ربایش پسر ۱۵ساله هتلدار معروف مشهد
پارسینه: خراسان نوشت:
۳عضو یک باند که با طرح نقشه عاشقانه، پسر یک هتلدار معروف را در مشهد ربودند تا با اخاذی ۳۰۰ هزار دلاری به خارج از کشور بگریزند در حالی توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدند که مالک هتل را تهدید می کردند اگر پول ها را به حساب واریز نکند همان طور که برج سلمان مشهد در آتش سوخت هتل وی را نیز به آتش می کشند!
ماجرای این پرونده آدم ربایی از اواسط مرداد گذشته هنگامی آغاز شد که تنها پسر ۱۵ ساله مالک یک هتل، در شبکه اجتماعی تلگرام با دختر جوانی آشنا شد و به «چت» کردن با وی پرداخت. تصویر زیبای دختر مذکور تنها فرزند این هتلدار را وسوسه کرد تا با وی ارتباط برقرار کند. آن دختر هم که در «چت هایش» متوجه اشتیاق نوجوان ۱۵ ساله شده بود فرصت را برای اجرای نقشه اش مناسب دید و تلاش کرد با «الف» قرار ملاقات بگذارد.
طولی نکشید که محل قرار در انتهای بولوار سجاد و در نزدیکی میدان آزادی تعیین شد. عقربه های ساعت به ۱۱ صبح نزدیک می شد که «الف» در محل قرار به انتظار «دختر زیبا» نشست. هنوز دقایقی بیشتر از حضور نوجوان ۱۵ ساله در محل نگذشته بود که پراید سفید رنگی مقابل «الف» متوقف شد.
در این هنگام دختری از خودرو پراید بیرون آمد و از او خواست تا سوار پراید شود. به محض این که «الف» در صندلی عقب نشست ناگهان ۲ جوان دیگر از ۲ سوی خودرو سوار پراید شدند و در سمت چپ و راست «الف» قرار گرفتند. هنوز نوجوان ۱۵ ساله در بهت و حیرت بود که راننده پدال گاز را فشرد و دختر جوان هم پیاده به مسیر خود ادامه داد.
«الف» که فکر نمی کرد در دام آدم ربایان خشن افتاده است زمانی متوجه موضوع شد که ۲ جوان مذکور دست و پاها و دهان او را با چسب های نواری پهن بستند و به طرف بزرگراه آسیایی حرکت کردند. آدم ربایان که نقشه خود را به خوبی اجرا کرده بودند در بین راه و در نقطه ای خلوت کنار یک دستگاه پژو پارس توقف کردند و نوجوان مذکور را به صندوق عقب پژو انتقال دادند. ۳ عضو باند آدم ربایی قصد داشتند او را به ویلایی ببرند که به مدت چند روز در منطقه ویرانی مشهد اجاره کرده بودند. خودرو پژو در حالی وارد بولوار توس شده بود که «الف» در صندوق عقب خودرو برای رهایی خود تلاش می کرد. او که دقایقی بعد موفق شده بود چسب دستانش را باز کند نفس راحتی کشید و با ضربه ای از داخل قفل صندوق عقب خودرو را هم باز کرد ولی سرنشینان خودرو که گرم صحبت برای اجرای مراحل دیگر نقشه خود بودند متوجه صدای صندوق عقب نشدند. دقایق به تندی سپری می شد که سرعت خودرو با رسیدن به یک سرعت گیر بزرگ در بولوار کند شد همین لحظه کافی بود تا نوجوان ۱۵ ساله که دیگر چسب پاهایش را نیز باز کرده بود خود را از صندوق عقب به وسط خیابان پرت کند.
او هراسان و مضطرب از محل گریخت و آدم ربایان زمانی متوجه موضوع شدند که دیگر از طعمه آنان خبری نبود... گزارش خراسان حاکی است: ساعاتی بعد و با گزارش این حادثه به پلیس، پرونده ای در این باره تشکیل شد و به دستور سرهنگ «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در اداره جنایی آگاهی مورد رسیدگی قرار گرفت.
با توجه به حساسیت موضوع گروهی از کارآگاهان ورزیده دایره مبارزه با آدم ربایان و سرقت های مسلحانه با فرماندهی مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و بدین ترتیب عملیات های تخصصی کارآگاهان با رصدهای اطلاعاتی آغاز شد.
کارآگاهان با ثبت اظهارات «الف» و انجام یکسری فعالیت های علمی و تحلیلی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد: فردی که با نوجوان ۱۵ ساله قصد برقراری رابطه عاشقانه داشته دختر نبوده بلکه پسری است که با سوءاستفاده از هویت های پنهان در فضای مجازی، تصویر دختری زیبا را به جای عکس خودش برای نوجوان مذکور ارسال کرده است تا از این طریق بتواند نوجوان یاد شده را سرقرار بکشاند. این گزارش حاکی است: با مشخص شدن این ماجرا، عملیات های اطلاعاتی کارآگاهان ادامه یافت و طولی نکشید که مشخص شد عامل اصلی آدم ربایی از سیم کارت های بی هویتی استفاده کرده است که در برخی از فروشگاه های شهر عرضه می شود.
از سوی دیگر نتیجه بررسی های اطلاعاتی که در شاخه دیگری از عملیات های پلیسی کارآگاهان پیگیری می شد بیانگر آن بود که عاملان آدم ربایی از خودروهای اجاره ای در ارتکاب جرم استفاده کرده اند بنابراین با شناسایی آژانس خودروهای اجاره ای، سرنخی از یک متهم به نام «بابک» به دست آمد اما تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی دقیق هویت وی و محل سکونتش دچار مشکل شده بود. در همین حال کارآگاهان که احتمال می دادند شماره تلفن پسر مالک هتل باید از طریق فردی آشنا در اختیار آدم ربایان قرار گرفته باشد شاخه ای از بررسی های غیرمحسوس خود را به کارکنان هتل معروف کشاندند. آنان پس از مدتی ردیابی و رصدهای اطلاعاتی از طریق دختری که از بستگان مالک هتل بود به پسری به نام «بابک» رسیدند که مبالغ هنگفتی از پول های هتل به حساب وی واریز شده بود.
ناگهان افکار کارآگاهان بر نام «بابک» متمرکز شد و دختر مذکور مورد سوالات فنی و تخصصی کارآگاهان قرار گرفت.این دختر که حدود ۳۰ سال سن دارد در اظهارات خود عنوان کرد: «بابک» چند سال قبل در هتل کار می کرد و از این جا رفته بود اما حدود ۶ ماه قبل بود که از طریق تلگرام برایم پیام می فرستاد و قصد ازدواج با من را داشت. او هر بار با خودروهای گران قیمت تردد می کرد و می گفت: نمایشگاه خودرو دارد! در همین اثنا از من خواست مبلغی را به او قرض بدهم ولی من فقط ۱۵ میلیون تومان داشتم به همین خاطر ۱۱۲ میلیون هم از پول های هتل به او دادم و قرار شد که چند روزه پول ها را برگرداند ولی با وجود اصرارهای من از دادن این پول خودداری می کرد.
بنابر گزارش خراسان با اطلاعاتی که این دختر در اختیار کارآگاهان گذاشت و همچنین تجزیه و تحلیل های کارشناسی این پرونده آدم ربایی، کارآگاهان دریافتند که «بابک» عامل اصلی آدم ربایی است و شماره تلفن «الف» را نیز به روش زیرکانه ای از دختر مذکور گرفته است.این در حالی بود که آدم ربایان در تماس های خود با مالک هتل از وی می خواستند ۳۰۰ هزار دلار به حساب آن ها واریز کند وگرنه همان طور که برج سلمان در آتش سوخت هتل او را نیز در شعله های آتش می سوزانند!!
این گونه بود که به دستور «سرهنگ رزمخواه» عملیات و دستگیری «بابک» با کسب مجوزهای قضایی آغاز شد اما وقتی کارآگاهان برای دستگیری وی وارد عمل شدند مشخص شد که او با چند تن دیگر از دوستان دخترش و برای خوشگذرانی به جزیره کیش رفته است. به همین خاطر کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی او را به مشهد کشاندند و شب سه شنبه گذشته وقتی او را در بولوار هاشمیه به دام انداختند که کنار همسر صیغه ای اش قرار گرفته بود.
این جوان ۲۷ ساله وقتی شوک زده به اداره جنایی پلیس آگاهی هدایت شد ضمن اعتراف صریح به ماجرای آدم ربایی گفت: یکی از همدستانم که «حسن» نام دارد به مدت ۱۰ سال در تایلند زندگی کرده بود اما از ۲ سال قبل وقتی وضعیت مالی اش در تایلند به هم ریخت دوباره به مشهد بازگشت. ما قصد داشتیم با یک ماجرای آدم ربایی مبالغ هنگفتی به دست آوریم تا پس از ارتکاب جرم به تایلند برویم و در آن جا زندگی کنیم!! این بود که با همدستی «حسن» و یکی دیگر از دوستانم که در یک هتل دیگر کار می کند نقشه آدم ربایی را کشیدیم ابتدا می خواستیم مالک هتل را گروگان بگیریم اما بنا به دلایلی از این کار منصرف شدیم و سپس تصمیم گرفتیم تا پسرش را برباییم. به همین منظور نقشه عاشقانه تلگرامی را کشیدیم و من یک سیم کارت فعال را از یک فروشگاه خریدم اما برای اجرای نقشه نمی توانستیم از خودروهای خودمان استفاده کنیم که برای این کار به آژانس های کرایه ای مراجعه کردیم. این در حالی بود که من از طریق ارسال تصویر یک دختر زیبا در تلگرام اعتماد پسر مالک هتل را جلب کرده بودم .
وی همچنین ضمن اعتراف به گرفتن مبالغ میلیونی از دختری که از بستگان مالک هتل بود نیز گفت: برای اجرای نقشه آدم ربایی به اطلاعات آن دختر نیاز داشتیم به همین خاطر هم با بهانه واهی ازدواج با او از طریق تلگرام رابطه برقرار کردم.
در پی اعتراف «بابک» کارآگاهان با دستور رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی شبانه وارد عمل شدند و ۲ همدست دیگر او را نیز در عملیات های جداگانه به دام انداختند و بدین ترتیب پرونده «آدم ربایی تلگرامی» با تلاش های شبانه روزی گروهی از کارآگاهان و صدور دستورات ویژه قضایی در حالی به نتیجه رسید که سیم کارت های بی هویت همچنان در بازار عرضه می شود و تاریکخانه های شبکه های اجتماعی به کندوهای جرم تبدیل شده است. همچنین «ویلاهای اجاره ای» چند روزه و یا چند ساعته در حاشیه شهرها نیز علاوه بر آسیب های اجتماعی به بروز و تسهیل ارتکاب جرم کمک می کنند که باید مسئولان ذی ربط در این باره چاره ای اساسی بیندیشند.
ماجرای این پرونده آدم ربایی از اواسط مرداد گذشته هنگامی آغاز شد که تنها پسر ۱۵ ساله مالک یک هتل، در شبکه اجتماعی تلگرام با دختر جوانی آشنا شد و به «چت» کردن با وی پرداخت. تصویر زیبای دختر مذکور تنها فرزند این هتلدار را وسوسه کرد تا با وی ارتباط برقرار کند. آن دختر هم که در «چت هایش» متوجه اشتیاق نوجوان ۱۵ ساله شده بود فرصت را برای اجرای نقشه اش مناسب دید و تلاش کرد با «الف» قرار ملاقات بگذارد.
طولی نکشید که محل قرار در انتهای بولوار سجاد و در نزدیکی میدان آزادی تعیین شد. عقربه های ساعت به ۱۱ صبح نزدیک می شد که «الف» در محل قرار به انتظار «دختر زیبا» نشست. هنوز دقایقی بیشتر از حضور نوجوان ۱۵ ساله در محل نگذشته بود که پراید سفید رنگی مقابل «الف» متوقف شد.
در این هنگام دختری از خودرو پراید بیرون آمد و از او خواست تا سوار پراید شود. به محض این که «الف» در صندلی عقب نشست ناگهان ۲ جوان دیگر از ۲ سوی خودرو سوار پراید شدند و در سمت چپ و راست «الف» قرار گرفتند. هنوز نوجوان ۱۵ ساله در بهت و حیرت بود که راننده پدال گاز را فشرد و دختر جوان هم پیاده به مسیر خود ادامه داد.
«الف» که فکر نمی کرد در دام آدم ربایان خشن افتاده است زمانی متوجه موضوع شد که ۲ جوان مذکور دست و پاها و دهان او را با چسب های نواری پهن بستند و به طرف بزرگراه آسیایی حرکت کردند. آدم ربایان که نقشه خود را به خوبی اجرا کرده بودند در بین راه و در نقطه ای خلوت کنار یک دستگاه پژو پارس توقف کردند و نوجوان مذکور را به صندوق عقب پژو انتقال دادند. ۳ عضو باند آدم ربایی قصد داشتند او را به ویلایی ببرند که به مدت چند روز در منطقه ویرانی مشهد اجاره کرده بودند. خودرو پژو در حالی وارد بولوار توس شده بود که «الف» در صندوق عقب خودرو برای رهایی خود تلاش می کرد. او که دقایقی بعد موفق شده بود چسب دستانش را باز کند نفس راحتی کشید و با ضربه ای از داخل قفل صندوق عقب خودرو را هم باز کرد ولی سرنشینان خودرو که گرم صحبت برای اجرای مراحل دیگر نقشه خود بودند متوجه صدای صندوق عقب نشدند. دقایق به تندی سپری می شد که سرعت خودرو با رسیدن به یک سرعت گیر بزرگ در بولوار کند شد همین لحظه کافی بود تا نوجوان ۱۵ ساله که دیگر چسب پاهایش را نیز باز کرده بود خود را از صندوق عقب به وسط خیابان پرت کند.
او هراسان و مضطرب از محل گریخت و آدم ربایان زمانی متوجه موضوع شدند که دیگر از طعمه آنان خبری نبود... گزارش خراسان حاکی است: ساعاتی بعد و با گزارش این حادثه به پلیس، پرونده ای در این باره تشکیل شد و به دستور سرهنگ «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در اداره جنایی آگاهی مورد رسیدگی قرار گرفت.
با توجه به حساسیت موضوع گروهی از کارآگاهان ورزیده دایره مبارزه با آدم ربایان و سرقت های مسلحانه با فرماندهی مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و بدین ترتیب عملیات های تخصصی کارآگاهان با رصدهای اطلاعاتی آغاز شد.
کارآگاهان با ثبت اظهارات «الف» و انجام یکسری فعالیت های علمی و تحلیلی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد: فردی که با نوجوان ۱۵ ساله قصد برقراری رابطه عاشقانه داشته دختر نبوده بلکه پسری است که با سوءاستفاده از هویت های پنهان در فضای مجازی، تصویر دختری زیبا را به جای عکس خودش برای نوجوان مذکور ارسال کرده است تا از این طریق بتواند نوجوان یاد شده را سرقرار بکشاند. این گزارش حاکی است: با مشخص شدن این ماجرا، عملیات های اطلاعاتی کارآگاهان ادامه یافت و طولی نکشید که مشخص شد عامل اصلی آدم ربایی از سیم کارت های بی هویتی استفاده کرده است که در برخی از فروشگاه های شهر عرضه می شود.
از سوی دیگر نتیجه بررسی های اطلاعاتی که در شاخه دیگری از عملیات های پلیسی کارآگاهان پیگیری می شد بیانگر آن بود که عاملان آدم ربایی از خودروهای اجاره ای در ارتکاب جرم استفاده کرده اند بنابراین با شناسایی آژانس خودروهای اجاره ای، سرنخی از یک متهم به نام «بابک» به دست آمد اما تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی دقیق هویت وی و محل سکونتش دچار مشکل شده بود. در همین حال کارآگاهان که احتمال می دادند شماره تلفن پسر مالک هتل باید از طریق فردی آشنا در اختیار آدم ربایان قرار گرفته باشد شاخه ای از بررسی های غیرمحسوس خود را به کارکنان هتل معروف کشاندند. آنان پس از مدتی ردیابی و رصدهای اطلاعاتی از طریق دختری که از بستگان مالک هتل بود به پسری به نام «بابک» رسیدند که مبالغ هنگفتی از پول های هتل به حساب وی واریز شده بود.
ناگهان افکار کارآگاهان بر نام «بابک» متمرکز شد و دختر مذکور مورد سوالات فنی و تخصصی کارآگاهان قرار گرفت.این دختر که حدود ۳۰ سال سن دارد در اظهارات خود عنوان کرد: «بابک» چند سال قبل در هتل کار می کرد و از این جا رفته بود اما حدود ۶ ماه قبل بود که از طریق تلگرام برایم پیام می فرستاد و قصد ازدواج با من را داشت. او هر بار با خودروهای گران قیمت تردد می کرد و می گفت: نمایشگاه خودرو دارد! در همین اثنا از من خواست مبلغی را به او قرض بدهم ولی من فقط ۱۵ میلیون تومان داشتم به همین خاطر ۱۱۲ میلیون هم از پول های هتل به او دادم و قرار شد که چند روزه پول ها را برگرداند ولی با وجود اصرارهای من از دادن این پول خودداری می کرد.
بنابر گزارش خراسان با اطلاعاتی که این دختر در اختیار کارآگاهان گذاشت و همچنین تجزیه و تحلیل های کارشناسی این پرونده آدم ربایی، کارآگاهان دریافتند که «بابک» عامل اصلی آدم ربایی است و شماره تلفن «الف» را نیز به روش زیرکانه ای از دختر مذکور گرفته است.این در حالی بود که آدم ربایان در تماس های خود با مالک هتل از وی می خواستند ۳۰۰ هزار دلار به حساب آن ها واریز کند وگرنه همان طور که برج سلمان در آتش سوخت هتل او را نیز در شعله های آتش می سوزانند!!
این گونه بود که به دستور «سرهنگ رزمخواه» عملیات و دستگیری «بابک» با کسب مجوزهای قضایی آغاز شد اما وقتی کارآگاهان برای دستگیری وی وارد عمل شدند مشخص شد که او با چند تن دیگر از دوستان دخترش و برای خوشگذرانی به جزیره کیش رفته است. به همین خاطر کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی او را به مشهد کشاندند و شب سه شنبه گذشته وقتی او را در بولوار هاشمیه به دام انداختند که کنار همسر صیغه ای اش قرار گرفته بود.
این جوان ۲۷ ساله وقتی شوک زده به اداره جنایی پلیس آگاهی هدایت شد ضمن اعتراف صریح به ماجرای آدم ربایی گفت: یکی از همدستانم که «حسن» نام دارد به مدت ۱۰ سال در تایلند زندگی کرده بود اما از ۲ سال قبل وقتی وضعیت مالی اش در تایلند به هم ریخت دوباره به مشهد بازگشت. ما قصد داشتیم با یک ماجرای آدم ربایی مبالغ هنگفتی به دست آوریم تا پس از ارتکاب جرم به تایلند برویم و در آن جا زندگی کنیم!! این بود که با همدستی «حسن» و یکی دیگر از دوستانم که در یک هتل دیگر کار می کند نقشه آدم ربایی را کشیدیم ابتدا می خواستیم مالک هتل را گروگان بگیریم اما بنا به دلایلی از این کار منصرف شدیم و سپس تصمیم گرفتیم تا پسرش را برباییم. به همین منظور نقشه عاشقانه تلگرامی را کشیدیم و من یک سیم کارت فعال را از یک فروشگاه خریدم اما برای اجرای نقشه نمی توانستیم از خودروهای خودمان استفاده کنیم که برای این کار به آژانس های کرایه ای مراجعه کردیم. این در حالی بود که من از طریق ارسال تصویر یک دختر زیبا در تلگرام اعتماد پسر مالک هتل را جلب کرده بودم .
وی همچنین ضمن اعتراف به گرفتن مبالغ میلیونی از دختری که از بستگان مالک هتل بود نیز گفت: برای اجرای نقشه آدم ربایی به اطلاعات آن دختر نیاز داشتیم به همین خاطر هم با بهانه واهی ازدواج با او از طریق تلگرام رابطه برقرار کردم.
در پی اعتراف «بابک» کارآگاهان با دستور رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی شبانه وارد عمل شدند و ۲ همدست دیگر او را نیز در عملیات های جداگانه به دام انداختند و بدین ترتیب پرونده «آدم ربایی تلگرامی» با تلاش های شبانه روزی گروهی از کارآگاهان و صدور دستورات ویژه قضایی در حالی به نتیجه رسید که سیم کارت های بی هویت همچنان در بازار عرضه می شود و تاریکخانه های شبکه های اجتماعی به کندوهای جرم تبدیل شده است. همچنین «ویلاهای اجاره ای» چند روزه و یا چند ساعته در حاشیه شهرها نیز علاوه بر آسیب های اجتماعی به بروز و تسهیل ارتکاب جرم کمک می کنند که باید مسئولان ذی ربط در این باره چاره ای اساسی بیندیشند.
همانطور که تخم مرغ دزد شتر دزد میشه حالا هم شمع دزد بچه دزد شده !