عواملی که بر خشونتهای خانگی دامن میزنند
پارسینه: یکی از مواردی که میتواند سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کند خشونت است، اگرچه این امر دارای زوایای مختلفی است، اما آمارها نشان میدهد در ۲۸ استان کشور حدود ۶۰ درصد از زنان ایرانی در زندگی زناشویی خود حداقل یک بار خشونت را تجربه کردهاند.
یکی از معیارهای پیشرفت هر جامعه در عصر حاضر توجه به سلامت آحاد جامعه و ارتقای آن است. کشور ما نیز سالهاست که تلاشهای بسیاری در این زمینه کرده و به جایگاه مناسبی در کشورهای منطقه رسیده است، ولی تا رسیدن به حالت ایدهآل هنوز راه زیادی در پیش است.
از میان بخشهای کلان نظام سلامت، توجه به سلامت روانی-اجتماعی به عنوان جزء جدایی ناپذیر سلامت نیاز به توجه درخور دارد. یکی از مواردی که میتواند سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کند خشونت است از جمله خشونت خانگی است. خشونتی که در اکثر موارد مردان بر زنان اعمال میکنند.
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور چندی پیش در حالی از آمار ۲۰ درصدی همسر آزاری در میان خشونتهای خانگی خبر داد که نتایج پژوهشهای انجام شده در ۲۸ استان کشور نیز نشان میداد که حدود ۶۰ درصد از زنان ایرانی در زندگی زناشویی خود حداقل یک بار خشونت را تجربه کردهاند.
اخیرا نیز صدا و سیما برنامهای نشان داد که در آن زنی پس از ۲۷ بار کتک خوردن از همسر خود دوباره به کانون زندگی اش بازگشت. اگرچه این برنامه بازتابها و نقدهای بسیاری را به دنبال داشت، اما آنچه که در این برنامه برجسته شد خشونتهایی بود که همواره بر زنان در جامعه و در بستر زندگی خانوادگی روا داشته میشود.
این برنامه و مواردی از این قبیل سبب گردید بار دیگر توجهات و تمرکزات مسوولین و آحاد جامعه به مساله خشونت و ابعاد آن در زندگی خانوادگی جلب شود. بنا به اهمیت این موضوع پژوهشگر ایرنا با علی اکبر ارجمند نیا روانشناس و دانشیار دانشگاه تهران به گفتگو نشست.
عوامل زمینه ساز خشونتهای خانوادگی
ارجمندنیا در خصوص عوامل زمینه ساز خشونتهای خانوادگی گفت: در بحث تنشهای خانوادگی و خشونتهایی که علیه زنان صورت میگیرد میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد. بخشی از آن میتواند مسائل فرهنگی و نگرشهای غالبی و سنتی باشد. بخش دیگر نیز عوامل فردی و روانشناختی هستند که میتواند قسمت پر رنگ موضوع باشد. یکی از دلایل عمده این است که بسیاری از مردانی که خشونت اعمال میکنند معمولا افرادی هستند که مهارتهای ارتباطی خیلی قوی ندارند و قدرت مذاکره در این افراد ضعیف است.
وی افزود: باورهای قالبی در ذهن این مردان شکل گرفته و میتواند میراث تربیتی باشد که بر آنها اعمال شده است و یا سبک زندگیای است که از پدران و خانوادههای قبلی و از نیاکانشان به آنها به ارث رسیده و این عوامل میتواند باعث شود که فرد را وادار به انجام خشونتهای فیزیکی کند.
روابط درون خانوادگی زمینه ساز خشونت است
ارجمندنیا در خصوص روابط درون خانوادگی و تاثیرش بر بروز رفتارهای خشونت آمیز گفت: بحث رابطه بین زن و مرد هم خودش میتواند آسیب زا باشد. وقتی نارضایتی و بی میلی در سطح خانواده زیاد باشد، ناکامیهای روانی نیز بیشتر میشود و به دنبال این امر ناکامیهای عاطفی و جنسی در خانواده مکرر اتفاق میافتد. در مطالعات جدید بررسیهایی صورت گرفته که در آن محققان متوجه شده اند در مواقعی که زنها مورد ضرب و شتم قرار میگیرند به دلیل این است که آنها نیز یکسری مهارتهای ارتباطی را فرا نگرفته اند و متوسل به رفتارها و گفتارهایی میشوند که میتواند جرقه اعمال خشونت را بزند و طرف مقابل متوسل به اعمال خشونت شود.
اعتیاد زمینه ساز خشونت است
ارجمندنیا در خصوص تاثیر اعتیاد بر خشونت گفت: اعتیاد و مصرف مواد و داروهای روان گردان را نیز میتوان در این زمینه دخیل دانست. در خانوادههایی که مصرف مواد مخدر زیاد است معمولا این افراد متوسل شدنشان به خشونت بیش از افراد غیر معتاد جامعه است.
وی همچنین گفت: خشونتهای فیزیکی نسبت به گذشته درصدشان کاهش پیدا کرده و به همین میزان هم سهم خشونتهای روانی و کلامی طبعا پر رنگتر شده است.
