بهار/ حرکت اصولگرایان سنتی به سمت جریان اعتدال
پارسینه: انتخابـــــــــات ریاستجمهوری یازدهم برای اصولگرایان پیامهای بسیاری داشت. اگر از پیام رایها بگذریم، چنددستهشدن این جریان مهمترین دستاورد این انتخابات برای اعضای جریان اصولگرایی بود. تا انتخابات 88 گروهها و افراد مختلف اصولگرایی برای حفظ یک منفعت، یعنی راینیاوردن یک اصلاحطلب، با هم یکی شده بودند و چشم روی هر اختلافی بستند و بیتوجه به گستردگی طیفهای مختلف همه در یک جبهه قرار گرفتند.
این جریان حتی تلاشی برای تشکیل یک یا دو حزب نیز نکرد تا بتواند حداقل بخشی از این اختلافات را در رفتارهای حزبی جمعوجور کند.
حذف اصلاحطلبان در انتخابات سال 88 و سپس کمرنگکردن حضور آنان در عرصههای مختلف از سویی و از سوی دیگر عدم نشانههای حضور در انتخابات یازدهم از سوی اصلاحطلبان، بسیاری از فعالان سیاسی اصولگرا را بهآرامش رساند که پس از این عرصه انتخابات فقط برای آنها هست و این وزنکشیها خود را نشان داد و جنبه عینی پیدا کرد؛ از طرفی دیگر رفتارهای محمود احمدینژاد با گروههای اصولگرایی هم به اختلافات و خطکشیها دامن زد.
درواقع اصولگرایان در چهار سال گذشته به دو گروه تقسیم شدند؛ موافقان و مخالفان دولت که در میان موافقان و مخالفان دولت عدهای تندرو و رادیکال شناخته میشدند و عدهای هم میانهرو. گروههایی چون حزب موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین و جبهه پیروان خط امام و رهبری تلاش کردند تا با واسطهگری و میانداری هم منتقدان و دوستان اصلاحطلب دیروز را حفظ کنند و هم کامل دولت را تخریب نکنند.
از اواسط سال 91 پیامهای محبتآمیزی به معترضان انتخابات 88 داده شد و از اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات درخواست کردند.
درواقع میانهروهای جریان اصولگرایی از فضای رادیکالی که در پی انتخاب محمود احمدینژاد بهعنوان رییسجمهوری بهوجودآمده بود چندان راضی نبودند، اما درعینحال دلشان هم نمیخواست که یک اصلاحطلب رییسجمهوری آینده ایران شود و ازاینرو سعی کردند تا با حضور چهرههايی چون علیاکبر ولایتی اعتدال را به این جریان بازگردانند. اما در مقابل جریان میانهروی اصولگرا، جریان تندرویی قرار دارد که چه در قامت حامی دولت، چه در قامت منتقد دولت حاضر به تحمل رقیب نیست و بارها از حذف گفتمان اصلاحطلبی و رقیب سخن گفته است. شاخص این جریان در واقع جبهه پایداری اسلامی است.
پدر معنوی این جریان آیتالله مصباح یزدی است که چند ماه قبل از انتخابات کامران باقرلنکرانی را بهعنوان اصلح مصلحین انتخاب کرد و پس از حضور سعید جلیلی او را اصلح خواند. ریشسفیدان اصولگرایی دلخوشی از این جریان نوپا نداشتند. آنان را بداخلاق و تند میدانستند که هیچ صدایی جز صدای خودشان را نمیشنوند و ازاینرو در انتخابات یازدهم بهسمت ائتلاف و اجماع با آنها نرفتند، اما سایتهایی چون رجانیوز و روزنامهای چون کیهان از این جریان دفاع میکردند. هرچند که حضور محمدباقر قالیباف و محسن رضایی در انتخابات هم به عدم اجماع دامن زد. حالا انتخابات تمام شده و جریان اصولگرایی با مجموع نامزدهايش در مقابل اجماع جریان اصلاحطلبی با اعتدالگرا شکست خورده و به دنبال چرایی این شکست است.
بسیاری از تحلیلگران اصولگرایی برای یافتن دلایل شکست بهسمت اشتباهات تندروهای این جریان میروند و نوک پیکان انتقادات به سمت «جبهه پایداری» است. بهگزارش سایت فرارو، نخستینبار حسین قدیانی، روزنامهنگار اصولگرا و یادداشتنویس روزنامه وطن امروز بود که ساعتی پس از پایان اخذ رای در روز جمعه و پیش از اعلام رسمی نتایج اولیه انتخابات از شکست سنگین اصولگرایان سخن گفت و در وبلاگ خود جریان پایداری را عامل اصلی این شکست دانست. از طرفی دیگر سایت الف، متعلق به احمد توکلی، نیز دو یادداشت منتشر کرد و در هر دو یادداشت به تندرویهای «پایداری» و بعضی افراد نزدیک به این گروه انتقاد شدید کرد.
بهعقیده تحلیلگر این سایت اصولگرا، زخمهای تندروها بر پیکره اصولگرایان ادامه پیدا کرد و به عفونت تبدیل شد. «الف» دراینباره نوشت: «این ابتدای کار بود، هنوز فرصت بود تا زخمهایی که گروههای تندرو بر معتدلان وارد کردند عفونت کند، بلکه آنها که تئوری خود را شکستخورده یافتند از روی نیت خالص تلاش کردند تا دیدگاه اعتدال را بیشتر تضعیف کنند تا به تعبیر آنها اسلام ناب موفق شود!» این سایت در یادداشتی دیگر به حجتالاسلام پناهیان و حجتالاسلام رسایی انتقاد کرد. پناهیان پیش از این دلیل شکست سنگین اصولگرایان را مشکلات اقتصادی دولت احمدینژاد دانسته و اقرار کرده بود که در انتخابات ریاستجمهوری موج اجتماعی در حمایت از آیتالله هاشمی به وجود آمد.
نویسنده الف با اشاره به این موضع پناهیان به رفتارهای سیاسی این دو چهره نزدیک به پایداری حمله کرد و نوشت: «هرچه هست طیف تندروی کشور کاملا این را فرا گرفتهاند که چگونه در وقت مناسب، خود را به آن راه بزنند و تمام کاسهوکوزهها را بر سر دیگری بشکنند.» اما این تمام انتقادات به تندروها نیست. سایت اصولگرای عصر ایران در یادداشتی به وحید یامینپور، مجری سابق تلویزیون و یکی از فعالین سیاسی و رسانهای وابسته جبهه پایداری، تاخت. وحید یامینپور درباره نتیجه انتخابات و انتقادات از گروه پایداری و حامیان سعید جلیلی در گوگلپلاس خود نوشته بود: «کسانی که سربازان از پیکاربرگشته را شماتت میکنند، خائناند. ماجرای ما همان ماجرای لشکر زخمی پس از اُحد است.
نیزههای شکسته و پرچمهای نیمسوخته... به شماتت ابلهان گوش نکنید.» این روزها فاصله بخش میانهروی جریان اصولگرایی با تندروهای این جریان بیشتر میشود و بسیاری از چهرههای شاخص اصولگرا از جریان خود فاصله بیشتری میگیرند و به جریان اعتدال نزدیک میشوند. اگر یک روز اکبر ناطقنوری نماینده جریان راست سنتی بود که مردم در انتخابات 76 به او و همفکرانش« نه» گفتند، امروز پرچمدار جریان اعتدال شده است و میاندار انتخاباتی که مردم اینبار به او هم آری بگویند.
حالا دیگر دوستان قدیمی ناطقنوری نیز در حال پیوستن به او هستند؛ بهطوری که امیررضا واعظآشتیانی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، اظهار کرد: «اصولگرایان و اعتدالگرایان رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند.» این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در ادامه با اشاره به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: «من در سالیان گذشته که مجلس و دولت در دست اصولگرایان بود همواره به آنها تاکید کرده بودم که یکی از دلایل شکست اصولگرایان تفرق آنها بوده است.
به آنها خاطرنشان کرده بودم یکی از دلایلی که اصولگرایان توانستند مجلس، شوراهای شهر و روستا و همچنین دولت را در دست بگیرند عملکرد ضعیف اصلاحطلبان بود. من همواره به اصولگرایان تاکید میکردم که باید به این تجربه تلخ اصلاحطلبان توجه داشته باشند، اما متاسفانه ما در این انتخابات دیدیم که آنها هیچگونه تلاشی در استفاده از این تجربه تلخ نداشتند.» وي ادامه داد: «امروز اصولگرایان جای خود را به جایگاهی با عنوان دولت اعتدال دادند؛ بنابراین بین اصولگرایان و اعتدالگرایان فاصله چندانی وجود ندارد.»
حذف اصلاحطلبان در انتخابات سال 88 و سپس کمرنگکردن حضور آنان در عرصههای مختلف از سویی و از سوی دیگر عدم نشانههای حضور در انتخابات یازدهم از سوی اصلاحطلبان، بسیاری از فعالان سیاسی اصولگرا را بهآرامش رساند که پس از این عرصه انتخابات فقط برای آنها هست و این وزنکشیها خود را نشان داد و جنبه عینی پیدا کرد؛ از طرفی دیگر رفتارهای محمود احمدینژاد با گروههای اصولگرایی هم به اختلافات و خطکشیها دامن زد.
درواقع اصولگرایان در چهار سال گذشته به دو گروه تقسیم شدند؛ موافقان و مخالفان دولت که در میان موافقان و مخالفان دولت عدهای تندرو و رادیکال شناخته میشدند و عدهای هم میانهرو. گروههایی چون حزب موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین و جبهه پیروان خط امام و رهبری تلاش کردند تا با واسطهگری و میانداری هم منتقدان و دوستان اصلاحطلب دیروز را حفظ کنند و هم کامل دولت را تخریب نکنند.
از اواسط سال 91 پیامهای محبتآمیزی به معترضان انتخابات 88 داده شد و از اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات درخواست کردند.
درواقع میانهروهای جریان اصولگرایی از فضای رادیکالی که در پی انتخاب محمود احمدینژاد بهعنوان رییسجمهوری بهوجودآمده بود چندان راضی نبودند، اما درعینحال دلشان هم نمیخواست که یک اصلاحطلب رییسجمهوری آینده ایران شود و ازاینرو سعی کردند تا با حضور چهرههايی چون علیاکبر ولایتی اعتدال را به این جریان بازگردانند. اما در مقابل جریان میانهروی اصولگرا، جریان تندرویی قرار دارد که چه در قامت حامی دولت، چه در قامت منتقد دولت حاضر به تحمل رقیب نیست و بارها از حذف گفتمان اصلاحطلبی و رقیب سخن گفته است. شاخص این جریان در واقع جبهه پایداری اسلامی است.
پدر معنوی این جریان آیتالله مصباح یزدی است که چند ماه قبل از انتخابات کامران باقرلنکرانی را بهعنوان اصلح مصلحین انتخاب کرد و پس از حضور سعید جلیلی او را اصلح خواند. ریشسفیدان اصولگرایی دلخوشی از این جریان نوپا نداشتند. آنان را بداخلاق و تند میدانستند که هیچ صدایی جز صدای خودشان را نمیشنوند و ازاینرو در انتخابات یازدهم بهسمت ائتلاف و اجماع با آنها نرفتند، اما سایتهایی چون رجانیوز و روزنامهای چون کیهان از این جریان دفاع میکردند. هرچند که حضور محمدباقر قالیباف و محسن رضایی در انتخابات هم به عدم اجماع دامن زد. حالا انتخابات تمام شده و جریان اصولگرایی با مجموع نامزدهايش در مقابل اجماع جریان اصلاحطلبی با اعتدالگرا شکست خورده و به دنبال چرایی این شکست است.
بسیاری از تحلیلگران اصولگرایی برای یافتن دلایل شکست بهسمت اشتباهات تندروهای این جریان میروند و نوک پیکان انتقادات به سمت «جبهه پایداری» است. بهگزارش سایت فرارو، نخستینبار حسین قدیانی، روزنامهنگار اصولگرا و یادداشتنویس روزنامه وطن امروز بود که ساعتی پس از پایان اخذ رای در روز جمعه و پیش از اعلام رسمی نتایج اولیه انتخابات از شکست سنگین اصولگرایان سخن گفت و در وبلاگ خود جریان پایداری را عامل اصلی این شکست دانست. از طرفی دیگر سایت الف، متعلق به احمد توکلی، نیز دو یادداشت منتشر کرد و در هر دو یادداشت به تندرویهای «پایداری» و بعضی افراد نزدیک به این گروه انتقاد شدید کرد.
بهعقیده تحلیلگر این سایت اصولگرا، زخمهای تندروها بر پیکره اصولگرایان ادامه پیدا کرد و به عفونت تبدیل شد. «الف» دراینباره نوشت: «این ابتدای کار بود، هنوز فرصت بود تا زخمهایی که گروههای تندرو بر معتدلان وارد کردند عفونت کند، بلکه آنها که تئوری خود را شکستخورده یافتند از روی نیت خالص تلاش کردند تا دیدگاه اعتدال را بیشتر تضعیف کنند تا به تعبیر آنها اسلام ناب موفق شود!» این سایت در یادداشتی دیگر به حجتالاسلام پناهیان و حجتالاسلام رسایی انتقاد کرد. پناهیان پیش از این دلیل شکست سنگین اصولگرایان را مشکلات اقتصادی دولت احمدینژاد دانسته و اقرار کرده بود که در انتخابات ریاستجمهوری موج اجتماعی در حمایت از آیتالله هاشمی به وجود آمد.
نویسنده الف با اشاره به این موضع پناهیان به رفتارهای سیاسی این دو چهره نزدیک به پایداری حمله کرد و نوشت: «هرچه هست طیف تندروی کشور کاملا این را فرا گرفتهاند که چگونه در وقت مناسب، خود را به آن راه بزنند و تمام کاسهوکوزهها را بر سر دیگری بشکنند.» اما این تمام انتقادات به تندروها نیست. سایت اصولگرای عصر ایران در یادداشتی به وحید یامینپور، مجری سابق تلویزیون و یکی از فعالین سیاسی و رسانهای وابسته جبهه پایداری، تاخت. وحید یامینپور درباره نتیجه انتخابات و انتقادات از گروه پایداری و حامیان سعید جلیلی در گوگلپلاس خود نوشته بود: «کسانی که سربازان از پیکاربرگشته را شماتت میکنند، خائناند. ماجرای ما همان ماجرای لشکر زخمی پس از اُحد است.
نیزههای شکسته و پرچمهای نیمسوخته... به شماتت ابلهان گوش نکنید.» این روزها فاصله بخش میانهروی جریان اصولگرایی با تندروهای این جریان بیشتر میشود و بسیاری از چهرههای شاخص اصولگرا از جریان خود فاصله بیشتری میگیرند و به جریان اعتدال نزدیک میشوند. اگر یک روز اکبر ناطقنوری نماینده جریان راست سنتی بود که مردم در انتخابات 76 به او و همفکرانش« نه» گفتند، امروز پرچمدار جریان اعتدال شده است و میاندار انتخاباتی که مردم اینبار به او هم آری بگویند.
حالا دیگر دوستان قدیمی ناطقنوری نیز در حال پیوستن به او هستند؛ بهطوری که امیررضا واعظآشتیانی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، اظهار کرد: «اصولگرایان و اعتدالگرایان رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند.» این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در ادامه با اشاره به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: «من در سالیان گذشته که مجلس و دولت در دست اصولگرایان بود همواره به آنها تاکید کرده بودم که یکی از دلایل شکست اصولگرایان تفرق آنها بوده است.
به آنها خاطرنشان کرده بودم یکی از دلایلی که اصولگرایان توانستند مجلس، شوراهای شهر و روستا و همچنین دولت را در دست بگیرند عملکرد ضعیف اصلاحطلبان بود. من همواره به اصولگرایان تاکید میکردم که باید به این تجربه تلخ اصلاحطلبان توجه داشته باشند، اما متاسفانه ما در این انتخابات دیدیم که آنها هیچگونه تلاشی در استفاده از این تجربه تلخ نداشتند.» وي ادامه داد: «امروز اصولگرایان جای خود را به جایگاهی با عنوان دولت اعتدال دادند؛ بنابراین بین اصولگرایان و اعتدالگرایان فاصله چندانی وجود ندارد.»
ارسال نظر