پشت پرده گردانندگان و اسپانسرهای برنامه عشق لجنی!

پشت پرده گردانندگان و اسپانسرهای برنامه عشق لجنی!

در دنیای امروز، وایرال شدن می‌تواند معنای دیگری هم داشته باشد، مثلاً اینکه یک چیز آن‌قدر عجیب، سطحی یا حتی زننده بوده که مردم کنجکاو شده‌اند ببینند. نه اینکه حتماً باارزش یا محترم باشد. آلودگی هوا هم همه‌جا هست، اما کسی بابت حضورش دست نمی‌زند!

به گزارش پارسینه، روزنامه «فرهیختگان» نوشت: حدود یک ماه پیش، پرستو صالحی در یک لایو اینستاگرامی از رسانه‌های داخلی ایران بابت محکوم کردن برنامه‌ سطحی و پرزرق‌وبرق «عشق ابدی» تشکر کرد؛ البته تشکر او بیشتر شبیه به‌طعنه بود تا قدردانی. صالحی گفته بود به سازندگان ترکیه‌ای این برنامه اطلاع داده رسانه‌های ایرانی نه قرار است آن را تبلیغ کنند و نه انتظار داشته باشند حمایتی از آن کنند.

حالا اما از همان بی‌توجهی رسانه‌ها به‌عنوان نوعی تأیید معکوس یاد می‌کند و با نگاهی از بیرون گود و از موضعی اپوزیسیونی می‌گوید: «کی می‌خواهید بفهمید که وقتی چیزی را می‌کوبید، مردم ‌می‌روند و باعلاقه می‌بینندش؟» ظاهراً خانم صالحی این روزها تعداد بازدیدها را با میزان تأثیر اشتباه گرفته و فکر می‌کند هر چیزی که چند میلیون بار دیده شود، حتماً مهم و تأثیرگذار هم است. اما در دنیای امروز، وایرال شدن می‌تواند معنای دیگری هم داشته باشد، مثلاً اینکه یک چیز آن‌قدر عجیب، سطحی یا حتی زننده بوده که مردم کنجکاو شده‌اند ببینند. نه اینکه حتماً باارزش یا محترم باشد. آلودگی هوا هم همه‌جا هست، اما کسی بابت حضورش دست نمی‌زند! در این گزارش سراغ این رفتیم تا اطلاعاتی از گردانندگان عشق ابدی پیدا کنیم، کسانی که برنامه را در یک لوکیشن ثابت برای چند کشور ضبط می‌کنند و حتی اسپانسرهای یکسان هم دارند! 

عشق با چاشنی فیلم ترکی

در دنیای سریال‌های ترکی، عشق اغلب چیزی نیست جز چاشنی‌ای برای کش دادن داستان. داستان‌هایی پر از دلدادگی‌های آبکی، خیانت‌های بی‌پایان، قهر و آشتی‌های تکراری و زندگی‌هایی آن‌قدر لاکچری و غیرواقعی که انگار همه در ترکیه یا مدل هستند یا بلاگر و تولیدکننده‌ محتوا. حالا تصور کنید تمام این عناصر را بگذارند وسط یک ویلا، چند دختر و پسر را دور هم جمع کنند، دوربین‌ها را روشن کنند و اسمش را بگذارند: «واقعیت»! این همان فرمولی است که در برنامه‌ «عشق ابدی» دنبال شده؛ رئالیتی‌شویی که به‌جای بازتاب واقعیت، بیشتر شبیه ترکیبی از کلیشه‌های سریال‌های ترکی با رنگ‌ولعابی امروزی‌تر است. البته که رنگ‌وبوی ترکی این سریال، بی‌تأثیر از سازندگان این برنامه نیست. پرستو صالحی، مجری این برنامه، در اولین لایوی که برای برنامه داشته، درباره‌ پشت‌صحنه‌ این پروژه اطلاعاتی داد. به گفته‌ او، این برنامه در حال حاضر توسط کمپانی ترکیه‌ای یاپیم (Yapım) ساخته می‌شود و پیش‌تر هم کمپانی مدیاپیم (MedyaPim) مسئول تولید آن بوده. این کمپانی در همین ویلا برای ملیت‌های دیگری مانند عرب‌ها تا فصل چهار برنامه ساخته بود، همچنین در حال حاضر سراغ ساختن همین برنامه برای هندی‌ها و افغانستانی‌ها هم رفته است. شاید یکی از اصلی‌ترین اشکالات «عشق ابدی» همین باشد که یک نسخه‌ یکسان را برای همه‌ ملت‌ها می‌پیچد؛ از عرب‌ها گرفته تا ایرانی‌ها، هندی‌ها و افغانستانی‌ها. یک فرمول واحد، با یک لوکیشن ثابت، یک قالب تکراری و بدون کوچک‌ترین تطبیق با فرهنگ، خط‌قرمز یا حساسیت‌های هر جامعه. نتیجه؟ برنامه‌ای که نه‌تنها شباهتی به سبک زندگی واقعی ما ندارد، بلکه انگار عامدانه چشم بر تفاوت‌ها بسته و همه را با یک متر می‌سنجد. درحالی‌که چیزی که شاید در یک کشور صرفاً سرگرم‌کننده باشد، در جامعه‌ای دیگر می‌تواند توهین به ارزش‌ها یا حتی ترویج سبک زندگی ناهنجار تلقی شود. البته که پرستو صالحی برای این انتقاد پاسخ داشته و گفته است: «نه عزیزم! این برنامه واقعیت است. اینکه بخواهی سرت را زیر برف کنی، باعث نمی‌شود اتفاقات دوروبرت وجود نداشته باشند.»

روایت بی‌سروته

صالحی در ادامه‌ صحبت‌هایش به برخی حاشیه‌های برنامه هم واکنش نشان می‌دهد. البته در زمانی که این لایو منتشر شد، فقط چند قسمت ابتدایی «عشق ابدی» روی آنتن رفته بود و بیشتر سؤال‌های بی‌پاسخ، بعد از آن شکل گرفت. در روزهای بعد، ویدئوهای زیادی دست‌به‌دست شد که بخش‌هایی از برنامه را بررسی می‌کردند؛ از نحوه تدوین گرفته تا نحوه‌ نمایش موقعیت‌ها. خیلی از کاربران به‌درستی اشاره کردند که نوع کات خوردن‌ها و تقطیع‌های عجیب، حس ساختگی بودن موقعیت‌ها را به‌شدت تقویت می‌کند. صحنه‌هایی که گویی بدون دلیل کنار هم چیده شده‌اند، لحظاتی که معلوم نیست قبل یا بعد از چه اتفاقی‌اند و برش‌هایی که نه منطقی دارند و نه هدفی روشن. البته نسبت به این موضوع صرفاً بینندگان واکنش نشان نداند و برخی از شرکت‌کنندگان هم به نشانه‌ اعتراض در صفحات مجازی‌شان این رفتار را مورد مذمت قرار دادند. نتیجه‌ این تدوین شلخته و بی‌سروته، چیزی شده شبیه به آش شلم‌شوربایی که تنها هدفش، ایجاد شوک و ترویج نوعی سبک زندگی است که نه با واقعیات جامعه ایرانی هم‌خوانی دارد و نه نسبتی با فرهنگ و ارزش‌های ریشه‌دار این سرزمین پیدا می‌کند.

البته صالحی در پاسخ به این حاشیه اعلام کرد: «هیچ سناریوی از پیش نوشته‌شده‌ای در کار نیست. فقط ورود و خروج من به‌عنوان مجری از قبل برنامه‌ریزی می‌شد.» صالحی با اعتمادبه‌نفسی مثال‌زدنی می‌گوید که در گفت‌وگو با شرکت‌کننده‌ها، از تجربیات شخصی خودش کمک می‌گیرد؛ تجربیاتی که معلوم نیست چقدر به درد دیگران می‌خورد. البته خودش هم تأکید می‌کند نه روان‌شناس است و نه کارشناس، فقط «گپ» می‌زند! در پاسخ به این سؤال که اصلاً چطور با این سطح از آمادگی مجری چنین برنامه‌ای شده، توضیح می‌دهد: «از طریق یکی از دوستانم، آتیلا پاک‌نهاد، به تیم تولید ترکی معرفی شدم» و اضافه می‌کند که نه در محتوای برنامه نقشی داشته، نه در انتخاب شرکت‌کننده‌ها، یعنی عملاً فقط آمده، نشسته، اجرا کرده و رفته است. 

عشق ابدی را چه کسی گردن می‌گیرد؟ 

در صحبت‌های پرستو صالحی آمده که برنامه‌ «عشق ابدی» ابتدا توسط شرکتی به نام مدیا پیم (MedyaPim) ساخته شده و بعدها مسئولیت تولید آن به یک کمپانی دیگر به نام یاپیم (Yapım) سپرده شده است؛ هرچند نام کامل این شرکت دوم مشخص نیست و فقط با عنوان کلی «Yapım» معرفی شده. در زبان ترکی، کلمه‌ «Yapım» «یاپیم» به‌طورکلی به معنای تولید یا محصول است و در واقع مثل واژه‌ Production در انگلیسی، پسوندی رایج در اسم شرکت‌های تولید فیلم و برنامه‌سازی است. بنابراین وقتی کسی فقط از «یاپیم» حرف می‌زند، دقیقاً مشخص نیست منظور کدام شرکت است، چون ده‌ها شرکت با این پسوند وجود دارد. از همین‌جا می‌توان فهمید گردانندگان این برنامه نمی‌خواهند اسمشان را برای مخاطبان رو کنند! اما دو شرکت ترکیه‌ای بیشترین گمان را برای ساخت این رئالیتی‌شو دارند. 

مدیا پیم

شرکت ترکیه‌ای مدیا پیم (MedyaPim) یکی از بازیگران قدیمی و مطرح صنعت تولید محتوای تلویزیونی و رئالیتی‌شوهای فرمت‌محور است که از سال‌ها پیش در این حوزه فعالیت می‌کند. این شرکت با تمرکز بر تولید برنامه‌هایی با قالب ثابت و قابل بازتولید در کشورهای مختلف، سعی دارد فرمت‌هایی بسازد که بدون توجه به تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی، به‌سرعت و به‌آسانی در بازارهای متنوع منطقه‌ای مثل کشورهای عربی و حتی ایران اجرا شوند. مدیا پیم با مدیریتی قوی به رهبری فاتح آکسوی، تهیه‌کننده و کارگردان باسابقه و همراهی مراد سایگی به‌عنوان مدیرعامل، موفق شده است بیش از ۱۰ هزار ساعت محتوای تلویزیونی تولید کند و جایگاه خود را در بازار داخلی و بین‌المللی تثبیت کند.

این شرکت در سال‌های اخیر با همکاری گروه‌های رسانه‌ای بزرگ مانند MBC، پروژه‌های مشترک و قراردادهای گسترده‌ای منعقد کرده که نشان از اهمیت و نفوذ آن در منطقه دارد. اما نکته‌ مهم درباره‌ مدیا پیم، رویکرد قالب‌محور آنهاست، یعنی همان فرم و ساختاری که برای همه کشورها یکی است؛ یک‌خانه ثابت، طراحی مشابه و سبک اجرایی تقریباً یکسان. این رویکرد ممکن است سرعت و سهولت تولید را افزایش دهد، اما در عوض، تفاوت‌ها و حساسیت‌های فرهنگی هر کشور را نادیده می‌گیرد و این مسئله می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و نقدهای جدی از سوی مخاطبان شود، در نتیجه می‌توان گفت مدیا پیم به‌جای خلق محتوای بومی و منطبق با ویژگی‌های فرهنگی هر کشور، ترجیح داده قالبی ثابت و قابل‌انتقال ارائه دهد؛ همان چیزی که شاید بزرگ‌ترین ضعف و اشتباه این نوع تولیدات باشد و در مواردی باعث شود برنامه‌هایی مانند «عشق ابدی» نتوانند با فرهنگ و ارزش‌های جامعه مخاطب خود هماهنگ شوند. همین مدل نگاه فرمول‌زده و ماشینی‌ست که باعث شده «عشق ابدی» از همان ابتدا با حال‌وهوای زندگی واقعی در ایران بیگانه به‌نظر برسد؛ فرمی کپی‌شده که با چشم‌پوشی کامل از تفاوت‌ها، می‌خواهد عشق را در قالبی بفروشد که بیشتر از هر چیز، شبیه فانتزی‌های ترکیه‌ای پرزرق‌وبرق است تا واقعیت ملموس زندگی ایرانی. 

آی یاپیم

یکی از نام‌های دیگری که گفته می‌شود، ممکن است پشت‌صحنه گرداندن «عشق ابدی» باشد، شرکت آی یاپیم است. کمپانی‌ای که با تولید سریال‌های پرطرفداری مثل عشق ممنوع، ایزل، چوکور و کارا سودا نه‌تنها در ترکیه بلکه در سطح جهانی خودش را معرفی کرده است. این شرکت در سال ۲۰۰۵ توسط کرم چاتای (Kerem Çatay) تأسیس شد. البته تولید رئالیتی‌شویی که این‌چنین در بدیهیات می‌ماند، شاید همسو با تولیدات، این شرکت نباشد؛ اما باز هم بعید نیست پول باعث شود تا این شرکت هم وارد ساخت این مدل شده باشد. 

پولی که حیف شد

چند ثانیه‌ پایانی سریال «عشق ابدی» نام هشت برند مختلف به‌عنوان اسپانسر نمایش داده می‌شود که بیشتر آن‌ها متعلق به کشور ترکیه هستند. این برندها در حوزه‌های مختلفی فعالیت دارند که عمده تمرکز آن‌ها بر طراحی و تولید پوشاک زنانه، شامل لباس‌های شب، مجلسی و روزمره است، همچنین چند برند تخصصی در زمینه طراحی جواهرات لوکس و دست‌ساز حضور دارند و یک برند نیز در حوزه مشاوره برندینگ و تولید محتوا فعالیت می‌کند. از میان این برندها، تنها یک برند ایتالیایی با نام SOCIETA’ دیده می‌شود که در زمینه تولید پوشاک زنانه با استفاده از پارچه‌های طبیعی و طراحی‌های مینیمال فعالیت دارد. بیشتر برندهای حاضر در این مجموعه، متعلق به استانبول و مناطق مختلف ترکیه هستند که با توجه به محل تولید سریال، استفاده از برندهای محلی منطقی به نظر می‌رسد. افراد مؤسس برخی از این برندها نیز معرفی شده‌اند که نشان از تأکید بر هویت و منشأ برندها دارد. حوزه‌های فعالیت این برندها عمدتاً شامل طراحی لباس زنانه با تأکید بر لباس‌های شب و مجلسی، پوشاک روزمره، جواهرات لوکس و خدمات مشاوره برندینگ است. نکته‌ مهم در این میان، هزینه‌هایی است که این برندها برای حضور به‌عنوان اسپانسر پرداخت کرده‌اند. با درنظرگرفتن جایگاه این سریال در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و شبکه‌های ماهواره‌ای بین‌المللی، اسپانسرینگ چنین پروژه‌ای نیازمند سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی بوده است. این هزینه‌ها، جدا از درآمد حاصل از پخش یوتیوب یا بازدیدهای میلیونی هر قسمت، نشان‌دهنده‌ سازوکار اقتصادی گسترده‌تری در پشت تولیدات تصویری پربیننده است. حضور برندها در چنین پروژه‌ای نه‌تنها به‌عنوان ابزار تبلیغاتی عمل می‌کند، بلکه بخشی از ساختار مالی و تداوم تولید نیز به شمار می‌آید.

