ماجرای دیپلمات ایرانی در برزیل و چند نکته
* سید موسی اکبری
در خبرها آمده بود که یکی از دیپلماتهای کشورمان در برزیل، بدن چند دختر نوجوان را در استخری لمس کرده است و با شکایت آنان، پلیس او را دستگیر میکند و به خاطر مصونیت آزاد میکند. این خبر نخست از سوی وزارت خارجه تکذیب شد، اما در دفاعیه سفارت ایران در برزیل، سفارت کشورمان آن را ناشی از سوء تفاهم به خاطر تفاوت فرهنگی دانست.
چند نکته را در پیرامون این خبر و امثال آن میتوان گفت. نگارنده امیدوار است چنانچه وزارت خارجه گفته است، این خبر کذب باشد، اگرچه اعلامیه سفارت بهگونهای تأیید بخشی از آن است.
الف: اینکه گفته شده است تفاوت فرهنگی، موجب سوء برداشت شده است، از خود عمل قبیحتر است. توجیه کار ناپسند و عادی نشان دادن آن و کوچک شمردن آن، اگر از نفس عمل زشتتر نباشد، کمتر نیست. در این توجیه، این عمل را در یک فرهنگ عادی نشان داده است. در حالیکه در فرهنگ ما نه استخر مختلط و نه لمس بدن دختران، پذیرفته نیست. این عمل نه از لحاظ دینی و نه از لحاظ عرفی قابل توجیه نیست. حتی اگر لمسی نبوده باشد، نفس شرکت در این استخر در فرهنگ ما ناپسند است چه برسد به لمس. دفاع ناشیانه سفارت، نفی هویت دینی فرهنگ ماست که این عمل را عادی جلوه میدهد.
ب: اگر خبر نادرست است، باید تکذیب شود و از متهم تا آخر دفاع شود، این یک وظیفه انسانی و عقلانی است که باید نسبت ناروا را رد کرد. اما اگر خبر درست باشد، هیچ جایی برای تکذیب نیست. باید با مجرم برخورد شود.
ج: عمل خلاف و جرم یک فرد، اولاً به خود آن شخص مربوط است و نمیتوان آن را به مجموعهای که آن فرد در آن کار میکند، نسبت داد. اما هنگامی که سازمان یا مجموعه به دفاع از مجرم پرداخت و برای توجیه وی تلاش کرد، این بزه دامان آن مجموعه را نیز میگیرد.
این روشن است که یک سازمان، نباید پاسخگوی رفتار شخصی افرادش باشد. هر فردی اعمالی شخصی دارد که مرتبط با دستگاهها نیست، مانند عبادات شخصی یا تفریحات و ... نه رفتارهای نیک شخصی یک فرد به پای سازمان محل خدمت نوشته میشود نه اعمال بد آن. اما وقتی این رفتارها به گونهای با آن سازمان ارتباط برقرار کرد، لکهی آن دامان سازمان را هم خواهد گرفت. البته این به این معنا نیست که یک سازمان باید مطلقا از رفتارهای ناپسند افرادش بیارتباط باشد، مطمئنا برای گزینش و نیز بقاء یک فرد در یک سازمان یک سری شرایط اخلاقی وضع شده است. اگر فردی از این شرایط خارج شد، باید مطابق مقررات با وی برخورد شود. این مقررات هر چه سطح کار، عالیتر باشد، بالاتر میرود. شرایط اخلاقی یک نظافتچی با شرایط یک دیپلمات که نماد یک کشور است، متفاوت است.
د: برخورد با افراد مجرمش، هیچگاه موجب ریختن آبروی یک مجموعه نخواهد شد، بلکه دفاع مصلحتی و حیثیتی از آنان است که وجهه این مجموعه را در طی زمان از بین خواهد برد. اگر یک مجموعهای با افراد مجرمش قاطعانه برخورد کند، هیچگاه شایعات نمیتواند به پاکی آن مجموعه ضربه بزند، اما مجموعهای که به خاطر مصلحت -والبته توهم مصلحت- از افرادش نابجا دفاع میکند، جایگاه خوبی برای پرورش شایعات است؛ زیرا حنای تکذیب پیش از این رنگ باخته است.
هـ: شیوه برخوردی امیرالمؤمنین علیه السلام با کارگزاران چه درستکار و چه خطاکار باید الگوی ما باشد. در نامه به مالک اشتر تاکید شده است که «یارانت را سخت زیر نظر داشته باش که اگر یکی از آنها خیانت کرد و مأموران تأیید کردند به گزارشها به عنوان گواه اکتفا کن و تازیانه کیفر را بر بدنش فرودآر و به مقدار خیانتی که کرده، کیفرش ده و او را در مقام ذلت و خواری بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردنبند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.»
