گوناگون

فرونشست؛ بزرگ‌ترین بحران زمین‌شناختی ایران است

فرونشست؛ بزرگ‌ترین بحران زمین‌شناختی ایران است

فرونشست اصفهان دیگر یک بحران پنهان نیست؛ اینک زمین شهر ترک برداشته و هر شکاف، سندی بر بی‌تدبیری‌های مدیریتی سه دهه اخیر است فرونشست اصفهان نه یک تهدید گذرا، بلکه نشانه فروپاشی هیدروژئولوژیک و ساختاری است؛ بحرانی که میراث تاریخی، زیرساخت‌های شهری و امنیت سرزمینی را هم‌زمان نشانه رفته است.

به گزارش پارسینه به نقل از رکنافر ونشست زمین در دشت اصفهان دیگر یک «هشدار» نیست؛ اینک یک فروپاشی تدریجی اما قطعی است. رخدادی که ریشه‌های آن نه در اقلیم جهانی، که در سوءمدیریت ساختاری و تکرار سیاست‌های کوتاه‌مدت داخلی است. اصفهان اکنون نه تنها قربانی بی‌تدبیری مدیران آب، بلکه شاهدی زنده بر خیانت به اصول پایه‌ای علم و آینده سرزمین است.

دشت اصفهان بر روی رس‌های تراکم‌پذیر و زمین‌های حساس به افت سطح ایستابی قرار دارد. هر کارشناس هیدروژئولوژی می‌داند که چنین ساختاری تحمل برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی را ندارد. اما طی سه دهه گذشته، سیاست‌گذاران بدون توجه به این واقعیت، مسیر توسعه صنایع فولاد، پتروشیمی و دیگر صنایع آب‌بر را در قلب خشک‌ترین نقطه ایران در پیش گرفتند.

این تصمیم‌ها عملاً توسعه را در تقابل با جغرافیا قرار دادند. امروز فرونشست ۲۰ تا ۳۰ سانتی‌متر در سال نه یک آمار خشک، که نشانه‌ای از بی‌اعتنایی کامل به مبانی علمی است.

صدای کارشناسان؛ روایت‌های نادیده گرفته‌شده

کاوه مدنی – متخصص منابع آب و مدیر ارشد سازمان ملل  پیشتر در گفت و گو با رکنا تاکید کرده بود: تمرکز سیاسی و اقتصادی کلان‌شهرها توجیه‌گر تصمیمات پرهزینه انتقال آب می‌شود. در اصفهان، فشار اجتماعی کشاورزان و صنایع به‌جای اصلاح الگوی مصرف، به صدور طرح‌های انتقال آب منجر شد؛ طرح‌هایی که بدون محاسبه دقیق ظرفیت منابع موجود اجرا شدند.

به بیان او، آب بیماری مزمنی است، نه زخم سطحی. همان‌طور که بیماری‌های مزمن پزشکی با داروی مسکن درمان نمی‌شوند، بحران آب نیز با انتقال‌های مقطعی و تصمیمات واکنشی پایان نمی‌یابد. او هشدار داده است که این مسیر تنها مسکّن موقتی است که درد را پنهان می‌کند و ریشه بیماری را عمیق‌تر.

عیسی کلانتری – رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز در گفت و گو با  دیده  بان  ایران   گفته بود:زیر اصفهان ۱۰ متر خلأ ایجاد شده است». این خلأ، یعنی سفره‌های زیرزمینی عملاً تهی شده‌اند و لایه‌های زمین فشرده گشته‌اند. او بارها تأکید کرده که فرونشست به معنای مرگ تدریجی خاک و زیرساخت‌ها است؛ خطری که مستقیماً حیات آثار تاریخی و فرهنگی اصفهان – از میدان نقش‌جهان تا پل‌های زاینده‌رود – را تهدید می‌کند.

هشدارهای کارشناسان که فقط در کشوی ادارات خاک خوردند

مطالعات دانشکده‌های زمین‌شناسی و آب دانشگاه صنعتی اصفهان و تهران در دو دهه اخیر بارها اعلام کرده‌اند که افت سطح ایستابی در برخی مناطق دشت اصفهان به بیش از ۲۰ متر رسیده است. آن‌ها پیش‌بینی کرده بودند که در صورت ادامه روند موجود، فرونشست به پدیده‌ای غیرقابل بازگشت تبدیل خواهد شد. اما این هشدارها یا در کشوی ادارات خاک خوردند، یا زیر فشارهای سیاسی نادیده گرفته شدند.

مسئولان در برابر فشار کشاورزان، صنایع  تصمیم غیر علمی گرفتند

الگوی تصمیم‌گیری در اصفهان و ایران به‌طور کلی، بر واکنش‌های کوتاه‌مدت استوار بوده است. مسئولان در برابر فشار کشاورزان، صنایع یا گروه‌های ذی‌نفوذ، راه ساده‌تر یعنی انتقال آب و صدور مجوز بیشتر را انتخاب کردند.

اما بحران آب ذاتاً سیستمی و چندبعدی است. ترکیبی از مدیریت مصرف، تخصیص عادلانه، سرمایه‌گذاری در بهره‌وری و بازچرخانی منابع. نادیده گرفتن این واقعیت، بحران را از سطح یک تهدید زیست‌محیطی به یک خطر ملی و امنیتی ارتقا داده است.

اصفهان؛ آینه آینده ایران

امروز شکاف‌های زمین در اصفهان چیزی بیش از ترک‌های خاک هستند؛ این‌ها دست‌خط تاریخ در محکومیت سوءمدیریت منابع هستند. هر متر فرونشست نه فقط نابودی یک زمین کشاورزی، که تهدیدی برای میراث جهانی، سرمایه‌های ملی و اعتماد اجتماعی است.

اگر این روند اصلاح نشود، اصفهان تنها نخستین قربانی است. دیگر دشت‌های ایران – از کرمان و خوزستان تا تهران و سیستان – در مسیر مشابهی گام برمی‌دارند.

اصفهان به ما می‌گوید که زمین، برخلاف مسئولان، مماشات نمی‌کند. وقتی آبخوان‌ها فرو می‌ریزند، هیچ انتقالی و هیچ طرحی قادر به بازگرداندن آن‌ها نیست.

امروز پرسش اصلی این است: آیا ساختار مدیریتی کشور توان شنیدن صدای زمین را دارد؟ یا اینکه همچنان قرار است با  تصمیم‌های مقطعی، آینده یک سرزمین قربانی شود؟

 

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار