مقام فنا و اتحاد با خداوند!
پارسینه: کلمه شفیع و شفاعت از شَفع است. لغت شفع در مقابل لغت وَتر است. وتر به معنای منفرد و جدا و شفع به معنای اتصال و زوجیت است.
شفیع کسی است که به حق تعالی وصل است و به مقام وحدت و فنا رسیده است. برخی فکر میکنند وقتی به مقام فنا میرسند، با خداوند متحد میشوند. این سخن مهملی است. دو مُتحصل هرگز با هم متحد نمیشوند. اتحاد، فنای یکی و وجود دیگری است. فانی شدن در دیگری، وحدت است. فنا، فرا رفتن و از دست دادن حد نیست. هیچ وقت حد خود را از دست نمیدهیم. فنا یعنی دیگر در قید حد نیستیم.
در اسلام و تشیع، انبیاء و اولیاء شفیع هستند، چون آنها در مقام فنا هستند و با حق تعالی فاصلهای ندارند. یعنی از تَعیُن و وتر رستهاند و به شفع رسیدهاند. حالا که شفعاند، شفیعاند. بنابراین شفاعت آنها یعنی همان آمرزش خداوند؛ یعنی اگر با شفیع ارتباط پیدا کنم، چون او وصل به حق تعالی است، از این طریق میتوانم که آمرزیده شوم. شفیع به حق وصل است و ما نیز از طریق شفیع به حق وصل میشویم و ارتباط پیدا میکنیم. شفاعت به معنای ریش گرو گذاشتن نیست بلکه یک امر واقعی است.
غلامحسین ابراهیمی دینانی
ارسال نظر