نیز میبینیم وقتی که خبر خیانت منذر ابن جارود عبدی به امام رسید، وی در نامهای با خطابی تند او را به نزد خود فرامیخواند:
«اما بعد، پاكی پدرت مرا در باره تو به فریب افكند، فكر كردم از او پیروی میكنی و به راه او میروی، اما بر اساس گزارشاتی كه به من رسیده تو دربست پیرو هوای نفس شدهای و برای آخرتت چیزی باقی نگذاشتهای، به آبادی دنیایت با تباه ساختن دینت پرداخته، و در راهپیوند فامیل، از دینت بریدهای. اگر آنچه به من رسیده واقعیت دارد، شتر سواری خانوادهات و بند نعلت از تو پربهاتر است. و هر كس مانند تو چنین باشد صلاحیت ندارد كه با او شكافی پر شود، و یا به وسیله او كاری سامان پذیرد، یا منزلت او را بالا برند و یا در امانت شریك گردد و یا بر درآمدهای دولت امین شناخته شود. اینك با رسیدن این نامه خودت را نزد من معرفی كن.» [نامه 59 نهج البلاغه]
کوتاه سخن اینکه، صرف نظر از صحت و سقم این خبر، باید رفتار امیرالمؤمنین الگوی سازمانهای حکومتی ما باشند و در صورت خطای یک مسئول با آن برخورد شود و در صورت اتهام ناروا به وی از وی دفاع شود.
در خبرها آمده بود که یکی از دیپلماتهای کشورمان در برزیل، بدن چند دختر نوجوان را در استخری لمس کرده است و با شکایت آنان، پلیس او را دستگیر میکند و به خاطر مصونیت آزاد میکند. این خبر نخست از سوی وزارت خارجه تکذیب شد، اما در دفاعیه سفارت ایران در برزیل، سفارت کشورمان آن را ناشی از سوء تفاهم به خاطر تفاوت فرهنگی دانست.
چند نکته را در پیرامون این خبر و امثال آن میتوان گفت. نگارنده امیدوار است چنانچه وزارت خارجه گفته است، این خبر کذب باشد، اگرچه اعلامیه سفارت بهگونهای تأیید بخشی از آن است.
الف: اینکه گفته شده است تفاوت فرهنگی، موجب سوء برداشت شده است، از خود عمل قبیحتر است. توجیه کار ناپسند و عادی نشان دادن آن و کوچک شمردن آن، اگر از نفس عمل زشتتر نباشد، کمتر نیست. در این توجیه، این عمل را در یک فرهنگ عادی نشان داده است. در حالیکه در فرهنگ ما نه استخر مختلط و نه لمس بدن دختران، پذیرفته نیست. این عمل نه از لحاظ دینی و نه از لحاظ عرفی قابل توجیه نیست. حتی اگر لمسی نبوده باشد، نفس شرکت در این استخر در فرهنگ ما ناپسند است چه برسد به لمس. دفاع ناشیانه سفارت، نفی هویت دینی فرهنگ ماست که این عمل را عادی جلوه میدهد.
ب: اگر خبر نادرست است، باید تکذیب شود و از متهم تا آخر دفاع شود، این یک وظیفه انسانی و عقلانی است که باید نسبت ناروا را رد کرد. اما اگر خبر درست باشد، هیچ جایی برای تکذیب نیست. باید با مجرم برخورد شود.
ج: عمل خلاف و جرم یک فرد، اولاً به خود آن شخص مربوط است و نمیتوان آن را به مجموعهای که آن فرد در آن کار میکند، نسبت داد. اما هنگامی که سازمان یا مجموعه به دفاع از مجرم پرداخت و برای توجیه وی تلاش کرد، این بزه دامان آن مجموعه را نیز میگیرد.
این روشن است که یک سازمان، نباید پاسخگوی رفتار شخصی افرادش باشد. هر فردی اعمالی شخصی دارد که مرتبط با دستگاهها نیست، مانند عبادات شخصی یا تفریحات و ... نه رفتارهای نیک شخصی یک فرد به پای سازمان محل خدمت نوشته میشود نه اعمال بد آن. اما وقتی این رفتارها به گونهای با آن سازمان ارتباط برقرار کرد، لکهی آن دامان سازمان را هم خواهد گرفت. البته این به این معنا نیست که یک سازمان باید مطلقا از رفتارهای ناپسند افرادش بیارتباط باشد، مطمئنا برای گزینش و نیز بقاء یک فرد در یک سازمان یک سری شرایط اخلاقی وضع شده است. اگر فردی از این شرایط خارج شد، باید مطابق مقررات با وی برخورد شود. این مقررات هر چه سطح کار، عالیتر باشد، بالاتر میرود. شرایط اخلاقی یک نظافتچی با شرایط یک دیپلمات که نماد یک کشور است، متفاوت است.
د: برخورد با افراد مجرمش، هیچگاه موجب ریختن آبروی یک مجموعه نخواهد شد، بلکه دفاع مصلحتی و حیثیتی از آنان است که وجهه این مجموعه را در طی زمان از بین خواهد برد. اگر یک مجموعهای با افراد مجرمش قاطعانه برخورد کند، هیچگاه شایعات نمیتواند به پاکی آن مجموعه ضربه بزند، اما مجموعهای که به خاطر مصلحت -والبته توهم مصلحت- از افرادش نابجا دفاع میکند، جایگاه خوبی برای پرورش شایعات است؛ زیرا حنای تکذیب پیش از این رنگ باخته است.
هـ: شیوه برخوردی امیرالمؤمنین علیه السلام با کارگزاران چه درستکار و چه خطاکار باید الگوی ما باشد. در نامه به مالک اشتر تاکید شده است که «یارانت را سخت زیر نظر داشته باش که اگر یکی از آنها خیانت کرد و مأموران تأیید کردند به گزارشها به عنوان گواه اکتفا کن و تازیانه کیفر را بر بدنش فرودآر و به مقدار خیانتی که کرده، کیفرش ده و او را در مقام ذلت و خواری بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردنبند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.»
نیز میبینیم وقتی که خبر خیانت منذر ابن جارود عبدی به امام رسید، وی در نامهای با خطابی تند او را به نزد خود فرامیخواند:
«اما بعد، پاكی پدرت مرا در باره تو به فریب افكند، فكر كردم از او پیروی میكنی و به راه او میروی، اما بر اساس گزارشاتی كه به من رسیده تو دربست پیرو هوای نفس شدهای و برای آخرتت چیزی باقی نگذاشتهای، به آبادی دنیایت با تباه ساختن دینت پرداخته، و در راهپیوند فامیل، از دینت بریدهای. اگر آنچه به من رسیده واقعیت دارد، شتر سواری خانوادهات و بند نعلت از تو پربهاتر است. و هر كس مانند تو چنین باشد صلاحیت ندارد كه با او شكافی پر شود، و یا به وسیله او كاری سامان پذیرد، یا منزلت او را بالا برند و یا در امانت شریك گردد و یا بر درآمدهای دولت امین شناخته شود. اینك با رسیدن این نامه خودت را نزد من معرفی كن.» [نامه 59 نهج البلاغه]
کوتاه سخن اینکه، صرف نظر از صحت و سقم این خبر، باید رفتار امیرالمؤمنین الگوی سازمانهای حکومتی ما باشند و در صورت خطای یک مسئول با آن برخورد شود و در صورت اتهام ناروا به وی از وی دفاع شود.
اگر اين اتفاق در زمان اصلاح طلبان روي ميداد، الان كفن پوشان مكلف به وظيفه در جاي جاي اين كشور فرياد وا اسلاما سر داده بودند! حالا كجايند اين خشك مغزان كوكي؟
صالحي پاسخگو باشد
لطفا توضيح داده شود منظور از تفاوت فرهنگي در يك استخر مختلط يعني چه؟؟؟
با پاراگراف د: و هـ: بسیار بسیار موافقم
تفاوت فرهنگي ايران و برزيل ؟؟؟ با اين قضيه ديپلمات ايراني و اين حرف وزارت خارجه اينجوري تداعي مي شود كه در مملكت اسلامي ما لمس كردن بدن دختران نامحرم عادي است و در مملكت بي درو پيكر و بي دين و ايمان برزيل اين عمل قبيح است !!! غير از اينه؟
يه سئوال : يك ديپلكات از كشور مثلا گينه بيسائو توي مملكت ما سوار ماشين پلاك سياسي يا تشريفت ميشه و اگر هم بخواهد به استخر بره از قبل براشون يك سانس اختصاصي رزرو مي كنند ، درسته ؟
.....
تازه خوبه كه اين ديپلماتهاي ما از افراد صالح و از هزار فيلتر گذشته هستند اگر يك آدم مثل من عادي جاي اين آقا بود چيكار مي كرد؟
متاسفم .