درآمد عشق ابدی در ظاهر

در بخش بررسی درآمد برنامه «عشق ابدی» از بستر یوتیوب، توجه داریم که این پلتفرم به‌ازای هر هزار بازدید، مبلغی بین دو تا هفت دلار به تولیدکنندگان محتوا پرداخت می‌کند. در این گزارش، درآمد تنها تا قسمت بیستم برنامه موردبررسی قرار گرفته است، زیرا در این قسمت، یک فینال برگزار می‌شود. همچنین در کانال یوتیوب «عشق ابدی» علاوه بر بارگذاری خود قسمت‌های برنامه، محتواهای جانبی دیگری نیز منتشر شده که به درآمدزایی کمک می‌کنند، اما این بخش‌ها در محاسبات لحاظ نشده‌اند. هر قسمت از برنامه حدود یک ساعت و نیم طول دارد که این مدت‌زمان، تبلیغات زیادی پخش می‌شود و هزینه‌ آن‌ها جزء مواردی است که نمی‌توان آن‌ها را حساب کرد. برای تبدیل درآمد دلاری به ریال، با توجه به داده‌های ارائه‌شده توسط شبکه اطلاع‌رسانی طلا و ارز، نرخ دلار برابر با ۸۳ هزار تومان در نظر گرفته شده است. براین‌اساس حداقل و حداکثر درآمد یوتیوب از بازدیدهای این ۲۰ قسمت با توجه به بازه پرداخت دو تا هفت دلار به‌ازای هر هزار بازدید برآورد شده است. این روش محاسبه، تصویری کلی و تقریبی از درآمد برنامه «عشق ابدی» از طریق یوتیوب ارائه می‌دهد.

2028782_321 (1)

 

تاریخچۀ برنامه‌هایی بر پایه‌ عشق

شکل‌گیری برنامه‌های تلویزیونی مبتنی بر روابط عاطفی و قرارهای عاشقانه (dating game shows) به دهه‌ ۱۹۶۰ در ایالات متحده بازمی‌گردد؛ زمانی که عشق و آشنایی برای نخستین‌بار از حریم خصوصی افراد خارج شد و وارد قاب تلویزیون شد. نخستین نمونه این نوع برنامه‌ها، برنامه‌ای به نام The Dating Game در سال ۱۹۶۵ به تهیه‌کنندگی چاک بریس (Chuck Barris) بود. فرمت این برنامه شامل گفت‌وگو میان یک زن یا مرد مجرد با سه خواستگار بود، به‌گونه‌ای که شرکت‌کننده اصلی خواستگاران را نمی‌دید. گفت‌وگوها معمولاً حالتی شوخ‌طبعانه، کنایه‌آمیز و گاهی همراه با اشاراتی جنسی داشت. خواستگاران در رقابتی غیرمستقیم، گاهی به توصیف یکدیگر می‌پرداختند. چاک بریس در ادامه برنامه‌ای به نام The Newlywed Game تولید کرد که در آن زوج‌هایی که تازه ازدواج کرده بودند به پرسش‌هایی درباره عادات و ترجیح‌های یکدیگر پاسخ می‌دادند. زوجی که بیشترین شناخت را از یکدیگر داشت، برنده مسابقه می‌شد. 

البته این برنامه به اسم شناخت بیشتر افراد، باعث شد آدم‌ها از یکدیگر جدا شوند. در دهه‌های بعد، این ژانر پس از دوره‌ای کاهش محبوبیت، در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مجدداً با نسخه‌های جدیدی مانند The New Dating Game و برنامه بریتانیایی Blind Date احیا شد. در این دوره، فرمت‌هایی با تمرکز بر «قرارهای کور» شکل گرفت که در آن دو فرد ناآشنا با هم ملاقات می‌کردند و رفتار آن‌ها توسط دوربین ثبت می‌شد. با آغاز قرن بیست‌ویکم، محبوبیت برنامه‌های واقع‌نما منجر به تولد نسلی جدید از برنامه‌های عاشقانه شد که روایت‌هایی از واقعیت داشتند، اما سناریوهایی نمایشی و اغراق‌آمیز نیز در آن‌ها به کار گرفته شد. از جمله این برنامه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

  -Who Wants to Marry a Multi-Millionaire?

(چه کسی می‌خواهد با یک مولتی‌میلیونر ازدواج کند؟)

ویژه‌برنامه‌ای تک‌قسمتی با ساختاری مشابه مسابقات زیبایی که در آن زنان برای ازدواج با مردی رقابت می‌کردند که ثروتی حداقل یک‌میلیون‌دلاری داشت؛ هویت واقعی او تا پایان برنامه پنهان بود. 

  -The Fifth Wheel (چرخ پنجم)

برنامه‌ای با چهار شرکت‌کننده (دو مرد و دو زن) که با ورود نفر پنجم تعادل روابط تغییر می‌کرد. 

-Temptation Island (جزیره‌ وسوسه)

زوج‌هایی که جدا از هم قرار می‌گرفتند و تعاملات شریک خود با دیگران را از طریق ویدئو مشاهده می‌کردند. 

  -The Bachelor - The Bachelorette (مرد و زن مجرد)

برنامه‌هایی که در آن یک فرد مجرد با گروهی از خواستگاران قرار می‌گذاشت و در فرایند حذف مرحله‌ای تنها یک نفر را برای ادامه رابطه انتخاب می‌کرد. 

  -Joe Millionaire (جو میلیونر)

برنامه‌ای که در آن زنان برای دل مردی که وانمود می‌شد میلیونر است رقابت می‌کردند؛ این مرد درواقع کارگر ساده‌ای بود. اگر رابطه منجر به عشق واقعی می‌شد، هر دوطرف جایزه‌ای دریافت می‌کردند. نسخه احیایی این برنامه در سال ۲۰۲۲ با حضور دو مرد مجرد تولید شد که یکی واقعاً میلیونر بود و هویتش تا پایان برنامه مخفی باقی ماند. 

 ? -Are You the One (آیا تو همانی؟)

گروهی از افراد مجرد تلاش می‌کردند «نیمه‌گم‌شده» خود را که توسط تهیه‌کنندگان برنامه تعیین شده بود پیدا کنند و جایزه نقدی را تقسیم کنند. 

-Love Island (جزیره‌ عشق)

گروهی از زنان و مردان مجرد در ویلایی تعطیلاتی گرد هم می‌آمدند و ضمن شرکت در رقابت‌ها و چالش‌ها، تلاش می‌کردند زوج تشکیل دهند. در این برنامه رأی مخاطبان نقش مؤثری در سرنوشت شرکت‌کنندگان داشت. امروزه، عشق در برنامه‌های تلویزیونی نه صرفاً یک احساس که یک سناریوی تنظیم‌شده، با نورپردازی، تدوین و ساختار نمایشی است. آنچه روزگاری در سکوت و خلوت دل رخ می‌داد، حالا در برابر دوربین‌ها، مخاطبان و رأی‌گیری‌های اینترنتی اتفاق می‌افتد. این برنامه‌ها نه‌تنها روایتی از عشق در دوران مدرنند، بلکه بازتابی از چگونگی بازتعریف روابط انسانی در عصر رسانه‌اند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار