یک رسانه: برنامه عشق ابدی پرستو صالحی، لجن است

یک رسانه: برنامه عشق ابدی پرستو صالحی، لجن است

​روزنامه فرهیختگان در مطلبی با عنوان«عشق لجنی» به انتقاد از برنامه جدید پرستو صالحی پرداخت.

روزنامه فرهیختگان در مطلبی با عنوان «عشق لجنی» به انتقاد از برنامه جدید پرستو صالحی پرداخت و نوشت: پنج دختر کنار استخر صف کشیده‌اند و در هر مرحله، یکی از پنج پسر به‌تنهایی وارد صحنه می‌شود. هنگام ورود، تنها اطلاعات محدودی درباره او اعلام می‌شود؛ نام، سن، محل زندگی و شغل. کنار این اطلاعات حداقلی، تنها چیزی که در دسترس افراد قرار می‌گیرد، ظاهر و حس لحظه‌ای اولین برخورد است. 

در ادامه، دختر‌ها باید در همان لحظه تصمیم بگیرند که آیا مایل‌اند با این پسر زوج شوند یا نه. مجری برنامه، پرستو صالحی سعی می‌کند با جملات کلیشه‌ای مانند «بالاخره انتخاب کردن به دختر‌ها رسید» یا «انتخاب نکنی، انتخاب میشی!» فضای هیجانی ایجاد کند و آن‌ها را به واکنش وادارد. گاهی این تحریکات مؤثر واقع می‌شود و گاهی هم نه. اگر هیچ‌کدام از دختر‌ها پسری را انتخاب نکنند، نوبت به خود او می‌رسد تا یکی از دختر‌هایی را که هنوز بدون زوج مانده  است، برگزیند. 
 

 

این صحنه، آغاز مسابقه‌ای است با هدف پیدا کردن یک زوج عاشق که از هر نظر با یکدیگر جورند. اما مخاطب اشتباه می‌کند اگر تصور کند این برنامه کمکی به ازدواج است؛ چراکه اینجا درباره‌ هر چیزی صحبت می‌شود جز خودِ ازدواج! 

در دورانی که جامعه ایران با چالش‌های پیچیده‌ای در مسیر ازدواج جوانان روبه‌رو است، از بحران اقتصادی تا سردرگمی‌های فرهنگی، هر تلاشی برای تسهیل و سالم‌سازی مسیر ازدواج ارزشمند به‌نظر می‌رسد. اما در همین فضا، برخی محصولات رسانه‌ای از آن‌سوی مرز‌ها، نه‌تنها کمکی به حل این مسائل نمی‌کنند، بلکه با چاشنی سرگرمی و جذابیت‌های بصری، ارزش‌های بنیادین خانواده، رابطه و عشق را به بازی می‌گیرند. برنامه «عشق ابدی» که در یوتیوب با اجرای پرستو صالحی منتشر می‌شود، یکی از همین نمونه‌هاست. 

 

تأثیر این برنامه به شکلی خاموش اما عمیق و مخرب در ذهن مخاطب نفوذ می‌کند. برنامه ساختاری ساده و سطحی دارد. در ظاهر، با یک فرمول ساده «انتخاب و انتخاب شدن» روبه‌رو هستیم؛ اما در واقع، این مدل نه‌تنها فاقد هرگونه عمق روانی، فرهنگی یا انسانی است، بلکه روابط را به یک مسابقه سطحی و بصری کاهش داده است. زوج‌ها صرفاً بر اساس قضاوتی لحظه‌ای و ظاهر بیرونی شکل می‌گیرند؛ نه بر پایه شناخت، درک متقابل یا هم‌فکری. 

در این ساختار تصنعی، همه‌چیز وارونه شده است. برخلاف جریان طبیعی و تاریخی روابط انسانی که در آن شناخت، گفت‌وگو و تدریج نقش دارند، اینجا دختر‌ها در صف ایستاده‌اند تا در جایگاه «انتخاب‌گر» ظاهر شوند و پسر‌ها یکی‌یکی وارد می‌شوند تا در معرض قضاوت آن‌ها قرار گیرند. این وارونگی نه‌تنها با منطق روان‌شناسی انسانی در تضاد است، بلکه نشانه‌ای از تلاشی آگاهانه برای جابه‌جا کردن جایگاه زن و مرد در روابط اجتماعی است. 

در این فرایند، خبری از گفت‌وگو یا تلاش برای شناخت نیست. تنها چیزی که اهمیت دارد، ظاهر، جذابیت و تأثیر اولیه است. انگار رابطه انسانی به صحنه‌ای برای جلب توجه و رقابت جنسی تقلیل یافته؛ نه چیزی برآمده از احترام متقابل یا فهم عمیق. از همان ابتدا، رابطه‌ای که شکل می‌گیرد بر پایه فاکتور‌هایی کاملاً سطحی مثل ظاهر و عنوان شغلی بنا شده است. انتخاب‌ها یکی پس از دیگری، پوچ‌تر و صوری‌تر می‌شوند. 

شاید «عشق ابدی» بخواهد خود را بازتابی از روابط مدرن جوانان جا بزند، اما آن‌چه واقعاً ترویج می‌کند چیزی جز ابتذال در نگاه به انسان و فروکاستن رابطه به یک رقابت کم‌مایه و نازل نیست. 

دلال‌ها به عشق نمی‌رسند

اصولاً آدم‌هایی که شغل نه‌چندان شریف دلالی را بر عهده دارند، برای کسب‌شان اسم‌های مختلفی می‌تراشند؛ از ‌بیزینس‌من‌ و ‌معامله‌گر‌ بگیرید تا واسطه و ‌کارراه‌انداز‌. تا این لحظه کسی نبوده که دلال باشد و با افتخار سر بالا بگیرد و بگوید من دلال هستم. ماجرای برنامه جدیدی که مجموعه شرکت‌های ترکیه‌ای به زبان فارسی (عشق ابدی) به راه انداخته‌اند هم همین است. شرکت‌هایی که در راستای دلالی محبت، برنامه‌ای را راه‌اندازی کرده‌اند تا نسخه کامل شده‌ای از بلایند دیت‌ها‌blind date‌ را جلو ببرند. این نسخه، پیش از این در کشورهای مختلفی با عنوان ‌برنامه‌های واقع‌گرای قرار عاشقانه،‌Dating game show‌ یا ‌جزیره عشق، ‌Love Island‌ اجرا شده بود و حتی شکل ترکیه‌ای آن بعد از پخش در کشور همسایه، داد طیف گسترده‌ای از مردم و مسئولان را درآورده بود. اما فرق جزیره عشق با بلایند دیت‌های زیرزمینی درون ایران در چیست و اصلاً چرا ترک‌ها باید در یوتیوب روی چنین برنامه‌ای سرمایه‌گذاری کنند؟

برنامه‌ای که صدای مخاطبان آن‌ور آبی را هم درآورده است

در روزگاری که همه‌مان، چه در لایه‌های اجتماعی و روانشناسانه و چه در لایه‌های دینی و ایدئولوژیک بیش از گذشته به حریمی قدسی به نام «خانواده» نیاز داریم، آنچه از «عشق» و «ازدواج» بر گستره فضای مجازی بی‌در و پیکر پیدا می‌شود، نه‌تنها بازتابی از حقیقت عشق و ازدواج نیست، بلکه آینه‌ دروغینی ا‌ست که خبری از خانواده نمی‌دهد! برنامه «عشق ابدی» که این روز‌ها در یکی از پلتفرم‌های خارجی منتشر می‌شود، مصداقی روشن از همین بحران بازنمایی در فضای رسانه‌ای مجازی ماست. این برنامه که در ظاهر با نامی پرطمطراق، مخاطب‌پسند و وعده‌هایی از «عشق راستین» به میدان آمده، درواقع با تقلیل مفهوم مقدس عشق به یک مسابقه نمایشی، نه‌تنها با فرهنگ اسلامی-ایرانی در تضاد است، بلکه حریم اخلاقی مخاطب فارسی‌زبان را نیز بی‌محابا درمی‌نوردد. 

برنامه «عشق ابدی» عملاً بازسازی نعل به نعلِ نمونه‌های غربی همچونLove Island  (بریتانیا)، Too Hot to Handle (نتفلیکس) و Love Is Blind (آمریکا) است. این برنامه‌ها که از حدود یک دهه پیش در غرب باب شده‌اند، با نقد‌های گسترده‌ای مواجه بوده‌اند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۳، فصل پنجم «Love Is Blind» از سوی شرکت‌کنندگان سابق به «استثمار روانی» متهم شد و یکی از شرکت‌کنندگان از نتفلیکس به دلیل سوءرفتار در زمان ضبط شکایت رسمی کرد. در بریتانیا، سازمان آفکام در سال ۲۰۲۴ بیش از ۳۶۰۰ شکایت رسمی از برنامه «Love Island» دریافت کرد که بخش عمده آن مربوط به تأثیر منفی محتوای جنسی و فشار‌های روانی بر نوجوانان بود. 

والدین، روانشناسان و نهاد‌های حمایتی کودک در کشور‌های غربی، بار‌ها نسبت به اثرات زیان‌بار این فرمت‌ها بر «تصویر بدنی»، «رابطه‌پنداری اشتباه» و «بحران خودارزشی در جوانان» هشدار داده‌اند. حال پرسش اینجاست، آیا ما که داعیه‌دار فرهنگ فاطمی و الگوی خانواده علوی هستیم، باید نسخه‌ای را که حتی در زادگاهش زیر سؤال رفته، بازتولید کنیم؟ 

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار