده است؟ عنوان میکند: با دانشمندانی که در سدههای گذشته زندگی میکردند راحتتر میتوانستیم شوخی کنیم و تنها کسانی که شاید درباره شوخی با این دانشمندان به آنان برمیخورد کسانی بودند که در آن زمینههای علمی یا فرهنگی فعالیت میکردند؛ کماینکه خیلی شده که تا حالا خواستند شاهنامه را تصویرسازی کنند ولی خیلی از افرادی که در این حوزه صاحبنظر بودند مخالفت کردند چرا که اعتبار شاهنامه با تصویرسازی کودکانه از بین خواهد رفت.
یکدانه میافزاید: اما به خاطر احترامی که باید برای بزرگان عرصه علم و فرهنگ قایل باشیم، خودمان خط قرمزهایی را برای خودمان داشتیم. در واقع وقتی که من داشتم فیلمنامهها را مینوشتم دائم حواسم بود که اگر از طنز به عنوان عنصری که میتواند مخاطب را جذب کند استفاده میکنم درست استفاده کنم.
او ادامه میدهد: ما خط قرمزها را رعایت کردیم و سعی کردیم طنزمان توهینآمیز نباشد و بتواند فضا را تلطیف کند، وجه لزوم استفاده از طنز هم خیلی مهم بود به این دلیل که خیلی از موضوعات مطول بود و خیلیهاشان را هم نمیشد حذف کرد چون هر کدام از حرکتهای علمی این بزرگان مایه افتخار است و میخواستیم همه را بگوییم در عین حال بخش زیادی از آن علمی بود و میتوانست خستهکننده باشد، بخشی از آن تلخ بود، ما میخواستیم که بچهها با دیدن این مجموعه به خودباوری برسند و راه این بزرگان را ادامه دهند و اگر قرار بود که ببینند خیلی وقتها انتهایش به مرگ منجر میشود ممکن بود که از ادامه این راه منصرف شوند، خیلی از این موارد را بدون اینکه بخواهم واقعیت را تحریف کنم کوتاه کردم، در مواردی که دستمان باز بود و ما سندی از جزئیات زندگی این افراد نداشتیم با شوخیهایی که خیلیهایشان برای دنیای امروز است آن فضاها را پرکردم و بخشهایی از زیر داستانها را خلق کردم.
*** در «دانشمندان بزرگ» تابوها را شکستم
یکدانه اضافه میکند: خود من نسبت به نوع برخورد کلیشهای که با داستانهای قدیمی و تاریخی میشود دافعه دارم؛ مثلا اینکه در این نوع داستانها همه خیلی ادبی و کتابی حرف میزنند، حتی آدمهای بیسواد کوچه بازار؛ من این تابوها را شکستم.
وی در ادامه ضمن بیان اینکه همانطور که «دانشمندان بزرگ» برای او جذاب است، مطمئن بوده که برای قشر بزرگسال هم جذابیت دارد عنوان میکند: در طول داستانها نشانهها و شوخیهایی وجود داشت که به درد بزرگترها میخورد؛ چون میدانستیم که بزرگترها هم پای این برنامه مینشینند.
*** وقتی انیمیشن ایران را با والت دیزنی مقایسه میکنیم!
کسرائی در ادامه این نشست میگوید: از دوستان مسؤول شنیدم گفتند انیمیشن در کشور ندرخشیده است برای همین خیلی نمیشود برایش ارزش قائل شد، من میگویم وقتی انیمیشن ایران را با کمپانی والت دیزنی و ... با آن سرمایه کلان مقایسه میکنیم، توقع داریم بدرخشد؟ برای اینکه یک کار بدرخشد باید برایش ارزش قائل شد. در ماه رمضان به خاطر موفق بودن دو قسمت از برنامه «ماه عسل» فقط مانده بود که مقامات علی رتبه از آقای علیخانی و برنامهاش تشکر کند، ایشان واقعا زحمت کشیده بود اما من میگویم به موازات این برنامه گروههای دیگری هم کار کردند اما انیمیشن را ببینید کجا مطرح میشود؟
*** هنوز جرأت نکردیم در خانه سر دختربچه روسری نکنیم
او در بخشی دیگر از صحبتهای خود دربارهی آزادی عمل، خلاقیت و انعطاف در انیمیشنسازی عنوان میکند: من دربارهی حجاب با برخی آقایان روحانی صحبت کردم و هیچ محدودیتی هم در این مورد وجود ندارد، ولی هنوز جرأتش را پیدا نکردیم که در خانه روسری سر دختربچه نکنیم. معاون سیما یا رییس صداوسیما برای من کتبی بنویسند که ما مجاز هستیم بر اساس فتوای آقایان این کار را بکنیم و اگر ساختیم هیچ مانعی وجود ندارد.
*** مدیران خودشان هم هنوز قابلیتهای انیمیشن را باور نکردهاند
فرانک زحلی، دیگر انیمیشنسازی که در این نشست حضور دارد پیشنهاد میدهد: انیمیشن را خیلی جدی نگرفتیم، مدیران خودشان هم هنوز قابلیتهای انیمیشن را باور نکردهاند. صبا متولی انیمیشن نیست اما تنها کانالی است که در حال حاضر داریم و به شکل جدی فعالیت میکند. برای آسیبشناسی انیمیشن اولا باید در سرزمینی که میخواهیم انیمیشن بسازیم یک متولی ایجاد شود و این متولی باید نگاههای مختلفی داشته باشد. در کشور ما دائما از ایجاد شغل صحبت میشود، ولی به انیمیشن که میتواند ایجاد شغل کند نگاه نمیشود. ما به حمایتی نیاز داریم که به طور تخصصی انیمیشن را ببینند، ما به مراکز آموزشی نیاز داریم اگر هنرستانهای انیمیشن داشته باشیم نیروهای ما میتوانند از همان ابتدا حرفهای شوند.
*** شبکه پویا باید برای خودش اعتبار قائل باشد
پیکانفر نیز پس از زحلی دوباره شروع به صحبت میکند. او معتقد است: 50 درصد تولیدات پویا داخلی و 10 درصد از آن 50 درصد، باکیفیت هستند. شبکه اول من پویاست. گاهی کارهایی میبینم که نمیدانم چه بگویم از بس که از نظر کیفی نازل و ضعیف هستند. نمیدانم چطور چنین کارهایی اجازه پخش پیدا میکنند. درست است که پویا یک شبکهی ملی است و سیاستش حمایت از کارهای داخلی است، ولی باید برای خودش اعتبار قائل باشد؛ مثلا شبکهای مثل شبکهی «کارتون نتورک» یا شبکههای دیزنی را که میبینیم در این شبکهها از یک حدی پایینتر، کیفیت نمیبینیم.
او ادامه داد: کار «روباه و خروس» که عید پخش شد به هر کس که میگفتم آن را ببیند هیچکس نمیدید چون مردم اکثرا تلویزیون نگاه نمیکنند و شبکههایی که روی ماهواره هستند را میبینند. شبکهی مستند را خیلیها روی ماهواره میبینند ولی شبکهی پویا چون روی ماهواره نیست، کسی آن را نمیبیند.
*** پویا مدام از آرشیو استفاده میکند
فرخ یکدانه هم معتقد است: شبکه پویا بالاخره باید در مقطعی تاسیس میشده و خوب هم بوده است؛ البته تاسیس شبکهای که برای پر کردن آنتن خوراک میخواهد باید به این شرط باشد که برنامههای آرشیوی، ترکیبی و زنده را پخش نکند. در این صورت اسمش شبکه پویاست. اگر کار ایرانی پخش کنیم اتفاقا باعث میشود بسیاری از شرکتها شروع به فعالیت بیشتر کنند. بحث این است که ارتباطی با انیمیشنسازان وجود ندارد و این شبکه مدام از آرشیو استفاده میکند؛ مثلا دست میگذارد روی انیمیشنهایی مثل «خانواده دکتر ارنست».
او در پاسخ به پرسش ما مبنی بر اینکه مخاطبی که دکتر ارنست را میخواهد چه کند؟ میگوید: کودک امروز «دکتر ارنست» نمیخواهد؛ همه افراد نوستالوژی دارند و نوستالوژی خوشایند است. زمانی تلویزیون برنامهای را با اجرای خانم رضایی و خامنه (بچههای دیروز) پخش میکرد که برای بزرگسالان بود. بچهی امروز نمینشیند انیمیشنهای قدیمی را نگاه کند و چون شبکه برنامه ندارد برای پر کردن ساعت از آرشیو استفاده میکند و از طرفی هم از این طریق میتواند بزرگترها را هم جذب کند. انیمیشنهای قدیمی مثل «فوتبالیستها» کارهای محافظهکارانه و در عین حال اخلاقی و آموزشی هستند. الان بچههایی که عمدهترین مخاطبان شبکه پویا هستند همه «بنتن»، «سونیک» و ... نگاه میکنند و اینها با ارزشهای ما خیلی فاصله دارند. اگر بخواهیم یک کار ارزشی بسازیم باید بر روی کار دقت و وسواس داشته باشیم. پس ساختن کاری که بتواند با ارزشهای ما یکی باشد و در عین حال جذاب هم باشد سخت و هزینهبر است. حالا اگر شبکهیی را بتوانیم با این مواد اولیه تغذیه کنیم باید زیاد هزینه کنیم و با عدهی زیادی از متخصصان همکاری کنیم چون این اتفاق نیفتاده بچهها سراغ انیمیشنهایی مثل «بنتن» میروند.
*** امکان رقابت با ماهواره وجود ندارد چه برسد به قابلیت رقابت
زحلی در ادامهی صحبتهای پیکانفر بیان میکند: این که میگویند آیا توان رقابت با شبکههای ماهوارهای وجود دارد یا نه، ابتدا باید ببینیم آیا اصلا امکان رقابت داده میشود؟ وقتی همه چیز بسته است؛ یعنی اصلا امکان رقابت وجود ندارد نه قابلیت رقابت. برای رقابت باید دست انیمیشنساز را باز بگذارند. خیلی از خط قرمزها را هم بردارند و آنها را در یک چهارچوب کلی ارائه دهند.
*** انتظار از رییس جمهور؛ وزارت کودک و نوجوان میخواهیم
این گروه انیمیشنساز در پایان نشست خود با ایسنا از انتظاراتشان از رییس جمهور میگویند.
کسرایی میگوید: ما باید ایشان را ببینیم و به ایشان توضیح دهیم که انیمیشن چقدر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و چقدر کاربردی است، همچنین ما وزارت کودک و نوجوان میخواهیم، در حال حاضر متولی کودک و نوجوان فقط آموزش و پرورش است.
یکدانه نیز پس از کسرایی عنوان میکند: توقعم تامین امنیت شغلی و هزینههای لازم است؛ چرا که این دو بازار را به سطحی میرساند که رقابت به وجود آید و همان رقابت سطح کیفی آثار را بالاتر میبرد.
پیکانفر توقعش از رییس جمهور را اینگونه بیان میکند: اگر مدیریت هوشمندانهتری نسبت به پخش برنامههای شبکهی پویا صورت بگیرد خیلی تاثیرگذارتر است؛ یعنی سطح کیفی و اعتبار شبکه بالا برود، مثلا شبکه یک برنامههایش از یک سنگینی خاصی برخوردار است یا باکس تبلیغات در شبکه سه جزو گرانترینهاست. اگر شبکه پویا نیز چنین جایگاهی پیدا کند بعد از مدتی خود به خود به شبکه اول بین شبکههای دیجیتال تبدیل میشود. انتظارم از رییس جمهور همان حرف آقای یکدانه است چون الان مساله ما مساله معیشتی است.
و در پایان زحلی نیز انتظارش از رییس جمهور را اینگونه مطرح میکند: یکی از دغدغههای دولت بیکاری و بحث مشاغل است، نگاه جدی به انیمیشن باید یکی از برنامههای دولت برای ایجاد مشاغل و حمایت از مشاغل باشد.
اتفاقا کارتونهایی که بچه های ما به اون احتیاج دارند و حس در کنار خانواده بودن و به دیگران کمک کردن و تحمل سختی ها را یاد می دهد ، کارتونهایی از قبیل دکتر ارنست است . من که پسرم از تماشای اون خیلی لذت می بره.