عوامل بستر ساز خشونتهای کلامی
ارجمندنیا در خصوص عوامل بستر ساز خشونتهای کلامی و پر رنگتر شدن این نوع خشونتها گفت: اگرچه هر دو این خشونتهای فیزیکی و کلامی بد است و هر دو آسیب زا هستند و هر دو به گونهای میتوانند به نحوی بر اعتماد به نفس طرف مقابل تاثیر بگذارند. اما به هر شکل خشونتهای فیزیکی وقتی به خشونتهای کلامی تغییر میکند معنایش این است که ممکن است یک پله ترقی صورت گرفته باشد که افراد از کلام و گفتارشان میخواهند برای حل مساله استفاده کنند و این امر خوب به نظر میرسد، ولی باز در برخی موارد نیز به شکلی ناکارآمد از این کلام برای رفع مشکلاتشان استفاده میکنند. طبیعی است که خشونتهای فیزیکی میتواند بن بست آفرین در زندگی باشد و مشکلات بیشتری ایجاد کند. در هر صورت هر دو این خشونتها غیر کارکردی هستند و در سطح خانواده نباید اتفاق بیفتند.
دلایلی که منجر به عادی شدن خشونت میشود
ارجمندنیا در این خصوص گفت: عوامل اجتماعی و فردی را باید در این موضوع دخیل دانست. در یک کشور پیشرفته سازمانها و نهادهایی وجود دارند که به شیوه جدی با این افراد برخورد میکنند و ما هم در کشور خودمان بعضا این سازمانها و نهادها را داریم، ولی این سازمانها و نهادها کارآمدی لازم را ندارند و یا به جهت وفور مواردی این چنینی امکان رسیدگی به همه این موضوعات وجود ندارد. افرادی که متوسل به این خشونتها میشوند در واقع آنطور که باید و شاید تبعات کارشان به آنها برگردانده نمیشود طبیعتا اینگونه رفتارها نیز ادامه پیدا میکند.
وی افزود: از طرف دیگر بحث نفوذ و حضور خانمها در سطح اجتماع و رشد و توسعههای فردی که اتفاق میافتد نیز میتواند عوامل بازدارنده خوبی بر این گونه رفتارهای خشونت آمیز باشد. در هر صورت من فکر میکنم در این زمینه قوانین بازدارندگی لازم وجود ندارد و این امر یکی از علتهایی است که باعث میشود این گونه خشونتها همچنان ادامه پیدا کند. اما از انجایی که خانمها احساس میکنند راه گریزی ندارند مجبور میشوند که این شرایط را تحمل کنند و به این نوع زندگی ادامه دهند.
ارجمندنیا افزود: من در جریان جلسات مشاوره مکرر با خانمهایی مواجه شدم که میگویند راه جایگزینی نداریم اگرچه از خشونتها اطلاع داریم و میدانیم غیر سازنده است و خوب نیست، اما اینکه از خانه خارج شوند و بخواهند به خانه پدری بروند لذا ناگزیر شرایط را تحمل میکنند.
زنی که بعد از ۲۷ با کتک دوباره به خانه اش بازگشت
ارجمندنیا در خصوص این برنامه تلویزیونی گفت: باید دید این برنامه در چه بافتی و چارچوبی قرار داشته است و قبل و بعد آن چه آموزشهایی صورت گرفته است. من فکر میکنم در واقع به چند دلیل این امر گذشت و فداکاری نیست و بلکه به چند دلیل این خانم مجبور شده با این شرایط کنار بیاید و با این مرد دوباره زندگی کند. یکی از عواملی که باعث میشود خانمها با شرایط ذلت بار باز هم به زندگی ادامه دهند مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که شدیدا خانمها را آزار میدهد. یکی دیگر از دلایل این است که در برخی موراد خطاهای شناختی تحریف شدهای وجود دارد و تعریف افراد از گذشت و فداکاری متفاوت است. مرز بین گذشت و قربانی شدن برایشان مشخص نیست و نمیتوانند تحلیل درستی از شرایط بدهند.
وی همچنین افزود: اینکه رسانهای این امر را پوشش دهد در واقع تشویق زنان برای بازگشت به خانهای است که به آنها خشونت روا داشته میشود.
راهکارهایی برای مهار خشونت در سطح خانواده
ارجمندنیا در خصوص راهکارهایی در این زمینه گفت: قاعدتا توجه به چارچوب کلی خانواده و نقشهای خانوادگی و عواملی که ایجاد کننده خشونت میشوند مثل مواد مخدر و... میتواند ساختار خانواده را به ساختار دیگری تبدیل کنند. خانوادههایی که ساختار اجتماعی و اقتصادی مناسبی دارند و هر یک از اعضای خانواده در نقشهای خود فعالیت میکنند رفتارهای خشونت آمیز کمتری انجام میدهند.
وی افزود: یادگیری فنون مذاکره و گفتگو که فکر میکنم این روزها خانوادههای ایرانی به شدت به آن نیاز دارند میتواند راهکار موثری در این زمینه باشد. بر اساس آمار موجود میزان گفتگو در بین خانوادههای ایرانی از ۲۴ ساعت تنها ۱۵ دقیقه است و این فاجعه است و طبیعی است که در چنین شرایطی خشونتهای خانوادگی را بیشتر شاهد باشیم. هر چه حلقه گفت: وگو کاهش پیدا کند خشونت افزایش پیدا میکند و بالعکس.
ارجمند نیا افزود: هر چه افراد اعتماد به نفس زیادی داشته باشند و بتوانند با جرئت مندی و جرئت ورزی از نظرات و مواضع خود دفاع کنند به همان اندازه نیز میزان خشونت میتواند کاهش پیدا کند. همچنین نهادهایی از قبیل: نیروی مقننه و قضاییه، که مسوولیتی در مواجهه با این خشونتها دارد، بتوانند در این زمینه کارآمدتر وارد شوند طبیعی است که میزان خشونت هم کاهش پیدا کند.
ارسال نظر