گوناگون

چرا شریعتی به بحارالانوار بی مهری می کرد/مهدی نصیری

چرا شریعتی به بحارالانوار بی مهری می کرد/مهدی نصیری

پارسینه: مرداد ماه مصادف است با سالروز وفات محدث، متکلم و فقیه بزرگ شیعه علامه محمد باقر مجلسی . علامه مجلسی آثار متعددی به زبان عربی و فارسی به جامعه شیعی عرضه کرده است که مهمترین آنها دائرة المعارف حدیثی بحار الانوار است.

این مجموعه بی نظیر حدیثی به علل متعددی موجب بی مهری بسیاری از اهل علم و فرهنگ و مطالعه قرار دارد که قرار نیست در این نوشته به همه آن علتها و نقد آنها بپردازم و تنها اشاره ای به یکی از آنها خواهم داشت که عبارت است از نقد دکتر شریعتی بر مجلسی و اثر حدیثی اش با عنوان بحار الانوار.

شریعتی مرحوم مجلسی را به دلیل همکاری و نزدیکی اش با حکومت صفوی مورد شماتت قرار می دهد و بحار الانوار را به دلیل نقل روایاتی که حاکی از سازش و کوتاه آمدن و سکوت اهل بیت علیهم السلام در مقاطعی در برابر خلفای ظالم و غاصب است، تخطئه می کند.

شریعتی یکی از متاثران از اسلام شناسی معاصر و در عین حال از تاثیر گذاران بر آن است. مشکل اساسی اسلام شناسی معاصر ـ که می توان مبدء آن را آموزه ها و تعلیمات سید جمال قرار داد ـ و البته تا به امروز سیطره خود را بر فضای عمومی اندیشه دینی حفظ کرده است، عدم مراجعه به جامعیت دین (آموزه های قران و اهل بیت علیهم السلام) است. به عبارت دیگر اسلام شناسی معاصر برش هایی از اسلام را گرفته و برش هایی را مورد غفلت و فراموشی قرار داده است. اسلام شناسی معاصر به جای آن که همه اجزای طرح و پازل خود را از آموزهای قران و عترت ـ که دو منبع اساسی دین اند ـ بگیرد، در موارد متعددی یونان زده، مدرنیته زده، مارکسیسم زده ، لیبرالیسم زده و... است.

به عنوان نمونه اندیشه مبارزه و جهاد و انقلابی گری در اسلام شناسی معاصر اگر چه ریشه های قابل توجهی در آموزه های قران و اهل بیت دارد، اما رگه های گرایش های چپ روانه و مارکسیستی قبل از انقلاب و سالهای اول انقلاب نیز در آن مشهود است. حمله غیر منطقی شریعتی به مجلسی به خاطر ذکر روایاتی در بحارالانوار با مضامین سازش و کوتاه آمدن اهل بیت علیهم السلام در مقابل حکومتهای جور دقیقا ناشی از تاثر او از انقلابی گری و فلسفه تاریخ مارکسیستی است که در دهه های پنجاه و شصت پارادایم غالب و مسلط روشنفکران بود و بر بسیاری از متدینین و حتی انقلابیون حوزوی نیز تاثیر گذاشته بود.

شریعتی اگر مراجعه تام و تمام به دین و قران و عترت داشت و تنها فی المثل به آموزه های دینی جهاد و شهادت و قیام در برابر ظلم و ظالم (آن هم به طور ناقص و دست و پا شکسته) بسنده نمی کرد و علاوه بر سیره امام حسین علیه السلام در برابر حکومت یزید، به سیره های دیگر اهل بیت علیهم السلام نیز توجه می کرد و موارد متعددی از سازش و مداهنه و مدارا و تقیه و کوتاه آمدن و سکوت در برابر حاکمان جور را می دید و در می یافت که رمز ماندگاری شیعه تا به امروز در برابر مکتب سقیفه و خلفای اموی و عباسی که کمر به هدم اسلام ناب محمدی و علوی بسته بودند، در کنار نهضت عاشورا همین سیاست ورزی ها و رفتارهای عقلانی مدارا و سازش و تقیه بوده است، هرگز این گونه بی پروا و احساساتی، گاندی به تعبیر خودش آتش پرست و ابوحنیفه و احمد بن حنبل پدر فکری و فقهی وهابیت و داعشیان را بر علامه مجلسی و بسیاری دیگر از عالمان خردمند شیعی ترجیح نمی داد (مجموعه آثار جلد 1 ص 12 و 13)
البته نمی خواهم در نقد شریعتی که دستش از این دنیا کوتاه است و شاید مدافعی نیز نداشته باشد زیاده روی کنم اما باید این تاسف را ابراز کنم که بسیاری از ما همچنان کم و بیش در بند همان بینش انقلابی از نوع مارکسیستی گرفتاریم و تحلیلمان از روند تاریخ و یا به تعبیر امروزین آن فلسفه تاریخ مان بیش از آن که مبتنی بر آیات و روایات باشد، متاثر از نگاههای تاریخی چپ و راست است و آموزه ها و سیره عملی اهل بیت علیهم السلام جایگاه واقعی و جامع خود را در گرایش های سیاسی ما ندارد.

در باره بحار الانوار هم باید بگویم که دفاع من از این مجموعه و کهکشان قرانی و حدیثی ، بدین معنا نیست که هر آنچه را که به عنوان حدیث و روایت در آن آمده است، معتبر و غیر قابل نقد و بحث بدانم. شاید در باره کمتر کتاب حدیثی بتوان چنین ادعایی را مطرح کرد، اما در مقالی دیگر با عنوان «نقد یک باور مشهور در باره بحار الانوار» توضیح داده ام که این حرف که خود مجلسی معتقد بوده است که بحار انبانی از احادیث راست و دروغ و معتبر و جعلی است، کاملا بی اساس است و مجلسی خود در مقدمه بحار الانوار تصریح می کند که با بررسی و دقت بحار را جمع آوری و تدوین کرده است و به استحکام و اتقان مجموعه آن باور و ایمان دارد. اگر چه مجددا تاکید می کنم که این باور مجلسی نمی تواند باب نقد و نقاش در برخی از روایات موجود در بحار را بر محققین ببندد.

مقصودم از این مقال این بود که برخی از ریشه های غلط بی مهری به بحار الانوار را توضیح داده باشم و در سالگرد وفات علامه مجلسی توجه علاقه مندان و تشنگان معارف قرانی و اهل بیتی را به این جامع قرانی (چه آن که مجلسی در هر بابی از ابواب در ابتدا آیات قرانی مرتبط با موضوع آن باب را همراه با توضیحات تفسیری می آورد مگر در مواردی که آیات صریحی در موضوع آن باب وجود نداشته باشد) و روایی جلب کرده باشم.

ارسال نظر

  • ناشناس

    شما هم عترت زده قرآن را میخوانید.در خواندن قرآن باید چینش فعلی آنرا معتبر دانسته و به ارتباط آیات در کل قرآن و اتصال ایات در هر سوره اعتبار اصلی و اولیه قائل شویم.هر حدیثی و برداشتی چه در قدیم و چه معاصر باید به این محک سنجیده شود.شما عترت زده ها هم با شریک قرار دادن احادیث قرآن را میخوانید همانطور که مارکسیست زده ها تئوری خود را شریک قرار میدهند.شریک قرار دادن یعنی اعتبار قرآن را از آن پنجره دیدن.

  • ناشناس

    دلیل حمله به شریعتی چیست؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار