سرنوشت خانه دکتر مصدق بعد از کودتای بیست و هشت مرداد
پارسینه: منزل دکتر مصدق - خیابان کاخ، چهارراه حشمت الدوله/ساخت بنا: اواخر دوره قاجار/تخریب: ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲
خیلی ها سراغ خانه دکتر مصدق در خیابان کاخ را میگیرند، ولی این مکان متاسفانه در همان سالهای ۱۳۳۲ پس از کودتا تخریب شد. آنچه از آن باقی مانده بود هم در سال ۱۳۶۶ توسط مالکان خصوصی باغ فروخته شد و به جای آن آپارتمانها جدید ساختند.
"ايشان دو ساختمان داشتند که يک قسمت اندروني بود و بيرون آن به سبک قديم ساخته شده بود که اطاق ايشان حد فاصل اين دو ساختمان به هم متصل ميشد، يک در به طرف بيرون و يک در هم به طرف داخل.
ايشان تمام دوران نخستوزيري را همانجا بودند. بعداً هم در ۲۸ مرداد آنجا تخريب شد و آتشش زدند که اکنون چنين ساختماني وجود ندارد. چند بار هم بعد از انقلاب آمدند و گفتند که ما ساختمان را پيدا کرديم در صورتي که چنين ساختماني وجود ندارد. تخريب شده بود و به جايش يک ساختمان چند طبقه آپارتماني ساخته شده است با آجرهاي سه سانتي واقع در خيابان کاخ، خيابان فلسطين.
پلاکش هست. اما آن ساختمان نيست، آن منزل ديگر تخريب شده، ۲۸ مرداد که آنجا را آتش زدند و خراب کردند، مرحوم عموي من مهندس احمد مصدق آنجا را تعمير کرد. پدربزرگم نيز آنجا را به ايشان داد که او نيز پس از تعمير و بازسازي آنجا را به هنرستان موسيقي اجاره داد. چند سال آنجا هنرستان موسيقي بود که بعداز فوت عموي من، از آنجا که ايشان فرزندي نداشت به مرحوم برادر من فروخته شد و ساختمان جديدي جايش ساختند که اکنون وجود ندارد ولي پلاکش فکر کنم همان ۱۰۹ باشد. البته دو تا ساختمان کنار هم بود. من ۲ سال در آن ساختمانها زندگي کردم. مرحوم مادر من، خانم زهرا امامي دختر امام جمعه بودند که آنجا زندگي ميکردند."
اين خانه ساده که محل پذيرايي دکتر مصدق بود همه ويژگيهاي يک دفتر را داشت: تلفنخانه، اطاق پذيرايي، آبدارخانه، اطاق نگهباني. اطاق خواب دکتر مصدق هم در همانجا بود که وي در حال بيماري معمولاَ با همان لباس خانه و روي تخت از مدعوين در هر رتبهاي که بودند پذيرايي ميکرد. عکسهاي زيادي از اين حالت، يعني حالت پذيرايي بر روي تخت منتشر شده است. اثاثالبيت اين خانه چندان چشمگير نبود. چنانکه دکتر نصرالله خازني رئيس دفتر مصدق ميگويد:
"
تمام اثاثيه منزل دکتر مصدق سي هزار تومان نميارزيد! فرشهاي خيلي معمولي داشت که آن هم يکي در اتاقش و يکي در اتاق کارش بود که در آن تاريخ حدود 1500 تومان نميارزيد. فرش هم در اتاق هئيت دولت بود که اتاق پذيرايي آقاي دکتر مصدق هم بود که خيلي معمولي بود. حتي اتاق ملک اسماعيلي که معاون پارلماني بود فرش نداشت. زندگي او واقعاَ ساده بود: مبلهاي او عبارت بود از چوبهاي معمولي که هميشه ديدهايد، فقط دو تا دستگيره داشت، دو تا هم تشک داشت که باز ميکردند و مينشستند و سرجايش ميگذاشتند. نه خيال کنيد ساخت هانس بود، ابداَ. منزل آقاي دکتر مصدق، چه اندرون و چه بيرون سادهترين خانهها بود، يک دانه آنتيک که قيمت حسابي داشته باشد، اصلاَ نبود، خيلي ساده زندگي ميکرد."
- از ماهنامه بهارستان
روحش شاد
مصدق کجایی بیایی ببینی الان چه خبره ....
او دكتر محمد مصدق بود ملي كننده صنعت نفت ايران يادش گرامي باد .
لعنت بر آمریکا و انگلیس جهانخوار وشاه مزدور وطنفروش که با کودتای خونین آژاکس ا،یران را ویران کردند !
سال 32 صدماتی که به این خونه وارد شد براحتی قابل ترمیم کردن بود ولی امان از تیغ تیز بیل مکانیکی که در سال 66 کمر این بنای ارزنده را شکست!
لعنت به ساخت و ساز آپارتمانهای کذایی بجای خانه باغهای اصیل طهران