داستانی از هدایت امام موسی کاظم (ع)
پارسینه: راست گفتی، اگر بنده بود از خدا می ترسید و چنین مشغول معصیت نمی شد.
  پارسینه-گروه فرهنگی: امام کاظم علیه السّلام از جلو منزل بُشر می گذشت، صدای ساز و غنائی شنید، از کنیزی که آنجا ایستاده بود سؤال کرد: آیا صاحب تو بنده است؟ عرض کرد مولای من آزاد است.
  فرمود: راست گفتی، اگر بنده بود از خدا می ترسید و چنین مشغول معصیت نمی شد.
  وقتی کنیز وارد خانه شد و این موضوع را برای بُشر نقل کرد بُشر متنبه شد و با سر و پای برهنه بیرون دوید، خود را به حضرت رسانیده عذرخواهی کرد و گریه و زاری سر داد. در نتیجه به دست آن بزرگوار توبه کرد و از عمل زشت خود نادم و پشیمان شد.
  منبع:
  ۱. ستارگان درخشان، ج۹، ص۳۰.
  ۲. گلچینی از گلستان محمّدی، ص۲۹۲.
  افکارنیوز
        
        
			
	
ارسال نظر