شهرموشها را تیم تبلیغاتیاش نجات داد
پارسینه: شهر موشها و ایده آن از آغاز تا انجام یک جریان سازی در سینمای ایران...
به گزارش پارسینه ؛پربیراه نیست اگر بگوییم دوپینگ سینمای ایران در سال ۹۳ شهر موشها با فروش میلیاردیاش بود. حادثه بود؟ منیژه حکمت میگوید نه! سال ۹۳ برای سینمایی ایران، نه اشتباه میکنم برای بچههای دهه ۶۰ شهر موشها و زنده شدن خاطره مدرسه موشها بود. منیژه حکمت میگوید از همان آغاز میخواستیم بسازیم و ارادهاش را داشتیم. گفتم مگر با اراده کردن میشود حرفاش را زد. میگوید «دیدی که شد» شهرموشها بازسازی یک ژانر قدیمی در سینمای کودک. سینمایی که تکنیک در آن فراموش شده بود و محدود شده بود به فیلمهایی که متکی به داستان یا نه بهتر بگویم داستان پاره بودند. سینمای ایران باید قبول کند که جهانی فکر کند در جهان سینما تکنیک و جریان سازی تبلیغاتی حرف اول را میزند. منیژه حکمت در مورد شهر موشها میگوید «در سینمای ایران تبلیغات و استفاده از رسانه به درستی تعریف نشده است. ما چند میلیارد هزینه کردیم تا با روشی نو یک ژانر را در ایران زنده کنیم. اما باور کنید که بدون تبلیغات و بدون کمک تیم تبلیغاتی و نوع کار آنها در جذب مخاطب شکست میخوردیم. تیم تبلیغاتی شهر موشها توانست ایدههای نوی را زنده کند و آن را به نمایش
بگذاردمتاسفانه سینما گران ما قدیمی فکر میکنند نمیخواهند باور کنند که فن سینما به لحاظ کیفی وکمی پیشرفت کرده است» مشروح مصاحبه منِیژه حکمت با سایت خبری و تحلیلی ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
بسیاری از تحلیل گران سینما پدیده سال ۹۳ سینمایی ایران را به لحاظ جذب مخاطب، فرم و شکل شهر موشها میدانند. چگونه به این نتیجه رسیداید که زنده کردن یک ژانر قدیمی میتواند موفقیت آمیز باشد؟
اینکه ما توانستیم پس از مدتها قدرت و تواناییهای نهفته سینمای ایران را به مخاطبان نشان دهیم اتفاق خوبی بود. خانوادهها را دور هم جمع کردیم و فضای مفرحی را برای مدت کوتاهی در سینمای کشور ایجاد کردیم یک حرکت مثبت بود. شهر موشها یک اتفاق جدید در سینمای ایران بود برای اولین بار بود که سینما در سبد کالای مردم قرار میگرفت حضور مردم انرژی به وجود آورد که این انرژی در سالهای گذشته کم پیدا میشد. انرژی که ما برای ساخت فیلم و تولید فیلم گذاشتیم کار متفاوتی را ارائه دادیم. ببینید شما هر چقدر پول خرج کنید نتیجه آن را خواهید دید. من و خانم برومند ودیگر همکارانم فهمیدیم که برای ارائه یک اثر خوب باید ایده نو را جایگیزن ایدههای قدیمی کنیم شهر موشها برای سینمای ایران ایده نوی بود.
فکر نمیکردید شکست بخورید؟
خیر ما پشتمان گرم بود.
به کجا؟!
به تبلیغات. در سینمای ایران تبلیغات و استفاده از رسانه به درستی تعریف نشده است. ما چند میلیارد هزینه کردیم تا با روشی نو یک ژانر را در ایران زنده کنیم. اما باور کنید که بدون تبلیغات و بدون کمک تیم تبلیغاتی و نوع کار آنها در جذب مخاطب شکست میخوردیم. ببینید بگذارید واضحتر بگویم سینما گران فقط تبلیغات را در درست کردن بنر یک فیلم یا پوستر میبینند در حالی که تبلیغات یک صنعت و یک فن است. که از ابزارهای نوین بهره میگیرد. تیم تبلیغاتی شهر موشها توانست ایدههای نوی را زنده کند و آن را به نمایش بگذارد متاسفانه سینما گران ما قدیمی فکر میکنند نمیخواهند باور کنند که فن سینما به لحاظ کیفی وکمی پیشرفت کرده است و اکنون همپای تبلیغات خودش را دارد به جهانیان نشان میدهد. شهرموشها را تیم تبلیغاتیاش نجات داد.
دوست دارید دوباره بایک ایده جدید وارد سینمای ایران شوید. مثلا یک داستان و یک فیلم قدیمی را بازسازی کنید؟
هر وقت ما تصمیم بگیریم که جریان سازی کنیم وموجی را به وجود بیاوریم حتما این کار را میکنیم. هر چیزی که این انرژی را به مردم بدهد و این زندگی اجتماعی را تقویت کند حتما این کار خواهیم کرد. ببینید بازسازی داستان شهر موشها از قدیم در ذهن من وجود داشت اینکه ما توانستیم با یک تیم خوب دوباره این ایده و داستان را بپرورانیم و مورد توجه قرار بگیرد و مطمئن بودم که قطعا مورد استقبال واقع میشود. اگر بخواهم میتوانم مانند شهر موشها دوباره یک سینمایی جدید بسازم.
پس شهر موشها یک اتفاق یا یک رویداد گذارا نبود؟
نه به هیچ وجه، شهر موشها و ایده آن از آغاز تا انجام یک جریان سازی در سینمای ایران بود البته دوباره میتوانم همین جریان سازی را داشته باشیم. برای شهر موشها فکر و طرح داشتیم. اگر نیاز به جریان سازی باشد بازهم فیلم میسازیم.
این جریان سازی را چگونه میخواهید به دست بیاورید؟
هوشمندی شهرموشها و بامداد فیلم تیم تبلیغاتیاش بود. این تیم تبلیغاتی آگاهانه و بیرون سینما آمده بودند افکار عمومی را میشناختند به همین دلیل شهر موشها موفق شد. خود سینمای ایران یک چنین تیم تبلیغاتی را ندارد.
مشکلات مالی هم یک بخشی از کار است به مشکل مالی برنخوردید؟
وقتی ما فیلممان را بشناسیم و تیم تبلیغات خود را درست انتخاب کنیم با مشکلات مالی کمتر دست و پنجه نرم میکنیم. نمیتوانم بگویم از همان ابتدا هیچ مشکل مالی نبود من چند سال بود که به همراه بقیه دوستان آرزوی یک چنین فیلمی را داشتیم اما موقعیت با یک ایده خوب فراهم شد. ما حتیبرای مسائل مالی در حین فروش فیلم هم در داخل سینماها حساب کرده بودیم.
قبول دارید که همه اینها بسته به شرایط صنعت سینما دارد. سال آینده سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم سینما در مسیر خوبی به لحاظ کلی افتاده است. فضا برای فعالیت افراد هر چند با مشکل باز است. با تمام مشکلاتی هم که هست مطمئنم که سینما در سبد خانوار قرار میگیرد.
سینما با مخاطباش تعریف میشود. در جشنواره امسال که دورنمایی از سال آینده را ارائه میداد چندان فیلمهای مخاطب پسند ارائه نشده بود؟!
همه سینمای ایران و که جشنواره فجر نیست. یکسری از فیلمها خارج از جشنواره وجود دارند که مخاطب خود را جذب میکنند.
شما از موفقیت سینمایی دم میزنید که در آن ممیزیهای سلیقهای وجود دارد. با این وجود موفقیت چگونه است؟
به هر حال من همیشه نسبت به ممیزی هانگاه انتقادی داشتهام اما یک چیز رزا نباید فراموش کرد. دوره مدیریت آقای ایوبی به نظرم شرایط بهتر میشود. برای ما سینما گران دو دوره راحتتر از بقیه بود یکی دوره مرحوم سیف ا.. داد و دیگری همین دوره آقای ایوبی. چون اینها مدیر فرهنگی هستند مسائل ما را بیشتر درک میکنند. با این وجود من ناامید نیستم.
ارسال نظر