گوناگون

روحاني چطور به كاخ رياست‌جمهوري رسيد؟

پارسینه: در فضايي كه موضوعات اقتصادي مهم‌ترين دغدغه انتخاب‌كنندگان را دربرمي‌گرفت، چه چيزي موجبات پيروزي يك كانديدا را فراهم آورد، بررسي رقابت‌هاي انتخاباتي سال 92 نشان مي‌دهد كه برخلاف بسياري از رقابت‌هاي انتخاباتي گذشته، همگرايي‌ جدي در اهداف اقتصادي كانديداها به چشم مي‌خورد.

سال گذشته در چنين روزي، مردم براي انتخاب رييس‌جمهوري دوره يازدهم به پاي صندوق‌هاي راي رفتند و در يك انتخابات كه حتي به اذعان رسانه‌هاي خارجي باشكوه بود، به حسن روحاني راي دادند.


جدا از صبغه اصلاح‌طلبي و حمايت اصلاح‌طلبان از حسن روحاني، چه تمايز آشكاري ميان شعارهاي اقتصادي او و ديگر كانديداهاي رياست‌جمهوري وجود داشت؟ سعيد جليلي كه تا آن زمان دبير شوراي عالي امنيت كشور بود و رياست تيم مذاكره كننده هسته‌يي ايران را هم بر عهده داشت، از كانديداهاي مطرح اصولگرايان تندرو بود كه با شعار «بدون هيچ دليلي، راي مي‌دهيم جليلي» حمايت مي‌شد؛ با آنكه اقتصاد متكي بر مردم، محور برنامه‌هاي جليلي بود اما از آنجا كه مردم مشكلات اقتصادي كشور را كه به نوعي با مذاكره پيوند خورده بود، از تحريم‌ها مي‌دانستند، به او راي پيروز ندادند. محمدباقر قاليباف هم كانديداي ديگر بود. او در قامت شهردار تهران كارهاي عمراني زيادي براي پايتخت كرده بود. پيشبرد 90 درصدي پروژه پل صدر و تونل نيايش كه درست قبل از انتخابات به بهره‌برداري رسيد، از مهم‌ترين كارهاي او بود، اما با وجود شعارهاي تند اقتصادي و حمايت از بخش خصوصي مهم‌ترين عاملي كه سبب شد نتواند راي پيروز را به دست آورد، به نظامي‌گري او مرتبط بود. شايد گفته روحاني در آن مناظره معروف كه «من سرهنگ نيستم، بلكه حقوقدانم» در كاهش آراي او موثر بود. محسن رضايي هم با وجود آنكه دكتراي اقتصاد داشت و در مناظره انتخابات رياست‌جمهوري سال 88 با محمود احمدي‌نژاد شاخص معروف «فلاكت» را براي اولين‌بار در ايران ارائه داد، باز هم نتوانست در انتخابات سال 92 راي كافي را براي منصب رياست‌جمهوري كسب كند. محمد غرضي، نامزد ديگر رياست‌جمهوري بود، او با آنكه شعارهاي مردمي مي‌داد اما مردم وي را چندان كانديداي جدي نيافتند و شايد بتوان گفت عدم كسب آراي پيروز او به همين خاطر بود.

حال سوال اين است كه ويژگي‌هاي اقتصادي حسن روحاني در انتخابات سال گذشته چه بود؟

در فضايي كه موضوعات اقتصادي مهم‌ترين دغدغه انتخاب‌كنندگان را دربرمي‌گرفت، چه چيزي موجبات پيروزي يك كانديدا را فراهم آورد، بررسي رقابت‌هاي انتخاباتي سال 92 نشان مي‌دهد كه برخلاف بسياري از رقابت‌هاي انتخاباتي گذشته، همگرايي‌ جدي در اهداف اقتصادي كانديداها به چشم مي‌خورد. نه‌تنها قرابت در هدف‌ها بلكه به طرز شگفت‌آوري اتفاق نظر در راهبردها هم مشاهده مي‌شد. مي‌توان گفت تنها افتراق در تاكتيك‌ها و روش‌هاي اجرايي وجه تمايز كانديداهاي مختلف بوده است. مهار تورم و نقدينگي، افزايش اشتغال، افزايش قدرت خريد مردم، كاهش فاصله درآمدي دهك‌هاي بالا و پايين اهدافي است كه تقريبا در برنامه تمامي كانديداها به صورت جدي به آن پرداخته شده است.

اعتقاد به هدفمندي يارانه‌ها اما تغيير در روش اجرا، اعتقاد به مسكن حمايتي اما تغيير در روش اجرا، اعتقاد به توسعه صنعت نفت به ويژه ميادين مشترك اما تفاوت در روش اجرا، اعتقاد به احياي سازمان مديريت و... هر يك به نوعي در راهبردهاي كلان اقتصادي مورد نظر كانديداها ديده مي‌شد. اما به نظر مي‌رسد آنچه آراي مردم را به سمت يك كانديداي خاص هدايت كرده نه صرف برنامه بلكه برداشت راي‌دهندگان از توانايي آن كانديدا در تحقق آن برنامه‌ها بوده است. شايد بتوان برخي مهم‌ترين ويژگي‌هاي متمايزكننده روحاني در حوزه اقتصاد را به عنوان كانديداي پيروز در موارد زير جست‌وجو كرد.

«ايجاد حس توانمندي براي حل و فصل موضوع هسته‌يي»

شايد مهم‌ترين تصوير ذهني راي‌دهندگان از روحاني، ديپلماتي موفق در مذاكرات هسته‌يي باشد. از طرفي تجربه‌يي از تلخي تحريم‌ها بيانگر ميزان اهميت كار تيم او در مديريت فضا براي جلوگيري از ورود پرونده ايران به شوراي امنيت بود و از طرف ديگر تسلط و توانايي او در دفاع از عملكردش در اين مناظرات انتخاباتي، اين برداشت را براي مخاطبان به همراه داشت كه او توانايي حل و فصل بزرگ‌ترين چالش اقتصاد كشور يعني تحريم‌هاي بين‌المللي را دارد.


«ضرورت پيوستن به اقتصاد جهاني»

روحاني و تيم شناخته شده گرداگرد وي، اعتقاد جدي و عملي به لزوم مشاركت ايران در مناسبات اقتصاد جهاني داشتند. بهره‌گيري از منابع، تكنولوژي و تجربيات شركت‌هاي جهان تراز اول در بسياري از برنامه‌ها و رويكردهاي روحاني جايگاه ويژه داشت: «در دولت اصلاحات رابطه‌يي با جهان داشتيم كه به ما پيشنهاد كردند هر ميزان مي‌خواهيم وام با بهره كم بگيريم بانك مركزي در همان وقت اعلام كرد ما به وام نياز نداريم چطور هاشمي با نفت 14 دلار كشور را بعد از جنگ اداره كرد. دولت خاتمي با نفت 15 دلار كشور را داره كرد.» برگرفته از سخنراني‌هاي انتخاباتي روحاني.


«بهره‌گيري از نيروهاي شناخته شده در حوزه اقتصادي»

يكي از تمايزهاي جدي روحاني بهره‌گيري از تيمي متشكل از مديران نام‌آشنا، رسانه‌يي و پرتجربه در حلقه انتخاباتي خود بود. مديراني كه به هر ترتيب براي خود نامي در صنعت و اقتصاد دست و پا كرده بودند و هشت سال زمان كافي براي نقد دولت گذشته داشته‌اند. حضور اين افراد براي راي‌دهندگان يادآور دوران اقتصادي به مراتب شكوفاتري نسبت به زمان انتخابات بود.


«اولويت افزايش توليد ثروت بر بهبود توزيع ثروت»

روحاني هميشه به طور همزمان بر افزايش حجم اقتصاد و توسعه اقتصادي به همراه بهبود مكانيزم توزيع و بازتوزيع درآمد اصرار كرده است. اما صبغه تيم اقتصادي و صنعتي او نويد رشد اقتصادي و بعضا اولويت رشد اقتصادي بر تامين اجتماعي در كوتاه‌مدت را مي‌داد. «حسن روحاني بر اين باور است كه اگر ثروت ملي توليد نشود بايد فقر توزيع شود، وي مي‌گويد: توليد ثروت ملي باعث افزايش درآمد واقعي سرانه مي‌شود و توزيع عادلانه ثروت ملي با هدف افزايش كمك‌هاي مستقيم و غيرمستقيم به اقشار كم‌درآمد است. روحاني مقصود اقتصادي دولت تدبير و اميد را در دوره 1392 تا 1396، افزايش درآمد واقعي خانوارهاي ايراني و افزايش كمك‌هاي مستقيم و غيرمستقيم به اقشار كم‌درآمد برشمرده است.»


«ضرورت حضور جدي بخش خصوصي واقعي در اقتصاد»

اما خاستگاه تيم اقتصادي روحاني، بخش خصوصي مدرن است. او به شدت به خصوصي‌سازي واقعي در اقتصاد و سپردن امور اقتصادي به بخش خصوصي معتقد است. در ميان كانديداها بخش خصوصي بيشترين اعتماد را به او مي‌كند چراكه خاستگاهي غيرنظامي، غيرسنتي و ميانه دارد.«من بر اين باورم كه دولت بايد ناظر و سياستگذار دقيق باشد و از اقتصاد دستوري بپرهيزد و مجال بدهد فعالان اقتصادي امور تصديگري اقتصاد را در دست بگيرند.» برگرفته از سخنراني‌هاي انتخاباتي روحاني.

دولت احمدي‌نژاد چنان كرد با مردم كه خواسته‌ها كاملا مشخص شده بود. نه‌تنها «چه نمي‌خواهيم» بلكه «چه مي‌خواهيم» هم مشخص بود. اهداف تقريبا مشابه، حتي راهبردها هم مشابه بود. عمدتا وجه تمايز، راهكارهاي اجرايي بود كه صراحتا مطرح نشد اما وابستگي‌هاي حزبي، پيشينه و عملكرد گذشته و اطرافيان كانديداها بود كه روش‌هاي اجرايي و اولويت‌ها و اصالت رويكردهاي كانديداها را براي راي‌دهندگان نمايندگي مي‌كرد. به غير از جليلي كه به نظر نسخه باورناپذير احمدي‌نژاد بود و درصدد دنباله‌روي از سياست‌هاي كلان وي بود، در مورد سايرين شايد نه تفاوت در برنامه بلكه تمايز در توانايي تحقق برنامه‌ها، روحاني را به كرسي رياست‌جمهوري رساند. حضور موفق و مسلط در مناظرات مربوط به مذاكرات هسته‌يي كه چهره‌يي باورپذير از توانايي وي در حل چالش‌هاي مرتبط با تحريم‌ها داشت، اجماع مديران موفق در حمايت از روحاني كه نويددهنده كاهش سوءمديريت‌ها و بي‌تدبيري دولت گذشته بود، موفقيت در ايجاد دوقطبي با جليلي به عنوان نماينده وضعيت نابسامان موجود و نهايتا تصوير ذهني مثبت مردم از او به عنوان يك ديپلمات توانمند و متصل به تفكري مدرن و معتدل، شايد مهم‌ترين تاكتيك‌هاي اقتصادي انتخاباتي روحاني براي رسيدن به كاخ رياست‌جمهوري بود.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار