آیا ویروس کرونا ضعیف میشود؟
پارسینه: خلیل علی محمدزاده گفت: اگر در طول یکسال به سمت ایمنی جمعی حرکت کنیم، جای امیدواری فراوان از بابت بسیاری مسائل مانند ضعیف شدن آرام آرام ویروس و کاهش شدت بیماریزایی و مرگ و میر آن وجود دارد.
دکتر خلیل علی محمدزاده پزشک و استاد دانشگاه به سوالات مختلف در رابطه با بیماری کرونا در ایران و جهان و سطوح مختلف پیشگیری از کووید ۱۹ و همچنین نکات قابل توجه در سیاست گذاری و مدیریت اپیدمی پیشگیری و درمان این بیماری پاسخ گفت. وی در این گفتگو سه ساعته به روشن سازی و تبیین برخی از زوایای مبهم در باره واژههای کاربردی در اپیدمی بیماریهای واگیر پرداخت. ایشان هم اکنون عضو فرهنگستان علوم پزشکی و رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت است. مشروح این گفتگو در پی میآید.
در رابطه با تمام شدن کووید ۱۹ و یا بیماری کرونای جدید پیش بینیهای مختلفی شده، به نظر شما این بیماری کی تمام میشود؟
کرونا ویروس نام خانوادهای از ویروس هاست و کرونا ویروس جدید هفتمین عضو این خانواده است که کووید ۱۹ را ایجاد میکند. این بیماری نوپدید است و پایانی در کار نیست، متاسفانه باید بگویم آمده است که بماند. آنچه که بالاخره تمام میشود، همه گیری این بیماری است.
یعنی این وضعیت قرنطینه و فاصله اجتماعی و رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و … را همینطور خواهیم داشت؟
رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و دست به منطقه به اصطلاح T. صورت نزدن، اینها که درسهای خوب کروناست و بهتر است در شکل متعارفش در زندگی ما دایمی شود، تاکید بر رعایت موازین بهداشتی به عنوان یادگاری کرونا اشکالی ندارد. اما برای برچیدن سایر دستورالعملها مثل فاصله اجتماعی، باید شرایط خیلی تغییر کند و اطمینان کامل حاصل شود. تازه در میانه راه هستیم و نباید تصمیم گیریها بعضا ناقص و یا گهگاه اجرایی شوند.
مثلا شرایط باید چگونه تغییر کند؟
ببینید کووید ۱۹ اکنون پاندمی است. ۲۰۸ کشور جهان و تقریبا همه کشورها را در برگرفته است. کرونا یک ویروس بدون مرز است. در کشور ما هم اپیدمی است. در صورتی که این وضعیت تغییر کند، شرایط هم میتواند متفاوت شود.
برای تغییر وضعیت چه شرایط دیگری مطرح است.
وقتی که داروی موثر برای درمان پیدا شود. زمانی که واکسن اختصاصی برای بیماری تولید شود. یا اینکه در اثر ابتلا جمعیت قابل توجهی به تدریج، ایمنی جمعی به وجود آید.
هم اکنون از تولید واکسن و یا دارو در برخی از کشورهای دنیا اخباری منتشر میشود. اینها چه موقع به ثمر مینشیند؟
بله، موارد نسبتا زیادی ذکر میشود. دارو و واکسن دغدغه خیلی کشورها هست. در کشور ما هم تحرکات خوبی دیده میشود، لکن همه اینها در مراحل مختلف تحقیقاتی و آزمایشات بالینی است و تا به نتیجه برسد و برای انسان قابل استفاده باشد، مدتی به طول میانجامد.
معمولا تولید دارو و واکسن چه مدت طول میکشد؟
حداقل یکسال دیگر زمان لازم است که به ضریب اطمینانی برای بهره برداری برسد.
منظورتان از ایمنی جمعی چیست؟
ایمنی یا مصونیت (Immunity) به مقاومتی اطلاق میشود که معمولا در بدن انسان و یا حیوان در برابر عوامل عفونی بیماری زا یا سموم آنها به وجود میآید و حاصلش این است که دیگر به آن بیماری مبتلا نمیشوند که این مصونیت میتواند ذاتی و یا اکتسابی باشد. وقتی این ایمنی در درصد زیادی از جمعیت به وجود آید، ایمنی جمعی (Herd immunity) حاصل شده است.
در رابطه با این دو ایمنی توضیح میدهید؟
مصونیت یا ایمنی بر دو نوع است. طبیعی و اکتسابی، در مصونیت طبیعی (ذاتی) بسیاری از افراد نسبت به بعضی از بیماریها از ابتدا مصونیت دارند و به آنها دچار نمیشوند مثلا انسان خود بخودی به طاعون گاوی مبتلا نمیشود.
مصونیت اکتسابی در اصل وجود ندارد و بعدا در انسان بوجود میآید. مصونیت اکتسابی بر دو قسم است فعال و غیرفعال. مصونیت اکتسابی فعال و غیر فعال ممکن است طبیعی و یا مصنوعی باشد.
پس از ورود میکروب به بدن و ایجاد بیماری، یک نوع ایمنی در بدن ایجاد میشود که به آن مصونیت اکتسابی فعال طبیعی میگویند و مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی نیز همان واکسیناسیون است.
مصونیتهایی که از طریق جفت انتقال مییابند به مصونیت مادرزادی معروف اند. در این نوع مصونیت عوامل ایمنی از مادر به وسیله جفت به بدن جنین منتقل میشود، مانند مصونیتی که در چند ماه اول پس از تولد نسبت به بیماری سرخک وجود دارد. این نوع مصونیت را مصونیت اکتسابی غیر فعال طبیعی میگویند. تغذیه با شیر مادر نیز یک نوع واکسیناسیون طبیعی علیه چندین بیماری است. بعضی از مقاومتهای مادر در مقابل بیماری، از راه تغذیه با شیر مادر منتقل میگردد. این ایمنی از طریق خوردن آغوز (کلستروم)، شیری که در اولین روزهای پس از تولد ترشح میشود، ایجاد میشود.
زمانی که انسان ایمنی خود را از طریق تزریق گاماگلوبولین و سرمهای اختصاصی مانند تتابولین (سرم ضد کزاز) بدست آورد به این نوع ایمنی، مصونیت اکتسابی غیر فعال مصنوعی میگویند. این نوع مصونیت به سبب عدم فعالیت سیستم دفاعی بدن پایدار نبوده و در نتیجه بسیار کوتاه مدت است. بنابر این واکسیناسیون مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی است، که از عامل بیماری (میکروب) کشته شده (مانند واکسن سیاه سرفه)، زنده ضعیف شده (ب ث. ژ) یا سم ضعیف شده بیماری (کزاز) است.
پس اینکه گفته میشود که مبتلایان بهبود یافته از کرونا پلاسمای خود را اهدا کنند، تا برای سایر بیماران استفاده شود، به همین دلیل است؟
بله، دقیقا، چون در این افراد در اثر ابتلا به بیمـــاری، مصونیت اکتسابی فعال طبیعی ایجاد شده است. بنابر این پلاسمای خون این افراد برای سایر بیماران مفید است. اینکه در برخی کشورها مانند آلمان هم اکنون حتی در همه افراد سالم دنبال تست آنتی بادی رایگان هستند. در واقع میخواهند از این طریق ببینند آیا او کرونا گرفته یا نه؟ و در ضمن آن، در صورت ابتلا و تمایل از پلاسمای او برای درمان مبتلایان استفاده گردد.
فرق سرم و واکسن را هم میفرمایید؟
چنانچه سم میکروب را به وسیلهای ضعیف نمایند و به بدن حیوانی مانند اسب تزریق کنند و سپس بعد از دو هفته خون حیوان را بگیرند و خونابه آن را جدا کنند این خونابه دارای مقدار کافی ضد سم است که به نام سرم معروف است. ولی واکسن عامل بیماریزای کشته شده، زنده ضعیف شده و سم تغییر شکل یافته و بی ضرر است که به منظور بالابردن سطح ایمنی به افراد تزریق و یا خورانده میشود. در حریان واکسیناسیون، ما بیماری را با دوز پایین وارد بدن فرد سالم میکنیم، تا در برابر بیماری و شدت بیماری در فرد مقاومت ایجاد شود.
سرم همان پلاسماست یا فرق دارد؟
فرق دارد. سرم بخش مایع خون، پس از لخته شدن است و فاقد پروتئینهای انعقادی مانند فیبرینوژن است، ولی در تهیه پلاسما به خون اچازه لخته شدن نمیدهیم. پس پلاسما، بخش مایع خون و حاوی فیبرینوژن است.
آقای دکتر برگردیم به ایمنی جمعی، حالا که واکسن موثر نداریم، در رابطه با کووید ۱۹ فرمودید این ایمنی در چه حالتی ایجاد میشود؟
در حالتی که ۵۵ تا ۷۰ درصد جامعه به این بیماری مبتلا شوند، ایمنی جمعی ایجاد میشود.
پس اینکه یک عدهای میگویند بگذارید بیشتر جامعه این بیماری را بگیرند تا ریشه کن شود، به این علت است؟
ریشه کنی بیماری (Eradication) تعریف دارد. ریشه کنی یعنی اینکه عامل بیماریزای آن بیماری برای همیشه در همه دنیا از بین برود و دیگر آن بیماری در جهان روی ندهد. تنها بیماریی که تاکنون ریشه کن شده بیماری آبله میباشد. با توجه به دانش کنونی، بیماریهایی مانند دیفتری و فلج اطفال هم احتمال دارد در آینده ریشه کن شوند. مثلا در حال حاضر بیماری فلج اطفال به میزان حیلی کم و تنها در دو کشور افغانستان و پاکستان شیوع دارد و پس از ریشه کنی در این کشورها میتوان گفت؛ فلج اطفال نیز ریشه کن شده است. اما در باره کرونای جدید، تازه اول کار است و ماجراها در پیش هست. در باره ایمنی جمعی، یک وقتی این درصد زیاد جمعیت، در مدت سه ماه این بیماری را میگیرند و یک وقتی در طول یکسال و یا بیشتر، این فرق میکند. از نظر ارائه خدمت از سوی مراکز بهداشتی و بیمارستانی، از حیث تلفات انسانی، از بابت سایر عوارض که منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود. به ویژه مرگ و میر در میان افراد دارای بیماریهای زمینهای مانند بیماری فشارخون، قلبی و عروقی، نارسایی کلیوی، دیابت و بیماریهای تنفسی و همچنین در گروههای سنی سالمند، هیچ کشوری در صورت ابتلای کوتاه مدت جمعیت زیادی به این بیماری نمیتواند به لحاظ لزوم رعایت مسائل انسانی، تامین منابع، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و سایر امکانات، پاسخگویی مناسب داشته باشد.
الان با توجه به روند ابتلا و فوتی کووید ۱۹ در ایران و سایر کشورها، همین مسئله را قدری بیشتر تبیین میکنید؟
شما فرض کنید ایمنی جمعی در کشور ما در این بیماری با حداقل ممکن یعنی یک سوم جمعیت ایجاد شود. این یک سوم یعنی حدود ۲۷ میلیون نفر ابتلا مثلا در مدت سه ماه، خدمات رسانی به این همه چگونه ممکن است. نه اینکه برای ما ممکن نباشد، ولی سایر کشورها بتوانند. هیچ کشوری نمیتواند. اگر فقط ۲۰ درصد این بیماران نیازمند بستری در بیمارستان در طی این مدت باشند، وضعیت فاجعه باری ایجاد میشود. اینها تازه بخشی از بعد بهداشتی درمانی قضیه است. خسارتهای جبران ناپذیر دیگری هم در بقیه ابعاد دارد که بنده فعلا خیلی به آنها نمیپردازم.
اما اگر مثلا در طول یکسال به سمت ایمنی جمعی حرکت کنیم، جای امیدواری فراوان است از بابت بسیاری مسائل از جمله اینکه؛ رفته رفته ویروس ضعیف میشود و شدت بیماریزایی و مرگ و میر آن کاهش مییابد. امکان کشف داروی موثر در آینده فراوان است. تولید واکسن اختصاصی انتظار میرود. امکان پیدایش روشهای درمانی اثربخش وجود دارد. سیستمهای مراقبتی میتوانند ردیابیهای بهتری انجام دهند. دانش و تحقیقات در مورد این ویروس و راههای مبارزه با آن ارتقاء یابد. مراکز بهداشتی و درمانی هم میتوانند اولا فرصت بازسازی پیدا کنند و ثانیا از تجارب و منابع بهتری برای انجام وظایف برخوردار شوند.
پیشنهاد شما تا آن موقع چیست؟
ما هیچ راهی غیر از این نداریم که موازین پیشگیری را رعایت کنیم. در خانه ماندن، شستشوی مکرر دستها با آب و صابون، رعایت فاصله اجتماعی و تا میتوانیم دورکاری در همه موارد ممکن، کار، ورزش، سرگرمی، تفریح، آموزش، مطالعه و تحقیق، همه اینها را به منزل منتقل کنیم. البته بخشی از مردم نمیتوانند همواره در خانه بمانند و دولت هم نمیتواند آنها را غیر از همان قالب سیاستهای حمایتی، امدادی و معیشتی که هر از گاهی اعلام میشود، کمک کند.
این در حال حاضر مشکلی ست که تصمیم گیری را سخت و با چالش مواجه کرده است. بنابر این دولت دنبال میانبری است که هم سلامتی را تامین کند و هم جلوی ضربات اقتصادی را بگیرد. به قول معروف اینجا هم چاره را در این میبینند که کاری کنند؛ هم چرخ سلامت بچرخد و هم چرخ زندگی مردم و اقتصاد کشور و این گاهی تزاحم ایجاد میکند و تلاش میگردد تا یک پارادیم هماهنگ شکل گیرد و نوعی تعادل بین سلامت و معیشت به وجود آید. توجه به این نکته ضروریست که؛ دولتها مسئول جان و سلامت مردم به شمار میآیند و در واقع ملتها عیال دولتها هستند و اصرار برای بازگشایی امور اقتصادی، کسب و کارها و ادارات و سازمانها با ضوابطی که اعلام شده، نیازمند رعایت انضباط قوی و فاصله اجتماعی است. البته این نوع تصمیمات شواهد علمی متقن و آینده بینی لازم دارند. باید از نظر کارشناسان کاملا احراز گردد که در سیر نزولی بازگشت ناپذیری قطعی قرار گرفته ایم. به هر حال حفاظت از سلامت فردی و جمعی احتیاط فوق العادهای را میطلبد.
آقای دکتر درباره قرنطینه بحثهای متفاوتی در کشور شده، از انکار تا اصرار، بالاخره نظر علمی در این مورد چیست؟
قرنطینه انکار نمیشود. ممکن است برخی تعریف و تلقی دیگری از قرنطینه داشته باشند که ما با تعریف آنها کاری نداریم. باید دید تعریف استاندارد قرنطینه چیست. فقط هم مشکل در واژه قرنطینه نیست برخی افراد در تعاریف کنترل و مهار بیماری، ریشه کنی بیماری، پیک بیماری، حذف بیماری، مدیریت بیماری هم در بیان عمومی خطا دارند که با تعریف علمی آن قدری فاصله دارد. باید گفت: بهتر است مجریان در استخدام واژههای علمی و تخصصی تابع منابع معتبر باشند. زیرا گاهی در اثر برخی بیانات، مرزهای اقدام دچار حاشیه میشود. این تصمیم گیران باید بر اساس سناریوهای پذیرفته شده کارشناسی و با توجه به شرایط، منابع و مقتضیات، کم هزینه ترین، اثربخشترین و مطلوبترین سناریوها را برگزینند و به درستی و با قاطعیت به مورد اجرا بگذارند.
تعریف شما از قرنطینه چیست؟
قرنطینه محدودیت جابجایی و فعالیت افراد سالمی است که در دوره کمون یک بیماری واگیر در معرض آن قرار گرفته اند. قرنطینه به مدتی معادل طولانیترین دوره کمون بیماری اعمال میشود و به صورت کامل و یا تعدیل شده اجرا میگردد. در واقع قرنطینه به منظور پیشگیری از انتقال بیماری در دوره کمون است.
دوره کمون در بیماری کووید ۱۹ چه مدت است؟
یک بیماری دورههای مختلف دارد. مثلا دوره نقاهت، دوره واکیری و …، یکی از دورهها در هر بیماری، دوره کمون است. دوره کمون (Incubation Period) به فاصله بین تماس با یک عامل عفونت و بروز اولین نشانههای بیماری ناشی از آن گفته میشود. دوره کمون کووید ۱۹ از ۲ تا ۱۴ روز در اغلب منابع ذکر شده و باید به طور کلی گفت: دوره کمون این بیماری نوع نسبتا متوسطی است. دوره کمون یک بیماری مثل بوتولینیوم در حد خیلی کوتاه و چند ساعت است و یک بیماری مانند هپاتیت B. بلند و در حد چند ماه است و یک بیماری مثل ایدز میتواند چند سال باشد.
آیا سطح پیشگیری از بیماریها درجه بندی معینی دارد؟
پیشگیری سطح بندی دارد. پیشگیری شامل کلیه اقداماتی است که به منطور جلوگیری از بروز، قطع یا کند کردن سیر بیماری صورت میگیرد. بر پایه این مفهوم و با توجه به مراحل متفاوت سیر بیماری میتوان برای پیشگیری سطوح متعددی قائل شد. سطح اول یا پیشگیری نوع اول (Primary)، بر پیشگیری از بیماری در افراد سالم توجه دارد.
سطح دوم یا پیشگیری نوع دوم (Secondary)، به مرحله قبل از بروز علائم بالینی مربوط است و در این سطح به دنبال کشف به موقع و درمان بیماریها قبل از ایجاد علائم و نشانههای واضح بالینی هستیم.
سطح سوم پیشگیری (Tertiary)، مربوط به مرحله پیشرفت بیماری یا ایجاد ناتوانی است. در این سطح تلاشها معطوف بر کاهش ناتوانی معلول بیماری و بازگردانی عملکرد اعضاء و دستگاههای بدن است.
بر این اساس قرنطینه هم سطح بندی دارد؟
در شرایط بروز اپیدمی، قرنطینه هم حتما سطح بندی دارد. سطح اول و حداقلی ایزوله کردن بیمار در منزل یا درمانگاه، نقاهتگاه و یا بیمارستان است که به این مورد ایزولاسیون (Isolation) اطلاق میشود. سطح دوم قرنطینه کردن افراد مشکوک به بیماری هست. یعنی قرنطینه افرادی که در تماس نزدیک با بیمار بودند. اینها تا مشخص شدن نتیجه تست و گذراندن دوره کمون بیماری (تا حداقل دو هفته) جدا سازی میشوند. به این دوره قرنطینه (Quarantine) گفته میشود.
سطح سوم زمانی است که میدانیم عده زیادی در شهر بیمار هستند، اما چه افرادی هستند؟ نمیدانیم. البته در این شرایط تعداد زیادی هم ناقلند که خودشان هم بی اطلاع هستند. در این شرایط، وسیعتر از قرنطینه باید «فاصله گذاری اجتماعی» رعایت شود. در این سطح سفارش میکنیم که مردم از حضور در هر گونه تجمع و در اماکن دارای تراکم و همچنین از رفت و آمدهای بی مورد پرهیز کنند.
دامنه این محدودیتها میتواند طیف وسیعی را در برگیرد. تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ورزشگاه ها، فروشگاههای بزرگ، مجتمعهای تجاری، سینماها، مساجد و زیارتگاه ها، تا حمل و نقلهای عمومی شهری، جاده ای، هوایی، ریلی و دریایی، به این زنجیره اقدامات، فاصله اجتماعی (social distancing) میگویند که چه بهتر است که به صورت داوطلبانه صورت گیرد. در ایران هم بخش مهمی از این نوع اقدامات در مدیریت بیماری مورد توجه قرار گرفته و هم اکنون نیز در حال اجراست.
سطح چهارم و حداکثری قرنطینه، برقراری وضعیت انتظامی، امنیتی و نظامی ویژه است. در این حالت با ترددهای غیرضروری و خارج از دستورالعملهای اعلامی، برخورد مجرمانه صورت میگیرد. به این سطح که یک پروتکل اضطراری است و معمولاً از خروج افراد از مکانهای شان جلوگیری میشود، قفل کردن یا lock down گفته میشود.
پس اینکه قرنطینه چینی گفته میشود، همان سطح چهارم است؟
ما قرنطینه چینی یا ژاپنی و یا تایوانی نداریم. در اپیدمیها هر کشوری متناسب با وضعیت بیماری، شرایط چغرافیایی و آب و هوایی، میزان آلودگی و سطح فرهنگی و اجتماعی و نوع ارزیابی به عمل آمده توسط کارشناسان مربوطه اش، این سطح بندی چهارگانه را در نظر میگیرند. مثلا در ووهان چین و تایوان و همینطور چند شهر ایتالیا و اسپانیا و در شهرهایی از فرانسه و آلمان سطح چهارم در حد متوسط تا بالایی به مورد اجرا گذاشته شد. اما آنچه مسلم است اینکه؛ قرنطینه مربوط به زمانهای گذشته نیست. مربوط به امروز هم هست و استفاده از آن هنوز منسوخ نشده است. قرنطینه جزء لاینفک در پیشگیری از بیماریهای واگیر و به ویژه در اپیدمی هاست. به هر حال قطع زنجیره انتقال بیماری نیازمند کاربست سطوح مختلف پیشگیری است و در این مورد لازم است که مسئولان بهداشتی با پشتیبانی دیگر مسئولین دولتی تصمیم گیری کنند.
آقای دکتر در باره پاندمی و اپیدمی هم توضیح بدهید. الان کووید ۱۹ چه حالتی دارد؟
خوب شد. این سوال را پرسیدید. چون در پاسخ به سوال قبلی شما که در باره ایمنی جمعی پرسش کردید، بنده میخواستم واژه اندمیک را قدری روشن کنم که فراموش شد. وقتی ایمنی جمعی در باره کرونای جدید اتفاق بیفتد و مثلا بیش از ۳۰ تا حدود ۷۰ درصد مردم یک کشور این بیماری را بگیرند، این بیماری از حالت اپیدمی خارج میشود و مثل آنفلوآنزا و سایر بیماریها حالت اندمیک پیدا میکند. در رابطه با تعریف این واژه و دو واژهای که شما فرمودید، چند جملهای عرض میکنم.
آندمیک Endemic))، به وجود همیشگی بیماری یا عامل بیماری زا در یک منطقه جغرافیایی یا یک گروه جمعیتی گفته میشود. مثلاً سرماخوردگی یا گلو درد استرپتوکوکی یک بیماری بومی است، زیرا همواره عدهای از مردم به آنها دچارند.
اپیدمیک Epidemic))، در واقع یک نوع طغیان بیماری است. یعنی میزان وقوع بیش از حد انتظار است که این حد انتظار با مقدار مشابه در سال گذشته یا در یک دوره زمانی مشابه دیگر سنجیده میشود.
پاندمیک (pandemic)، یعنی موارد بیماری به طور ناگهانی در تمام نقاط یک کشور و یا بخشی از یک قاره یا کل دنیا روی دهد مثل پاندمی طاعون که سه بار در سالها ۵۴۲ میلادی (۱۰۰ میلیون از این بیماری مردند)، ۷۴۷ میلادی (۴۰ تا ۴۵ میلیون یعنی یک سوم جمعیت اروپا فوت کردند و ۱۳۰ سال طول کشید) و ۱۸۵۵ میلادی (که فقط ۱۲ میلیون نفر در هند و چین را به کام مرگ فرستاد) اتفاق افتاده است و پاندمی مرگبار آنفلوآنزای اسپانیایی در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ مطابق با جنگ جهانی اول که باعث مرگ حدود پنجاه میلیون نفر شد و تعداد قربانیانش از مجموع قربانیان جنگ جهانی اول و دوم بیشتر بود. در این پاندمی حدود ۵۰۰ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدند.
بحث را جمع کنم؛ پاندمی یعنی عالم گیری یا جهان گیر شدن، اپیدمی یعنی همه گیر شدن و اندمی هم یعنی بومی شدن، به طور کلی این نوع مطالعات و بررسیها در علم اپیدمیولوژی یا همه گیر شناسی صورت میگیرد که شاخهای از علم پزشکی به حساب میآید.
الان وضعیت ما در بین کشورهایی که بیشترین ابتلا و فوتی را دارند، به چه شکلی است؟
در این ارتباط و مقایسههایی که انجام میشود، باید مقدماتی مورد توجه باشد. یکی از این موارد مربوط به میزان ابتلاست. اولا باید ببینیم ابتلا هر کشوری در یک میلیون نفر چقدر است. یعنی چه درصدی از مردم کشورها مبتلا شده اند. محاسبه این درصد به ویژه در مقایسهها مهمتر از آمار تعداد مبتلایان است. ثانیا همه کشورها در این اپیدمی آغاز یکسانی نداشته اند و مسافت معینی را نپیموده اند، مثلا چین و کره جنوبی در پایان راه این مرحله هستند در حالی که امریکا هنوز در گامهای نخست قرار دارد. این مسئله باز هر گونه مقایسه را ممکن است با خطا روبرو کند و ثالثا تدابیر و شیوه کشورها در مقابله با این بیماری به رغم همپوشانی ها، تمایزاتی هم دارند و باید دید در ادامه، آمارهای ابتلا و فوتیها چگونه میشود. اما از نظر تعداد بیماران و نه درصد ابتلا در کل جمعیت، تا امروز هشت کشور اول به ترتیب امریکا، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان است. در رابطه با درصد مرگ و میر مبتلایان ایتالیا، انگلستان، اسپانیا و فرانسه به ترتیب با ۱۲٫۶، ۱۱٫۱، ۹٫۹ و ۹٫۴، در صدر کشورهای پر بیمار قرار دارند. ایران در این جدول از نظر تعداد مبتلایان در رتبه هفتم و از نظر مرگ و میر مبتلایان در رتبه پنجم است.
میزان مرگ و میر ما از مبتلایان در مقایسه با میزان مرگ و میر از میانگین کل مبتلایان دنیا، نیم درصد کمتر است. همچنین میزان بهبود یافتگان در ایران نسبت به متوسط جهانی بهبود یافتگان، ۲۵ رصد بیشتر است. کمترین درصد مرگ و میر در ۸ کشور پر ابتلا به ترتیب عبارتند از؛ آلمان (۱٫۹)، امریکا (۳٫۲) و چین (۴) و ایران (۶٫۱۸). این آمارها مستخرج از آمارهای رسمی اعلام شده از این سوی این کشورها تا تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ مطابق با ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ است و قطعا در روزهای آینده این آمار با تغییراتی هم روبرو خواهد بود. کشور ما در حال حاضر نسبت به امریکا و برخی کشورهای اروپایی مدیریت مناسب تری داشته است و در آینده بهتر از این هم میتواند عمل نماید. در چند روز اخیر، آمار مبتلایان ایران رو به پایین و آمار بهبودیها در حال افزایش هست که این وضع هم امیدبخش است و ان شاء الله به همین شکل استمرار یابد.
به کشور کره جنوبی اشاره کردید و اینکه در پایان راه کنترل فاز اول بیماری است، ممکن است کشورهای دیگری هم در این مرحله باشند. در این رتبه بندی، اسمی از این کشور نبود. آنها در چه وضعیتی هستند؟
کره جنوبی الان جزو ۱۵ کشور پرابتلا نیست و در کنترل بیماری نیز بسیار موفق هم عمل کرده است. درصد مرگ و میر از بیمارانش حدود ۱٫۸ هست. ۲۰۰ نفر مبتلا به کووید ۱۹ در یک میلیون نفر جمعیت دارد. تقریبا مثل چین کارش در این مرحله رو به اتمام است و به مهار نسبی بیماری نایل آمده است. کنترل خوب بحران کرونا در این کشور ۵۱.۵ میلیون نفری ناشی از سیستم بهداشتی و درمانی است که جزو بهترینها در دنیا است و البته عوامل مهم دیگری از جمله شفافیت، خلاقیت و همبستگی حائز اهمیت است. در کره جنوبی حدود ۱۵ هزار تست در روز انجام گرفت و هزینه همه تستهای کرونا همچنین برای خارجیها را دولت بر عهده دارد. شرکتهای فناوری اطلاعات مانند سامسونگ و ال جی و … هم در این مبارزه پشتیبانی خوبی دارند.
آلمان هم که وضعیت مناسبی در بین کشورهای اروپایی دارد، هر هفته ۳۵۰ هزار تست کرونای رایگان انجام میدهد. در تکمیل این اقدام، در روزهای اخیر آلمانیها ۱۰۰ هزار تست آنتی بادی رایگان را هم انجام داده اند و همچنان این کار را در دستور کار دارند. در آلمان هم درصد مرگ و میر مبتلایان ۱٫۹ است و فعلا کمتر هست. این مطالعات معلوم میکند که کشف زودرس بیماری و پاسخ سریع در کنترل بیماری و کاهش مرگ و میرها نقش بسیار موثری دارد.
مسئله مهم دیگر در ارتباط با کره جنوبی و آلمان اینکه؛ مردم به دستورالعملهای دولت در مورد فاصله گذاری اجتماعی و ممانعت از خریدهای غیر ضروری به درستی عمل کردند و میکنند، بنابر این اقدامات قرنطینه سختگیرانه، بستن مرزها و یا توقف پروازها به ویژه در کره جنوبی خیلی ضرورتی پیدا نکرده است. در کره جنوبی تا به حال از ۱۰۲۸۴ نفر مبتلا، ۱۸۶ نفر جان خود را از دست داده اند.
یکی از کشورهای موفق در مدیریت کرونا، تایوان است. تایون متصل به چین است؛ جزیرهای که بیش از ۲۳ میلیون نفر جمعیت دارد و ۱۰ درصد مردمش بین چین و تایوان دایما در حال تردد هستند، اما امروز، در حالی که که تمام کشورها بهشدت درگیر کرونا هستند، تایوان مانند خود چین به خوبی توانسته این بیماری را کنترل کند و تا الان ۳۳۵ مبتلا به کرونا داشته که تنها ۵ نفر یعنی ۱٫۵ درصد، فوت کرده اند.
دلیل اصلی موفقیت تایوان آمادگی سریع و اقدام به موقع دولت این کشور است. آنها تجربه مبارزه با ویروس سارس در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ را داشتند. بنابر این ابتدا یک مرکز متمرکز فرماندهی برای مدیریت بحران سازماندهی کردند. اقدامی که ایران هم انجام داد. مردم تایوان از دستورات این مرکز عملیات، فرمانبری کردند و با دولت همبستگی نشان دادند، زیرا به یاد میآوردند که چگونه در بیماری سارس با مشکلات و سختیهای زیادی مواجه شدند.
کنترل مرزها، محدودیت در سفرها، و یافتن موارد مشکوک و قرنطینه خانگی آن ها، آمدن نیروهای نظامی پای کار مبارزه با بیماری، تخصیص به موقع منابع، برخورد با شایعه پردازان، نظارت بر قیمتها و افزایش تولید ماسک، مواد ضد عفونی و سایر ملزومات بهداشتی از اهم اقداماتی بود که در تایوان انجام گرفت.
کووید ۱۹ یک بحران همه جانبه جهانی به ویژه در حوزه بهداشتی، اقتصادی و سیاسی است و آسیبهای بسیاری دارد و جهان پس از کرونا اصلا یک جهان دیگری است. کشورها باید به همدیگر در غلبه بر این بیماری و به ویژه پشتیبانی از مردمان فقیر و کشورهای توسعه نیافته، کمک کنند. دستاوردها و تجارب کشورهای مختلف در این مبارزه نیز بایستی به آسانی مبادله شود و مورد مطالعه و بهره برداری قرار گیرد.
به نظر شما چرا آمار ابتلا و تلفات در امریکا و اروپا بیشتر از بقیه کشورهاست؟
در رابطه با این بیماری الان همه کشورها درگیر هستند. در ماههای اول شیوع بیماری در چین و سایر کشورها، سران امریکا و اروپا و به خصوص امریکا به جای اینکه خودشان را برای رویارویی با این بیماری آماده کنند، به نوعی راه حل چین و کشورهای درگیر را در مبارزه با این بیماری مورد انتقاد قرار دادند و از خود غافل شدند. آنها فکر نمیکردند که این شتری است که روزی در خانه آنها هم میخوابد. البته جسته و گریخته در رابطه با این ویروس در باره امریکا اتهاماتی مطر ح. است که پژوهشگران این عرصه در سطح جهان کم و کیف قضییه را در آینده روشن میکنند. وقتی اواخر بهمن ماه ۱۳۹۸، وجود این بیماری در ایران اثبات شد. آنها جنجال به راه انداختند و در ادامه حرفهای بیهوده و متناقض زیادی زدند و آمار مبتلایان و فوتیهای ما را با افزایشهای چند برابری و با چه وجدی رسانهای کردند و کمبود ماسک و سایر موارد را بزرگنمایی کردند. هنوز هم سعی میکنند، اینگونه عمل کنند. کاش در کنار این کارها که در چارچوب اقدامات خصمانه پیشین آنها در قبال مردم شریف ایران هست، حداقل از خود غافل نمیشدند، تا امروز در زمینه مهار کرونا زیر انتقادهای شدید مردم خود و سایر کشورها قرار نمیگرفتند. باید گفت: بعضی از کشورهای غربی و اروپایی موضوع همه گیری کرونا را آن چنان که باید و شاید جدی تلقی نکردند. الان در چین دولت نگران مسافران ورودی هست و احتمال میدهند اینطور که پیش میرود غربیها قادر به توقف کرونا تا تابستان نخواهند بود. این در حالی است که دولتها و ملل چین، کره جنوبی، سنگاپور و ژاپن سهم خود را در این کارزار جهانی بخوبی ادا کرده و میکنند، اما وضع امریکا و اروپا همچنان نگران کننده است. ما دوست داریم وضع آنها هم خوب شود و این دولتها هم بتوانند به مردم خود خدمات مورد نیاز و مناسب را ارائه دهند.
از نظر اجرایی به نظر شما چه اقداماتی برای کشور ما ضرورت دارد؟
کنترل کووید ۱۹ مثل هر اپیدمی واگیر دیگری دو اصل بیشتر ندارد که نباید به هر دلیلی مورد مسامحه قرار گیرد، این دو اصل عبارتند از: کشف زودرس همه مبتلایان (Totally Early Detection) و دیگری پاسخ سریع به آنها (Rapid Response)، برای کشف زودرس مبتلایان تنها نباید به وجود کیت و انجام آزمایش بسنده شود، بلکه روشهای تشخیص بالینی و احتمالات اپیدمیولوژیک هم باید مورد اعتنا باشد. مخصوصا اینکه نمونهها باید با دقت بیشتر و به درستی تهیه شود.
در ارتباط با دومین اصل، ضمن رعایت فاصله گذاری اجتماعی، باید امکان پاسخگویی سریع به موارد مبتلا و مشکوک بیش از گذشته فراهم آید و بر این اساس شرایط ایزوله و یا حفظ آنها در نقاهتگاهها و یا نگهداری در منزل بر اساس دستورالعملهای مراقبتی انجام گیرد.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مرحله اول مدیریت این بیماری به دنبال موارد علامت دار بود. ولی در این مرحله با وضعیت مساعدتری که پیدا کرده در پی آن است که علاوه بر موارد علامت دار، به شناسایی موارد بدون علامت و ناقلین نیز بپردازد. این استراتژی هم بسیار موثر است و برای کنترل بیماری و محاسبه شیوع بیماری در کنار سایر مطالعات جمعیتی مهم است. امید اینکه این راهبرد در اجرا هم موفق باشد.
ساختار سیستم بهداشتی و درمانی ایران مانند کره جنوبی و آلمان ساختار قوی است و باید تلاش شود از همه ظرفیت و توان آن در این مبارزه به خوبی استفاده شود. مدیران میانی و مستقیم مراکز بهداشتی و بیمارستانی باید در وسط میدان مبارزه با این بیماری باشند. اغلب اینطوری هستند؛ و افتخار میآفرینند. به ندرت برخی از ایشان در این مراکز از ادبیات آمرانه و صرفا دستوری استفاده میکنند. این عزیزان باید تغییر سبک مدیریتی و رفتاری دهند و با کادر درمانی و مراقبتی با احترام، محبت و کرامت بیشتری سخن بگویند و به آنها روحیه، انگیزه و امید واقعی بدهند و لوازم کار و نیازمندیهای محیط فعالیت آنها را به نحو احسن فراهم سازند. یاد و خاطره سردار عزیز دلها حاج قاسم سلیمانی گرامی باد. این شهید عالی مقام، در عملیاتها، همیشه جلوتر از سربازان بود، فرماندهی که هیچگاه به سربازها نگفت بروید، همیشه خود جلو میافتاد و پیش میرفت و به رزمندگان میگفت: بیایید. امروز سبک فرماندهی در عملیات مبارزه با کرونا در تمامی سطوح، بایستی متاثر از شیوه و تفکر مدیریتی شهید سلیمانی باشد. جهادگران عرصه سلامت امروز همه شهید سلیمانی هستند و از حریم سلامت و کرامت انسان پاسداری میکنند.
امید است اهداف عالی وزارت بهداشت در ارتقای سلامت آحاد مختلف مردم با استفاده از نظرات مشورتی متخصصان و مراکزی، چون فرهنگستان علوم پزشکی که انباشته از مطلعین و خبرگان علوم بهداشتی کشور است، در جریان سیاست گذاریها و برنامه ریزیها تقویت شود و همچنین با همکاری جدی و فراگیر مردم و مشارکت همه دستگاهها و نیز تدارک تمهیدات لازم و همسویی و قاطعیت هر چه بیشتر دولت در اجرای تصمیمات، در تمام مراحل کار شاهد دستاوردهای فراوانی باشیم.
در پایان اگر چنانچه مطلب دیگری هست، بفرمایید؟
لازم است بنده هم به سهم خود از فرماندهان و مدافعان حریم سلامت کشور در هر ردهای که هستند، سپاسگزاری کنم و به روح بلند شهدای عرصه خدمت در بهداشت و درمان کشور درود بفرستم و برای کلیه بیماران آرزوی شفای الهی نمایم. همچنین از نیروهای مسلح، بسیجیان و کلیه دستگاهها و اقشاری که در مقام کمک برآمده اند، بسیج جامعه پزشکی و نیز آحاد مردم عزیز که با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همبستگی نشان میدهند و دستورالعملها را رعایت میکنند و به کادر بهداشتی و درمانی کشور به دیده احترام و تکریم مینگرند.
در رابطه با تمام شدن کووید ۱۹ و یا بیماری کرونای جدید پیش بینیهای مختلفی شده، به نظر شما این بیماری کی تمام میشود؟
کرونا ویروس نام خانوادهای از ویروس هاست و کرونا ویروس جدید هفتمین عضو این خانواده است که کووید ۱۹ را ایجاد میکند. این بیماری نوپدید است و پایانی در کار نیست، متاسفانه باید بگویم آمده است که بماند. آنچه که بالاخره تمام میشود، همه گیری این بیماری است.
یعنی این وضعیت قرنطینه و فاصله اجتماعی و رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و … را همینطور خواهیم داشت؟
رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و دست به منطقه به اصطلاح T. صورت نزدن، اینها که درسهای خوب کروناست و بهتر است در شکل متعارفش در زندگی ما دایمی شود، تاکید بر رعایت موازین بهداشتی به عنوان یادگاری کرونا اشکالی ندارد. اما برای برچیدن سایر دستورالعملها مثل فاصله اجتماعی، باید شرایط خیلی تغییر کند و اطمینان کامل حاصل شود. تازه در میانه راه هستیم و نباید تصمیم گیریها بعضا ناقص و یا گهگاه اجرایی شوند.
مثلا شرایط باید چگونه تغییر کند؟
ببینید کووید ۱۹ اکنون پاندمی است. ۲۰۸ کشور جهان و تقریبا همه کشورها را در برگرفته است. کرونا یک ویروس بدون مرز است. در کشور ما هم اپیدمی است. در صورتی که این وضعیت تغییر کند، شرایط هم میتواند متفاوت شود.
برای تغییر وضعیت چه شرایط دیگری مطرح است.
وقتی که داروی موثر برای درمان پیدا شود. زمانی که واکسن اختصاصی برای بیماری تولید شود. یا اینکه در اثر ابتلا جمعیت قابل توجهی به تدریج، ایمنی جمعی به وجود آید.
هم اکنون از تولید واکسن و یا دارو در برخی از کشورهای دنیا اخباری منتشر میشود. اینها چه موقع به ثمر مینشیند؟
بله، موارد نسبتا زیادی ذکر میشود. دارو و واکسن دغدغه خیلی کشورها هست. در کشور ما هم تحرکات خوبی دیده میشود، لکن همه اینها در مراحل مختلف تحقیقاتی و آزمایشات بالینی است و تا به نتیجه برسد و برای انسان قابل استفاده باشد، مدتی به طول میانجامد.
معمولا تولید دارو و واکسن چه مدت طول میکشد؟
حداقل یکسال دیگر زمان لازم است که به ضریب اطمینانی برای بهره برداری برسد.
منظورتان از ایمنی جمعی چیست؟
ایمنی یا مصونیت (Immunity) به مقاومتی اطلاق میشود که معمولا در بدن انسان و یا حیوان در برابر عوامل عفونی بیماری زا یا سموم آنها به وجود میآید و حاصلش این است که دیگر به آن بیماری مبتلا نمیشوند که این مصونیت میتواند ذاتی و یا اکتسابی باشد. وقتی این ایمنی در درصد زیادی از جمعیت به وجود آید، ایمنی جمعی (Herd immunity) حاصل شده است.
در رابطه با این دو ایمنی توضیح میدهید؟
مصونیت یا ایمنی بر دو نوع است. طبیعی و اکتسابی، در مصونیت طبیعی (ذاتی) بسیاری از افراد نسبت به بعضی از بیماریها از ابتدا مصونیت دارند و به آنها دچار نمیشوند مثلا انسان خود بخودی به طاعون گاوی مبتلا نمیشود.
مصونیت اکتسابی در اصل وجود ندارد و بعدا در انسان بوجود میآید. مصونیت اکتسابی بر دو قسم است فعال و غیرفعال. مصونیت اکتسابی فعال و غیر فعال ممکن است طبیعی و یا مصنوعی باشد.
پس از ورود میکروب به بدن و ایجاد بیماری، یک نوع ایمنی در بدن ایجاد میشود که به آن مصونیت اکتسابی فعال طبیعی میگویند و مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی نیز همان واکسیناسیون است.
مصونیتهایی که از طریق جفت انتقال مییابند به مصونیت مادرزادی معروف اند. در این نوع مصونیت عوامل ایمنی از مادر به وسیله جفت به بدن جنین منتقل میشود، مانند مصونیتی که در چند ماه اول پس از تولد نسبت به بیماری سرخک وجود دارد. این نوع مصونیت را مصونیت اکتسابی غیر فعال طبیعی میگویند. تغذیه با شیر مادر نیز یک نوع واکسیناسیون طبیعی علیه چندین بیماری است. بعضی از مقاومتهای مادر در مقابل بیماری، از راه تغذیه با شیر مادر منتقل میگردد. این ایمنی از طریق خوردن آغوز (کلستروم)، شیری که در اولین روزهای پس از تولد ترشح میشود، ایجاد میشود.
زمانی که انسان ایمنی خود را از طریق تزریق گاماگلوبولین و سرمهای اختصاصی مانند تتابولین (سرم ضد کزاز) بدست آورد به این نوع ایمنی، مصونیت اکتسابی غیر فعال مصنوعی میگویند. این نوع مصونیت به سبب عدم فعالیت سیستم دفاعی بدن پایدار نبوده و در نتیجه بسیار کوتاه مدت است. بنابر این واکسیناسیون مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی است، که از عامل بیماری (میکروب) کشته شده (مانند واکسن سیاه سرفه)، زنده ضعیف شده (ب ث. ژ) یا سم ضعیف شده بیماری (کزاز) است.
پس اینکه گفته میشود که مبتلایان بهبود یافته از کرونا پلاسمای خود را اهدا کنند، تا برای سایر بیماران استفاده شود، به همین دلیل است؟
بله، دقیقا، چون در این افراد در اثر ابتلا به بیمـــاری، مصونیت اکتسابی فعال طبیعی ایجاد شده است. بنابر این پلاسمای خون این افراد برای سایر بیماران مفید است. اینکه در برخی کشورها مانند آلمان هم اکنون حتی در همه افراد سالم دنبال تست آنتی بادی رایگان هستند. در واقع میخواهند از این طریق ببینند آیا او کرونا گرفته یا نه؟ و در ضمن آن، در صورت ابتلا و تمایل از پلاسمای او برای درمان مبتلایان استفاده گردد.
فرق سرم و واکسن را هم میفرمایید؟
چنانچه سم میکروب را به وسیلهای ضعیف نمایند و به بدن حیوانی مانند اسب تزریق کنند و سپس بعد از دو هفته خون حیوان را بگیرند و خونابه آن را جدا کنند این خونابه دارای مقدار کافی ضد سم است که به نام سرم معروف است. ولی واکسن عامل بیماریزای کشته شده، زنده ضعیف شده و سم تغییر شکل یافته و بی ضرر است که به منظور بالابردن سطح ایمنی به افراد تزریق و یا خورانده میشود. در حریان واکسیناسیون، ما بیماری را با دوز پایین وارد بدن فرد سالم میکنیم، تا در برابر بیماری و شدت بیماری در فرد مقاومت ایجاد شود.
سرم همان پلاسماست یا فرق دارد؟
فرق دارد. سرم بخش مایع خون، پس از لخته شدن است و فاقد پروتئینهای انعقادی مانند فیبرینوژن است، ولی در تهیه پلاسما به خون اچازه لخته شدن نمیدهیم. پس پلاسما، بخش مایع خون و حاوی فیبرینوژن است.
آقای دکتر برگردیم به ایمنی جمعی، حالا که واکسن موثر نداریم، در رابطه با کووید ۱۹ فرمودید این ایمنی در چه حالتی ایجاد میشود؟
در حالتی که ۵۵ تا ۷۰ درصد جامعه به این بیماری مبتلا شوند، ایمنی جمعی ایجاد میشود.
پس اینکه یک عدهای میگویند بگذارید بیشتر جامعه این بیماری را بگیرند تا ریشه کن شود، به این علت است؟
ریشه کنی بیماری (Eradication) تعریف دارد. ریشه کنی یعنی اینکه عامل بیماریزای آن بیماری برای همیشه در همه دنیا از بین برود و دیگر آن بیماری در جهان روی ندهد. تنها بیماریی که تاکنون ریشه کن شده بیماری آبله میباشد. با توجه به دانش کنونی، بیماریهایی مانند دیفتری و فلج اطفال هم احتمال دارد در آینده ریشه کن شوند. مثلا در حال حاضر بیماری فلج اطفال به میزان حیلی کم و تنها در دو کشور افغانستان و پاکستان شیوع دارد و پس از ریشه کنی در این کشورها میتوان گفت؛ فلج اطفال نیز ریشه کن شده است. اما در باره کرونای جدید، تازه اول کار است و ماجراها در پیش هست. در باره ایمنی جمعی، یک وقتی این درصد زیاد جمعیت، در مدت سه ماه این بیماری را میگیرند و یک وقتی در طول یکسال و یا بیشتر، این فرق میکند. از نظر ارائه خدمت از سوی مراکز بهداشتی و بیمارستانی، از حیث تلفات انسانی، از بابت سایر عوارض که منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود. به ویژه مرگ و میر در میان افراد دارای بیماریهای زمینهای مانند بیماری فشارخون، قلبی و عروقی، نارسایی کلیوی، دیابت و بیماریهای تنفسی و همچنین در گروههای سنی سالمند، هیچ کشوری در صورت ابتلای کوتاه مدت جمعیت زیادی به این بیماری نمیتواند به لحاظ لزوم رعایت مسائل انسانی، تامین منابع، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و سایر امکانات، پاسخگویی مناسب داشته باشد.
الان با توجه به روند ابتلا و فوتی کووید ۱۹ در ایران و سایر کشورها، همین مسئله را قدری بیشتر تبیین میکنید؟
شما فرض کنید ایمنی جمعی در کشور ما در این بیماری با حداقل ممکن یعنی یک سوم جمعیت ایجاد شود. این یک سوم یعنی حدود ۲۷ میلیون نفر ابتلا مثلا در مدت سه ماه، خدمات رسانی به این همه چگونه ممکن است. نه اینکه برای ما ممکن نباشد، ولی سایر کشورها بتوانند. هیچ کشوری نمیتواند. اگر فقط ۲۰ درصد این بیماران نیازمند بستری در بیمارستان در طی این مدت باشند، وضعیت فاجعه باری ایجاد میشود. اینها تازه بخشی از بعد بهداشتی درمانی قضیه است. خسارتهای جبران ناپذیر دیگری هم در بقیه ابعاد دارد که بنده فعلا خیلی به آنها نمیپردازم.
اما اگر مثلا در طول یکسال به سمت ایمنی جمعی حرکت کنیم، جای امیدواری فراوان است از بابت بسیاری مسائل از جمله اینکه؛ رفته رفته ویروس ضعیف میشود و شدت بیماریزایی و مرگ و میر آن کاهش مییابد. امکان کشف داروی موثر در آینده فراوان است. تولید واکسن اختصاصی انتظار میرود. امکان پیدایش روشهای درمانی اثربخش وجود دارد. سیستمهای مراقبتی میتوانند ردیابیهای بهتری انجام دهند. دانش و تحقیقات در مورد این ویروس و راههای مبارزه با آن ارتقاء یابد. مراکز بهداشتی و درمانی هم میتوانند اولا فرصت بازسازی پیدا کنند و ثانیا از تجارب و منابع بهتری برای انجام وظایف برخوردار شوند.
پیشنهاد شما تا آن موقع چیست؟
ما هیچ راهی غیر از این نداریم که موازین پیشگیری را رعایت کنیم. در خانه ماندن، شستشوی مکرر دستها با آب و صابون، رعایت فاصله اجتماعی و تا میتوانیم دورکاری در همه موارد ممکن، کار، ورزش، سرگرمی، تفریح، آموزش، مطالعه و تحقیق، همه اینها را به منزل منتقل کنیم. البته بخشی از مردم نمیتوانند همواره در خانه بمانند و دولت هم نمیتواند آنها را غیر از همان قالب سیاستهای حمایتی، امدادی و معیشتی که هر از گاهی اعلام میشود، کمک کند.
این در حال حاضر مشکلی ست که تصمیم گیری را سخت و با چالش مواجه کرده است. بنابر این دولت دنبال میانبری است که هم سلامتی را تامین کند و هم جلوی ضربات اقتصادی را بگیرد. به قول معروف اینجا هم چاره را در این میبینند که کاری کنند؛ هم چرخ سلامت بچرخد و هم چرخ زندگی مردم و اقتصاد کشور و این گاهی تزاحم ایجاد میکند و تلاش میگردد تا یک پارادیم هماهنگ شکل گیرد و نوعی تعادل بین سلامت و معیشت به وجود آید. توجه به این نکته ضروریست که؛ دولتها مسئول جان و سلامت مردم به شمار میآیند و در واقع ملتها عیال دولتها هستند و اصرار برای بازگشایی امور اقتصادی، کسب و کارها و ادارات و سازمانها با ضوابطی که اعلام شده، نیازمند رعایت انضباط قوی و فاصله اجتماعی است. البته این نوع تصمیمات شواهد علمی متقن و آینده بینی لازم دارند. باید از نظر کارشناسان کاملا احراز گردد که در سیر نزولی بازگشت ناپذیری قطعی قرار گرفته ایم. به هر حال حفاظت از سلامت فردی و جمعی احتیاط فوق العادهای را میطلبد.
آقای دکتر درباره قرنطینه بحثهای متفاوتی در کشور شده، از انکار تا اصرار، بالاخره نظر علمی در این مورد چیست؟
قرنطینه انکار نمیشود. ممکن است برخی تعریف و تلقی دیگری از قرنطینه داشته باشند که ما با تعریف آنها کاری نداریم. باید دید تعریف استاندارد قرنطینه چیست. فقط هم مشکل در واژه قرنطینه نیست برخی افراد در تعاریف کنترل و مهار بیماری، ریشه کنی بیماری، پیک بیماری، حذف بیماری، مدیریت بیماری هم در بیان عمومی خطا دارند که با تعریف علمی آن قدری فاصله دارد. باید گفت: بهتر است مجریان در استخدام واژههای علمی و تخصصی تابع منابع معتبر باشند. زیرا گاهی در اثر برخی بیانات، مرزهای اقدام دچار حاشیه میشود. این تصمیم گیران باید بر اساس سناریوهای پذیرفته شده کارشناسی و با توجه به شرایط، منابع و مقتضیات، کم هزینه ترین، اثربخشترین و مطلوبترین سناریوها را برگزینند و به درستی و با قاطعیت به مورد اجرا بگذارند.
تعریف شما از قرنطینه چیست؟
قرنطینه محدودیت جابجایی و فعالیت افراد سالمی است که در دوره کمون یک بیماری واگیر در معرض آن قرار گرفته اند. قرنطینه به مدتی معادل طولانیترین دوره کمون بیماری اعمال میشود و به صورت کامل و یا تعدیل شده اجرا میگردد. در واقع قرنطینه به منظور پیشگیری از انتقال بیماری در دوره کمون است.
دوره کمون در بیماری کووید ۱۹ چه مدت است؟
یک بیماری دورههای مختلف دارد. مثلا دوره نقاهت، دوره واکیری و …، یکی از دورهها در هر بیماری، دوره کمون است. دوره کمون (Incubation Period) به فاصله بین تماس با یک عامل عفونت و بروز اولین نشانههای بیماری ناشی از آن گفته میشود. دوره کمون کووید ۱۹ از ۲ تا ۱۴ روز در اغلب منابع ذکر شده و باید به طور کلی گفت: دوره کمون این بیماری نوع نسبتا متوسطی است. دوره کمون یک بیماری مثل بوتولینیوم در حد خیلی کوتاه و چند ساعت است و یک بیماری مانند هپاتیت B. بلند و در حد چند ماه است و یک بیماری مثل ایدز میتواند چند سال باشد.
آیا سطح پیشگیری از بیماریها درجه بندی معینی دارد؟
پیشگیری سطح بندی دارد. پیشگیری شامل کلیه اقداماتی است که به منطور جلوگیری از بروز، قطع یا کند کردن سیر بیماری صورت میگیرد. بر پایه این مفهوم و با توجه به مراحل متفاوت سیر بیماری میتوان برای پیشگیری سطوح متعددی قائل شد. سطح اول یا پیشگیری نوع اول (Primary)، بر پیشگیری از بیماری در افراد سالم توجه دارد.
سطح دوم یا پیشگیری نوع دوم (Secondary)، به مرحله قبل از بروز علائم بالینی مربوط است و در این سطح به دنبال کشف به موقع و درمان بیماریها قبل از ایجاد علائم و نشانههای واضح بالینی هستیم.
سطح سوم پیشگیری (Tertiary)، مربوط به مرحله پیشرفت بیماری یا ایجاد ناتوانی است. در این سطح تلاشها معطوف بر کاهش ناتوانی معلول بیماری و بازگردانی عملکرد اعضاء و دستگاههای بدن است.
بر این اساس قرنطینه هم سطح بندی دارد؟
در شرایط بروز اپیدمی، قرنطینه هم حتما سطح بندی دارد. سطح اول و حداقلی ایزوله کردن بیمار در منزل یا درمانگاه، نقاهتگاه و یا بیمارستان است که به این مورد ایزولاسیون (Isolation) اطلاق میشود. سطح دوم قرنطینه کردن افراد مشکوک به بیماری هست. یعنی قرنطینه افرادی که در تماس نزدیک با بیمار بودند. اینها تا مشخص شدن نتیجه تست و گذراندن دوره کمون بیماری (تا حداقل دو هفته) جدا سازی میشوند. به این دوره قرنطینه (Quarantine) گفته میشود.
سطح سوم زمانی است که میدانیم عده زیادی در شهر بیمار هستند، اما چه افرادی هستند؟ نمیدانیم. البته در این شرایط تعداد زیادی هم ناقلند که خودشان هم بی اطلاع هستند. در این شرایط، وسیعتر از قرنطینه باید «فاصله گذاری اجتماعی» رعایت شود. در این سطح سفارش میکنیم که مردم از حضور در هر گونه تجمع و در اماکن دارای تراکم و همچنین از رفت و آمدهای بی مورد پرهیز کنند.
دامنه این محدودیتها میتواند طیف وسیعی را در برگیرد. تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ورزشگاه ها، فروشگاههای بزرگ، مجتمعهای تجاری، سینماها، مساجد و زیارتگاه ها، تا حمل و نقلهای عمومی شهری، جاده ای، هوایی، ریلی و دریایی، به این زنجیره اقدامات، فاصله اجتماعی (social distancing) میگویند که چه بهتر است که به صورت داوطلبانه صورت گیرد. در ایران هم بخش مهمی از این نوع اقدامات در مدیریت بیماری مورد توجه قرار گرفته و هم اکنون نیز در حال اجراست.
سطح چهارم و حداکثری قرنطینه، برقراری وضعیت انتظامی، امنیتی و نظامی ویژه است. در این حالت با ترددهای غیرضروری و خارج از دستورالعملهای اعلامی، برخورد مجرمانه صورت میگیرد. به این سطح که یک پروتکل اضطراری است و معمولاً از خروج افراد از مکانهای شان جلوگیری میشود، قفل کردن یا lock down گفته میشود.
پس اینکه قرنطینه چینی گفته میشود، همان سطح چهارم است؟
ما قرنطینه چینی یا ژاپنی و یا تایوانی نداریم. در اپیدمیها هر کشوری متناسب با وضعیت بیماری، شرایط چغرافیایی و آب و هوایی، میزان آلودگی و سطح فرهنگی و اجتماعی و نوع ارزیابی به عمل آمده توسط کارشناسان مربوطه اش، این سطح بندی چهارگانه را در نظر میگیرند. مثلا در ووهان چین و تایوان و همینطور چند شهر ایتالیا و اسپانیا و در شهرهایی از فرانسه و آلمان سطح چهارم در حد متوسط تا بالایی به مورد اجرا گذاشته شد. اما آنچه مسلم است اینکه؛ قرنطینه مربوط به زمانهای گذشته نیست. مربوط به امروز هم هست و استفاده از آن هنوز منسوخ نشده است. قرنطینه جزء لاینفک در پیشگیری از بیماریهای واگیر و به ویژه در اپیدمی هاست. به هر حال قطع زنجیره انتقال بیماری نیازمند کاربست سطوح مختلف پیشگیری است و در این مورد لازم است که مسئولان بهداشتی با پشتیبانی دیگر مسئولین دولتی تصمیم گیری کنند.
آقای دکتر در باره پاندمی و اپیدمی هم توضیح بدهید. الان کووید ۱۹ چه حالتی دارد؟
خوب شد. این سوال را پرسیدید. چون در پاسخ به سوال قبلی شما که در باره ایمنی جمعی پرسش کردید، بنده میخواستم واژه اندمیک را قدری روشن کنم که فراموش شد. وقتی ایمنی جمعی در باره کرونای جدید اتفاق بیفتد و مثلا بیش از ۳۰ تا حدود ۷۰ درصد مردم یک کشور این بیماری را بگیرند، این بیماری از حالت اپیدمی خارج میشود و مثل آنفلوآنزا و سایر بیماریها حالت اندمیک پیدا میکند. در رابطه با تعریف این واژه و دو واژهای که شما فرمودید، چند جملهای عرض میکنم.
آندمیک Endemic))، به وجود همیشگی بیماری یا عامل بیماری زا در یک منطقه جغرافیایی یا یک گروه جمعیتی گفته میشود. مثلاً سرماخوردگی یا گلو درد استرپتوکوکی یک بیماری بومی است، زیرا همواره عدهای از مردم به آنها دچارند.
اپیدمیک Epidemic))، در واقع یک نوع طغیان بیماری است. یعنی میزان وقوع بیش از حد انتظار است که این حد انتظار با مقدار مشابه در سال گذشته یا در یک دوره زمانی مشابه دیگر سنجیده میشود.
پاندمیک (pandemic)، یعنی موارد بیماری به طور ناگهانی در تمام نقاط یک کشور و یا بخشی از یک قاره یا کل دنیا روی دهد مثل پاندمی طاعون که سه بار در سالها ۵۴۲ میلادی (۱۰۰ میلیون از این بیماری مردند)، ۷۴۷ میلادی (۴۰ تا ۴۵ میلیون یعنی یک سوم جمعیت اروپا فوت کردند و ۱۳۰ سال طول کشید) و ۱۸۵۵ میلادی (که فقط ۱۲ میلیون نفر در هند و چین را به کام مرگ فرستاد) اتفاق افتاده است و پاندمی مرگبار آنفلوآنزای اسپانیایی در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ مطابق با جنگ جهانی اول که باعث مرگ حدود پنجاه میلیون نفر شد و تعداد قربانیانش از مجموع قربانیان جنگ جهانی اول و دوم بیشتر بود. در این پاندمی حدود ۵۰۰ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدند.
بحث را جمع کنم؛ پاندمی یعنی عالم گیری یا جهان گیر شدن، اپیدمی یعنی همه گیر شدن و اندمی هم یعنی بومی شدن، به طور کلی این نوع مطالعات و بررسیها در علم اپیدمیولوژی یا همه گیر شناسی صورت میگیرد که شاخهای از علم پزشکی به حساب میآید.
الان وضعیت ما در بین کشورهایی که بیشترین ابتلا و فوتی را دارند، به چه شکلی است؟
در این ارتباط و مقایسههایی که انجام میشود، باید مقدماتی مورد توجه باشد. یکی از این موارد مربوط به میزان ابتلاست. اولا باید ببینیم ابتلا هر کشوری در یک میلیون نفر چقدر است. یعنی چه درصدی از مردم کشورها مبتلا شده اند. محاسبه این درصد به ویژه در مقایسهها مهمتر از آمار تعداد مبتلایان است. ثانیا همه کشورها در این اپیدمی آغاز یکسانی نداشته اند و مسافت معینی را نپیموده اند، مثلا چین و کره جنوبی در پایان راه این مرحله هستند در حالی که امریکا هنوز در گامهای نخست قرار دارد. این مسئله باز هر گونه مقایسه را ممکن است با خطا روبرو کند و ثالثا تدابیر و شیوه کشورها در مقابله با این بیماری به رغم همپوشانی ها، تمایزاتی هم دارند و باید دید در ادامه، آمارهای ابتلا و فوتیها چگونه میشود. اما از نظر تعداد بیماران و نه درصد ابتلا در کل جمعیت، تا امروز هشت کشور اول به ترتیب امریکا، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان است. در رابطه با درصد مرگ و میر مبتلایان ایتالیا، انگلستان، اسپانیا و فرانسه به ترتیب با ۱۲٫۶، ۱۱٫۱، ۹٫۹ و ۹٫۴، در صدر کشورهای پر بیمار قرار دارند. ایران در این جدول از نظر تعداد مبتلایان در رتبه هفتم و از نظر مرگ و میر مبتلایان در رتبه پنجم است.
میزان مرگ و میر ما از مبتلایان در مقایسه با میزان مرگ و میر از میانگین کل مبتلایان دنیا، نیم درصد کمتر است. همچنین میزان بهبود یافتگان در ایران نسبت به متوسط جهانی بهبود یافتگان، ۲۵ رصد بیشتر است. کمترین درصد مرگ و میر در ۸ کشور پر ابتلا به ترتیب عبارتند از؛ آلمان (۱٫۹)، امریکا (۳٫۲) و چین (۴) و ایران (۶٫۱۸). این آمارها مستخرج از آمارهای رسمی اعلام شده از این سوی این کشورها تا تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ مطابق با ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ است و قطعا در روزهای آینده این آمار با تغییراتی هم روبرو خواهد بود. کشور ما در حال حاضر نسبت به امریکا و برخی کشورهای اروپایی مدیریت مناسب تری داشته است و در آینده بهتر از این هم میتواند عمل نماید. در چند روز اخیر، آمار مبتلایان ایران رو به پایین و آمار بهبودیها در حال افزایش هست که این وضع هم امیدبخش است و ان شاء الله به همین شکل استمرار یابد.
به کشور کره جنوبی اشاره کردید و اینکه در پایان راه کنترل فاز اول بیماری است، ممکن است کشورهای دیگری هم در این مرحله باشند. در این رتبه بندی، اسمی از این کشور نبود. آنها در چه وضعیتی هستند؟
کره جنوبی الان جزو ۱۵ کشور پرابتلا نیست و در کنترل بیماری نیز بسیار موفق هم عمل کرده است. درصد مرگ و میر از بیمارانش حدود ۱٫۸ هست. ۲۰۰ نفر مبتلا به کووید ۱۹ در یک میلیون نفر جمعیت دارد. تقریبا مثل چین کارش در این مرحله رو به اتمام است و به مهار نسبی بیماری نایل آمده است. کنترل خوب بحران کرونا در این کشور ۵۱.۵ میلیون نفری ناشی از سیستم بهداشتی و درمانی است که جزو بهترینها در دنیا است و البته عوامل مهم دیگری از جمله شفافیت، خلاقیت و همبستگی حائز اهمیت است. در کره جنوبی حدود ۱۵ هزار تست در روز انجام گرفت و هزینه همه تستهای کرونا همچنین برای خارجیها را دولت بر عهده دارد. شرکتهای فناوری اطلاعات مانند سامسونگ و ال جی و … هم در این مبارزه پشتیبانی خوبی دارند.
آلمان هم که وضعیت مناسبی در بین کشورهای اروپایی دارد، هر هفته ۳۵۰ هزار تست کرونای رایگان انجام میدهد. در تکمیل این اقدام، در روزهای اخیر آلمانیها ۱۰۰ هزار تست آنتی بادی رایگان را هم انجام داده اند و همچنان این کار را در دستور کار دارند. در آلمان هم درصد مرگ و میر مبتلایان ۱٫۹ است و فعلا کمتر هست. این مطالعات معلوم میکند که کشف زودرس بیماری و پاسخ سریع در کنترل بیماری و کاهش مرگ و میرها نقش بسیار موثری دارد.
مسئله مهم دیگر در ارتباط با کره جنوبی و آلمان اینکه؛ مردم به دستورالعملهای دولت در مورد فاصله گذاری اجتماعی و ممانعت از خریدهای غیر ضروری به درستی عمل کردند و میکنند، بنابر این اقدامات قرنطینه سختگیرانه، بستن مرزها و یا توقف پروازها به ویژه در کره جنوبی خیلی ضرورتی پیدا نکرده است. در کره جنوبی تا به حال از ۱۰۲۸۴ نفر مبتلا، ۱۸۶ نفر جان خود را از دست داده اند.
یکی از کشورهای موفق در مدیریت کرونا، تایوان است. تایون متصل به چین است؛ جزیرهای که بیش از ۲۳ میلیون نفر جمعیت دارد و ۱۰ درصد مردمش بین چین و تایوان دایما در حال تردد هستند، اما امروز، در حالی که که تمام کشورها بهشدت درگیر کرونا هستند، تایوان مانند خود چین به خوبی توانسته این بیماری را کنترل کند و تا الان ۳۳۵ مبتلا به کرونا داشته که تنها ۵ نفر یعنی ۱٫۵ درصد، فوت کرده اند.
دلیل اصلی موفقیت تایوان آمادگی سریع و اقدام به موقع دولت این کشور است. آنها تجربه مبارزه با ویروس سارس در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ را داشتند. بنابر این ابتدا یک مرکز متمرکز فرماندهی برای مدیریت بحران سازماندهی کردند. اقدامی که ایران هم انجام داد. مردم تایوان از دستورات این مرکز عملیات، فرمانبری کردند و با دولت همبستگی نشان دادند، زیرا به یاد میآوردند که چگونه در بیماری سارس با مشکلات و سختیهای زیادی مواجه شدند.
کنترل مرزها، محدودیت در سفرها، و یافتن موارد مشکوک و قرنطینه خانگی آن ها، آمدن نیروهای نظامی پای کار مبارزه با بیماری، تخصیص به موقع منابع، برخورد با شایعه پردازان، نظارت بر قیمتها و افزایش تولید ماسک، مواد ضد عفونی و سایر ملزومات بهداشتی از اهم اقداماتی بود که در تایوان انجام گرفت.
کووید ۱۹ یک بحران همه جانبه جهانی به ویژه در حوزه بهداشتی، اقتصادی و سیاسی است و آسیبهای بسیاری دارد و جهان پس از کرونا اصلا یک جهان دیگری است. کشورها باید به همدیگر در غلبه بر این بیماری و به ویژه پشتیبانی از مردمان فقیر و کشورهای توسعه نیافته، کمک کنند. دستاوردها و تجارب کشورهای مختلف در این مبارزه نیز بایستی به آسانی مبادله شود و مورد مطالعه و بهره برداری قرار گیرد.
به نظر شما چرا آمار ابتلا و تلفات در امریکا و اروپا بیشتر از بقیه کشورهاست؟
در رابطه با این بیماری الان همه کشورها درگیر هستند. در ماههای اول شیوع بیماری در چین و سایر کشورها، سران امریکا و اروپا و به خصوص امریکا به جای اینکه خودشان را برای رویارویی با این بیماری آماده کنند، به نوعی راه حل چین و کشورهای درگیر را در مبارزه با این بیماری مورد انتقاد قرار دادند و از خود غافل شدند. آنها فکر نمیکردند که این شتری است که روزی در خانه آنها هم میخوابد. البته جسته و گریخته در رابطه با این ویروس در باره امریکا اتهاماتی مطر ح. است که پژوهشگران این عرصه در سطح جهان کم و کیف قضییه را در آینده روشن میکنند. وقتی اواخر بهمن ماه ۱۳۹۸، وجود این بیماری در ایران اثبات شد. آنها جنجال به راه انداختند و در ادامه حرفهای بیهوده و متناقض زیادی زدند و آمار مبتلایان و فوتیهای ما را با افزایشهای چند برابری و با چه وجدی رسانهای کردند و کمبود ماسک و سایر موارد را بزرگنمایی کردند. هنوز هم سعی میکنند، اینگونه عمل کنند. کاش در کنار این کارها که در چارچوب اقدامات خصمانه پیشین آنها در قبال مردم شریف ایران هست، حداقل از خود غافل نمیشدند، تا امروز در زمینه مهار کرونا زیر انتقادهای شدید مردم خود و سایر کشورها قرار نمیگرفتند. باید گفت: بعضی از کشورهای غربی و اروپایی موضوع همه گیری کرونا را آن چنان که باید و شاید جدی تلقی نکردند. الان در چین دولت نگران مسافران ورودی هست و احتمال میدهند اینطور که پیش میرود غربیها قادر به توقف کرونا تا تابستان نخواهند بود. این در حالی است که دولتها و ملل چین، کره جنوبی، سنگاپور و ژاپن سهم خود را در این کارزار جهانی بخوبی ادا کرده و میکنند، اما وضع امریکا و اروپا همچنان نگران کننده است. ما دوست داریم وضع آنها هم خوب شود و این دولتها هم بتوانند به مردم خود خدمات مورد نیاز و مناسب را ارائه دهند.
از نظر اجرایی به نظر شما چه اقداماتی برای کشور ما ضرورت دارد؟
کنترل کووید ۱۹ مثل هر اپیدمی واگیر دیگری دو اصل بیشتر ندارد که نباید به هر دلیلی مورد مسامحه قرار گیرد، این دو اصل عبارتند از: کشف زودرس همه مبتلایان (Totally Early Detection) و دیگری پاسخ سریع به آنها (Rapid Response)، برای کشف زودرس مبتلایان تنها نباید به وجود کیت و انجام آزمایش بسنده شود، بلکه روشهای تشخیص بالینی و احتمالات اپیدمیولوژیک هم باید مورد اعتنا باشد. مخصوصا اینکه نمونهها باید با دقت بیشتر و به درستی تهیه شود.
در ارتباط با دومین اصل، ضمن رعایت فاصله گذاری اجتماعی، باید امکان پاسخگویی سریع به موارد مبتلا و مشکوک بیش از گذشته فراهم آید و بر این اساس شرایط ایزوله و یا حفظ آنها در نقاهتگاهها و یا نگهداری در منزل بر اساس دستورالعملهای مراقبتی انجام گیرد.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مرحله اول مدیریت این بیماری به دنبال موارد علامت دار بود. ولی در این مرحله با وضعیت مساعدتری که پیدا کرده در پی آن است که علاوه بر موارد علامت دار، به شناسایی موارد بدون علامت و ناقلین نیز بپردازد. این استراتژی هم بسیار موثر است و برای کنترل بیماری و محاسبه شیوع بیماری در کنار سایر مطالعات جمعیتی مهم است. امید اینکه این راهبرد در اجرا هم موفق باشد.
ساختار سیستم بهداشتی و درمانی ایران مانند کره جنوبی و آلمان ساختار قوی است و باید تلاش شود از همه ظرفیت و توان آن در این مبارزه به خوبی استفاده شود. مدیران میانی و مستقیم مراکز بهداشتی و بیمارستانی باید در وسط میدان مبارزه با این بیماری باشند. اغلب اینطوری هستند؛ و افتخار میآفرینند. به ندرت برخی از ایشان در این مراکز از ادبیات آمرانه و صرفا دستوری استفاده میکنند. این عزیزان باید تغییر سبک مدیریتی و رفتاری دهند و با کادر درمانی و مراقبتی با احترام، محبت و کرامت بیشتری سخن بگویند و به آنها روحیه، انگیزه و امید واقعی بدهند و لوازم کار و نیازمندیهای محیط فعالیت آنها را به نحو احسن فراهم سازند. یاد و خاطره سردار عزیز دلها حاج قاسم سلیمانی گرامی باد. این شهید عالی مقام، در عملیاتها، همیشه جلوتر از سربازان بود، فرماندهی که هیچگاه به سربازها نگفت بروید، همیشه خود جلو میافتاد و پیش میرفت و به رزمندگان میگفت: بیایید. امروز سبک فرماندهی در عملیات مبارزه با کرونا در تمامی سطوح، بایستی متاثر از شیوه و تفکر مدیریتی شهید سلیمانی باشد. جهادگران عرصه سلامت امروز همه شهید سلیمانی هستند و از حریم سلامت و کرامت انسان پاسداری میکنند.
امید است اهداف عالی وزارت بهداشت در ارتقای سلامت آحاد مختلف مردم با استفاده از نظرات مشورتی متخصصان و مراکزی، چون فرهنگستان علوم پزشکی که انباشته از مطلعین و خبرگان علوم بهداشتی کشور است، در جریان سیاست گذاریها و برنامه ریزیها تقویت شود و همچنین با همکاری جدی و فراگیر مردم و مشارکت همه دستگاهها و نیز تدارک تمهیدات لازم و همسویی و قاطعیت هر چه بیشتر دولت در اجرای تصمیمات، در تمام مراحل کار شاهد دستاوردهای فراوانی باشیم.
در پایان اگر چنانچه مطلب دیگری هست، بفرمایید؟
لازم است بنده هم به سهم خود از فرماندهان و مدافعان حریم سلامت کشور در هر ردهای که هستند، سپاسگزاری کنم و به روح بلند شهدای عرصه خدمت در بهداشت و درمان کشور درود بفرستم و برای کلیه بیماران آرزوی شفای الهی نمایم. همچنین از نیروهای مسلح، بسیجیان و کلیه دستگاهها و اقشاری که در مقام کمک برآمده اند، بسیج جامعه پزشکی و نیز آحاد مردم عزیز که با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همبستگی نشان میدهند و دستورالعملها را رعایت میکنند و به کادر بهداشتی و درمانی کشور به دیده احترام و تکریم مینگرند.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر