گوناگون

قسم بقراط و دم خروس سرمایه داری

قسم بقراط و دم خروس سرمایه داری

پارسینه: وقتی از سوگندنامه پزشکی سخن می‌رود، در واقع علم پزشکی در چهار چوب اخلاق قرار می‌گیرد و به عبارتی اخلاق ضمانتی برحسن اجرای علم پزشکی می‌شود، اما اینکه اخلاق و سوگند نامه تا چه اندازه در حسن اجرای این دانش کارساز است، بحث دیگری است.

اهمیت حرفه پزشکی و ارتباط آن با جان انسان از یکسو و در معرض خطا و لغزش بودن پزشک از سوی دیگر از دیرباز متفکرین اهل فن را بر آن داشت که به منظور پیشگیری از خطا و لغزش در انجام این وظیفه خطیر چاره جویی کنند و بر همین اساس دستورات اخلاقی و اندرز‌های پزشکی در قالب سوگند نامه، پند نامه و ادعیه پزشکی بدست پزشکان برجسته تدوین شد و در گستره‌ی تاریخ سرمشق عملی پزشکان قرار گرفت.

وقتی از سوگندنامه پزشکی سخن می‌رود، در واقع علم پزشکی در چهار چوب اخلاق قرار می‌گیرد و به عبارتی اخلاق ضمانتی برحسن اجرای علم پزشکی می‌شود، اما اینکه اخلاق و سوگند نامه تا چه اندازه در حسن اجرای این دانش کارساز است، بحث دیگری است. واضعین و متفکرین قرارداد‌های اجتماعی همچون هابس، لاک و ژان ژاک روسو، آن هنگام که از ناکارآمدی اخلاق در نظم اجتماعی عصر حاضر سخن می‌راندند، معتقد بودند در نظم جدید به دلیل خواسته‌های نامحدود انسان‌ها از یکسو و محدودیت امکانات و منابع، لاجرم انسان‌ها برای کسب حداکثر سود و منفعت، یکدیگر را همچون گرگ خواهند درید و اخلاق در این حوزه کژکرد و ناکارآمد خواهد بود و تنها به پشتوانه قانون و مقررات یا همان هیولای خیالی و به تعبیر هابس (لوی تیان) اسب سرکش سود جویی و منفعت طلبی لگام خواهد خورد و مهار خواهد شد.

دانش پزشکی تا هنگامی که به دیوانسالاری پزشکی بدل نشده بود، می‌توانست با افسار اخلاق و سوگندنامه مهار گردد؛ اما از آن هنگام که دانش پزشکی به نظام دیوانسالاری پزشکی بدل گشت، سوگندنامه پزشکی بوجود آمد تا هیولای منفعت طلبی را به بند کشد و لباس اخلاق بر قامت ناساز سودجویی بپوشاند؛ و از آن هنگام که دیوان سالاری پزشکی به صنعت و تجارت پزشکی بدل گشت، دم خروس سرمایه داری و سود جویی از زیر عبای اخلاق پزشکی و سوگندنامه بقراطی اش بیرون زده شد و دیگر جایی برای اخلاق باقی نگذاشت. لاجرم همانگونه که قرارداد‌های اجتماعی جایگزین اخلاق در نظم اجتماعی شد، قرارداد‌ها و قوانین در قالب نظام پزشکی در دنیای جدید جایگزین سوگندنامه پزشکی و اخلاقیات شد.

اما واضعین قرارداد‌ها و قانون پزشکی چه کسانی هستند و چگونه میتوانند منافع بیماران را در چهارچوب قوانین تأمین کنند؟
امروزه در بسیاری از مراکز درمانی، بیمارستان‌ها، مطب‌ها و ... با اخذ امضا‌های پی در پی از بیمار و همراه او کلیه حق و حقوق بیمار را از او سلب نموده و هیچگونه مسؤولیتی را متوجه پزشک و بیمارستان نمیدانند. قوانین نظام پزشکی بر پایه‌ای استوار است که در آن در هر صورت منافع صاحبان نظام پزشکی تأمین شود؛ به محض ورود بیمار در صنعت پزشکی، مطالبات، و درآمد زایی در اولویت قرارگرفته و هر گونه حق و حقوقی را در نظام دیوانسالار بیمارستان، از بیمار سلب می‌نماید.

ساختار نظام پزشکی و مناسبات فی ما بین شگفت انگیز است، در این ساختار پزشکانی خود تعرفه تعیین می‌نمایند، خود بر کار خود نظارت می‌نمایند، شکایتی که علیه شان هست را قضاوت می‌نمایند و همه هوای یکدیگر را در مقابل بیمار بی دفاع دارند.

در سایه‌ی همین تجمع ناعادلانه مخوف، ستم‌های بسیاری از طرف نظام امپریالیستی پزشکی بر مردم میرود. در سایه‌ی همین اخلاق و قانون، پزشک متخصص حق دارد تعداد نامحدود بیمار ویزیت نماید و هیچ استانداردی برایشان در نظر گرفته نشده است. در این بین، آن‌ها که در این وانفسا شهرتی هم بدست آورده باشند، به خود اجازه می‌دهند همزمان پذیرای بیش از یک نفر تا ۳ الی ۴ نفر در یک زمان باشند. در قصری که حاکم مطلقش خودشانند، اتاق‌هایی را در اتصال باهم ترتیب داده اند، منشی هر بیمار را به یکی اتاق‌ها می‌فرستد. "پزشک - پادشاه " بی توجه به حریم خصوصی بیمار، او را در معیت فرد دیگری معاینه کرده و نسخه اش را میپیچد! بعلاوه بساری از پزشک - پادشاهان با توجه به ضیغ وقتی که دارند، به بیمار بخت برگشته مجال عرض شرح حال نمی‌دهند. با بی ادبی و جسارت با او برخورد کرده و بی آنکه توضیحی در مورد علاج دهند، مهر خود را پای حکم شان کوبیده و سری به نشانه «خوش آمدی» تکان می‌دهند، حال آنکه قاعدتاً بیمار باید شرح حال مفصل از خود بدهد و پزشک نیز دلایل تجویز دارو، فواید و عوارض آن را توضیح دهد. چه بسا در مواردی پزشک، بیماری را بزرگتر از آنچه هست نشان می‌دهد تا شهرت معجزه اش را بیمار برای سایرین تعریف کند.

در سایه‌ی همین نظام است که پزشکان در آمد‌های نجومی و خارج از هر گونه تعرفه‌ای کسب می‌نمایند، در حالی که اساتید همین پزشکان در بهترین دانشگاه‌های کشور در آمد سالانه شان به اندازه در آمد هفتگی شاگردش نمی‌رسد. از دوست مسوؤلی در وزارت بهداشت و درمان پرسیدم که چگونه است که کنترلی بر سطح در آمد پزشکان متخصص نیست؟ در پاسخ گفت:: «به محض اینکه تعرفه تعیین گردد، شاهد خروج مغز‌ها و متخصصین خواهیم بود» اخلاق به کنار، به نظر نمی‌رسد جای دیگری چنین فرصت شگفت انگیزی فراهم باشد که مسوؤلین نگران از دست دادن هستند. طبق آمار سازمان نظام پزشکی lblebaino هشت کشوری که پزشکان در آن کشور‌ها بالاترین در آمد را کسب می‌نمایند پزشکان ایرانی در رتبه اول قرار دارند سایر کشور‌ها به ترتیب زیمباوه-ونزوئلا - نپال - مالدیو - یمن - افغانستان و سنگال است به عبارتی پزشکان در کشور‌های کمتر توسعه یافته بیشترین در آمد را کسب می‌کنند و در کشور ها‌ی توسعه یافته فرصتی برایشان فراهم نیست.

تجارت دارو و تجهیزات پزشکی در مافیای قدرت همین نظام در جریان است. از معاملات تجاری و سهامداری در بیمارستان‌های خصوصی گرفته تا پاسکاری سودجویانه مشاوره‌های پزشکی، از جراحی‌های بی دلیل گرفته تا تجویز‌های غیر ضروری درمان، همه و همه در سایه همین نظام تجاری سازی پزشکی نهفته است. در سایه‌ی مافیای قدرت و ثروت در این نظام، پذیرش دانشجو بصورت کاملاً محدود صورت میپذیرد تا گستره‌ی سیستم منافع بازتر نگردد.

بیمار و همراه بیمار ضعیف‌ترین فرد در نظام دیوانسالاری درمانی است. در بازار مکاره سودجویی، قسم بقراط و اخلاق و قوانین و مقررات نظام پزشکی هر دو نا کارآمد هستند. در کجای جهان اخلاق و قانون پزشکی اینگونه برگرده‌ی ملت سنگینی میکند؟. بررسی تجربه‌های زیسته شهروندان، هزاران مثال و شاهد را در این خصوص می‌توان بر شمرد. عباس کیارستمی تنها نیست. هزاران بیمار مظلومانه و گمنام جان خود را به دلیل خطا‌های پزشکی از دست می‌دهند و منشور اخلاقی و حقوق بیماران نیز کاری از پیش نمی‌برد. باید دعا کرد در ایام نوروز و تعطیلات در بستر بیماری گرفتار نشد وگرنه متخصص یافت نمی‌شود، زیرا که پزشکان نمی‌توانند فرصت هزینه کردن در آمد‌های نجومی شان را در امریکا و اروپا از دست دهند.

به نظر می‌رسد در زادگاه بو علی سینا، خاستگاه اخلاق و اندیشه و علم، پزشک - پادشاهانی که حتی تاب تحمل انتقاد در یک برنامه طنز تلویزیونی را نداشتند، باید دوباره به سوگندی که خوردند بیاندیشند. صنعت و تجارت پزشکی که در مسیر سود جویی بزرگ و بزرگتر شده و حتی یکی از مسببین افزایش تعداد بیماران هم شده، نیازمند تجدید نظر اساسی است. عرصه بهداشت و درمان ما بیش از هر بیمار دیگری، بیمار است و نیاز فوری به علاج دارد. مفاصل و زانوان نظام پزشکی کشور درد می‌کند و خود درمانی‌های شوخ طبعانه وزیر محترم بهداشت نیز نمی‌تواند درمانش کند.

کامبیز مصطفی پور
جامعه شناس

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار