گوناگون

عاقبت بلندپروازي‌هاي اخوان

پارسینه: پارسینه-گروه فرهنگی: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خوددر مطلبی با عنوان «عاقبت بلندپروازي‌هاي اخوان» آورده است:

بسم‌الله الرحمن الرحيم
اين روزها مصر بار ديگر در التهاب است. مخالفان رئيس‌جمهور محمد مرسي و جمعيت اخوان‌المسلمين در ميدان التحرير قاهره و بسياري از شهرهاي مصر با تشكيل تجمعات و انجام تظاهرات، خواستار كنار رفتن محمد مرسي از قدرت و دور شدن حزب اخواني حريت و عدالت از حكومت هستند. اين تظاهرات و تجمعات هر چند به رهبري "جبهه نجات" برپا شد كه رهبران آن را عمدتاً لائيك‌ها تشكيل مي‌دهند، ولي اقشار مختلف مردم مصر از مذهبي و غيرمذهبي نيز در آن حضور دارند و مطالبات مشتركي را مطرح مي‌كنند و نام جنبش خود را "تمرد" يا "نافرماني" گذاشته‌اند، جنبشي كه طي دو روز گذشته ده‌ها كشته و صدها زخمي برجاي گذاشته است.
مطالبات و اعتراضات مخالفان محمد مرسي و اخوان‌المسلمين اينها هستند:
- در طول يكسالي كه از رياست جمهوري مرسي مي‌گذرد، او نه تنها هيچ كار مثبتي انجام نداده بلكه ثابت كرده كه ناموفق است.
- در اين يكسال، ارزش پول ملي مصر 25 درصد كاهش يافته.
- مردم نمي‌توانند براي رفت و آمدهاي عادي خود سوخت كافي تهيه نمايند و كشور از نظر سوخت دچار بحران است.
- اوضاع اقتصادي هر روز بدتر مي‌شود و مشكلات معيشتي زندگي مردم را فلج كرده است.
- مرسي و اخوان‌المسلمين وعده داده بودند احكام اسلامي را در كشور پياده كنند ولي در اين زمينه نه تنها اقدامي نكرده‌اند بلكه با مسلط كردن سلفي‌ها بر كشور به اختلافات و منازعات دامن زده‌اند و تفكر افراطي را ترويج و حمايت مي‌كنند.
- مرسي، به جاي حمايت از دولت سوريه در برابر تروريست‌هاي تكفيري كه با حمايت رژيم صهيونيستي اين كشور را به حمام خون تبديل كرده‌اند، با دولت سوريه قطع رابطه نموده و با رژيم صهيونيستي رابطه سياسي مستحكمي برقرار كرده است.
- با اينكه خواست مردم مصر از مرسي اين بود كه كليه روابط اقتصادي، سياسي و فرهنگي را با رژيم صهيونيستي قطع كند و اخواني‌ها خود را متعهد به انجام اين كار ميدانستند، نامه‌نگاري‌هاي مرسي به سران اين رژيم و ادامه فروش گاز به اسرائيل و گرم‌تر شدن روابط با صهيونيست‌ها در تمام زمينه‌ها، نشان مي‌دهد اخوان‌المسلمين به جاي آنكه واقعاً "اخوان‌المسلمين" باشد "اخوان‌اليهود" است.
- نفوذ آمريكا و باقيمانده‌هاي رژيم ديكتاتوري مبارك در اركان حكومت مرسي هر روز در حال افزايش است.
- اخوان‌المسلمين، با انحصارطلبي، تمام مجاري حكومت را در دست گرفته و به هر كس كه از حزب وابسته به اين جمعيت نباشد اجازه حضور در مناصب حكومتي نمي‌دهد.
- و...
در مقابل، موافقان مرسي نيز با تشكيل تجمعات و تظاهرات در شرق قاهره و تعدادي ديگر از شهرها به حمايت از وي و اخوان‌المسلمين پرداخته و پاسخ مي‌دهند:
- رياست جمهوري محمد مرسي براساس انتخابات دموكراتيك بوده و او حق دارد تا پايان دوره در اين منصب بماند.
- حزب حريت و عدالت و جمعيت اخوان‌المسلمين، برنده انتخابات هستند و حق دارند آنگونه كه صلاح ميدانند كشور را اداره كنند.
- بخشي از مشكلات اقتصادي ناشي از عوارض انقلاب است و بخشي ديگر نيز از كارشكني‌هاي بقاياي رژيم سابق ناشي مي‌شود.
- و مشكلات كشور را نمي‌توان در كوتاه مدت حل كرد و به زمان بيشتري نياز است.
خود محمد مرسي نيز علاوه بر اين نكات، بر ضرورت گفتگو تأكيد مي‌كند و مي‌گويد اختلافات را فقط در كنار ميز مذاكره مي‌توان حل كرد، نكته‌اي كه مخالفان مي‌گويند تكراري است و تجربه نشان داده مشكلي را برطرف نمي‌كند.
همانگونه كه پاسخ‌هاي مرسي، اخوان‌المسلمين و ساير موافقان مرسي نشان مي‌دهند، آنها به مهم‌ترين اعتراضات و مطالبات مخالفان كه مربوط به پياده كردن احكام اسلامي، نفوذ آمريكا و باقيمانده‌هاي رژيم مبارك در حكومت، روابط همه‌جانبه با رژيم صهيونيستي و حمايت از افراطيون سلفي و تروريست‌هاي تكفيري در مصر و سوريه مي‌شوند پاسخي نداده‌اند. اين بخش از مطالبات، اگر مطالبات اصلي جبهه نجات نباشد قطعاً مهم‌ترين مطالبات و اصلي‌ترين اعتراضات مردم مصر را تشكيل مي‌دهند و مرسي و اخوان‌المسلمين نمي‌توانند از كنار آنها بي‌تفاوت عبور كنند.
نقطه ضعف اصلي محمد مرسي و جمعيت اخوان‌المسلمين اينست كه براي رسيدن به قدرت و سپس براي حفظ قدرت، حاضر شدند با افراطيون سلفي هم پيمان شوند. اين هم پيماني، اخوان‌ها را از وجهه متعادلي كه طي دهه‌هاي اخير كسب كرده بودند و توانسته بودند به مدد سوابق مبارزاتي اين جمعيت از دوران حسن البنا تا زمان سادات معدوم به جايگاهي مركب از مجاهدت و اعتدال دست يابند، دور كرد و آنها را دچار وضعيتي ساخت كه ميدان التحرير قاهره با جمعيتي به مراتب بيشتر از دوران انقلاب، يكپارچه فرياد "ارحل يا مرسي - ارحل يا فاشل" (اي مرسي شكست خورده، قدرت را ترك كن) سر مي‌دهند و مركز اصلي اخوان‌المسلمين و حزب حريت وعدالت را در آتش قهر خود مي‌سوزانند.
در يك تحليل حاميانه نسبت به مرسي و اخوان‌المسلمين مي‌توان تظاهرات مخالفان را معلول تحريك لائيك‌ها يا عوامل خارجي دانست، ولي نكته بسيار مهم و غيرقابل انكار اينست كه اين واقعه فقط يكسال بعد از به قدرت رسيدن اخوان‌المسلمين رخ داده و با اينكه مرسي و حزب حريت و عدالت با حمايت عمومي توانستند حاكميت را قبضه كنند، اكنون اينگونه زير ضربات خشم و نفرت همان مردم قرار گرفتن، با هيچ معياري غير از ناكامي در مديريت كشور قابل تحليل و توجيه نيست. قطعاً وقايعي از قبيل جنايت به شهادت رساندن شيخ حسن شحاته و شيعيان همراه او در جشن نيمه شعبان كه هفته گذشته رخ داده و عموم مردم مصر را متأثر كرده و همچنين اقدامات افراطي سلفي‌ها و تكفيري‌ها در يكسال گذشته كه با حمايت دولت صورت گرفته، در تخريب وجهه اخوان‌المسلمين و شخص مرسي مؤثر بوده و جبهه مخالفان را تقويت كرده است. اگر مشكل مردم مصر در يكسال گذشته فقط اقتصادي بود و ساير موارد به ويژه حمايت از افراطيون در داخل و خارج و روابط با رژيم صهيونيستي به آن ضميمه نمي‌شد، مردم مصر به مخالفان نمي‌پيوستند و جبهه نجات نمي‌توانست با چنين پشتوانه‌اي به صحنه بيايد.
آنچه اخوان‌المسلمين را دچار وضعيت كنوني كرده؛ طمع‌ورزي اين جماعت به گسترش حاكميت خود در جهان عرب و جهان اسلام بود. اخواني‌ها با همين هدف ترك‌ها را نيز تحريك و رجب طيب اردوغان را وادار كردند به عنوان بازوي آنها در آسياي غربي بر طبل جنگ عليه سوريه بكوبد و در بسياري از كشورهاي اسلامي غير عربي نيز چنين سودائي را در سر پروراندند و همين بلندپروازي‌ها آنها را در داخل خود مصر زمين‌گير كرد بطوري كه اين روزها عاقبت بلندپروازي‌ها را به رخ آنها مي‌كشد.
اكنون سؤال اساسي اينست كه آيا اگر اخواني‌ها دست از كشورگشائي بردارند و به اصول اوليه خود برگردند،‌ حاكميت خود در مصر را مي‌توانند حفظ كنند؟ شايد خون‌هائي كه در روزهاي اخير ريخته شده، پاسخ اين سؤال را منفي كند، به ويژه آنكه مخالفان تا پايان امروز به محمد مرسي فرصت كناره‌گيري داده‌اند.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار